نسیم فقاهت و توحید
#دام_شیطان 🔥 #قسمت_دوازدهم 🎬 وارد ساختمان شدیم,گویا خونه ی یکی از مسترهای زن بود,انگار نیمه های جلس
#دام_شیطان😈
#قسمت_سیزدهم 🎬
پدر و مادرم آنچه که دیده و شنیده بودند برای دکتر تعریف کردند.
دکتر به فکر فرو رفت و بعد از کمی مکث گفت:بیماری دخترشما ....اصلا به نظر من بیمار نیستند ایشون دچار یک نوع عکس العمل برای کاری که انجام دادهاند شدند
با توجه به شرکت در کلاس عرفان حلقه که الان تازگیا بین جوانا و گاها بیماران برای فرادرمانی باب شده,احتمال جن زدگی وجود داره که اونم از حیطهی تخصصی بنده خارج است و باید به یک عالم دین مراجعه شود...
پدر و مادرم خشکشون زده بود...
باورشون نمیشد با یکبار شرکت کردن تو جلسات عرفان حلقه اینجور شده باشم,بیچاره ها خبر نداشتند من دو بار با شعورکیهانی یا همان اجنه ,ارتباط برقرار کردم...
یه جورایی خودم هم ترسیده بودم,تصمیم گرفتم ,زنگ بزنم بیژن و ازش بخوام از این کلاسها و محافل اسم من را خط بزند.
شب بعد از اینکه بابا و مامان خوابیدند,زنگ زدم به بیژن و هر چه اتفاق افتاده بود گفتم و ازش خواستم دور من را تو اینجور جاها خط بکشه...
بیژن با لحنی خاص گفت:دیوونه ,توالان خارق العاده شدی,شعورکیهانی در وجودت حلول پیدا کرده ,ازت میخوام یکبار,فقط یکبار درجلسهی خاص که بهمین زودیا برگزار میشه ,شرکت کنی و مقام خودت را به عینه ببینی...
گفتم چه جور جلسه ای هست؟
گفت:یه جشن هست همهش شادی و پایکوبی ..
گفتم :برای آخرین بار باشه...تلفن را قطع کرد
به یکباره یادم آمد ما الان اول ماه محرمیم,ماه محرم هم ماه عزا و ماتمه ,یعنی این چه جور جشنی هست؟؟
از وقتی وارد عرفان حلقه شده بودم ,تو نمازم خیلی سهل انگاری میکردم,دعای عهد و ندبه وکمیل و...راکه قبلا همیشه مقید بودم بخونم ,این چند وقت حتی یک بار هم نخونده بودم,خلاصه از معنویاتی که از ابتدای کودکی بهم آموخته بودند کلی فاصله گرفته بودم,و تنها چیزی که کمرنگ نشده بود ,
(عشق به امام حسین ع )بود, آخه من ازکودکی باعشق حسین ع ,عشق میکردم ,نام حسین ع یک شیرینی وصف ناپذیری دروجودم به جوش میاورد
همین عشق مرا ازاین مهلکه نجات داد...
#ادامه_دارد ..
#رمان
🌸 @rkhanjani
⚡️ سرمایۀ معنویِ ماه رمضانمان را در بعد از ماه رمضان هم حفظ کنیم و نگذاریم که از دست برود.
«خدای متعال به همۀ ما کمک کند که سرمایۀ ماه رمضانمان را برای ماه رمضانهای دیگر و برای بعد از ماه رمضانمان حفظ کنیم و جوری نشود که با اتمام ماه رمضان خدایناکرده نماز صبحمان هم قضا شود.
این درست نیست که هنگامی که ماه رمضان تمام شد انسان دیگر یک دعای ابوحمزه هم نمیخواند، یک دعای کمیل هم نمیخواهد، یک قرآن هم نمیخواند؛ اگر در ماه رمضان سه ختم قرآن کردید ماههای دیگر یک ختم قرآن داشته باشید. قرآن را نبندید.
در این وادی، استقامت، ایستادگی و پایمردی شرط است. فرمود: «اگر عمل خیر را یکسال ادامه دهید اثرش را میبینید». یعنی اینطور نباشد که انسان یک هفته نماز جماعت بخواند و رها کند. بنابراین، مداومت بر آنچه در ماه رمضان برایتان حاصل شده جزو الزامات است.
@rkhanjani
درمحضرقرآن
🔮 مومن باش! 🔮
⛱چتربازها چه لذتی میبرند از سقوط، هرچه ارتفاع بیشترسقوط برای آنها لذت بخش تراست. چرا؟
⁉️چون پشت آنها به چترگرم است ایمان چیزی شبیه چترنجات است
💎کسی که ایمان دارد دیگرازسقوط و افتادن و تهدید هیچ هراس ندارد.
این است که قران کریم توصیه به ایمان دارد و می فرماید:
یا أیُها الُّذینَ آمَنُوا آمنُوا؛ ای کسانی که ادعای ایمان دارید حقیقتا ایمان بیاورید.(نساء۱۳۶)
@rkhanjani
خدا شما را از آن سختی ها و از هر اندوهی نجات میدهد.
#انعام۶۴
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
آقایی با همسرش♀️♂️ مشکلی داره!
و این آقا ♂️مشکلش رو با یک خانمی تو محل کار مطرح می کنه... می ره با یک خانمی در محل تحصیل صحبت می کنه... با یک خانمی از طریق فضای مجازی ارتباط برقرار میکنه و مشکلاتش رو در میون میذاره...
👈 این کارها رو انجام می ده تا از طریق همدلی و مشورت مشکلاتش رو حل کنه... خانوم هم راهکارهای خوبی برای بهبود رابطه ی این دو نفر می ده ولی🤔مگه می شه از یک رابطه ناسالم یک نتیجه درست گرفت!
😶بین اون خانوم و آقا به واسطه همدلیِ ایجاد شده رابطه ی احساسی ایجاد می شه و دیگه همسرِ اون آقا براش جذابیتِ قبل رو نداره و یک ضربه ی بسیار بزرگ به زندگیش می خوره و در بسیاری از موارد کار به طلاق کشیده می شه و حالا این آقا می ره با اون خانم که قرار بود مشکلش رو حل کنه ازدواج می کنه و البته ادامه ماجرا که همین زندگی خودش چقدر مشکل و بی اعتمادی داره و چقدر شکست ها منتظر زندگی هست... و البته این قضیه ممکنه برعکس هم باشه که یک خانمی بره با یک مرد دیگه مشکلاتش رو برطرف کنه...
کمی برگردیم عقب تر↪️... اصلا مشکل اصلی یک اختلافی بین یک زن و شوهر بود که یکیشون خواستند با یک رابطه نادرست حلش کنند که گرفتار یک رابطه ی ناسالم و عاقبت بد شدند که البته به گوشه ای از اون اشاره شد...
🚫 موردی که مثال زده شد فقط یک نمونه از رفتارهایی است که افراد می خواهند از یک مسیر نادرست مشکل خود را حل کنند، موارد بسیار زیادی از این خطاها در زندگی وجود دارد که خیلی راحت اگر از همان ابتدای مسیر درست اقدام شود از عاقبت بد می توان در امان بود.
📛⛔️
✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛
پلی میسازیم ب نام #تجربه؛برای رسیدن به #معصومیت های از دست رفته 💚
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 عاقبت مچگیری از همسر...
← #همسرداری
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
🔴 دعوا نمک زندگیه:
🔸اختلاف نظرها و تفاوت سلیقه ها در زندگی مشترک👫 طبیعی است که گاهی موجب دعوا میشود. اما زمانی که دوستان و اقوام و همسایهها از این اختلاف باخبر بشوند این امر غیرطبیعی میشود. فراموش نکنید که به زودی با هم آشتی میکنید.
همسرِ شما در درجه اول یک انسان و در گام بعد شریک زندگی و شماست.
⬇️پس طوری درموردش حرف نزنید که حتی خودتان نتوانید از آفت و آسیبهای شخصیتی حرفتان در امان بمانید.⚡
🎙️استاد تراشیون
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
🔹 مبارزه، مبارزهی همتها و عزمها و ارادههاست. هر طرف ارادهی قویتری داشته باشد، او غالب است. آن کسی که دلش متکی به خدای متعال است، او غالب است. «ان ینصرکم الله فلا غالب لکم»؛ اگر نصرت خدائی را به دست بیاورید، هیچ کس بر شما غلبه نخواهد کرد؛ شما پیش خواهید رفت.
🔹امروز ما بیدار شدهایم.
🔹این قرن، قرن اسلام است.
🔹این قرن، قرن معنویت است.
#انتخاب
۱۳۹۰/۱۱/۱۰
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
•••❈❂🌿🌸🌿❂❈•••
چشم #مرد_میدان به میدانداری ماست!
•••❈❂🌿🌸🌿❂❈•••
#حضور_در_انتخابات
#همه_میآییم
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
#دام_شیطان😈
#قسمت_چهاردهم 🎬
پدرم خیلی زود یک روحانی پیدا کرده بود که کارش برای همین جن زدگی بود.
بابام وقت گرفته بود که بریم پیش روحانیه.
وقت رفتن ، هرکارذکردم نتونستم از جام بلند بشم,
احساس میکردم دونفر دوطرفم را محکم گرفتن و به زمین دوختنم.
میخواستم به بابا بگم که فلج شدم
ناگاه صدای مردی از گلوم درآمد که اینبار با لهجهی ارمنی صحبت میکرد!
طفلک پدر و مادرم خیلی ترسیده بودند...
مادرم موند پیشم و بابا زنگ زد به آخونده که فامیلیش موسوی بود و براش توضیح داد که چه اتفاقی افتاده...
آقای موسوی یک سری اذکار و کارها گفته بود که انجام بدهیم.
حالا دیگه خودمم خسته شده بودم ,گاهی یک درد تو بدنم میپیچید از پام میگرفت ، میومد تو دستم ،بعدش سرم ...همینطور میچرخید همهی وجودم و درگیر میکرد.
دوباره به یاد خدا افتادم.
حالا میفهمیدم بیژن با ارتباط اجنه مرا جادو کرد و پام را به این محافل باز کرد حتی باعث شد ناخواسته با اجنه ارتباط برقرار کنم...
ازخودم بدم میومد
تصمیم گرفتم هرطور شده با این ارواح خبیث بجنگم...
آقای موسوی گفته بود قرآن را ازش جدا نکنه,مدام دعا بخونه و نماز به جا بیاورد.
چند بار سعی کردم وضو بگیرم اما یک نیرویی نمیذاشت
تا میخواستم آب رو روی دستم بریزم ,همون موقع دستام خشک میشد,انگار فلج میشدند
مامان را صدا میزدم تا برام وضو بگیره
روی سجاده که مینشستم ,به یک باره مهر غیب میشد
سجاده خود به خود از زیر پام کشیده میشد...
حالا میدونستم واقعاً اجنه احاطهام کردند😰😱...
مامان برام غذا میآورد,توغذا خورده شیشه میدیدم وخیلی چیزای دیگه...
انگار میخواستن از من انتقام بگیرن...
اما از هیچ کدام این اتفاقات با پدر و مادرم حرف نمیزدم,آخه غصه میخوردن.
تو همین روزها بیژن زنگ زد گفت:چی شدی خانم خوشگلم؟چرا احوالی نمیگیری,زنگ زدم بهت تاریخ جشن را بگم...
با عصبانیت داد زدم :گورت را گم کن ابلیس , شیطان کثیف...
بیژن انگاری از برخوردم خبر داشت, خیلی ریلکس گفت:خانم کوچولو چه بخوای و چه نخوای اومدی توجمع ما ابلیسان,
تو الان همسر یک شیطانی ………
و با صدای بلندی شروع کرد به خندیدن...
عصبی تر شدم و گفتم :دیگه نمیخوام صدات را بشنوم..
بیژن:جشن دو روز دیگهست,یعنی روز عاشورا,اگه بیای که با آغوش باز می پذیریمت و اگر نیای من دوستام را میفرستم پیشت تا جشن بگیرند😈
گفتم:تویک ابلیسی,من نمیام ,هرغلطی دوست داری بکن...
اما نمیدانستم چه جهنم سوزانی در پیش دارم..
.
.
.
امروز روز تاسوعا بود و علی رغم میل باطنی ام که دوست داشتم در عزاداریها شرکت کنم,همان نیروی شیطانی نگذاشت درسوگ اربابم شرکت کنم😔
,اما بابا رافرستادم اداره ی آگاهی و موضوع تهدید بیژن را گفتم که به اطلاع آنها برساند
قرارشد اگر باهام دوباره تماس گرفت ,اونها رو درجریان بگذارم,اما من اصلاً تمایلی به صحبت کردن با این ابلیس آدم نما نداشتم,هرچه آدرس از بیژن داشتم دراختیار آنها گذاشتم
وتصمیم گرفته بودم هرچه زنگ زد جواب ندهم.
از دم غروب ۱۳ تماس ازدست رفته از بیژن داشتم....
#ادامه_دارد ...
#رمان
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
غربالمیکنمخودمراتانلرزد
دلدرپسزلزلههایآخِرالزَّمَان
پیشاز اینکه إمامُنا ؛ مَهْدِيِ
صَاحِبِ الزَّمَانغربالکندمراازأَصْحَابُ ...🌱!
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
بسم الله الرحمن الرحیم
دوره های آموزشی
#کتاب_روح_توحید_نفی_عبودیت_غیرخدا
نوشته مقام معظم رهبری
🗂 تعداد جلسات: ۱۰ الی ۱۵ جلسه
💶 هزینه ثبت نام: ۲۰۰۰۰ تومان
📜 اعطای گواهی شرکت در دوره از پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام
✅ کلاس های جداگانه برای:
طلاب سطح ۱، سطح ۲ به بالا
دانشجویان کارشناسی، ارشد و دکتری
فعالین فرهنگی
عمومی مردم
💢 امکان برگزاری کلاس اختصاصی برای مجموعه ها وجود دارد.💢
⛔️ ظرفیت هر کلاس حداکثر ۳۰ نفر
📅 مهلت ثبت نام تا ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
👨💻لینک ثبتنام 👇
🌐 http://rbo.ir/Forms/Tohidi.aspx
🗓 تاریخ شروع: پنجم خرداد ۱۴۰۰
⏰ ساعت کلاس: توافقی بین اساتید و شرکت کنندگان
اطلاعات بیشتر
@gofteman_admin
------------------------------
🔰گفتمان توحید
@goftemane_tohid
❣ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ
پایدار و صبور باشید، که خدا همیشه با صابران است.
