eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ اللّٰه صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 👈 ای ! هرکس قبرهای شما را آباد کند و با آن‌ها مأنوس باشد، 👌 مانند کسی است که به حضرت علیه‌السلام در ساختن بیت المقدس کمک کرده است. 📚 بحار الأنوار، ج۷، ص۱۲ کانال‌ روضه دفتری تلگرام وایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
@rozeh_daftari1_080522192758.mp3
3.69M
مداح:👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• خالیه تویِ بقیع جایِ یه گنبد دوتا گلدسته‌یِ زیبا مثلِ مشهد نمیذارن حتی رو خاک‌ها بشینن نمی‌تونن اشکِ زوّار رو ببینن اونجا برتر از بهشته، با چشمِ دلت ببین برو تو حرم کنارِ ضریحِ حسن بشین سقاخونه رو نگاه کن، کنارِ ام‌البنین تویِ رویام می‌بینم که دلِ آسمون شکسته این خودِ صاحب‌زمانه پیشِ مادرش نشسته امون ای دل ای بقیع امون ای دل ای بقیع بوی جنت که میگن، بویِ بقیعه نگاهِ آسمون‌ها، سویِ بقیعه با وجودِ اینکه یک پرچم نداره اما چیزی از بهشت هم کم نداره جا داره که خاکِ اینجا، مُهرِ سجده‌ها بشه یه حرم بنا شِه مثلِ حرمِ رضا بشه درهایِ حرم شب و روز، به رویِ ما وا بشه عاشق‌ها پایِ ضریحِ سبزِ مجتبی بمونن پایینِ پایِ این آقا روضه‌ی قاسم بخونن امون ای دل ای بقیع امون ای دل ای بقیغ •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• 👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@rozeh_daftari1_080522191809.mp3
3.66M
مداح:👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• گنبد ندارد نام و نشانی بر روی مرقد ندارد ای گریه‌کن‌ها سنگِ مزار و پرچمِ گنبد ندارد، گنبد ندارد حتی حیاطی مانند صحنِ کوثرِ مشهد ندارد آقا کریم است اینقدر می‌بخشد به ما که قد ندارد در هم خریده اصلا برای او که خوب و بد ندارد دریای جود است الطاف جاری‌اش که جذر و مد ندارد، گنبد ندارد آسوده خاطر رو کن به درگاهش که دستِ رد ندارد اصلا دلِ خوش از آن که طعنه بر غرورش زد ندارد، مادر ندارد مادر ندارد آقا غریب است و کسی بر سر ندارد خیلی عجیب است حتی میانِ خانه‌اش یاور ندارد، مادر ندارد •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• 👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداح: 👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• ای بهشتِ برین و دار سلام ای زمینِ بقیع بر تو سلام ای بقیع ای بهشت روی زمین خاکی و برتر از بهشتِ برین عنبری یا عبیری یا عودی هرچه هستی بهشت موعودی صَدف و پر زِ گونه گونه گهر فرش و از بام عرش بالاتر چه گوهرها که زیب سینۀ توست چه نگین ها که درخزینۀ توست آن بزرگان که در تو پنهانند جسم خاکی و یک جهان جانند هر طرف رُخ نَهفته در دلِ خاک پاره ای از تنِ پیمبرِ پاک این یکی خاکِ پاکِ دختر اوست پارۀ پیکرِ مطهر اوست ساحتِ قُدس حَضرت زَهراست کز جَلالت شَفیعه ی دو سرا است آن حسینی که او بجان پرورد کربلا را علم به عالم کرد روز اسلام از آن نشد چون شب که گره زَد به گیسوی زِینب درهُ التاج و تاجِ دین باشد زیب او یازده نِگین باشد این اِمامان که در بقیع دَرند اِفتخارات عالم بشرند سدره المنتهایِ ایمانند ترجمانِ رموز قرآنند وارِث اَنبیا و صِدّیقین سایه های خدا بروی زمین هر یکی شاخه ای زِ نخلۀ طور هر یکی آیه ای زِ سورۀ نور چار دُّرِ خوشآبِ یک صدفند نورِ چشمانِ شهنه ی نجفند روشنی بخش روی مِهر و مَه اند پسرانِ عزیز فاطمه اند مشکلی دارم ای بقیعِ عزیز ای تو ما را شَفیعِ رَستاخیز یاد داری شبی چو قیر سیاه نه چراغی نه پرتویی از ماه علی آورد با دو دیدۀ تر بدنِ پاکِ دُخت پِیغمبر دیدی آیا در آن شبِ تاریک بازو و پهلویِ وِی از نزدیک راستی پَهلوش شِکسته نبود؟! بازوی او سیاه و خَسته نبود؟! دستهایش هنوز آبله داشت؟! زیر لبها هنوز هم گله داشت شاعر : ریاضی_یزدی •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• *نمیشه از روضه بی بی هر موقعِ سال که باشه راحت گذشت .. برا مادر گریه کنی همه بچه هاش میان تو گریه با شما شریک میشن .. آقا برا مادرت چه طوری گریه کنیم؟! فرمود بلند بلند گریه کنید .. برا مادرِ ما داد بزنید آخه مادرِ جوان بود .. مادرِ ما هجده سال بیشتر نداشت .. برا کدوم مصیبت بلند بلند گریه کنیم؟! بینِ در و دیوار؟! کوچه؟! بعدِ پیغمبر؟! .. _فرمود نه .. برا اون ساعتی بلند گریه کنید که بابامون نشست کنارِ قبر هی با پشت دست خاک هارو ، رو قبرِ مادر میریخت .. معمولا وقتی یکی داغ دیده ست محرما کمک میکنن .. بدنُ از دلِ تابوت درآورد رو دست گرفت، نگاه کرد به اطراف دید محرمی نداره .. بچه هاش سنی ندارن .. تو این جور وقتا اگه بچه خردسال باشه میگن ببریدش یه گوشه بدنِ مادرشُ نبینه .. اما علی چه کنه! * ناگهان از آن بهشتِ بی نشان دست های باغبانش شد عیان باغبانم؛ هست و بودم را بده یا علی یاسِ کبودم را بده باغبان تا یاس پرپر را گرفت اشکِ خجلت چشم حیدر را گرفت *صدا زد، یا رسول الله:* شاخه ی یاس ت اگر بشکسته بود دست هایِ باغبانش بسته بود .. *حالا که قرارِ امشب برا جوان گریه کنید منم از مدینه اینطور ببرمتون کربلا، سنگایِ لحدُ چید، خاکُ ریخت .. یه دو رکعت نمازِ صبر خواند .. افتاد رو قبرِ فاطمه ..* ای خاکِ تیره دلبرِ ما را عزیز دار جانِ من است این که تو در بر گرفته ای •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• *سلمان میگه ایستاده بودیم از دور نگاه میکردیم، کسی جرات نداشت جلو بره .. خدا چه جوری علی رو از رو قبر برداریم .. یه وقت دیدم یکی صدا زد برید کنار کار خودمه .. دیدیم یه دخترِ سه چهار ساله آمد نشست کنار قبر، صدا زد بابا ما تازه مادر از دست دادیم، به هر طریقی بود بابا رو بلند کرد .. از مدینه یاد گرفت داغ دیده رو چطور باید از رو خاک بلند کنه.. بریم کربلا !.. راوی میگه یه وقت دیدم از تو خیمه یه خانمی هی میدوه.. صدا میزنه برادرم، پسرِ برادرم.. دستشُ گذاشت رو شونه ی ابی عبدالله.. همچین که ابی عبدالله سرُ بلند کرد دیدن از محاسن داره خونِ تازه میریزه.. زیرِ بغلایِ حسینُ گرفت.. کراهت داره، پدر نباید زیر جنازۀ پسر رو بگیره.. جوونا آمدن علی رو بینِ عبا گذاشتن.. یکی از این جوونا عباسِ .. یه وقت برگشت عقبُ نگاه کرد دید حسین هی رو خاک می افته .. صدا زد جوونا شما پسرُ ببرید من برم زیر بغلای بابا رو بگیرم .. همه گریه کنا و قدیمیا فیض ببرن، همه اونا که تو این مدت بیماری اجل بهشون مهلت نداد .. صدا زد علی:* چشمم دگر نبیندُ پایم نمیرود گم کرده ام پس از تو رَهِ خیمه گاه را نه تیغِ شمر مرا میکشد نه نیزۀ خولی زمانه کشت مرا لحظه ای که داغِ تو دیدم •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• 👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. هشت شوال ودلهامدینه است داغی از یک مصیبت به سینه است گشته تخریب قبور ائمه این خرابی زجور و زکینه است آه، بقیع بی‌سامانه آه ،قبرشان ویرانه آه ،دیده ها گریانه تسلیت یا مهدی(۳) دل شیعه از این غم کبابه از چه قبر ائمه خرابه خون شده زین ستم قلب مهدی سایبان قبور، آفتابه آه، خون دل زهرا شد آه،بزم غم برپا شد آه، اشک ما،دریا شد تسلیت یامهدی ای ستمکار آل سعودی دل هرشیعه راخون نمودی با دعای شب و روز مهدی مضمحل گردی ای قوم بزودی آه،غربتش افزون شد آه ،شیعه اش محزون شد آه، همه دلها خون شد تسلیت یا مهدی دل فتاده به یاد مدینه لگد و میخ در، زخم سینه یاد آن دختر غم رسیده گریه مادر بی قرینه آه ،دست حیدر بستند آه، قلب زهرا خستند آه،پهلویش بشکستند تسلیت یا مهدی آتش کینه ها زدزبانه شعله ور شدزکین درب خانه تا که نقش زمین فاطمه شد زد به بازوی او تازیانه آه ،دل به مولا داده آه،همچو کوه استاده آه،بر زمین افتاده تسلیت یا مهدی .
( سلام الله علیها ) ( علیه السلام ) ناجوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند ... زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با لگد او را ز قبر مجتبی برداشتند ؟ خاک اینجا برتر از خاک تمام عالَم است خاک اینجا را همه بهرِ شفا برداشتند .. تا که خاک کربلا هم مادری باشد ، کمی از همین ها را برای کربلا برداشتند .. خواستند آثار جرمِ شهر مخفی ترشود از میانِ نقشه ، اسم کوچه را برداشتند ؟ آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبرِ امام شیعه پا برداشتند ... خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر بهر مادر می دهد .. آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود این حرم با چار گنبد می شود بیتُ الحسن هرکسی اینجا بیاید می شود .. پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاً اینجا عجب دارالشفایی می شود گنبدِ صادق ضریحِ باقر و صحنِ حسن پرچمِ سجاد ، دل دارد هوایی می شود آخرش من مطمئنم این گِره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود هرچه خواندم در بقیع از سینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم ، پیدا نشد ؟ راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم تا روم ، در پیش قبرِ مادر سقا نشد سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه ی نشد کوچه ای تنگ و دلی سنگ و صدای ضربِ دست بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد ایستاد و کمی مُردد شد سرد شد دست گرم و پُر مِهرش آسمان تیره شد هوا بد شد ... بعد زهرا مرتضی ماند و غمِ زخم زبان هیچ کس ، جز دردِ پهلو همدم مولا نشد زینبش می گفت من دیدم میانِ شعله ها مادرم افتاد پشت در و دیگر پانشد ... سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد ... هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا نشد ... 😭😭😭😭😭😭‍ ( سلام الله علیها ) ( علیه السلام ) ناجوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند ... زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با لگد او را ز قبر مجتبی برداشتند ؟ خاک اینجا برتر از خاک تمام عالَم است خاک اینجا را همه بهرِ شفا برداشتند .. تا که خاک کربلا هم مادری باشد ، کمی از همین ها را برای کربلا برداشتند .. خواستند آثار جرمِ شهر مخفی ترشود از میانِ نقشه ، اسم کوچه را برداشتند ؟ آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبرِ امام شیعه پا برداشتند ... خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر بهر مادر می دهد .. آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود این حرم با چار گنبد می شود بیتُ الحسن هرکسی اینجا بیاید می شود .. پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاً اینجا عجب دارالشفایی می شود گنبدِ صادق ضریحِ باقر و صحنِ حسن پرچمِ سجاد ، دل دارد هوایی می شود آخرش من مطمئنم این گِره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود هرچه خواندم در بقیع از سینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم ، پیدا نشد ؟ راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم تا روم ، در پیش قبرِ مادر سقا نشد سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه ی نشد کوچه ای تنگ و دلی سنگ و صدای ضربِ دست بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد ایستاد و کمی مُردد شد سرد شد دست گرم و پُر مِهرش آسمان تیره شد هوا بد شد ... بعد زهرا مرتضی ماند و غمِ زخم زبان هیچ کس ، جز دردِ پهلو همدم مولا نشد زینبش می گفت من دیدم میانِ شعله ها مادرم افتاد پشت در و دیگر پانشد ... سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد ... هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا نشد ... 😭😭😭😭😭😭‍ ( سلام الله علیها ) ( علیه السلام ) ناجوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند ... زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با لگد او را ز قبر مجتبی برداشتند ؟ خاک اینجا برتر از خاک تمام عالَم است خاک اینجا را همه بهرِ شفا برداشتند .. تا که خاک کربلا هم مادری باشد ، کمی از همین ها را برای کربلا برداشتند .. خواستند آثار جرمِ شهر مخفی ترشود از میانِ نقشه ، اسم کوچه را برداشتند ؟ آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبرِ امام شیعه پا برداشتند ... خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر