eitaa logo
•°•°ره‍‌ رو ع‍‌ش‍‌ق‍‌°•°•
1.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
14 فایل
عضویت؟کانالمون‌باوجودت‌قشنگتره.. کپی‌ازرمان‌خیربه‌هیچ‌وجه ازفعالیت‌ها‌حلال‌به‌جزکپی‌ممنوع‌ها🚫 ناشناس‌زیرنظرمدیر https://harfeto.timefriend.net/17276325110658 تبلیغاتمون https://eitaa.com/joinchat/2576352270C8ef1741385 زاپاس‌کانال @romanmfm
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام رفقا اینم دستور شربتی که دیروز درست کردم براتون از مراحلش فیلم گرفتم خوشحال میشم اگر درست کردید نظرتون رو در موردش توی ناشناس بگید🙂😉
•°•°ره‍‌ رو ع‍‌ش‍‌ق‍‌°•°•
﷽ ═آغـ ـوـش اܩن بـراבر2═ #پارت۹۷ محمد: دیگه خسته شدم .سرم رو به دیوار تکیه دادم.چشمام رو بستم تا ش
﷽ ═آغـ ـوـش اܩن بـراבر2═ محمد: با وجود درد پام و دستم که هر لحظه بیشتر میشد قدم برداشتم و به طرف نمازخونه بیمارستان رفتم.وارد شدم و گوشه ای نشستم. دستی به لباسم کشید .دلم قرآن جیبی کوچیکی رو میخواد که رسول برام خریده بود.دلم میخواست دوباره سرش رو بزاره روی پام و منتظر بشه تا براش قرآن بخونم.دلم شنیدن صداش رو میخواست.اروم قرآنی برداشتم و بوسه ای روی طرح زیباش زدم.گوشه ای نشستم. کسی نبود و فقط خودم و خدا بودیم.بهترین موقع بود.دستم رو روی یکی از صفحه های قرآن گذاشتم و بازش کردم.با دیدن اسم سوره لبخند محوی روی صورتم نقش بست.سوره ای که رسول همیشه دوستش داشت .با یادآوری روزهایی که باهام حرف میزد و موقعی که صداش میزدم با (جانم اقا)جوابم رو میداد اشک توی چشمم حلقه زد.کی رسول اینقدر برام عزیز شد؟کی حالش برام مهم شد؟از وقتی که دیدم مظلومیت نگاهش رو ،دیدم صدای آروم و خجالت زده اش رو، دیدم سر به زیری و مرد بودنش رو.از وقتی که دیدم فهمیدم کی هست و برام عزیز شد.اما ای کاش اینجور تموم نمیشد. اما نه تموم نشد .چه بسا کسایی هستن که همچین مشکلاتی داشتن و سر پا شدن.باید امید داشته باشیم هممون.باید امید داشته باشیم.دستی به پلک هام که حالا بر اثر قطره اشکی خیس شده بود کشیدم.شروع به خوندن قرآن کردم.ارامش وجود قرآن به وجودم وارد میشد و آرومم میکرد.همینه که میگن هر وقت حالت بده قرآن بخون. ........... قرآن رو بستم و بوسه ای روش کاشتم .سرم رو تکیه دادم به دیوار و پام که زخم بود رو دراز کردم تا کمی از دردش کاسته بشه.چشمام رو بستم و پرت شدم به اون روزا .روزایی که بدون دغدغه های الانمون باهم بودیم.صداش توی مغزم می پیچید. -استاد رسول؟ /جانم آقامحمد -استاد بیا اتاقم /چشم آقا -رسول جان /جانم آقا -استاد میتونی رد اینو بزنی؟ /چشم آقا - رسول بیا اینجا /جانم اقا محمد تحمل ندارم .نمیتونم دیگه .چرا صداش همش توی مغزمه؟خدایا کمکم کن.خدایا کمکمون کن .تورو به بزرگی و عظمتت قسم کمک کن از این امتحان سخت بیرون بیایم.یا امام حسین کمکمون کن.یا امام حسین تو رو به برادرت قسم کمکون کن.برادرم رو سالم بهمون برگردون.یا امام رضا یه نگاهی هم بکن به ما.ببین دیگه هیچ کدوم تحمل نداریم. خودت هوامون رو داشته باش. نمیدونم کی اما به خودم که اومدم روی صورتم پر بود از اشک.اشک هایی که گرچه بی رنگ بودن اما برای من مثل خون بود.از جام بلند شدم. باید بدم با دکتر حرف بزنم تا بزاره برم پیش رسول.با ایستادنم سرگیجه بدی سراغم اومد که باعث شد دستم به دیوار گرفته بشه تا از افتادنم جلوگیری بشه.چند ثانیه مکث کردم.احتمالا این سردرد به دو دلیل هست.یک :وجود بیماری ای که تازه متوجهش شدم.دو:گریه و سردرد که ناشی از کمبود خواب بود. با هر سختی ای که بود به طرف بیرون نمازخونه راه افتادم.نفس عمیقی کشیدم و به طرف اتاق دکتر رفتم.در زدم و داخل شدم. ........... با لبخند محوی از اتاق خارج شدم.به طرف اتاقی که حالا رسول صاحبش بود رفتم.با کلی اصرار قبول کرد چند دقیقه ای کنارش باشم. ............ با لباس های مخصوص پشت در ایستاده بودم.حالا داشتم بین جدال قلب و مغزم غرق میشدم.مغزم میگفت با دیدنش حالم بدتر میشه .نباید برم پیشش.اما قلبم میگفت برو کنارش. برو تا ببینیش.برو تا کنارش باشی و ازش بخواه بیدار بشه.دلتنگی که این چیزارو حالیش نمیشه.میشه؟نه معلومه که نه.دلتنگ صداش بودم.دلتنگ چشماش .دلتنگ حرفاش.دلتنگ وجودش در کنارم و استشمام بوی ادکلنی که براش هدیه خریده بودم. دلتنگ بودم و بالاخره برنده بین جدال قلب و مغزم کسی نبود به جز قلبم.به جز قلبم که به امید دیدن دوباره صورتش، به امید شنیدن صداش،به امید زل زدن توی چشم های به رنگ شبش قدم میزاشت توی اون اتاق .اتاقی که صدای دستگاه های توش سکوت فضا رو میشکوند.زیر نگاه خسته و غمگین بچه ها دستگیره در رو پایین کشیدم و در رو باز کردم.اروم اولین قدم رو گذاشتم .انگار پام یخ زد که نتونستم حرکت کنم.چشمام دو دو میزد و دنبال نشونه ای بود که ثابت کنه این رسول نیست.این همون رسولی نیست که با لبخند نگاهمون میکرد. این رسولی نیست که با خندیدنش چال لپش مشخص میشد.این رسول حالا دیگه خط لبخند روی صورتش مشخص نبود.این اون رسول نبود که من می شناختم.این رسولی نبود که با خودم بردم.این رسولی نیست که باهم برگشتیم.دستم رو گرفتم به دیوار و اجازه دادم اشکام جاری بشه.با دیدنش توی این وضعیت هیچ اختیاری از خودم نداشتم و نمیتونستم حرفی بزنم.نمیتونستم نزدیکش بشم و چیزی که این چند ساعت منتظرش بودم رو بدست بیارم.نمیتونستم نزدیکش بشم و دستش رو بین دستام بگیرم.نگاهم رفت روی کبودی دستش.بمیرم برات داداش رسول.بمیرم که از همون اول سختی کشیدی.بمیرم برات که درد کشیدی و دم نزدی.بمیرم برااااتتتت🥺🖤 ♡♡♡♡♡♡♡♡♡ پ.ن.بمیرم برات 💔 پ.ن‌حال بد محمد🖤 https://eitaa.com/romanFms
https://harfeto.timefriend.net/17098941770514 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ لینک ناشناس جهت ارسال نظرات زیباتون در مورد رمان 😊
آن لحظه که رهسپار قبر است تنم . جز خاکِ تو نیست توشه‌ای در کفنم . ای کاش که پنبه در دهـانم نکنند . تا در دل قبر هم صدایت بزنم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قلب‌هنا‌و‌کل‌دقائه‌هناک
https://eitaa.com/romanFms
بِه تَمآمِ خَستِگآنِ جَهآن؛ بآشَد کِه اَشک بَعدی شُمآ، اَشکِ شوق بآشَد .. اَشکِ شوق دَر بین الحَرَمین🫀⛓️🪄! https://eitaa.com/romanFms
غُصّه نَخور؛ خُدآ اَز تاريکي هاي این روزگآر،بَرآت یِه روشَنآیی میفِرِستِه .. روشَنآیی مِثلِ نورِ وجودِ حُسین❤️:) https://eitaa.com/romanFms
+أيْنَماڪانَ‌اسم‌الحُسَيْن فهُناڪ‌ َالجنّة . . . ″ -هرڪجا‌نام‌ح‌ـسین‌است..؛ همانجاست‌بهشت ..🩵🫀..′':))      ‌‌ https://eitaa.com/romanFms
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید امیرعبداللهیان: نامم حسین نبود اما... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/romanFms
💚اسلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) 💚 https://eitaa.com/romanFms
🌹امام باقر عليه‌السلام: اگر مردم می‌دانستند در زيارت مزار عليه‌السلام چه فضيلتى است، از شوق آن می‌مُردند. 📓وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۵۲ https://eitaa.com/romanFms
من محمدم پسر زینب کبری.mp3
3.52M
من محمدم پسر زینب کبری منم فدایی حضرت ابی عبدالله من و برادرم نوه های اسداللهیم محافظ پرچم نصر من اللهیم 🎙 https://eitaa.com/romanFms
مداحی آنلاین - نماهنگ من از خونواده کرمم - کرمانشاهی.mp3
5M
من از خونواده کرمم کوچیک ترین دختر حرمم این قدر منو نزن من که خودم میام با پای پر ورمم 🎙 https://eitaa.com/romanFms
نماهنگ فدایی اخر.mp3
2.55M
دیگه واسه چی بمونم حالا که تو بی سپاهی تو رگام میجوشه خونم حالا که تو قتلگاهی 🎙 ✳️ #️⃣ https://eitaa.com/romanFms
نماهنگ فدایی اخر.mp3
2.55M
دیگه واسه چی بمونم حالا که تو بی سپاهی تو رگام میجوشه خونم حالا که تو قتلگاهی 🎙 ✳️ #️⃣ https://eitaa.com/romanFms
نماهنگ عشق بی همتا.mp3
3.54M
شبای غمت سحر نداره بیچاره است اونی که از غم تو خبر نداره دخیله دلم به پرچم تو کدوم دله که هوای تو رو به سر نداره 🎙 ✳️ #️⃣ https://eitaa.com/romanFms
مداحی آنلاین - تکلیفم معلومه - رسولی.mp3
4.09M
تکلیفم معلومه دفاع از عمومه اگه بمونم که جفا میشه اگه که برم کربلا میشه مهدی_رسولی🎙 زمینه🔊 💔 https://eitaa.com/romanFms
نماهنگ یه جوری آرومم کن.mp3
3.7M
یه جوری آرومم کن آقا منم دل دارم میدونی که با دوریت همیشه مشکل دارم 🎙 ✳️ #️⃣ 🥀 https://eitaa.com/romanFms
نوجوانان حسینی.mp3
2.84M
همه زیر پرچم تو اومدن راه عشق و عاشقی رو بلدن بیشتر از گذشته نوجوونامون به امام حسینشون معتقدن 🎙 #️⃣ #️⃣ 🥀 https://eitaa.com/romanFms