eitaa logo
رباعی_تک بیت
4.4هزار دنبال‌کننده
249 عکس
10 ویدیو
1 فایل
کانال اول ما @golchine_sher
مشاهده در ایتا
دانلود
تمثیلِ غمِ عشقِ تو با قلبِ ظریفم یک باغ انار است و یکی کاسه چینی @robaiiyat_takbait
"دکتر برایم شعردرمانی نوشته؛" هر ۸ ساعت، مصرعی از شعرِحافظ @robaiiyat_takbait
صحبت از یلدا که شد یاد تو افتادم فقط آه تاریک است طولانی نبودنهای تو @robaiiyat_takbait
بی‌تماشای تو با این همه غم‌ها چه کنم؟ تو نباشی گل من با شب یلدا چه کنم؟ @robaiiyat_takbait
طُرّه از پیشانی ات بردار ای بالا بلند درشب یلدا٬ مسیر ماه را گم کرده ام @robaiiyat_takbait
گفتی که شاهکار شما در زمانه چیست ؟ بِالله که زنده بودن ما شاهکار ماست! @robaiiyat_takbait
از پشت تریبونِ دلم عشق چنین گفت: محبوب تو زیباست، قشنگ است، ملیح است! اعضای وجودم همه فریاد کشیدند: احسنت صحیح است، صحیح است، صحیح است! @robaiiyat_takbait
ما که با خود می نشینیم و به تنهایی خوشیم هر که یاری داشته یلدا نشینی میکند... @robaiiyat_takbait
تنها به این خوشم شب یلدا که بگذرد شب‌های انتظار تو کوتاه می شوند ... @robaiiyat_takbait
فال حافظ که بگیرند همه می‌فهمند کار عاشق فقط ای کاش به یلدا نرسد @robaiiyat_takbait
آب اگر در دست خود داری زمین بگُذار گُل جانِ بُلبُل، از غمِ دوری به لب آمد بیا! @robaiiyat_takbait
پرستاری ندارم بر سرِ بالینِ بیماری مگر آهم از این پهلو به آن پهلو بگرداند... @robaiiyat_takbait
به کَسی ندارم اُلفت ، ز جهانیان به‌ جز تو اگرم تو هم بِرانی، سَر بی‌کَسی سلامت... @robaiiyat_takbait
به چنان عشق، چنان عشق گرفتار شوی که هوای نفست بوی تمنا بدهد. @robaiiyat_takbait
بی روغن این چراغ نسوزد برای ما بی چشم‌ِتر دعا به اجابت نمی رسد @robaiiyat_takbait
در آغاز محبت گر پشیمانی بگو با من که من هم دل ز مِهرت بر کنم تا فرصتی دارم @robaiiyat_takbait
با قصد چپاول و ستم می آید با خنجر آغشته به سَم می آید از بس که دو رنگی از رفیقان دیدم از واژه ی دوستی بدم می آید @robaiiyat_takbait
انار برایت شکسته ام که غمم را... به این بهانه برای تو دانه دانه بگویم...! @robaiiyat_takbait
هرکس که تو را دید پر از عصیان شد سهمش فقط آوارگی و تاوان شد بیچاره نسیم راه خود را می رفت پیچید میان زلف تــو طوفان شد! @robaiiyat_takbait
زرد است که لبریز حقایق شده است تلخ است که با درد موافق شده است عاشق نشدی وگرنه می فهمیدی پاییز بهاری است که عاشق شده است @robaiiyat_takbait
در کوچه،خیابان چه کنم بعداز تو با تلخیِ فنجان چه کنم بعدازتو از خش‌خش پاییز گذر کردم و حال با آه زمستان چه کنم بعد از تو @robaiiyat_takbait
دل یک شهر به چشمان تو آویزان است پلک برهم بزنی شهر به هم می ریزد @robaiiyat_takbait
ای روزگار! از چه کسی می‌توان گرفت ‏تاوان این جوانی از دست رفته را؟ @robaiiyat_takbait
ای کاش در مراتبِ کفرم ثبات بود من خسته ام از این منِ دیندار پاره وقت! @golchine_sher
مردم به هر که آینه شد، سنگ می‌زنند از طعنه‌های عالم و آدم غمت مباد... @robaiiyat_takbait
نمی گردد دل آگاه شاد از عشرت دنیا در این ماتم‌سرا یا طفل یا دیوانه می‌خندد @robaiiyat_takbait
ما بوی پیرهن را در جان ذخیره داریم شاید نیاید از مصر هر روز کاروانی @robaiiyat_takbait
کسی سوال می‌کند به خاطر چه زنده‌ای؟ و من برایِ زندگی تو را بهانه می‌کنم @robaiiyat_takbait
حال دل من کاش که بهتر گردد ایام پر از دلهره‌ام سر گردد دلخسته‌ از این شهر پر از غوغایم ای‌کاش که تنهایی من بر گردد @robaiiyat_takbait
آگاه نگشتيم كه دل را كه زِ ما بُرد ديديم همين زلفِ سياهى و دگر هيچ @robaiiyat_takbait