فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وااااای پکیدم از خنده 😂😂🤣🤣
https://eitaa.com/romanFms
•°•°ره رو عشق°•°•
﷽ ═آغـ ـوـش اܩن بـراבر2═ #پارت۷۳ معراج: سریع به طرف اتاق رفتم .وارد اتاق علیهان و رایان شدم .تمام
﷽
═آغـ ـوـش اܩن بـراבر2═
#پارت۷۴
حامد:صدای کسی که نمیشناختم به گوشم خورد .گفتم:سلام بفرمایید.
ناشناس:سلام .از بیمارستان امام علی تماس میگیرم .
حامد: بفرمائید
ناشناس:آقای رسول صالحی اسمشون برای پیوند قلب نوشته شده بود .یک قلب برای ایشون پیدا شده که میتونن پیوند انجام بدن.
حامد : ببخشید برادرم نمیتونه بیاد این چند روز .باید چیکار کنیم؟
ناشناس:متاسفانه ما نمیتونیم قلب رو براشون نگه داریم و باید به افراد نیازمند بعدی بگیم .اگر بازم پیداشد که برای برادر شما مناسب بود باهاتون تماس میگیریم.
حامد: باشه ممنون .خداحافظ
حامد: تلفن رو قطع کردم.نگاهی به بچه ها انداختم و لب زدم:از طرف بیمارستان بود .گفت برای رسول قلب پیدا کردن.
کیان:وای نه .الان چه موقع این اتفاق بود.حالا باید چیکار کنیم؟
حامد: گفت نمیتونن نگه دارن و به نفر بعدی میدن.
امیرعلی:اشکالی نداره . خدا بزرگه .همون طور که الان براش پیدا شد وقتی که برگشت هم خدا کمک میکنه.
حامد: امیدوارم.بهتره بریم تا دیر نشده.
سعید:به همراه بچه ها حرکت کردیم و داخل اتاق آقا محسن رفتیم.همون موقع یکی از کنارمون رد شد .اتاق رو تمیز کرده بود .حرفی نزدیم و نشستیم.اقا محسن هم شروع به توضیح پرونده و مدارکی که بدست اوردیم کرد .
محسن:رو به سعید کردم و گفتم:سعید تو و امیرعلی و معین با من میاید میریم سراغ هاتف .
سرم رو به طرف فرشید چرخوندم و گفتم:فرشید تو هم به همراه حامد و کیان برید سراغ سینا .
بچه ها دقت کنید نباید بلائی سرشون بیاد.مراقب خودتون و اونا باشید. مفهومه؟
بچه ها:بله آقا.
محسن: پس بریم آماده بشیم.
حامد: بدون اینکه حرفی به داوود بزنیم سریع رفتیم و تجهیزات رو گرفتیم .اسلحه رو گرفتیم و جلیقه هامون رو پوشیدیم.بیسیم هارو برداشتیم و هر کدوم به طرف ماشین هامون رفتیم.من و کیان و فرشید سوار شدیم و فرشید رانندگی میکرد و من عقب نشستم. آقا محسن هم با بقیه رفتن سراغ هاتف.
به خونش رسیدیم .پیاده شدیم و در زدیم .فرشید گوشه ای ایستاد و منم حکم دستگیری رو گرفتم.کیان هم پشت سرم ایستاد.با حالت جدی ای ایستادم .در باز شد و سینا بیرون اومد.با دیدن ما اخماش رو توی هم کشید و گفت.
سینا:بفرمائید با کی کار دارید؟؟
حامد: آقای سینا فاتحی .درسته؟
سینا: بله شما؟
حامد:حکم رو جلوش گرفتم و همون طور هم لب زدم : آقای فاتحی شما باید همراه ما بیاید.
سینا: میشه ببینمش؟
حامد: بله.
سینا: حکم رو گرفتم .اسم من نوشته شده بود .نگاهی به پسره انداختم که داشت به من نگاه میکرد .طی یه حرکت ناگهانی محکم هلش دادم و در رو بستم.
