# مجلس ختم ( روضه پدر )
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مناسب براے روز سوم ، هفتم ، چهلم ، سال
نام زیباے پدر با سیم و زر باید نوشت
خوب و عالے با عیارے معتبر باید نوشت
برکت نان و نمڪ از همت والاے اوست
اینچنین گویند که نامش تاج سر باید نوشت
هر موقع دلتون از زمانه میگرفت ، میگفتید هنوز پدر دارم ، تاج سر دارم ، امید دل دارم
بخدا فرق نمیکنه پدر اگر پیر هم باشه عزیزه ، پدر اگر بیمار هم باشه دوست داشتنیه
الان قرین ..........(روزه ، هفته ، ماه ، سال ) دختراے داغ دیده ، پسران داغ دیده ، روے ماه بابا رو ندیدن ، الان قرین ......چراغ خانمان خاموش خاموشه بابا ، دلمون برات خیلے تنگ شده ، هر وقت دلمون میگرفت میگفتیم بریم خانه پدر عرض ادب کنیم الان باید بیایم کنار قبرت بشینیم و اشڪ غریبے بریزیم
عزیزان داغدیده عزیز پدر ........... میدونم دلے غمدیده دارید نمیخوام نمڪ رو زخمتون بپاشم ولے باید بگم پدر ستون خانه و روشنایے خانه است ، پدر پشت و پناه دختره ، پدر تکیه گاه دختره ، حالا که دلتون شکست بریم درخونه اقا امیر المومنین ، اشکاتو امیخته کن با اشکاے حضرت زینب (س)
امیر المومنین یڪ نگاه کرد دید دخترش زینب س گریه میکنه ، دخترم ارام باش ، زینبم صبر کن بابا ، یه روزے وارد شهر کوفه مے شوے دیگه نه حسن دارے ، نه حسین دارے
دخترم سر بریده حسین را بالاے نے میبینے ، وقتے اهل بیت را وارد کوفه کردند یه مرتبه زینب س دید مردم کوفه دارند با انگشت اشاره میکنند، نفس هایے که با خطبه زینب س در سینه حبس شده کم کم همهمه شروع شد ، خدایا چه شده ، به زینب نگاه کردند دیدند حضرت زینب س خیره به نیزه شده
غروب نیست خدایا چرا هلال دمیده
هلال را به سر نیزه وقت ظهر که دیده
به نیزه دار بگو چند گام پیشتر اید
که چند بوسه بگیرم از این گلوے بریده
روا نبود که از هم جدا شویم من و تو
چرا سر تو ز من زودتر به کوفه رسیده
زینب به فداے سر بریده ات حسین جان
باورم نمیشد تو را بالاے نے ببینم حسین
از بچگے هر داغے تو دیدے منم دیدم داداش
داغ رسول الله دیدے منم دیدم
داغ مادر دیدے منم دیدم
داغ پدر دیدے منم دیدم
داغ برادر دیدے منم دیدم
داغ اولاد دیدے منم دیدم
اما باورم نمیشد سر زینب روے بدن و سر تو بالاے نیزه
همه بگید یا حسین ...
@rozehdaftari
🕊﷽🕊
#مناسب_ برای مجلس
# ختم_ پدر_ مادر _خواهر _برادر_ #جوان _برای هفت _ چهل _یا سال
""""""""""""""
تموم دلخوشی خونه،،تویی تموم یاور من
بار سفر بستی و رفتی.اما نمیشه باور من
تو رفتی و تموم دنیا، روی سر من میشه آوار
عزیز خوب و مهربونم، پناه من خدا نگهدار
گرفته رنگ و بوی ماتم ،تموم خونه بی تو(مادر)(بابا)
تو رفتی و غمت همیشه به دل میمونه بی تو (مادر) (بابا)
مرهم بزار کمی عزیزم این قلب زار و غصه دارو
. اتیش میگیرم تا میبینم ، رو قبر تو دسته گلارو
چهل روزه به غم اسیرم، چهل روزه دیگه بریدم
چه غصه ایی از این بالاتر، چهل روزه تورو ندیدم.
منی که عاشق تو بودم، چهل روزه که از تو دورم
چهل روزه با اشک چشمام، سنگ مزارتو
میشورم
چهل روزه برات میخونم ،یاسین و سوره تبارک
چهل روز با گریه میگم خونه ی نو باشه مبارک
چهل روز خبر نداری، که خون از این چشام میریزم
راحت بخواب آروم جونم ،لالا لالا لالا عزیزم
لالا لالا لالا عزیزم عزیزم
⬅️#توجه:
بجای چهل روزه. میشه گفت «چند روزه که» یا «یه ساله که»
@rozehdaftari
روضه و زبانحال در فوت فرزند
الهي هيـــچ بابايي نبيـــند
كه در سوگ جوان خود نشيند
منم آن باغـــبان زار و خسته
كه در سوگ جوان خود نشسته
يه دعا ميكنم، هر كسي كه دل شكسته است زير لب آمين بگه...
درسته مرگ پير و جوان نميشناسه...
درسته وقتي اجل برسه ، بايد بريم...
اما دعاي من اينه ، الهي جگر هيچ پدر مادري به داغ جوان نسوزه...
به گمانت نرسد داغ جوان آسان است
خون اگر گریه کنی بهر جوان جا دارد
الهي هيچ مادري چشم انتظار بچه اش نمونه...
از امام صادق(ع)پرسيدند ، آقا جان!!!در اين دنيا بهترين لحظه براي پدر چه
لحظه اي است؟؟؟
بگـــفتا زاده ي خـــتم النّبيين
نــبـاشـد لـذتي بـالا تر از اين
جـوانـي در بــهار زنــدگــاني
بـه هـنـگــام شباب و كامراني
خــرامــان گـام بر دارد هَماره
كــنـد بـابـا بـه اندامش نظاره
بـگـويـد گرچه زحمتها كشيدم
ولـي زيـبـا جـوانـي پـروريدم
آقا فرمود: لحظه اي كه يك پسر جوان بشه ، جلوي چشم بابا راه بره...
همه ي آرزوي پدر و مادر اينه ، ميگن الهي به ما فرصت بده ، زنده بمونيم
عروسيه پسرمونو ببينيم...
امـيــدش زيــر چـرخ آبنوسي
كـنـد از بـهـر فرزندش عروسي
دوباره از امام صادق(ع) پرسيد، آقا جان ، سخت ترين لحظه ي عمر پدر چه
لحظه اي است؟؟؟
حضرت فرمود: لحظه اي كه يك پدر جان سپردن فرزندشو ببينه...
هــمـان زيـبـا جوان سَـرو بالا
دهــد جـان در بـرِ چشمان بابا
يه جمله از زبان پدر و مادر داغديده ي ........... بگم.
پسرم باور نميكردم، يه روز من زنده باشم و تو زير خاك باشي...
باور نميكردم، يه روز با چشم گريان به دوستانت خوش آمد بگم...
آرزو داشتم دوستانت رو شب عروسيت دعوت كنم، اما افسوس كه نشد...
خدا نكنه هيچ پدري جان دادن بچه اش رو ببينه...
داغ جوان خيلي جانسوزه...
پدر و مادري كه داغ جوان ببينند ، ديگه روي لبهاشون گل خنده نمينشينه...
وقتي يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه: خدايا عصاي پيري از دستم افتاد...
برادر ميگه: خدايا كمرم شكست...
خواهر براي برادرش اشك ميريزه...ناله ميزنه...
امابميرم براي دل مهربون مادر...
مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه...
از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد...
چرا؟؟؟
آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه...
اينجا اين مردم آمدند ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردند...
تسليت دادند، ابراز همدردي كردند...
اما بميرم براي دل داغديده ي حسين...
فدای اون لحظه ای اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علی رسید...
پـسر نـگاه به اشك غم پدر مي كـرد
پدر نـظاره به خون سر پسر مي كـرد
پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشـت
پسر نشـانه ز زخـم هزار قاتـل داشت
هر روضه اي از روضه هاي كربلا خوانده بـشود، مـداح يـا واعـظ مـ ي گويـد،
انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم.
اما تنها روضه اي كه خيلي سخت است و نمي شه كنار قبرش خواند ، روضه ي
آقا علي اكبر (ع) است، مخصوصاينكه شب جمعه باشد.
آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد.
لذا علي اكبر (ع) از آن لحظه اي كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بدهد، ناراحت بود.
لحظه هاي آخر صدا زد: بابا ! الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم.
هميشه پدر دوست دارد وقت جان دادن، سرش روي دامن پسرش باشد...
گاهي محتضر مي خواهد جان بدهد، مي بيند جان از بدنش نمي رود، چشم به راهه، بعضي ها مي گند چشم به راه پسرشه، مي خواد بار آخر پسر را ببيند تـا
پسر مي آيد، سر بابا را به دامن مي گيره، پدر راحت جان مي دهد.
اما خدا نياره پدر سر بالين پسر بيايد ...
