eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
428 دنبال‌کننده
309 عکس
520 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️دوباره فاطمیه،بازم یه داغ دیگه ♻️گوش کنید آی جماعت،صاحب عزا چی میگه ♦️مادر هزار ساله به داغت،اسیرم ♦️تا روزیکه حق تو رو پس بگیرم 💠هرجاییکه روضه باشه،منم میرم 😭 🔰هزار ساله که خونِ، این چشای تر من 🔰شیعه ها کم نزارید، برای مادر من 😔اهل مدینه اون روزا،دقش دادن 😔وقتی حرومیا به جونش افتادن 😔همسایه ها فقط یه گوشه وایستادن 😭 کجا دیدین یه مادر، دلش بخواد بمیره تو اول جوونیش، دست به دیوار بگیره بیایید براش بلند بلند گریه کنیم بلندبلند جای حسن، گریه کنیم به یاد روزی که زدن، گریه کنیم 😭 🔰بی جرم و بی گناه،خدایا چرا زدند؟! 🔰با آنهمه سفارش بابا،چرا زدند؟! 💢یک لحظه هم به دین و خدا و قیامتش 💢ایمان نداشتند،و اِلّا چرا زدند؟! 💠امام صادق فرمود:اولی و دومی لحظه ای به خدا ایمان نیاوردند 😭دختر به تازگی،پدر از دست داده بود 😭غم دیده را بجای تسلی'، چرا زدند؟! ♻️بر این چهل نفر، حَرَجی نیست،دشمنند ♻️آنان که آمدند تماشا،چرا زدند؟! 🔆یک عده هم، گدای همین خانه بوده اند 🔆نفرین به روزگار،که اینها چرا زدند؟! 🔥آتش حیانکرد،ولی میخ، شد 🔥از اینکه مقابل مولا،چرا زدند؟! 😭😭😭 🛑دعوا مرافعه که بر سر مرد خانه بود 🛑پس لات های شهر، زنش چرا زدند؟! 😭😭😭😭😭 ♨️از بار شیشه اش که نبودند بی خبر ♨️چندین و چند مرتبه چرا زدند؟! 🔸سوره است بی وضو، که نبایست دست زد 🔸این پیشکش، به کوثر ما پا چرا زدند؟! 😭😭😭😭😭 ▪️یه روز تو کربلا،یه عده نامرد حسینشو محاصره کردند ▪️آدما با پا زدند، حیوونا با پا لگدکوبش کردن 😭😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تاریخ دقیق شروع و پایان دهه اول و دوم فاطمیه در تقویم سال ۱۴۰۳ : ⬅️تاریخ دقیق شروع و پایان دهه اول و دوم فاطمیه در تقویم شمسی برابر است با : ✅دهه اول ایام فاطمیه از روز جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ شروع و در تاریخ دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ به پایان می‌رسد. ✅دهه دوم ایام فاطمیه از روز پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۳ شروع و در تاریخ یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ به پایان می‌رسد.. 🔻 🔺 🆔https://eitaa.com/matn_tahmasbpour
💠نمونده هیچ چیزی اگه از این بدن، علی 💠پس با تو گریه هات منو آتیش نزن علی ❇️حالا که این روزا بهت سلام نمیکنن ❇️دیگه چه فایده ای داره موندن من علی?? ⬅️بهتره که برم نمیتونم کاری کنم برای شوهرم ⬅️بغل نکردمش ناراحتی معلومه از چشای دخترم 😔اسباب زحمتم… سخته پرستاری از این زخم و جراحتم 😔سرفه که میکنم… خونی میشه پیراهنم میده خجالتم 😭😭😭 😢عشق من، شده وقت رفتن 😢از زهرا جون من دل بکن 🔷اسباب زحمتم… سخته پرستاری از این زخم و جراحتم 🔷سرفه که میکنم… خونی میشه پیراهنم میده خجالتم 😭😭 ✳️دیگه داره تموم میشه، دوختن این لباس ✳️این شب آخری دلم به فکر کربلاس 🔆خدا میدونه کلی حرف،توو سینه ی منه 🔆صداش کنید بیاد پیشم، دخترکم کجاس?? 