#انفال؛۴۶
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
مبادا هيچ كارى تو را از كار براى آخرت باز دارد ؛ زيرا كه فرصت كم است.
👤 امام على(ع)
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
|پس اگر این خانهها، خانههای مجازیاند و
ما مسافرانِ در کوچ؛ دیگر چه جای دلبستن و حسرت بردن|
#شهید_آوینی
———🌻⃟————
@rkhanjani 🌱
bonbast-too-zendegi-vojood-nadare-medium.mp3
3.42M
🛑 بنبست تو زندگی وجود نداره!
🌱 همیشه یه راهی هست ...
🎵استادپناهیان
#حال_خوب
@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*کسانی که نظرشون این هست که آقای رئیسی باید درقوه قضاییه ادامه فعالیت میداد این سخنان رهبری رو گوش کنند.👆
✅ اهمیت قوه مجریه
#ما_منتظر_انتخاباتیم
@rkhanjani
🌼 مـا امـانت دار خــداییم 🌼
🌸ما امانت دار هستیم. عکس خدا افتاده است روی ما،
خیال می کنیم خودمان قشنگیم.
فرض کنید یک زیبارویی برود جلوی آینه،
تصویرش بیفتد در آینه
و آینه شروع کند منم منم زدن بکند.
ببینید چه قدر من قشنگم. ببینید چه قدر زشت است.
این که از آینه نیست.
این کسی که تصویرش افتاده
روی تو قشنگ است. اشتباه می کنی .
♨️خیالاتی شده ای.
آدم های خیالاتی اینگونه اند.
عکس خدا، صفات خدا،
قدرت و علم و هرچی از کمالات هست
رویشان می افتد خیال می کند
مال خودش است.
✅ کلیدی ترین صفت بندگی خدا ،
«فقیر بودن» است
〖از بیانات استادعالی〗
🌸 @rkhanjani
#دام_شیطان😈
#قسمت_پانزدهم 🎬
آخری بهم پیامک داد با این مضمون:خانم شیطونک,زور الکی نزن چون یک جن درون وجود تو حلول کرده , الآن درقالب تن تو ,روح یک جن وجود دارد!
انجمن روی تو برنامه ریزیها کرده, لطفاً خودت را خسته نکن,اول وآخرش مال مایی😏 , اینم آدرس جشن:تهران .......
بیژن , طبق شناختی که از من داشت محال بود به فکرش خطور کند که من بخوام از کارهاشون با کسی صحبت کنم.
اما با ذکرهایی که آقای موسوی بهم آموزش میداد خیلی وقتا ,اختیارم دست خودم بود اماگاهی اوقات هم اذیت کردن اجنه را احساس میکردم.
تمام متن پیامک بیژن را برای شمارهی همراه آقای محمدی (پلیسی که در جریان کار برد) فرستادم.
خودم رفتم مشغول ذکر شدم,آقای موسوی بهم گفته بود هرچه وسیله که علامت یک چشم روش هست را دارم,ببرم بزارم امامزاده یا یک جای مقدس تا اثرشون از بین بره,من یک گردنبند داشتم که به عنوان چشم زخم گرفته بودمش اما غافل از این که ,این گردنبند که روش تک چشم حک شده بود
برای چشم زخم کاربردی نداشت که هیچ
بلکه علامت چشم چپ شیطان بود
و باعث جذب اجنه و شیاطین اطرافم میشد.
اون گردنبند و انگشتری که بیژن بهم هدیه داده بود را سپردم به مامان تا بگذاره امام زاده وخودم مدام اسپند دود میکردم چون به عینه متوجه شدم تا دود اسپند بلند میشه ,جن درونم یک جورایی اذیت میشه و من را هم اذیت میکنه...
فردا عاشورا بود و من برنامه ها داشتم,
میخواستم با ذکر خدا و گریه بر ارباب ،خودم را پاک کنم....
میدونستم روز سختی در پیش دارم ,توکل کردم و به انتظار روزهای خوش نشستم.......
#ادامه_دارد ...
#رمان
@rkhanjani
فَاِذاقَضااَمراًفَاِنَّمایَقولُلَهُکُنفَیَکون
اگر چیزی را اراده کند، فقط میگوید:
بــاز ، پس بیدرنگ موجود میشود...
#سورهغافر۶۸