پدر ز خون پسر صورتش خضاب شده
پسر ز سوز عطش،قطره قطره آب شده
پدر به چهره ي فرزند خويش چهره نهاد
پسـر كنـار پـدر ناله اي زد و جان داد
🍁🍁🍁
كيست اين كشته كه دريا شده خونين جگرش
سيـنه اي نيـسـت كـه سوزي نبرد از شررش
با هـمه زخـم بـدن ، قـاتـل او گشت دو زخم
كـه يـكي بـر جـگـرش بود و يكي بر كمرش
@rozehdaftari
7.76M
ای دل گریه کن که ماه محرم است🌑
#امام -حسین -علیه -السلام
#مناجات _ماه _محرم
#سبک: روضه
#غزل
✍شاعر :مداح_ اهل_ بیت_ خانم _بخشی
🎧مداح: جناب استاد پیرزاده🎤
🏴🏴🏴🏴
ای دل گریه کن که ماه محرم است
هنگامه غم و عزا و ماتم است
😭😭◾️
رخت سیه بپوش و غم انگیزی کن
اخر عزای اشرف اولاد آدم است
😭😭◾️
شعله بگیر و بسوز در غم حسین
خون هم بگریی، در این کوه غم، کم است
😭😭◾️
غیرت نداشتن کوفیان بی وفا
آن عهدهایی که بستن ، کو محکم است؟◾️😭😭
وای من از غروب روز عاشورا
روضه بخوان محتشم,در دلم غصه های دو عالم است
😭😭◾️
رسیده فصل جدایی ماه و خورشید
فکر وداع برای خواهرت، داغ دمادم است
😭😭◾️
بوی جدایی میدهد رفتنت حسین
بر زخم دل زینبت، کی مرهم است؟
😭😭◾️
الله اکبر از اینهمه جفای کوفیان
از صدر زین افتاده، این اولاد خاتم است؟
😭😭◾️
می آید از قتلگاه ناله زهرا مادرش
ای واااای ، این جسم حسین من است که درهم است؟؟؟؟!!!!
😭😭😭😭😭😭
ناله بزن( بخشی ) با سوز دل مویه کن
اجرت با سیده زنان عالم است
😭😭😭
🏴🏴🏴🏴🏴
1402/4/29
صلی الله علیک یا ابا عبدالله🖤
ولعنت الله علی القوم الظالمین من الاولین والاخرین👊
@rozehdaftari
✍
روضۂ جانسوز اربعین
چهل روز است دل دلبر ندارد
حسین انگشت و انگشتر ندارد
چهل روز است زهرا گشته گریان
حسین برخون خودگردیده غلطان
چهل روز است زینب میکشد آه
کنار علقمه شرمنده شد ماه
چهل روز است مولا سر ندارد
ربابِ باوفا اصغر ندارد
چهل روزاست آل الله غریب است
نوای کاروان امن یجیب است
چهل روز است دل منزل ندارد
بگو دریای غم ساحل ندارد
◾با پای دل بریم کربلا ،خوشبحال اونایی که الان کربلان، خوشبحالِ اونایی که حسین حسین گفتن و سینه زدن و راه افتادن رفتن کربلا، نوبت ما هم میرسه، منکه به این نتیجه رسیدم غیرِ کربلا خبری نیست، کربلا نری باختی...
خواستم این اربعین را کربلا باشم نشد
از نجف پای پیاده کربلا باشم نشد
امروز کربلا یه عده زائر دلسوخته داره، همه ی شما اهل روضه اید، اربعین یعنی مرور روضه های گذشته چون همه ی روضه ها رو امروز زینب برا حسین خونده،اربعین یعنی از اول محرم هر چی روضه شنیدی دوباره تکرار کنی و داد بزنی، روضه خوانِ کربلا بی بی زینبه، روضه رو باید از زبان زینب شنید، روضه خونی که همه ی مصیبت ها را شاهد بوده، امروز اگه دوای درد میخوای دامان زینب رو بگیر بگو یا زینب
این چنین ایامی بود که وارد زمین کربلا شد سر دو راهیِ مدینه و کربلا صدا زد: بشیر ما رو ببر کربلا حسینمُ ندیدم میخوام برم کربلا با حسینم دیداری کنم، وارد زمین کربلا شدن آه امان از دل زینب یادش اومد خاطرات روز عاشورا شروع کرد با قبر برادر درد دل کردن ، حسین جان خیلی دلم برات تنگ شده😭😭😭حسین اگه یه روز نمی دیدمت بیقرارت بودم حالا چهل روزه تو رو ندیدم، چهل روزه با من حرف نزدی، یک کلمه با من حرف نزدی، حسین چرا خوابیدی و با من حرف نمیزنی، بذار خاطرات کربلا رو برات بگم که بعد از تو چی گذشت، ماجرای کوفه رو گفت، ماجرای کوفه تا شام رو گفت حسین جان:
کاش تیری کز کمانِ خصم جست
جای تو بر قلب زینب می نشست
کاش آن گه چوب میزد بر لبت
شرم میکرد از نگاه زینبت
مگه نمی دونستن من خواهر توأم مگه نمی دونستن من چقدر دوستدارم که به اون لبهایی که مادرم زهرا بوسه زده بود و جدم پیغمبر بوسه زده بود چوب میزد حسین بخدا رو ندارم برگردم مدینه😭😭😭جواب اهل مدینه رو چی بدم؟ به ام البنین چی بگم؟ به ام لیلا چی بگم؟
(کاش می مُردم نمی رفتم وطن)2
