eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
648 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 ‌فضیلت و اهمیت غسل جمعه 🔵 پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: 🌕 هر کس موفق شود چهل جمعه پشت سر هم غسل کند بدنش در قبر متلاشی نشده و نخواهد پوسید. 🔺 اهمیت غسل جمعه تا حدی است که برخی فقیهان در قرون گذشته آن را واجب دانسته‌اند. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 دستور العملی برای غروب جمعه برای حفظ از بلیات 🌺 صاحب کتاب مکیال المکارم درکتاب اداب الجمعات از مرحوم آخوند ملامحمد باقر فشارکی نقل می کند : 🔹 کسی وقت غروب روز جمعه این دعا را هفت نوبت بخواند تا هفته دیگر از بلیات محفوظ باشد ان شاالله. 🔺 أللهمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَادْفَعْ عَنَّا البَلاءَ الْمُبْرَمِ مِن السَّماءِ وَ الْأرضِ إنَّکَ عَلَی کُلِّ شَئٍ قَدِیر @rkhanjani
👑 آراستگی همسران 👑 🌱 خانم خونه! آراستگی ظاهری در مقابل شوهر ؛ مثل استفاده از عطرهای گونان ، زینت ، عشوه‌گری، نظافت شخصی 🌱 در کنار آراستگی باطنی مثل اخلاق خوب ، نگاه مهربان و لبخندبرلب ؛ آرام و صبور بودن ، شاکر بودن ، رابطه عاشقانه با خدا و عبادت 😍 نمونه‌ی الگو قراردادن مادرپاکی‌ها حضرت زهرا سلام الله در زندگی هست. 💠امیرمؤمنان(ع) : «هرگاه به او(فاطمه ) می‌نگریستم، همه‌ی ناراحتی‌ها و غم‌هایم برطرف می‌شد»* *اربلی، کشف الغمة، ج۱، ص۳۶۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۳۴. 🌸 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ دیــن‌داری یـڪ روز و دو روز نیست امروز و فــردا و باید در امتثال فرامین‌پروردگار ڪنی هــر روز باید با نفـــست آقا جان! 🔸 آیت الله حق شناس @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍یکی از طلّاب اصفهانی می‌گوید: زمانی برای خودسازی و تزکیه نفس چند ماهی به مشهد مقدّس مسافرت نمودم. روزی خدمت آیت الله العظمی بهجت رسیدم. ایشان بدون اینکه سؤال کنم، فرمود:«آقا خودسازی به این شکل فایده‌ای ندارد. بروید به اصفهان و را خشنود کنید.» گفتم: نمی شود و کمی با ایشان بحث کردم. وقتی که از خدمتشان مرخص شدم در این فکر فرو رفتم که بنده در این مورد با ایشان اصلاً سخنی نگفته بودم، پس ایشان از کجا ‌دانست؟ سپس برگشتم و معذرت خواهی کردم. @rkhanjani
هدایت شده از  بسوی خدا
🔰 لوح | شهید سلیمانی برای آمریکا خطرناک‌تر از سردار سلیمانی است 🔻 رهبر انقلاب: یک نفری گفته بود که شهید سلیمانی برای دشمنانش خطرناک‌تر از سردار سلیمانی است؛ درست فهمیده بود. وضع آمریکا را ببینید! از افغانستان فرار میکند و در عراق ناچار است تظاهر به خروج کند. یمن و لبنان را نگاه کنید. در سوریه هم زمین‌گیر شدند... ۱۴۰۰/۱۰/۱۱ 📥 نسخه قابل چاپ👇 https://khl.ink/f/49475 کانال به سوی خدا👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3397320738C0c4c71fad0
از بهشت تا جهنم🌺👇
نسیم فقاهت و توحید
#رمان_مذهبی_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_بیست_دوم _ مامان ، من دارم میرم امیرعلی:ببخشید بانو. میتونم بپر
سوار 206 نجمه شدم و به محض ورود صدای ضبط و زیاد کردم. نجمه:اهم اهم. فکر کنم آهنگ از من مهمتره نه؟ _ اوهوم. اوهوم. حالا سلامممم. خووووووووفی؟؟؟؟؟ نجمه: تو آهنگتو گوش کن. بعدش هم اگه دوست داشتی بگو این چندوقته کدوم..... بودی نه یه زنگی نه پیامی نه خبری ؟ زود تند سریع بتعریف. شروع کردم کل این دو سه هفته رو تعریف کردم البته به جز اون حس و حال و آرامش. به محض تموم شدن حرفام رسیدیم دم خونه خاله اینا و یاسی سوار شد و نجمه دیگه فرصت اظهار نظر نکرد و بعد هم دو تا کوچه پایین تر خونه شقایق اینا. . . نجمه: خوب نظرتون با قلیون چیه ؟ همزمان همه باهم _ صددرصد نجمه: پس به سمت قهوه خونه. رفتیم بالا و تو یه قهوه خونه نشستیم. از شانس ما صاحب قهوه خونه از اون پسرای لات بود و تخت کناریمون هم چهار تا پسر اومدن نشستن. شاید دخترایی بودیم که اصلا دین و حجاب و اینجور چیزا برامون مهم نبود ولی فوق العاده از رابطه با جنس مخالف بیزار بودیم. فقط من یه بار تجربش کردم و اون یه بار هم به بدترین شکل با احساساتم بازی شد...... با صدای صاحب قهوه خونه برگشتم طرفش. صاحب قهوه خونه: خانوما چی میل دارن؟ یکی از چهار تا پسری که کنارمون بودن _ ای جانم روبه اون پسره گفتم: شما یاد نگرفتی تو کار مردم دخالت نکنی؟ پسره: خانمی بهت برخورد؟ _ خفه شو عوضی. پسره: ای واااای خانمم عصبی شد. اومدم جوابشو بدم که با صدای مردونه کسی پشت سرم...... 🌸 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زن و شوهرهایی که هر از گاهی از خواستگارها و خاطرخواهی های قبل از ازدواجشان به هم می گویند، از جمله افرادی هستند که فکر می کنند می توانند با برانگیختن حسادت همسر، او را بیشتر به خود علاقمند کنند و در نتیجه احساس امنیت عاطفی خودشان را بیشتر کنند. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  بسوی خدا
موانع جزو سنت هاى الهى است. وجود اين موانع تصادفى نيست. اين‏ها سنت الهى است؛ يعنى تلاش و حركت با مانع مواجه است، و الّا جهاد معنا نمی ‏داشت. «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً». در همه‏ ى دعوت هاى انبيا، دشمنان – موانع – از جن و انس وجود داشتند. در آيه‏ ى ديگر: ‏«وَ كَذلِكَ جَعَلْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكابِرَ مُجْرِمِيها لِيَمْكُرُوا فِيها وَ ما يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ». در درون جوامع، طبقاتى كه وجود آن‏ها مايه‏ ى فساد، مايه‏ ى مكر بوده است؛ اين‏ها جزو سنت هاست. يعنى هرگز انبياء نگفتند ما آن‏وقتى كه جاده صاف است وارد ميدان مى ‏شويم؛ نه، در همين فضا و صحنه ‏ى به‏ شدت درگير و دشوار، آن‏ها وارد شدند؛ مثل جمهورى اسلامى و انقلاب اسلامى. اما متقابلًا سنت الهى هم اين است كه اگر حركت نبوى، حركت الهى كه مصداقش انقلاب اسلامى است، به كار خود ادامه بدهد و دنبال‏گيرى كند، بر همه‏ ى اين موانع فائق خواهد آمد؛ اين هم سنت الهى است. در سوره‏ ى مباركه‏ ى فتح آمده است: «وَ لَوْ قاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً * سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا». اگر بايستيد، اگر استقامت كنيد، اگر هدف را گم نكنيد، اگر تلاش را متوقف نكنيد، بدون ترديد غلبه در اين عرصه با شماست. حاصل حرف من همين است با شما جوانان عزيز. ۱۳۸۷/۲/۱۴ https://eitaa.com/joinchat/3397320738C0c4c71fad0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  بسوی خدا
