eitaa logo
مجله دینی نکته‌های ناب مهدوی
2.4هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
6.3هزار ویدیو
341 فایل
💎معجزه کلام را در خوب‌شدن حالتان را دراین کانال ببینید. 💎کم‌کردن #حسرت #یوم‌الحساب مد نظر است. 💎غذای روحتان راازاین کانال دریافت کنید. 💎بامداومت برعمل نورانی #اهلیت و #علاقه به این کانال ایجاد می‌شود. http://eitaa.com/joinchat/2906521606C41e5b9fe8b
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿 مراقبات شب دهم محرّم 🏴 شب دهم محرّم، شب عاشورا و شبی است که امام حسین علیه‌السّلام و یارانش آن را احیاء داشته و تا صبح به قرائت قران و دعا و مناجات پرداختند. لذا احیاء این شب فضیلت فراوان دارد. در فضيلت احياء اين شب روايت كرده‌اند: ▫️مانند آن است كه عبادت كرده باشد به عبادت جميع ملائکه، و عبادت در آن، برابر هفتاد سال عبادت است، و اگر كسى را توفيق دست دهد در چنين شبى در كربلا باشد و امام حسين عليه السّلام را زيارت كند و نزد آن حضرت تا صبح بيتوته كند، خدا او را آغشته به خون امام حسين عليه السّلام در زمرۀ شهدا با آن حضرت محشور فرمايد. سيّد بن طاووس در كتاب «اقبال‌الاعمال» براى اين شب دعاها و نمازهاى بسيار، با فضيلت‌هاى فراوان روايت كرده است، از جمله: 🔘 ۱- صد ركعت نماز که در هر رکعت بخواند: ▪️سوره «حمد» یک مرتبه ▪️سوره «توحيد» سه مرتبه ▫️و بعد از پايان صد ركعت، هفتاد مرتبه بگويد: ▪️«سبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ» ▫️و در روايت ديگر پس از العلى العظيم استغفار هم ذكر شده است. 🔘 ۲- چهار ركعت نماز در آخر شب، كه در هر ركعت بخواند: ▪️سوره «حمد» یک مرتبه ▪️«آية الكرسى» ده مرتبه ▪️سوره «توحيد» ده مرتبه ▪️سوره «فلق» ده مرتبه ▪️سوره «ناس» ده مرتبه ▫️و پس از سلام: ▪️صد مرتبه سوره «توحيد» را قرائت كند. 🔘 ۳- چهار ركعت نماز، که درهر ركعت بخواند: ▪️سوره «حمد» یک مرتبه ▪️سوره «توحيد» پنجاه مرتبه ▫️و اين نماز برابر است با نماز اميرالمؤمنين عليه السّلام كه فضيلت بسيار دارد. و پس از نماز، بسيار ذكر خدا كند و صلوات بسيار بر رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرستد، و هر چه می‌تواند بر دشمنان ايشان لعن كند.
یا صاحب الزمان (عج) ▪بر پا شده حسینیه گریه ها بیا بر روی چشم های تر از اشک ما بیا  ▪شال عزای تو به عزایم نشانده است وقت عزای مان شده صاحب عزا بیا  ▪▪▪▪▪▪
🏴 شب دهم : شرح شهادت حضرت اباعبدالله علیه السلام ×لطفا با حال و هوای عاشورایی بخوانید× پس از آنکه همه یاران امام علیه السلام حتی طفل شش ماهه اش به شهادت رسیدند امام پس از وداعی جانسوز با اهل بیتش بسوی میدان جنگ رفت. حضرت به عمر سعد فرموده بودند چون من يك نفر هستم، بنابراين يك يك از افراد را به جنگ من بفرست. عمر سعد هم در ابتدا این درخواست امام را قبول کرد. به فرمان عمرسعد چند تن از شجاعان دشمن به ميدان تاختند، امام حسين عليه السلام تن به تن با آنها جنگيد، ولى همه آنها در برابر شمشير آتش بار امام به خاك هلاكت افتادند، عمرسعد ملعون دريافت كه در نبرد تن به تن احدى در برابر امام حسين عليه السلام باقى نمى ماند، از اين رو نقض عهد كرد و فرمان حمله دستجمعى را صادر نمود. از هر سو به امام حمله كردند، امام آنچنان بر آنها هجوم برد كه آنها همانند ملخ پراكنده فرار مى كردند. مسعودى در اثباه الوصيه مى نويسد: امام حسين عليه السلام صدها تن از لشکریان یزید را به درک واصل کرد. آنحضرت همچنان میجنگيد، و بر اثر شدت تشنگى آب طلب مى كرد ولى كسى پاسخ نمیداد، آنقدر تير به بدنش رسيده بود كه گفته اند:«حتى صار كالقنفذ». شمر با جماعتى آمدند و بين او و خيمهاش قرار گرفتند، به طورى كه به خيمه نزديك شدند. امام فرياد زد: «ويلكم يا شيعه آل سفيان ان لم يكن لكم دين و كنتم لا تخافون يوم المعاد فكونوا احرارا فى دنيا كم ...» شمر فرياد زد: اى پسر فاطمه! چه میگوئى؟ امام فرمود: مى گويم من با شما میجنگم شما با من، زنها تقصيرى ندارند، از گمراهان و متجاوزين خود جلوگيرى كنيد و تا زنده ام متعرض حرم من نشويد. شمر فرياد زد: اى پسر فاطمه، متعرض حرم نخواهند شد. آنگاه شمر به سپاه خود خطاب كرد و فرياد زد: همه متوجه حسين عليه السلام شويد و كار او را تمام كنيد. سپاه دشمن به امام حمله كردند، آنحضرت هچنان مى جنگيد تا اينكه بدنش پر از زخم سرانجام ظالمى بنام «صالح بن وهب» پيش آمد آنچنان بر ناحيه ران آنحضرت ضربت زد، كه آن مظلوم از پشت اسب به زمين افتاد، طرف راست صورتش به زمين برخورد كرد، سپس در همين حال برخاست و به جنگ ادامه داد. در لحظات آخر عمر امام حسين عليه السلام زينب عليها السلام از خيمه بيرون آمد، در حالى كه فرياد مى زد: «وا محمداه! وا ابتاه! وا علياه! وا جعفراه». آنگاه به سوى امام حسين عليه السلام نزديك شد، در آن هنگام عمر سعد با جماعتى نزديك شد، و امام در حال جان كندن بود، زينب عليها السلام صدا زد: اى عمر! آيا اين ابا عبدالله، كشته مى شود و تو مى نگرى؟ امام حسين عليه السلام از زمين برخاست و مانند شيری شجاع بر دشمن حمله كرد همچنان با دشمن جنگيد تا بیش از هفتاد زخم بر بدنش وارد آمد. امام كنار آمد تا اندكى استراحت كند، در كنار ايستاده بود ناگاه سنگى از جانب دشمن آمد و به پيشانى آنحضرت خورد و خون جارى شد، دامنش را بلند كرد تا خون پيشانى را پاك كند، در اين هنگام تيرى سه شعبه زهر آلود آمد و بر سينه (يا شكم) آنحضرت اصابت كرد، فرمود: بسم الله و بالله و على مله رسول الله. سپس سرش را به طرف آسمان بلند كرد و گفت: «خدايا تو میدانى مردى را مى كشند كه در روى زمين پسر پيغمبرى غير او نيست». آنگاه آن تير را گرفت و از پشت بيرون آورد، و خون مانند ناودان از آن جارى شد. در اين هنگام ضعف بر بدن آقا مسلط شد، سپاه دشمن دست از جنگ كشيد و مدتی از اين جريان گذشت، و كسى جرئت نمى كرد آخرين ضربه را بزند (و به عنوان قاتل، با خدا ملاقات كند). شمر بر سپاه خود فرياد زد: ويحكم ما تنتظرون بالرجل اقتلوه ثكلتكم امهاتكم. در اين وقت، دشمنان بیرحم، از هر سو به آن امام غريب، حمله كردند، يكى به شانه چپش ضربت زد، ديگرى بر دوشش ضربت زد، سنان بن انس به پيش آمد و چنان نيزهاش را بر گودى گلوى آنحضرت فرو برد و سپس نيزه را بيرون آورد و بر استخوانهاى سينهاش كوبيد و تير بر حلقوم او وارد ساخت، كه آنحضرت بر روى خاك زمين افتاد، پس از لحظهاى برخاست و نشست و تير را از گلوى خود بيرون كشيد، سر محاسنش را با خون بدنش رنگين نمود و مى فرمود: هكذا القى الله مخضبا بدمى مغصوبا على حقى. هلال بن نافع (كه از سربازان دشمن بود) مى گويد: نگاه به قتلگاه كردم ديدم حسين عليه السلام به خود مىپيچد و در حال جان دادن است، درخشندگى چهره، و زيبائى قامت او مرا از فكر در مورد كشتن او بازداشت و من هرگز كشته آغشته به خونى را چنين نديده ام. در اين حال فرمود: شربت آبى به من برسانيد. ظالمى گفت: آب نچشى تا از آب سوزان دوزخ بياشامى، حضرت فرمود: آيا من آب سوزان جهنم را مىآشامم؟، نه هرگز، بلكه من بر جدم رسول خدا صلى الله عليه و اله و سلم وارد مى شوم و در محضر او از آب گواراى بهشتى مى آشامم، و از ظلم و ستم شما به آنحضرت شكايت مىكنم. گفتار امام، در دل آن سنگدلان اثر نكرد، گويا ذرهاى رحم در دل هيچكدام آنها نبود. ادامه در پست بعدی
‍ ادامه شرح شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام (از پست قبلی👆) عمر سعد به شخصى كه در جانب راستش بود گفت: برو حسين را راحت كن. و به نقلى سنان بن انس به خولى گفت: برو سر از بدن حسين عليه السلام جدا كن، خولى به اين قصد به سوى حسين عليه السلام رفت ولى لرزه بر اندام شد و بازگشت، شمر به او گفت: «خدا بازويت را از هم جدا كند چرا لرزه بر اندام شده اى؟». عمر سعد مجددا فرياد زد، به سوى حسين عليه السلام برويد و سر از تنش جدا كنيد. شمر به سوى آنحضرت شتافت و با كمال گستاخى روى سينه آنحضرت نشست و محاسن آنحضرت را به دست گرفت، با شمشير خود با دوازده ضربه سر از بدن آن بزرگوار جدا نمود .... شمر دستش پُر است و با پايش بدنش را به پشت ميچرخاند نيزه اي را حرامزاده زد و نيزه را بين مشت ميچرخاند اين وسط چند تا حرامزاده بدني ريز ريز ميكردند با لباسي كه از تنش كَندند تيغشان را تميز ميكردند... اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ العنهم جمیعا @rooshanfekr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ▪️این روزها، به عزادران نُمره می‌دهند! درست شبیه همان نمره‌هایی که به اصحاب عاشورا دادند، و بعدها تاریخ از آن پرده برداشت و ... خواهد برداشت! 💥 نُمره‌های ما نیز، مثل اصحاب عاشورا؛ در دو ویژگی، این روزها مشخص می‌شود! کدام ویژگی‌ها ؟ نمره‌ی من چند است؟
🏴اشعار ____________________ مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع رفته تن بدون سرت تا کجا حسین مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما شبیه مادرتان بی هوا حسین مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا حسین مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند یک عده گرگ های بی حیا حسین مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین 🔸شاعر:
🌹گذری بر زندگی و فضائل حضرت عباس بن اميرالمؤمنين عليه السلام 🌹عباس (۲۶ - ۶۱ق)، مشهور به ابوالفضل  و قمر بنی‌هاشم، فرزند امام علی علیه‌السلام  و ام البنین و سردار و پرچمدار سپاه امام حسین علیه السّلام در واقعه کربلا است. او در کربلا سقّای  سپاه بود؛ از این رو، در بین شیعیان به «سقای دشت کربلا» معروف است 🌹حضرت عباس علیه السلام در ۴ شعبان  سال ۲۶ق  در مدینه به دنیا آمد. در دوران کودکی از پدرش تحصیل علم کرد و امام علی (ع) فرمود:  اِنَّ وَلَدِی العَبّاسَ زُقَّ العِلمَ زَقّاً؛ همانا فرزندم عباس در کودکی علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر، که از مادرش آب و غذا می‌گیرد، از من معارف فرا گرفت. 🌹در مدت ۱۴ سال که با پدر زیست، همیشه و در همه حال در کنار پدر حضور داشت ایشان در سال۳۷۷ق درجنگ صفین حضور داشت و سخنانی در توصیف شجاعت ایشان نقل شده است. 🌹کنیه‌ و القاب «ابوالفضل» مشهورترین کنیه عباس است. «ابوالقاسم» کنیه‌ دیگر او است که از زیارت اربعین بر گرفته شده. قمر بنی‌هاشم، ، طَیّار، سقّا پرچمدار و علمدار از القاب آن حضرت است ♦️امام سجاد علیه السلام :«خدا عمویم عباس را رحمت کند، به راستی ایثار و جانبازی نمود، جنگ نمایانی کرد تا دستانش قطع شد و خود را فدای برادرش نمود. خداوند در برابر این فدارکاری - همانند عمویش جعفر طیار- دو بال به اوعنایت کرد تا به یاری آنها، همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند. همانا عباس نزد خداوند تبارک و  تعالی مقامی دارد که تمامی ، در روز قیامت، بر او غبطه می‌خورند و رسیدن به آن مقام را آرزو می‌کنند.» ♦️امام صادق علیه‌السلام در توصیف عباس (ع):«بصیرت نافذ، بینش عظیم، ایمان بسیار،  در  محضر امام حسین (ع)، جانبازی و ایثار، شهادت در راه امام خود، تسلیم در برابر جانشین رسول خدا (ص)، تصدیق امام زمانش، وفاداری، تلاش تا آخرین حد و....» ♦️همچنین در آغاز زیارتنامه ایشان می‌فرماید:«سلام بر تو ای بنده نیکوکار و فرمانبرِ خدا و پیامبر خدا(ص) و امیرالمؤمنین (ع) و حسن(ع) و حسین(ع)». ♦️امام زمان علیه السّلام : «سلام بر ابوالفضل العباس، پسر امیرمؤمنان(ع)، آن که جان خود را نثار برادرش کرد، دنیا را وسیله آخرت خود قرار داد و فدای برادرش شد. او که  نگهبان بود و بسیار کوشید تا آب را به لب تشنگان حرم برساند و دو دستش در جهاد فی سبیل الله قطع شد. خداوند قاتلان او، یزید بن رقاد و حکیم بن طفیل طائی را از رحمت خود دور سازد.» 📚 منابع روایات :خصال، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۸. اعیان الشیعه، ج۷، ص۴۳۰. کامل الزیارات، ۱۳۷۷ش، ص۷۸۶، بطل العلقمی، ج۲، ص۳۱۱ 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
💠 💠 🌟پيامبر صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏ آله فرمودند : 💎اَلدُّنيا دارُ بَلاءٍ وَ مَنزِلُ بُلغَةٍ وَ عَناءٍ قَد نَزَعَتْ عَنها نُفُوسُ السُّعَداءِ وَ انتَزَعَت بالْكُرهِ مِن أيدِى الأْشْقياءِ فَأَسعَدُ النّاسِ بِها أرغَبُهُم عَنها و أشقاهُم بِها أرغَبُهُم فيها؛ 💎دنيا سراى بلا و گرفتارى و محل گذران زندگى و زحمت است خوشبختان از آن دل كنده ‏اند و از دست بدبختان به زور گرفته مى ‏شود پس خوشبخت‏ ترين مردم، بى ‏ميل ‏ترين آنان به دنيا و بدبخت ‏ترين مردم، مايل‏ ترين آنان به دنياست. 📕اعلام الدّين فی صفات المومنین: ص 342 📕بحار الانوار (ط-بیروت) ج74 ص185 @rooshanfekr
💎لایَتْرُکُ الناسُ شَیْئاً مِنْ أَمْرِ دینِهِم لاستِصْلاحِ دُنیاهُم اِلاّ فَتَحَ اللّهُ عَلیهِم ما هُوَ أضرُّ مِنْه . 💎مردم چیزى از امور دینشان را براى نفع دنیایشان ترک نمى کنند مگر آن که خداوند زیانبارتر از آن را به رویشان خواهد گشود. 📚نهج البلاغه , حکمت 106 @rooshanfekr
💎الدُّنیا سَمٌّ یأَکُلُهُ مَنْ لایَعْرِفُه . 💎دنیا, زهرى کشنده است هر که نشناسدش آن را مى خورد. 📚(غرر الحکم , ج 1 ص 69 ح 1452 @rooshanfekr
💎الدُّنیا غَنیمةُ الحَمْقى . 💎دنیا, غنیمت (و دست آورد) احمق هاست. 📚(غرر الحکم , ج 1 ص 53 ح 1153 @rooshanfekr
💎احْذرُوا الدُّنیا فانَّها غَدَّارَةٌ خَدُوع ٌ, مُعطیَةٌ مَنُوْع ٌ, مُلْبِسَةٌ نَزوع ٌ, لایَدومُ رَخاؤُها, وَ لایَنْقَضى عَناؤُها, وَ لایَرْکُدُ بَلاؤُها 💎از زرق و برق دنیا برحذر باشید که دنیا خیانتکارى است فریبنده و نیرنگباز, بخشنده اى است منع کننده , پوشنده اى است برهنه سازنده ,آرامش آن بى دوام , مشکلاتش بى پایان و بلاهایش قطع ناشدنى است . 📚نهج البلاغه , خطبه 220 @rooshanfekr
سلام علیکم کسانی که در طرح "برداشت ۱۰۰نکته اخلاقی و کاربردی روضه سیدالشهدا "(دهه اول)مسجد امام رضا علیه السلام شرکت کرده اند تا فردا آثار خود را تحویل دهند و جایزه صدهزار تومانی خود را تحویل بگیرند. وفقکم الله لمرضاته
⚫️وقایع روز عاشورای محرم سال 61هجری ☑️يكي از اهل كوفه روايت كرده است : «من نديدم كسي را كه فرزندان و يارانش كشته شده باشد اما اينگونه شجاع و پر جرأت باشد. 🛑مردان سپاه بر او مي تاختند اما او با شمشير بر آنان حمله مي كرد و نزديك به 2000 نفر از سپاه يزيد را كشت. تا اينكه به فرمان عمر سعد لشكريانش ازهمه سو به امام (علیه السلام) حمله کردند. 🔴 در اين لحظه يكي از دشمنان سنگي زد كه به پيشاني حضرت اصابت كرد و خون بر صورت وي جاري شد. 🌹امام خواست آن خون را پاك كند كه تيري سه شاخه و زهر آلود بر سينه و قلب حضرت نشست... 🌷امام فرمود : «بسم الله و بالله و علي ملة رسول الله» و سر به سوي آسمان بلند كرد و فرمود : « خدايا تو مي داني این قوم مردي را مي كشند كه روي زمين پسر پيغمبري غير از او نيست». 🔘 آنگاه تير را گرفت و از پشت بيرون كشيد، خون مانند ناودان بيرون جست، پس امام دست خود را از آن خون پر كرد و به سوي آسمان پاشيد. ▪️حاضران مي گويند حتی يك قطره از آن خون به زمين برنگشت و از آن لحظه، آسمان كربلا سرخ شد... 🌸سپس دوباره دست خود را از آن خون پر كرد و صورت و محاسن خويش را با آن آغشته نمود.. 🔥«زرعه بن شریک» به حضرت نزدیک شد و شمشیری به دست چپ آن حضرت زد. سپس شخصی دیگر، از پشت، تیغ بر شانه امام (علیه السلام) وارد آورد. ⚫️هرکه با هرچه در دست داشت حضرت را میزد که حضرت از شدت آن ضربات، با صورت بر خاک افتاد... 🌹امام افتان و خیزان بود ؛ گاه به مشقت از جای برمی خاست ولی دوباره بر زمین می افتاد ... 🌷 امام در گودال قتلگاه افتاد و واپسین راز و نیاز خود با خدای خویش را آغاز کرد... 🌟هر چه می گذشت زیباتر و برافروخته تر می شد... ⚡️یکی از راویان نوشته است: «به خدا قسم ، هیچ کشته به خون آغشته ای را نیکوتر و درخشنده روی تر از حسین ندیدم. ما برای کشتن وی رفته بودیم ولی رخسار و زیبایی هیئت او،اندیشه قتل وی را از یاد من برد... 🔥شمر بر سر یارانش فریاد کشید:«چرا این مرد را منتظر گذاشته اید؟!» 🔥آنگاه خود تیغ به دست گرفت و به همراه سنان برای بریدن سر مطهر امام (علیه السلام) رهسپار شد ... ▪️زیر خنجر بود ، اما دیده باز ▪️اشک او بر گونه،سرگرم نماز ▪️اشک او می شست خونِ گونه را ▪️شرمگین می کرد این گردونه را ▪️مست بود و اشک دیده ،باده اش ▪️خاک گرم کربلا، سجاده اش ▪️ در دل گودال کرد از بس سجود ▪️شد زفرط سجده چشمانش کبود ▪️یک نفر «پهلو شکسته» در برش ▪️کیست یارب این،به غیراز مادرش؟ ▪️مادرش آمد و لیکن مضطر است ▪️بر گلوی تشنه ی او خنجر است ▪️خنجر از بس بوسه زد بر حنجرش ▪️رفت تا گردون صدای مادرش... 🔥لعنة الله علی قوم الظالمین🔥 🌹"السلام عليک يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائک عليک مني سلام الله ابدا ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعل الله آخر العهد مني لزيارتکم" 🌹السلام علي الحسين 🌹و علي علي بن الحسين 🌹و علي اولاد الحسين 🌹و علي اصحاب الحسين ⬛️ آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)... 📕امالی شیخ صدوق،مجلس 30 📕ارشاد،شیخ مفید،ج2 📕در کربلا چه گذشت،شیخ عباس قمی @rooshanfekr
⬛شام عاشوراست، یا شام غریبان حسین عالم هستی شده سر در گریبان حسین آفرینش از صدای واحسینا پر شده گوئیا در قتلگه، زهراست، مهمان حسین ماه! خاکسترنشین شو، آسمان، با من بسوز کز تنورآید به گوشم صوت قرآن حسین شعله آتش بر آید از دل آب فرات خونْجگر دریاست، بر لب‌های عطشان حسین مهر، از دریای خون بگذشته و کرده غروب ماه، تابد از فلک بر جسم عریان حسین نیزه‌ها شمشیرها کردند جسمش چاک‌چاک اسب‌ها دیگر چه می‌خواهند از جان حسین نیست آثاری دگر از بوسۀ خون خدا جای سیلی مانده بر رخسار طفلان حسین همسر خولی نگه کن بر روی خاک تنور اشک غربت می‌چکد از چشم‌گریان حسین باغبان وحی، کو؟ تا بنگرد یک نیمْروز گشته پرپر، این‌همه گل از گلستان حسین آتش از روز ولادت در درونش ریختند «میثم» دلسوخته شد مرثیه‌خوان حسین غلامرضا سازگار @rooshanfekr
▪غم چهره نیلی غم کودک و سیلی  ▪غم طعنه و دشنام غم سنگ لب بام  ▪شده قاتل زینب، امون از دل زینب  ▪میون همه دل ها،امون از دل زینب  ▪غم اون همه آزار بین کوچه و بازار  ▪غم خنده دشمن سر هر کوی و برزن  ▪شده قاتل زینب، امون از دل زینب  ▪میون همه دل ها،امون از دل زینب  ▪غم کوچه و سیلی غم صورت نیلی  ▪غم یاس خزونی غم قد کمونی  ▪غم و غربت حاکی غم چادر خاکی  ▪غم غسل شبونه غم بازو و شونه  ▪غم حیدر خسته غم فرق شکسته  ▪غم صورت گلگون غم طشت پراز خون  ▪غم شبه پیمبر روی خونی اکبر  ▪غم محسن دیگر غم غربت اصفر  ▪غم دست بریده غم فرق دریده  ▪غم پیکر عریان غم اون لب و دندان  ▪غم و محنت و ناله غم مرگ سه ساله  ▪شده قاتل زینب امون از دل زینب  ▪میون همه دل ها،امون از دل زینب 
♨️نحوه عذاب شمر ملعون از زبان علامه امینی 🌷علامه امینی(رحمه الله علیه) فرمودند: 💢مدتها فکر می‌کردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب می‌کند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا(ع) را چگونه به او می‌دهد؟ 🍃تا این که شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین(ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده‌ام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزه‌ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست. کوزه‌ها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین(ع) باز گردم. 🍃ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می‌شد، دیدم از دور کسی به طرف من می‌آید و هرچه او به من نزدیکتر می‌شد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست، در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا(ع) است، وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطره‌ای بنوشد. 🍃حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم، دیدم اکنون کوزه‌ها را از دست من می‌گیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزه‌ها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزه‌ها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است، او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی‌اندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالها است یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت، هرچه دورتر می‌شد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند! 🍃به حضور امیرالمؤمنین(ع) شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می‌دهد، اگر یک قطره آب آن استخر را می‌نوشید از هر زهری تلخ تر و هرعذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم. 📚یادنامه علامه امینی، ص 13 و 14
🏴🏴🏴 « اَعظَمَ اللهُ اُجُورَنا بمُصابنا بالحُسَين (عليه السلام ) وَ جَعَلَنا وَ اِياکُم مِنَ الطالبينَ بثاره مع وَليهِ الاِمام المَهدي مِن آلِ مُحَمَدٍ عليهمُ السَلامُ.»🖤 آجرک الله یا صاحب الزمان 🏴🏴🏴
🏴🏴 خدا بخیر کند لحظه های آخر را خدا بخیر کند رفتن برادر را یکی بگیرد از آن دور چشم خواهر را که شمر بین دو دستش گرفته یک سررا 🏴🏴
💠 بخیری اجباری⁉️ 💎هر کس هر روز -یس بخواند و ثواب آن را به (س) کند . 💎و همچنین و آن را به مادر ارواحنا فداه هدیه کند، هم خوانده و ثوابش را به (؏) کند . 💎چه بخواهد و چه نخواهد می شود نخواهد هم به زور شود! 🌟 (قدس سره) @rooshanfekr
💠چنـد چیـــز را بــا چنـــد چیـــز از خــود دور کنیــد💠 👈غضب خدا را با سوره ی " حمد " 👈بی حوصلگی ، خشم و عصبانیت را با سوره ی "یس " 👈هراس قیامت را با سوره ی " دخان " 👈فقر و نداری را با سوره ی " واقعه " 👈عذاب قبر را با سوره ی " تبارک " 👈در امان بودن از کفر در زمان مردن را با سوره ی " کافرون " 👈چشم بد ، وسواس و آشوب را با سوره ی " ناس ❥ @rooshanfekr
✅پرسش ❔عاقبت یزید ملعون چه شد ؟آیا مختار او را نیز کشت ❕❕ 💠پاسخ💠 👌مشهور آن است که افراط در میگساری و بد مستی موجب هلاکت آن ملعون شد . 👌ذهبی نقل می کند ؛ « یزید مست کرد و شروع به رقصیدن کرد ، پس با سر به زمین افتاد و سرش شکست و مغزش بیرون زد » 📚سیر اعلام النبلاء ج4 ص37 ❕در کتاب کامل الزیارات چنین آمده است ؛ « او زود مجازات شد ، پس از کشتن امام حسین از آنچه در پی اش بود لذتی نبرد ، و ناگهانی و غافلگیرانه مرد ، مست خوابید و صبح به مرده تبدیل شد ، جسدش چنان تغییر یافته بود که گویی قیر مالی شده بود » 📚کامل الزیارات ص132 📚بحار الانوار ج44 ص236 👌در کتاب الفتوح ابن اعثم نیز چنین آمده است ؛ « شب زیاد شراب خورده بود و صبح مست از خواب برخاست و قی به او فشار آورد و همینطور ادامه پیدا کرد تا مرد » 📚الفتوح ج5 ص164 👌در کتاب انساب الاشراف آمده است ؛ « بنی العباس قبر معاویه را شکافتند و چیزی از معاویه جز استخوان باریکه ای نمانده بود ، قبر یزید بن معاویه را هم شکافتند و جز استخوان های بند مفاصل پای او را پیدا نکردند ، هر چه از گورها گرد آورده بودند را زدند » 📚انساب الاشراف ج4 ص144 💠 @rooshanfekr
🌟امام_زمان (ارواحنا له الفداء) : 💎 به و دوستان ما بگویید که خدا را به حقّ عمّه ام حضرت (سلام الله علیها) قسم دهند که فرج را نزدیک گرداند. 📝 شیفتگان حضرت مهدی(ع)، ج 1، ص 251 . به نقل از سایت حوزه علمیه @rooshanfekr
🏴 اسارت آل الله علیهم السلام🏴 🏴در بین راه کربلا تا کوفه هر بار 🏴دیدم به دست ساربان انگشترت را 🏴در بین راه کربلا تا کوفه هر بار 🏴با کعب نی ها زجر میزد دخترت را 🏴یادم نخواهد رفت این بی حرمتی ها 🏴یادم نخواهد شد نگاه مضطرت را 🏴یادم نخواهد شد خرابه - شام ویران- 🏴یادم نخواهد رفت یاس پرپرت را 🏴مویم سپید و قامتم گشته کمانی 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
126 02 از خیمه همه اهل حرم را بردند از پیش نگاهم جگرم را بردند بستند تمام یاسها را به طناب در بند اسارت پسرم را بردند وقتی که بریدند سرم را ز قفا انگشتر و خود و سپرم را بردند آن نیزه سوارها که میخندیدند بر نیزه خویشتن سرم را بردند دیدند کسی نیست مرا یار شود با تیر، توان پیکرم را بردند در پیش نگاه مادری غمدیده گهواره طفل پرپرم را بردند در خاک نهادم بدنش را، اما قنداق علی اصغرم را بردند کردند تمام خیمه ها را غارت حتی سر طفل مضطرم را بردند بر نیزه نشسته بودم و میدیدم با پای برهنه دخترم را بردند می‌دید ابالفضل، ولی با سیلی بر ناقه سوار و خواهرم را بردند دیدند که من داغ برادر دارم مشک و علم برادرم را بردند افتاد عمود خیمه بر روی زمین تا آبروی دلاورم را بردند ای وای، یکی میان آتش میگفت عباس بیا که معجرم را بردند همراه غزالان حریم زهرا تا شام، دل شعله ورم را بردند
328 01 01 ⚫️⚫️ تقدیم به (سلام الله علیها) چنان خون می‌چکد از رنگ و روی دامنت بانو ! که گل شرمش می‌آید از گل پیراهنت بانو ! بگو بر چهرات خون کدامین لاله پاشیده؟ چه پاییزی گذر کرده ز باغ دامنت بانو؟ نگو خون گریه‌های ظهر عاشوراست... می‌دانم.. که رد تازیانه مانده بر روی تنت بانو ! خجالت می‌کشد این ریسمان از هرچه انسان است که گردیده است گردنبند دور گردنت، بانو! شب سردی ست... در دل‌های ما شام غریبان است... زمین را گرم کن با چشم‌های روشنت، بانو!