حسین جان نگاه کن ببین تمام قافله رو سالم آوردم، بخدا هر وقت میخواستن بچه هاتو سیلی بزنن خودمو سپر میکردم میگفتم اینا داغ دیدن، یتیمن، داغ بابا دیدن داغ عمو دیدن به من سیلی و تازیانه بزنید😭😭😭حسین اگه نامحرم نبود جای کبودی تازیانه رو نشونت میدادم حسین جان اگه نگاه کنی در این قافله دختر سه ساله ت نیست شرمنده م بخدا تقصیر من نبود حسین هر چی اومدم مانع بشم سر بریده ی تو رو تو دامنش قرار ندم نذاشتن سیلی ام زدن تازیانه ام زدن ، سر بریدتو تو دامن رقیه گذاشتن بخدا کنار سر بریدت جان داد😭😭😭حسین حرف آخرم اینه:
وقتی برادرم ابالفضل بخون غلطید فریاد زدی کمرم شکست ، من هم الان جاداره که بگم با رفتن شما و تمام برادرام کمرم شکست، از دنیا سیرم، دعا کن خواهرت زینب بمیره بعد از تو زنده نمونه😭😭
هر کجا نشستی با سوز دل سه مرتبه بگو یا حسین(3)
صداتُ برسون کربلا، حسین جان به پهلوی شکسته ی مادرت زهرا(س)به برادرت ابالفضل بگو اسمِ اینارم بنویس، اینام زائرِ اربعینن
«صلی علی علیکَ یا ابا عبدالله»
#کربلا
#امام_حسین (ع)
#اربعین
@rozehdaftari
✍
#روضه_ترکیبی
بسم الله الرحمن رحیم...
یا رحمن یا رحیم...
🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید
🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید
ایام مصیبت پیغمبر خدا...
و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب...
کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است
🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی
🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید
از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه...
دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه...
🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم
🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم
دلت اینجا نباشه...
با پای دل بریم مدینه...
ای مدینه...
عجب روزهایی رو دیدی...
🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم
امان از یتیمی ...
مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه...
زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده...
هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه...
اشک میریزه...
میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا...
بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا...
خیلی سخته برای خونواده ای...
ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و...
نتونن کاری کنن...
هی رسول خدا بیهوش میشدن...
هی به هوش می اومدن...
بچه ها طاقت نیاوردند...
حسن و #حسین اومدن...
خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر...
رسول خدا رو در آغوش گرفتند...
گریه میکنند...
تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه...
حضرت چشمان مبارک رو باز کردند...
فرمودن علی جان...
بگذار بچه ها کنارم باشن...
بگذار با بچه ها وداع کنم...
حسنش رو در آغوش گرفت...
حسینش رو در آغوش گرفت...
لحظات آخره...
دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره...
هر طوری بود با بچه ها وداع کرد...
یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و...
راحت شدند...
عرضه بداریم یا رسول الله... آقا...
شما خیلی در دنیا اذیت شدید...
خیلی به شما ظلم کردند...
اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو باز کردین...
یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن...
یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن...
یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما...
دل ها بسوزه برای غریبِ مدینه...
برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد دید:
همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه ..
داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..
همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن..
چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه:
یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک.."*
دستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
#ماه_صفر
@rozehdaftari
روضه حضرت ابوالفضل(ع)
نهری تسخیر ایلدی اوچ گئجه روحون سخان رویانی تعبیر ایلدی
سسلدی ای سو جوانمرد اول سوسولارنان بارش
(اوابوالفضلی که هامنون قاباقندا دایانوب هیچ پهلوانان سوز یمیر ایش بیر یره چاتدی سویا یالوارر)
سسلدی ای سو جوانمرد اول سوسولارنان بارش
من وساطت ایلرم سنده رقیملن بارش
اهل بیته اولسا خدمت فکرون العان وقتیدی
آند اولا اربابه اطفالین پریشان وقتیدی
(یری وار سو دیه ابوالفضل کیمنن دانشرسان کیمی دیورسن؟ بئله باخدی آی سو من خیمه لردن گلنده گوردوم قالمشدی ربابین یاخاسی اصغر الینده بیر باخدی سویا دیدی آی سو)
من یاخانان چکمرم ال چون یاخام الرده دی
چوخدی دردیم سنده بیر درداولما درمان وقتیدی
قول ویر اخیامه جک ترک ایلمزسن مشکیمی
هرنه اولسان کوفی اولما
ایکاش اریدیدی منی غیرت سو اولیدیم
بوردان یول آلاردم سوزولردیم خیمیه ساری
قیزلار ایچه باهم دیه احسان ابوالفضل
سویی آهینه کیمین دوتدی مقابل باخدی
گوردی بیر صحنه اورک قانی گوزونن آخدی
بارماقون گوردی رقیه ورور اشک ترینه
تاپمیور چاره یاخور اصغرینون لبلرینه
(زینب دییر حسینملن دایانمسوق تلین اوستونده باخوروخ میدانه دییر گوردوم حسینیم بئله گولومسونور اله بیر علی اکبری ئولمیوب اله بیر قارداشلاری ئولمیوب دیدیم حسین جان صبحدن سنی بو حالدا گور مه میشم نه یامان گولورسن نه سونورسن؟دیدی باجی ایشیدمیرسن؟ دیدی باجی قولاق ویر)
سوزش لحن علمداریمله داغ داش سسلنور
هیچ منه قارداش دیمزدی ایندی قارداش سسلنور
(قولاق آساندا گوردولر اله دییر دای ئولورم آی قارداش)
@rozehdaftari
4_5895411507948160206.mp3
1.17M
🏴سلام مناجات و توسل جانسوزامام زمان روحی له الفدا
🎤 استاد حجت الاسلام میرزامحمدی
🏴🏴🏴
چه خوش است صوت قرآن،زتو دلربا شنیدن
به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن
*انگار دیدار تو هم رفت به وعده ی قیامت . بچه که بودیم زیارت آل یاسین و میخوندیم با یه حسی میخوندیم ، می گفتیم بالاخره تو اول جوونی میبینمش جوونی نشد ، میان سالی میبینمش..آقا ببین برف پیری رو سر و صورتمون نشسته .موهامون سفید شد و ندیدیمت ....چقدر دیر به دیر من با تو مناجات می کنم ... ( یه مقدار باهاش حرف بزن (اونقده غریبه .که روایات ما وقتی میخوان امام زمان رو معرفی کنن اینجوری اشاره کردن :الشرید ، الطرید ، الفرید ، الوحید....او بیابان گرده تک و تنها سر در هیچ شهری خیرمقدم براش نزدن.اما دلخوشی ما کلام نورانی امیرالمومنین ، فرمود:*فَوَ رَبِّ عَلِیٍّ إِنَّ حُجَّتَهَا عَلَیْهَا قَائِمَةٌ . قسم به پروردگار علی مهدی من بین شما زندگی می کنه جَوَّالَةٌ فِی شَرْقِ هَذِهِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا یمشی فی الاصوات وَ تُسَلِّمَ عَلَى الْجَمَاعَةِ* باره به شما سلام کرده مهدی من.
داخلة فی دورها وقصورها .
بارها تو مجالس و محافلتون آمده .