حامد: دستش رو محکم تخت سینه ام زد و هلم داد.به عقب پرتاب شدم که همون موقع در رو بست.خودم رو جمع کردم .کیان سریع از دیوار بالا پرید و در رو باز کرد.سدیع دویدیم.در اصلی بسته بود .صدای موتور به گوشم خورد.سریع دویدم .پشت خونه بود.از در پشتی میخواست فرار کنه.اسلحه ام رو گرفتم و فریاد زدم:حرکت نکن وگرنه میزنم .
اسلحه اش رو در آورد و به طرفم شلیک کرد.خودم رو روی زمین انداختم .تیر از بالای سرم رد شد.
فورا بلند شدم .خواست فرار کنه که دویدم و پام رو به موتورش کوبیدم که تعادلش رو از دست داد و پرت شد.
سریع هندزفری رو فشار دادم و لب زدم:کیان سریع بیاید پشت خونه.
کیان داشت حرف میزد که نگاهم به موتور خورد
داشت ازش بنزین میرفت.تنها کاری که تونستم انجام بدم موتور رو به زور بلند کردم و سینا رو از زیرش بیرون کشیدم و به اون طرف تر پرتش کردم و خودم رو روش انداختم. و صدای انفجار و دود آتیش. گوشم سوت میکشید و نمیتونستم چیزی ببینم .صدای نگران بچه ها رو میشنیدم اما نمیتونستم جواب بدم.میشنیدم صدای کیان رو که هی اسمم رو صدا میزد اما نمیتونستم بگم کجا هستم.فقط تونستم حس کنم صدای نزدیک و ترسیده ی فرشید رو که داد میزد اینجا هستم.
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
پ.ن.پیوند قلب❤️🩹
پ.ن.دستگیری هاتف و سینا...
پ.ن.صدای انفجار و حامد خودش رو پرت کرد روی سینا🖤
https://eitaa.com/romanFms
https://harfeto.timefriend.net/17098941770514
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
لینک ناشناس جهت ارسال نظرات زیباتون در مورد رمان 😊
هدایت شده از یــاســ♡مـیـن
هواشناسی اعلام کرد :
هوایِ مهدیِ فاطمه را داشته باشید
خیلی تنهاست🚶🏿♂️💔
سلامتیش ⁵ صلوات 🌹✨
خجالت نکش رفیق
کپی کردنش
عشق میخواد((:♥️
#امام_زمان |
18.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ چهل روز گذشت...
▫️هنوزم به تو زخم زبون میزنن...
▫️نماهنگ سید ابراهیم به مناسبت چهلم شهید جمهور منتشر شد.
https://eitaa.com/romanFms
•°•°ره رو عشق°•°•
⭕️ چهل روز گذشت... ▫️هنوزم به تو زخم زبون میزنن... ▫️نماهنگ سید ابراهیم به مناسبت چهلم شهید جمهور
فقط میتونم بگم
بمیرم برات که این همه زخم زبون شنیدی و دم نزدی💔🖤
رهبر معظم انقلاب: اگر دولت شهید رئیسی ادامه پیدا میکرد به اعتقاد بنده بسیاری از مشکلات از جمله مشکلات اقتصادی حل میشد.
•𝐽𝑜𝑖𝑛•https://eitaa.com/romanFms
امشب جهان به عطر ولایت معطر است
زیرا شب ولادت موسی بن جعفر است
روئیده در بهشت ولایت گلی کز آن
در هر مشام رایحه ای روح پرور است
ولادت امام موسی کاظم مبارک باد
ولادت_امام_موسی_کاظم
📣 زاکانی از ادامه رقابت ریاست جمهوری انصراف داد
زاکانی:
🔺️تا پایان زمان قانونی رقابت ماندم اما تداوم راه شهیدرئیسی مهمتر است.
🔺️از جلیلی و قالیباف میخواهم وحدت کنند و مطالبه بحق نیروهای انقلاب را بی پاسخ نگذارند و مانع از تشکیل دولت سوم روحانی شوند.
🔺️از مردم عزیز و هواداران سپاسگزارم و از ملامتها نمیهراسم.