💢درس های فقه و اصول و تفسیر و فلسفه 💥اصول : کتاب رسائل جلد دوم اول برائت 💥فقه: شرح لمعه باب غصب 💥تفسیر قرآن،: سوره توبه 💥فلسفه: نهایه الحکمه : تشکیک خاصی ✍استاد خانجانی در کانال زیر 👇👇👇👇 @khanjanidroos
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 پویش به نام شهید اقتدار 👈🏻 از نصب پرچم ایران بر سر در خانه‌ها، مغازه‌ها، مدارس، محل کار یا معابر عمومی عکس 📸 بگیرید و به یکی از شهیدان گرانقدر انقلاب اسلامی تقدیم و با هشتگ در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از بهشت تا جهنم🌺👇
نسیم فقاهت و توحید
#رمان_مذهبی_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_بیست_سوم سوار 206 نجمه شدم و به محض ورود صدای ضبط و زیاد کردم. ن
اون آقا: اونجا چه خبره؟ یه ابهتی داشت که قشنگ ترس رو تو چهره پسرا و صاحب قهوه خونه میشد به وضوح حس کرد ولی بلاخره... یکی از پسرا: دنبال فضول میگردیم. اون آقا: عه؟ الان.بچه های گشت که بیان کمک همراهیتون میکنن که راحت فضول رو پیدا کنید. با گفتن این حرف قیافه هاشون خنده دار شده بود شدید. همون پسری که اول ازهمه تیکه انداخته بود. _ داداش غلط کردیم به خدا دیگه تکرار نمیشه اصلا شکر خوردیم . مگه نه بچه ها؟ دوستاش سرشون رو به نشانه مثبت با ترس تکون دادن. بعد همون پسر خطاب به من گفت :خواهر ما از شما عذر میخوایم. و بعد خطاب به دوستاش : بچه ها بدویید. با شنیدن کلمه خواهر داشتم میترکیدم از خنده ولی ترسیدم بخندم . تو تمام مدت حرفای اون پسره اون آقایی که الان تازه فرصت کردم تیپ و قیافش رو ببینم داشت با پوزخند نگاشون می‌کرد. کاملا مشخص بود که از اون بچه مذهبیاس ؛ ریش که به نظرم چهرش جذاب تر کرده بود ، فقط از ریشاش و تسبیحی که بسته بود دور دستش میشد فهمید مذهبیه وگرنه مثله امیرعلی خیلی خوشتیپ بود.چیزی که من تا حالا تو کمتر مرد مذهبی دیده بودم. بعد از رفتن پسرا صاحب قهوه خونه هم با ترس دویید و رفت تو مغازه. پسره داشت از محوطه اونجا میرفت بیرون که ناخداگاه با عجز گفتم : به خدا من نمیخواستم..... برگشت طرفم ، ولی تو چشمام نگاه نکرد. همون طور که سرش پایین بود گفت : اگه نمیخواستید اینجوری نمیومدید.... با صدای مردی که گفت: امیرحسین کجایی؟ حرفش نیمه تموم موند و جواب داد_ اومدم. و بعد بدون خداحافظی رفت. برگشتم سمت بچه ها. حسابی ترسیده بودن. یاسمین داشت گریه میکرد و شقایق و نجمه هم دست همو گرفته بودن و داشتن میلرزیدن. با حرص نگاشون کردم _چتونه؟ شقایق: تانی میدونی اگه گشت میومد مارو میبرد مامان اینا میکشتنمون یا اگه پسرا بلایی سرمون میاوردن. _ حالا که چیزی نشده. پاشین بریم. و به دنبال این حرف کولم رو برداشتم و به سمت پایین راه افتادم بچه ها هم بدون هیچ حرفی دنبالم. اعصابم حسابی خورد بود یعنی چی ؟ این پسره در مورد من چه فکری کرده بود؟ شاید حجابم درست نبود ولی دلم نمیخواست پسرای اطرافم بهم تیکه بندازن و هروقت هم که این اتفاق میوفتاد اعصابم خورد میشد و به همین خاطر کمتر پیش میومد تنها برم بیرون و بیشتر با عمو میرفتم که کسی کاری بهم نداشته باشه . ولی هعی الان که دیگه عمو نبود . کاش به حرف امیرعلی گوش داده بودم و نیمده بودم. دوباره یاد حرف پسره افتادم. یعنی ظاهر من انقدر غلط اندازه؟ شایدم واقعا همینطور باشه... 🌸 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا