eitaa logo
رمانکده زوج خوشبخت ❤️
521 دنبال‌کننده
239 عکس
306 ویدیو
4 فایل
کانالهای ما در ایتا @mostagansahadat @zojkosdakt @skftankez @romankadahz @aspazyzoj @bazarkandah تبلیغات 👇 @hosyn405
مشاهده در ایتا
دانلود
دلتنگی های فاطمه بود... او عاشق پدرش بود و از فراغش می سوخت. تازه بعد از خواندن این نوشته که چرا دو سال قبل، دم عید محمد زنگ زد... و از من درخواست کرد برای شستن قبر شهدا همراهش بروم.😢😊 بعدها هم که دلیل زنگ زدنش را پرسیدم چیزی نگفت... از شنیدن اینکه ✨ ✨ سفارشم را کرده حالم دگرگون شده بود... 😢✨ نامه را سر جایش گذاشتم و قرآن را بستم... به ابرهای آسمان خیره شدم... از دلتنگی ها و بیتابی های فاطمه دلم گرفته بود...😒😢💓💔 ادامه دارد.... نویسنده:فائزه ریاضی رمانکده زوج خوشبخت ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1420559197Cbc586d52af