🔆این شب آخری دلم به فکر کربلاس 😭😭 🟠قربون دخترم… 🔸میدونی فردا از خونه جمع میشه بسترم 🔸پس دیگه بعد از این، خانوم این خونه تویی وقتی که من برم.. ؟ 🟤بازم پیشت میام ▪️اون روزیکه گیر میکنی میون ازدحام 🟤لحظه آخرش ▪️باید سر حسینمو بگیرمش رو پام … 😭😭 🔵پیش من… تووی روز روشن لب تشنه گلوشو میبرن ♥️ 😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
☑️خودشون سفارش کردن سر فاطمه رو رو زانو گرفت شروع کردن به حرف زدن، به درد دل کردن به سفارش کردن ☑️فاطمه گریه میکنه ☑️امیرالمومنین گریه میکنه فاطمه جان اگه من دارم گریه میکنم، همه سپاهم هم لشکرم،،، همه دار و ندارمو دارم از دست میدم تو چرا گریه میکنی?? ✔️عرض کرد علی جان، من برا غربت و مظلومیت تو گریه میکنم 😭😭😭 🔘فرمود فاطمه جان، نه تنها سلام نمیکنن جواب سلام منم نمیدن 😭😭 شروع کردن به سفارش کردن به وصیت کردن فاطمه ای که رشیده بوده… هیچی ازش نمونده ☑️گفت دوسه ماه کمتر و بیشتر از واقعه در و دیوار میگذره شب تا صبح، از دردپهلو خواب به این چشام نمیاد دختر طلحه هر وقت نفس میکشم، از سینه ام خون میاد… حالا داره وصیت میکنه … 🔵شبونه غسل و کفنم کن 🔵عبای کهنه تو تنم کن 🔵بدجوری مادریه بچم 🔵فکری به حال حسنم کن 😭😭 شب و نصف شب یهو از خواب بلند میشه میگه نزنید مادرمو همه صحنه هارو دید امام حسن 😭 یه گریز بزنیم تو کوچه?? نزن… 🟠ببین که مادرم جوونه 🟠جوونی قامتش کمونه 🟠میخواد پاشه، نمیتونه 😭😭 نزن.. ⚪️اونکه با تو کاری نداره ⚪️ببین که بار شیشه داره 😭😭 حسین… 🟤جونم رسیده دیگه بر لب 🟤یه خواهشی میکنم امشب 🟤با داداشت حسن، مرتب 🟤حواستون باشه به زینب 😭😭 🟪برات یه پیرهن گذاشتم 🟪ببخش اگه کفن نداشتم 🟪کاشکی میشد بودم عروسیت 🟪شب دومادیت، گل میکاشتم 😭😭 ♥️ حرفاشو زد سفارشارو کرد وصیتاشو گفت علی جان، حواست به حسنم باشه اون چیزی که حسنم دید، شما ندیدید علی جان، حسینم به تشنگی خیلی حساسه 😭😭 حواست باشه بالا سرش، هر شب آب بزاری انقدی که سفارش زینبُ کرد، سفارش کسیو نکرد در حین حرف زدن، دیدن خانوم زینب داره میاد گفت بسه دیگه ادامه نده اگه زینب مارو با این حال ببینه، میمیره زینب نمیتونه اشک چشای مادرُ ببینه اگه زینب، گریه های من و تورو ببینه میمیره یه گریزی بزنم… اگه بهترین غذای عالمو هم بیاری، اگه نمک نداشته باشه مزه ای نداره نمک همه ی روضه ها حسین… 😭😭 همه مراعات زینبُ کردن لذا ۱۹ رمضانم که نزدیک خونه شدن، گفت حسن حسین زیر بغلامو رها نکنید اگه زینب منو با این حال ببینه، میمیره ۲۸صفر هم پاره های جگر امام حسن هم تو تشتِ تا فهمید زینب داره میاد، گفت تشتُ جمش کنید اگه زینب این وضعو ببینه میمیره ❇️مگه یادم میره، شری که شمر اینجا به پا کرد ❇️مگه یادم میره با چکمه ها، رو سینه جا کرد ❇️مگه یادم میره چند ضربه زد، سرُ جدا کرد 😭😭 ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas