eitaa logo
رباعی_تک بیت
4.4هزار دنبال‌کننده
247 عکس
10 ویدیو
1 فایل
کانال اول ما @golchine_sher
مشاهده در ایتا
دانلود
در دام توام اسیر خواهم آمد این بار عزیز دیر خواهم آمد با رفتن من غصه به دل راه نده دندان به جگر بگیر خواهم آمد @robaiiyat_takbait
صد وعده‌ی امید به دل داده‌ام دروغ چون من مباد هیچ‌کسی شرمسار خویش @robaiiyat_takbait
پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت روزی به آشیانه من هم سری بزن... @robaiiyat_takbait
شانه کمتر زن که ترسم تار زلفت بشکند تار زلف توست اما رشته‌ی جان من است @robaiiyat_takbait
خنده های من دلیل روز خوشحالیم نیست اشک گاهی از میان خنده می آید برون @robaiiyat_takbait
تمثیلِ غمِ عشقِ تو با قلبِ ظریفم یک باغ انار است و یکی کاسه چینی @robaiiyat_takbait
"دکتر برایم شعردرمانی نوشته؛" هر ۸ ساعت، مصرعی از شعرِحافظ @robaiiyat_takbait
صحبت از یلدا که شد یاد تو افتادم فقط آه تاریک است طولانی نبودنهای تو @robaiiyat_takbait
بی‌تماشای تو با این همه غم‌ها چه کنم؟ تو نباشی گل من با شب یلدا چه کنم؟ @robaiiyat_takbait
طُرّه از پیشانی ات بردار ای بالا بلند درشب یلدا٬ مسیر ماه را گم کرده ام @robaiiyat_takbait
گفتی که شاهکار شما در زمانه چیست ؟ بِالله که زنده بودن ما شاهکار ماست! @robaiiyat_takbait
از پشت تریبونِ دلم عشق چنین گفت: محبوب تو زیباست، قشنگ است، ملیح است! اعضای وجودم همه فریاد کشیدند: احسنت صحیح است، صحیح است، صحیح است! @robaiiyat_takbait
ما که با خود می نشینیم و به تنهایی خوشیم هر که یاری داشته یلدا نشینی میکند... @robaiiyat_takbait
تنها به این خوشم شب یلدا که بگذرد شب‌های انتظار تو کوتاه می شوند ... @robaiiyat_takbait
فال حافظ که بگیرند همه می‌فهمند کار عاشق فقط ای کاش به یلدا نرسد @robaiiyat_takbait
آب اگر در دست خود داری زمین بگُذار گُل جانِ بُلبُل، از غمِ دوری به لب آمد بیا! @robaiiyat_takbait
پرستاری ندارم بر سرِ بالینِ بیماری مگر آهم از این پهلو به آن پهلو بگرداند... @robaiiyat_takbait
به کَسی ندارم اُلفت ، ز جهانیان به‌ جز تو اگرم تو هم بِرانی، سَر بی‌کَسی سلامت... @robaiiyat_takbait
به چنان عشق، چنان عشق گرفتار شوی که هوای نفست بوی تمنا بدهد. @robaiiyat_takbait
بی روغن این چراغ نسوزد برای ما بی چشم‌ِتر دعا به اجابت نمی رسد @robaiiyat_takbait
در آغاز محبت گر پشیمانی بگو با من که من هم دل ز مِهرت بر کنم تا فرصتی دارم @robaiiyat_takbait
با قصد چپاول و ستم می آید با خنجر آغشته به سَم می آید از بس که دو رنگی از رفیقان دیدم از واژه ی دوستی بدم می آید @robaiiyat_takbait
انار برایت شکسته ام که غمم را... به این بهانه برای تو دانه دانه بگویم...! @robaiiyat_takbait
هرکس که تو را دید پر از عصیان شد سهمش فقط آوارگی و تاوان شد بیچاره نسیم راه خود را می رفت پیچید میان زلف تــو طوفان شد! @robaiiyat_takbait
زرد است که لبریز حقایق شده است تلخ است که با درد موافق شده است عاشق نشدی وگرنه می فهمیدی پاییز بهاری است که عاشق شده است @robaiiyat_takbait
در کوچه،خیابان چه کنم بعداز تو با تلخیِ فنجان چه کنم بعدازتو از خش‌خش پاییز گذر کردم و حال با آه زمستان چه کنم بعد از تو @robaiiyat_takbait
دل یک شهر به چشمان تو آویزان است پلک برهم بزنی شهر به هم می ریزد @robaiiyat_takbait
ای روزگار! از چه کسی می‌توان گرفت ‏تاوان این جوانی از دست رفته را؟ @robaiiyat_takbait
ای کاش در مراتبِ کفرم ثبات بود من خسته ام از این منِ دیندار پاره وقت! @golchine_sher
مردم به هر که آینه شد، سنگ می‌زنند از طعنه‌های عالم و آدم غمت مباد... @robaiiyat_takbait