eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
648 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹 رمان 🖌 نویسنده : عذرا خوئینی قسمت بیست وپنجم 🌺 فقط یک قدم مونده بود تا به خواستمون برسیم ولی همه چیز رو خراب کرد. ناخوداگاه رفتم سمت گوشی شمارش رو گرفتم بعد از چند تا بوق بالاخره جواب داد حتی زنگ صداش هم نمی تونست آرومم کنه.. 🌿_با این کارتون چی رو می خواستید ثابت کنید؟ شما که می دونستید اونا هیچ وقت راضی نمیشن پس چرا همچین حرفی زدید؟!. 🌹_علیک سلام خوب هستید؟ پوزخندی زدم و گفتم:_خیلی خوبم! ممنون از احوالپرسیتون!چرا بازیم دادید؟ الان احساس رضایت می کنید؟!. _این چه حرفیه. من همچین جسارتی نمی کنم. ما به زمان احتیاج داریم 🌷_من یا شما؟ چون میرید سوریه خودتون رو کنار کشیدید؟ لابد میگید من که تلاشم رو کردم قسمت نبود! نا امیدم کردید!. گوشی رو با حرص رو مبل انداختم سرم اندازه کوه سنگین شده بود. 🍀مامانم که حسابی سر کیف بود و مدام از سید تعریف می کرد اما بابام با بدبینی می گفت:_ساده ای طرف خیلی زرنگه  گلاره و ثروتمون رو با هم می خواد!! ولی مهم اینه که تموم شد و نفس راحت می کشم. وقتی میشنیدم بیشتر داغون می شدم حتی گریه هم تسکین دردم نبود. 🌸به جز حال و روز من همه چیز سر جای خودش برگشت دیگه نمی تونستم تو خونه بمونم احساس خفگی می کردم لباس هام رو عوض کردم و رفتم پایین، مامانم تلوزیون نگاه می کرد._این وقت شب کجا میری؟!. 🌻تو حال خودم نبودم اصلا نفهمیدم چه جوابی دادم . رفتم سمت پارکینگ، دلم برای ماشینم تنگ شده بود هنوز دو دل بودم این تصادف لعنتی از ذهنم پاک نمیشد ولی باید ترس رو کنار میذاشتم دستی روش کشیدم سعی کردم فکرهای منفی رو دور کنم نفس حبس شده ام رو آزاد کردم و به خودم گفتم:_تو می تونی!. 🍃اولش می خواستم برم خونه عمو اینا، اما وقتی که ترسم  از رانندگی ریخت فکر دیگه ای به ذهنم رسید!! مسیر رو عوض کردم.... ادامه دارد.... 🌹 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🍁💐🍁💐🍁💐🍁 🍁💐 💐 🍁 ⬅️جرأت ورزی1️⃣: ❓سوال : ✳️وقتی در جمع میخواهم رفت و امد داشته باشم راحت نیستم، وقتی که راه میروم من نمی دانم عکس العمل من چگونه باید باشد و چگونه با راه بروم و به فعالیت‌های روزانه خود ادامه بدهم. ✅در جهت مخالف کم‌رویی رفتار کنید و برای این کار، امور زیر را رعایت کنید: 1️⃣ هرگز خود را نکنید. 2️⃣بر اساس شناختی که از خود دارید، برای خویش، هدفی در نظر بگیرید و برای رسیدن به آن، کنید. 3️⃣هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تکلّف های بی مورد نسازید و ساده، راحت و عاری از هرگونه آداب خاص، هدفتان را بیان کنید. 4️⃣ با مخاطب را حفظ کنید. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⬅️جرأت ورزی2️⃣: 5️⃣هنگام سخن گفتن، به دیگران و و حرکات و سکناتشان هرگز توجّه نکنید و با ، به هدف بیندیشید. 6️⃣اجازه سوء استفاده به دیگران ندهید؛ کافی است به کار خود ادامه داده، در صورت روبه رو شدن با واکنش آنان، خود را در مقابل آنان احساس نکنید. 7️⃣در انجام رفتارهای اجتماعی کوچک و در محیط‌های دیگر فعال باشید و این کار را از سلام کردن، احوال پرسی، جواب سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنیدن آغاز کنید و با تمرین، به کارهای بزرگ تر و مهم تر گسترش دهید. 8️⃣با افراد فعّال و پر تحرکی که احساس خجالت نمی کنند، بیشتر مأنوس باشید و از فاصله بگیرید. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله..
وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ .. از گفتار باطل و ناحق دوری کنید... ۳۰ 😊⚘ ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
هدایت شده از نسیم فقاهت و توحید
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِىَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَخَالِصَتَهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ، وَوَارِثَ الْمُرْسَلِينَ، وَحُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، يَا مَوْلاىَ يَا أَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَنَا مَوْلىً لَكَ وَلِآلِ بَيْتِكَ، وَهٰذَا يَوْمُكَ وَهُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَمُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ، فَأَحْسِنْ ضِيافَتِى وَإِجارَتِى بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَاهِرِينَ. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلانہ✨ به قولِ‌آقا‌محسن‌حججـے: بعضی وقتا دل کندن از یه سری چیزای خوبــ🍃 ، باعث میشه یه سری چیزای بهتری رو بدست بیاری... (: ‌ ‌🌸@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعدازماه‌رمضان‌چه‌کنیم؟ مراقب‌حال‌خوبمون‌باشیم ... 🌸@rkhanjani
✍آیت‌الله خوشوقت(ره) : شياطين رها نمی‌کنند و منتظرند وقتی ماه رمضان تمام شد، جيب بعضی را همان روز عيد فطر می‌زنند. او را به گناهی مبتلا می‌کنند و همه از بين می‌رود. بعضی يک هفته‌ی ديگر؛ بعضی دو هفته‌ی ديگر و بالاخره کم هستند کسانی که بتوانند تا ماه رمضان آينده، آن نتايج مثبت و مفيد را در خود نگه دارند. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹رمان 🖌 نویسنده : عذرا خوئینی قسمت بیست وششم 🌷از دور نگاهم به گنبد افتاد اشکام بی اختیار جاری شد. نمی دونم چطور شد اومدم قم. شاید کسی منو به این سمت هدایت کرد. 🌸حرم شلوغ بود تو صحن و حیاط حرم می چرخیدم و سعی می کردم از بین جمعیت خودم رو به سمت ضریح برسونم مداحی با صدای پر سوزی می خوند از یه نفرعلت این شلوغی رو پرسیدم._موقع اذان شهید مدافع حرم آورده بودند امشب هم مراسم هست. 🍀دلم هری ریخت چند وقتی می شد که این ترس بلای جونم شده بود یعنی اگه سید هم می رفت شهید میشد؟. مداح از مادر و همسران شهدا می گفت که با وجود علاقه ای که داشتند عزیزانشون رو راهی سفر می کردند تا فدایی حضرت زینب بشن. 🌻از غیرت عباسی و صبر زینبی می گفت و اینکه در طول تاریخ فقط یک بار اهل بیت امام حسین بی مدافع موند اون هم غروب عاشورا و لحظه ای که خیمه ها رو آتیش زدند صدای ناله ها بلند شده بود. 🍁خیلی خجالت کشیدم به خودم که نمی تونستم دروغ بگم تو دعاهام تنها خواستم این بود که فکر این سفر از سر سید بیوفته چون نمی خواستم از دستش بدم اما دیگه نمی دونستم با همین  غرور و خود خواهیم از دستش میدم! تازه به حکمت خداپی بردم.. 🌾روبروی ضریح ایستادم هر چی بیشتر گریه می کردم و حرف میزدم سبکتر می شدم _خدایا من از حق خودم گذشتم همه چیز رو به تو میسپارم هر چی صلاحه همون بشه سید رو هم راهیش کن تا بیشتر از این عذاب نکشه. 🍃اینجا دریایی از معنویت بود و به خدا نزدیکتر بودم از حرم که اومدم بیرون حالم خیلی خوب بود انگار هیچ غصه ای نداشتم تو کیفم دنبال سویچ ماشین می گشتم چون سرم پایین بود با کسی برخورد کردم 🍂_هوی مگه کوری! امل داهاتی!. نگاهی به چهره اش انداختم موهای بلندش روی شونه هاش  ریخته بود و ارایش غلیظی هم داشت! از حرفش ناراحت شدم اما سعی کردم رفتار خوبی داشته باشم:_شرمنده عزیزم حواسم نبود شما به بزرگی خودت 🌟ببخش!. دختر کوچولوش با شیرین زبانی گفت:_مامان خانومه چقدر مهربونه مثل تو دعوا نکرد!. حالت چهره اش عوض شد و این بار با آرامش گفت:_منم معذرت می خوام یکدفعه عصبانی شدم!. شکلاتی دست دخترش دادم ولپش رو کشیدم. 🌹چه اشکالی داشت که خلق و خوی من هم شبیه سید می شد شاید اگه قبلا با من به همین شکل برخورد می کردند زودتر از این متحول میشدم.. 💫تازه می خواستم حرکت کنم که با ماشین سید روبرو شدم! هر دو از دیدن هم شوکه شدیم..... ادامه دارد ... 🌹 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شش نشانه افراد درونگرا __________ 🌸@rkhanjani