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: در فرازی از حدیث داوود فرمود: ای داوود، تو چیزی را اراده می‌کنی، من هم چیزی را. این نمی‌شود، الاّ آن چیزی را که من اراده می‌کنم. اراده‌ خدا مقدّم است، چون او به ما حیات داده است و ما را بهتر از خودمان می‌شناسد. اگر نپذیری در فتنه می‌افتی. اغلب شنیده‌اید که گلایه می‌کنند و می‌گویند: هر چه ما می‌خواهیم، خدا نمی‌خواهد. هرچه ما نمی‌خواهیم، خدا می‌خواهد. مچش را بگیر، حتّی اگر مچ خودت باشد. بگو آیا این خوب است؟ اِن هِیَ الافتنتُکَ این یک فتنه است. فتنه یعنی چاله‌های زیاد، چاله پس از چاله. خسته می‌شوی. آیا می‌دانی تا چه زمانی در این چاله هستی؟ وقت آن را هم تعیین کرده است. می‌گوید: تا زمانی که تسلیم شوی. وقتی تسلیم شدی، هر کاری را که تو بخواهی، من هم همان کار را می‌کنم. هر کاری هم که من بخواهم تو انجام می دهی. ببینید جنگ به آن شدیدی تبدیل به صلح به این لطیفی شد: گفت؛ خدایا چقدر تو آماده‌ای، هر کاری را که من می‌خواهم تو هم همان کار را انجام می‌دهی. خدا هم اگر بخواهد پاسخ دهد می‌فرماید: بنده من، تو هم هر کاری که انجام می‌دهی همان است که من می‌خواهم. ما با هم صلح کردیم. پیشتر همه‌اش جنگ بود. تا وقتی که انسان علم ندارد چیزهایی را می‌خواهد که ممکن است برایش ضرر داشته باشد. اما وقتی علم پیدا کرد، هرچه او می‌خوهد، خدا هم همان را انجام می‌دهد و بدین ترتیب صلح ایجاد می‌شود. گفت: چهل سال با خدا جنگیدیم، شکر که دیشب میان من و او صلح افتاد. ✍️کتاب طوبای محبّت ج 2 – ص 50
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🌴🕊امام زمان عج 💫اگر روزگار وقت زندگى مرا از تو [اى حسین (ع) ] به تأخیر انداخت و یارى و نصرت تو در كربلا در روز عاشورا نصیب من نشد، اینک من هر آینه صبح و شام به یاد مصیبت‌هاى تو ندبه می‌‏كنم و به جاى اشک بر تو خون گریه می‌كنم... 💫فرازی از زیارت ناحیه مقدسه
در کتاب مبکی العیون آمده است: در شب شام غریبان، حضرت زینب (ع) در زیر خیمه نیم‌سوخته، اندکی خوابید. در عالم خواب مادرش حضرت فاطمه زهرا (ع) را دید. عرض کرد: مادرجان آیا از حال ما خبر داری؟!حضرت فاطمۀ زهرا (ع) فرمود: تاب شنیدن ندارم. حضرت زینب (ع) عرض کرد: پس شکوه‌ام را به چه کسی بگویم؟ حضرت فاطمۀ زهرا (ع) فرمود: «من خود هنگامی که سر از بدن فرزندم حسین (ع) جدا می‌کردند، حاضر بودم. اکنون برخیز و رقیه (ع) را پیدا کن».حضرت زینب (ع) برخاست. هر چه صدا زد، حضرت رقیه (ع) را نیافت. با خواهرش ام‌کلثوم (ع) در حالی که گریه می‌کردند و ناله سر می‌دادند، از خیمه بیرون آمدند و به جستجو پرداختند تا اینکه نزدیک قتلگاه صدای او را شنیدند. آمدند کنار بدن‌های پاره‌پاره، دیدند رقیه (ع) خود را روی پیکر مطهر پدر افکنده و در حالی که دست‌هایش را به سینۀ پدر چسبانیده است درد و دل می‌کند. حضرت زینب (ع) او را نوازش داد. در این وقت سکینه (ع) نیز آمد و با هم به خیمه بازگشتند. در مسیر راه، سکینه (ع) از رقیه (ع) پرسید: چگونه پیکر پدر را جستی؟ او پاسخ داد: «آن‌قدر پدر پدر کردم که ناگاه صدای پدرم را شنیدم که فرمود: بیا اینجا، من در اینجا هستم.»