یری و لایری
مهدی من دونه دونه تونو میبینه . اما شماها اونو نمی بینید .اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ.فرمود : علی ابن مهزیار اگه استغفار منه مهدی نبود ، دشمنان ما شما رو تکه تکه می کردن..نمی دونم امشب برا ما استغفار کرده یا نه
( نه نه نه بی ادبی اینجوری بگیم )
حتما استغفار کردی که الان ما اینجا هستیم
@rozehdaftari
14.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜مقتل خوانی «آیت الله العظمی وحید خراسانی» در روز تاسوعا در قم :👆
#مقتل_خوانی
#عزاداری_علماء
#روضه_خوانی_علماء
@rozehdaftari
همه رفتند و من جا ماندم ای دوست
ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست
چرا رفتی مرا با خود نبردی؟
ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست
امان ای دل،امان ای دل
*اصلاً روضه ی امشب همینه...امان از دلِ زینب...چه خون شد دلِ زینب...*
ببین از داغ تو خیلی شكستم
شكستم که چنین از پا نشستم
*حسین! شوهرم هم منو نشناخت..هی اومد تو خیمه ی زن ها،هی سراغ منو گرفت،زین العابدین بهش گفت:عبدالله! اون زنِ قد خمیده رو می بینی؟ اون زینبِ...*
شكسته دشمنت از بس دلم رو
چنان گشتم كه نشناسی كه هستم
به یادت در نوایِ آب آبم
چنان تو زیر تیغِ آفتابم
*اون لحظه های آخرِ عمرش،گفت:عبدالله! بسترِ منو زیر آفتاب پهن کن...چرا خانوم؟ گفت:خودم دیدم داداشم زیر آفتابِ...*
به یادت در نوایِ آب آبم
چنان تو زیر تیغِ آفتابم
تو راحت خفته ای در خانه ی قبر
ولی من از غمت خانه خرابم
منو كابوسِ شمشیر و تن تو
تماشای به غارت بردن تو
تو را سر نیزه ها بردند و مانده
برای من فقط پیراهن تو
*داداش! از چهارسالگی هر کی به من رسید،گفت:زینب! حسینت رو کربلا میکُشن...من از چهارسالگی منتظرِ کربلام،اسمِ کربلا که میاد بندِ دلم پاره میشه،مادرم بقچه ی کفن هارو که بازکرد،کفنِ خودش رو داد،کفنِ بابام رو داد،کفنِ داداش حسنم رو داد،اما به تو که رسید یه پیراهن داد،گفت: حسینت کفن نداره...
بابام امیرالمؤمنین شب آخر دستِ عباس و حسین رو گرفت،سفارشِ منو کرد،گفت:زینب! کربلا عطش،سر بریده،گودال قتلگاه...
داداش! من این کلمه هارو شنیدم،داداش حسنم لحظه ی آخر،هی گریه کرد گفت: "لایوم کیومک یا اباعبدالله... " داداش! هرچی شنیدم این کلمه هابود،کربلا شنیدم،سر برده شنیدم،گودال قتلگاه شنیدم،عطش شنیدم،داداش! کسی بهم نگفت نامحرما دورم حلقه میزنن،کسی نگفت: نامحرم میاد دست خواهرت رو ببنده...داداش! همه چی رو بهم گفتن،فقط یه چیزی رو نگفتن،همه روضه هارو تحمل کردم،همه سختی هارو تحمل کردم،کشته شدنِ تو،مگه کسی باور می کرد زینب زنده باشه حسینش رو سر بِبُرند..
اما داداش یه لحظه بهم خیلی سخت گذشت...داداش! همه لحظه ها سخت بود،فقط یک جا خیلی سخت گذشت،یه جا دیگه نتونستم طاقت بیارم،یه جایی که خودم همه رو سوار محمل ها کردم،بچه هات رو سوار مرکب کردم،سوار شتر کردم،زن هارو کمک کردم،نذاشتم هیچ کسی جلو بیاد،خودم تنها رو زمین موندم،دیگه نتونستم طاقت بیارم،رو کردم به طرف علقمه،گفتم:عباس!غیرت الله! پاشو ببین میخوان خواهرت رو ببرند اسارت...حسین....
ان شاء الله با هم بریم حرمِ اباالفضل،ان شاءالله من برات روضه بخونم تو حرمش بلند گریه کنی،بگم بی بی جان زینب! خیلی بهت سخت گذشت،آره داداشت حسین هم کنار علقمه بهش سخت گذشت،تا نگاههش به بدن داداشش افتاد،یه دست به کمر گذاشت"الآن انكسر ظهری " ای حسین...
روضه #حضرت زینب سلام الله علیها #گریز ابالفضل #
ختم برادر #اسارت #
@rozehdaftari
🕋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🕋
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_بن_عقیل
السلام علیک یا اباعبدالله
روی من و تو حضرت زهرا حساب کرد
ما را برای بزم عزا انتخاب کرد
باز این چه شورش است که درخلق عالم است
نام حسین باردگر انقلاب کرد
دلشوره داشتم که نبینم محرمش
یک سال این فراق دلم راعذاب کرد
توبه شکسته ها همه گویند یا حسین
رب الحسین هر چه دعا مستجاب کرد حالا شناسنامه توبه ابی عبدالله بگو
چیز دیگه نمونده به کربلا برسه
از کودکی حسینیه دار محرمیم
این رو سیاه را خودش عالیجناب کرد
هر کس شنید ناله حی علی العزا
تاخیش رابه روضه رساند شتاب کرد
مگه چه خبره خودتو با عجله رسوندی اید به گوش ناله محزون فاطمه
مادر به نام یک یک ما را خطاب کرد خوش آمدید تو عزای حسینم
ماه محرم آمده پیچیده بوی سیب
صل علی الحسین و صل علی الغریب
حالا بریم بالای دارالاماره
دستاشو که بستند
دندون هاشو شکستن لبهاشو با شمشیر بریدند اولین کسی که تو گودال انداختنش مسلم
نی ها را آتش زدند اون مصیبتی که بر سر زینب تو شام آوردند اول تو کوفه بر سر مسلم آوردهاند
نی ها رو آتش زده رو سرش ریختن
به تین کیفیت زخمی خونی خسته گرسنه و تشنه از شبی که مهمان توعه شد لب به آب و غذا نزد
همه نگرانیش امام مظلوم شه به نامه او داره با زن و بچه میاد کربلا آوردنش بالا دارالاماره دو سه جمله زبان حال مسلم بنویسید مرا یار حسین
حسینش تو بگو روضه خون بشی بنویسید مرا یار حسین
عاشق و کشته دیدار حسین
اولین بی سر بازار حسین
مسلم کوفه اما علمدار حسین
او دلش خاص سفیرش باشم
من دلم خواست اسیرش باشم
تکه تکه بدنم گفت نیا
دیگه تو مقدمه نمیخوای
تکهتکه بدنم گفت نیا
پاره پیراهنم گفت نیا
به سر میخ تنم گفت نیا
خاک و خون دهنم گفت نیا
کاروانت نشود سرگردان
به مدینه همه را برگردان
قاصدش دیر رسید تو منزل زباله
بعضیام گفتن سه علبیه خبر رسید
همه نگرانی مسلم تو این بند
ترسم از گم شدن دختر هاست
ترسم از سوختن معجر هاست
ترسم از وا شدن زیور هاست
ترسم از غارت انگشتر هاست
#حسین
چی کار کردن با این نائب ابی عبدالله اصلا هرچی من تو مقتل مسلم میگردم میبینم قطعه به قطعه گوشه به گوشه مرثیش شریک الحسین
یه گوشش را امشب بگم فیض آماده است مجلس و تقدیم کنم
سر مبارکش جدا کردن
هم سر و پرتاب کردن هم بدن و پرتاب کردند
دستور دادن بچه ها به پاهای مسلم طناب ببندن جسارت بالاتر از این
بدن بی سر شو تو کوچه ها می کشاندند #الله_و_اکبر
بعد بدن آوردن تو بازار قصاب ها
به قناره زدن
#یا_صاحب_الزمان
سر بریده را فرستادن به دربار یزید
یزید هم سر مسلم گذاشت بالای دروازه از این روز که روز عرفه است سر وقتی فرستادم تا اول صفر سر بریده مسلم رو دروازه شام آویزان
اول سفر وقتی زن و بچه رسیدن به شام بلا
دیدن یک سر بریده به دروازه آویزانه
اما دیگه قابل شناسایی نیست
#حسین
@rozehdaftari
.
🕊﷽
🔳 #ختم_خواهر
▪️ #دفتری_خواهر
🔅بر نور جمال پاک احمد صلوات
🔅برعطر وجود حی سر مد صلوات
🔅بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول
🔅بر خاتم انبیاء محمد و آل محمد صلوات
💥(#دعای_فرج)
((اَلسَلامُ عَلَیکِ یا فاطِمَةُ الزَّهراءِ یابِنتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّ ةَ عَینِ الرَّسوُلِ یا سَیِدَتَناوَ مَولاتَنا اِنا تَوَجَّهنا))
🔘آخ غمت خواهر نشسته بر دل من داد بیداد
🔘به یادت چلچراغ محفل من داد بیداد
🔘دوا بودی به دردم بیادورت بگردم
🔘همه حاصلم،شکسته دلم
کجایی خواهر من(۲)
🔘 گل بی خار من خواهرکجایی داد بیداد
🔘 نصیب ما شده داغ جدایی داد بیداد
🔘تویی ماه منیرم برات خواهربمبرم
🔘همه حاصلم، شکسته دلم
کجایی خواهر من(۲)
🔘 شده خاموش و خواهرخانهٔ ما ای داد بیداد
🔘 تو رفتی خواهر از کاشانه ات ای داد بیداد
🔘همه حاصلم، شکسته دلم
کجایی خواهرمن(۲)
💟مجلس و محفل بیاد یه عزیز خواهره..حرف دل خواهرشا بخونمو نالشو بزنی..
🕊آخ خدا داغ تو را کرده نصیبم
🕊که من در حسرت روی تو باشم
آخ عزیز دلم
🕊خدا خواسته که من دور از تو باشم
🕊همیشه مایل کوی توی باشم
⬅️بیاد همه عزبزایی که بین ما بودندو از ما جدا شدند..
بیاد پدر مادرایی که اسیر خاکها هستند..
ان شاالله که روح این عزیز خواهرم فیضشو ببره
بگو..
(#دشتی)
⬅️ عزیزُم جاتو خالی جاتو خالی
⬅️ گل گشته خزونم جاتو خالی
⬅️ ز هجرونت دلی غمناک دارم
⬅️آخ به دل داغ گُلی درخاک دارم
⬅️روضه برات بخونم نالشو بزنی..
امروز اشک چشمت رو هدیه کن به روح این عزیز خواهر..
☀️میخوام بگم دست همه تون درد نکنه..اگه (نام بانی)داغ خواهر دید..همه اومدن زیر بغلاشو گرفتن..تسلیت دادند..سرسلامتی گفتن..آرامتون کردند..نازنین بدن خواهر رو غسل دادین. کفن کردین.
آخ تشیع کردین..
⏪اما من بمیرم برای اون خانمی که تو دل شب علی بدنشو غسل داد..
(ناله داری یانه)
🔹بریز آب روان اسما
ولی آهسته آهسته
🔹به جسم اطهر زهرا
ولی آهسته آهسته
🔹بریز آب روان تا من
بشویم مخفی از دشمن
🔹تنش از زیر پیراهن
ولی آهسته آهسته
🔹ببین بشکسته پهلویش
سیه گردیده بازویش
🔹تو خود ریز آب بر رویش
ولی آهسته آهسته
⬅️نمیدونم اون لحظه ای که بدن عزیز خواهرو غسل و کفن میکردند خواهرش بود یانه؟
عزیزاش بودند یا نه؟
اما من بمیرم برا دل امیرالمومنین
چه کشید امیرالمومنین..
(اولین مظلوم عالم علیه)
🔹آخ چو امشب ميكُند منزل
گل ياس علي در گِل
🔹ببار اي ديده خون از دل
ولي آهسته آهسته
⬅️آخ نمیدونم چطور با عزیزت خداحافظی کردی؟
خ..گفتی دیگه هر وقت دلم برات تنگ بشه میام مزارتو غرق بغل میگیرم..
لحظه آخر صورتشو بوسیدی یا نه؟
گفتی عزیز دلم میری دلم برات تنگ میشه؟
آخ وعده دیدارمون قیامت..
☑️میدونی بچه های فاطمه چطور با مادر وداع کردند؟
میدونی حسین چطور وداع کرد؟ زینبش چطور وداع کرد؟
⬅️امیرالمومنین نازنین بدنِ حبیبهٔ خدارو تو دل شب غسل داد.. حنوط کرد.. کفن کرد..اما هنوز آخرین بند کفن رو نبسته..یتیمان فاطمه رو صدا زد..
(هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ)
یعنی بیایید و از دیدار مادر توشه بردارید..آخرین دیدارتون با مادره..
حسنین اومدند..خودشونو روی سینهٔ مادر انداختند..ناله میزنند..
(کَلِّمینی یا اُماه)
آخ دیدن امام حسن خودشو انداخت رو سینه مادر..هی میگه من حسنم مادر..
ابی عبدالله صورت کف پای مادر گذاشت...مادر من حسینم مادر..مادر اگه باهام حرف نزنی دق میکنم مادر..
زینبین دور بدن مادر..هی ناله میکردند..
🔹ای مادر جوونم جوون قد کمونم
🔹ای یاس ارغوانی وای وای وای
🔹داری میری پناه من
🔹ای تنها تکیه گاه من
🔹مادر بی گناه من
🔹وای وای وای
علی مرتضی میفرمایند:خدارو شاهد میگیرم، یه لحظه دیدم، ندای کفن زهرا باز شد.
زهرا دستاشو از کفن بیرون آورد.. حسنین رو تو آغوش گرفت.
🔘 یه وقت هاتفی ندا داد، یاعلی.
یا علی یتیمان زهرا رو از رو بدن مادر بلند کن.. ملائکهٔ آسمان طاقت ندارند این منظره رو ببینند.
🌿ناله داری صدای نالتو بلند کن
آخ ناله بزن بیاد شب اول قبر..
اون لحظه که همه میرن تک و تنهایی.
⬅️بگمو نالشه بزنی..
میخوام بگم ملائکه آسمان نتوانستند ببینید حسین روی سینه ی مادر افتاده داره گریه میکنه.. دلشون طاقت نیاورد..میخوام بگم چه حالی پیدا کردند کربلا. لحظه ای که دیدند.
⚫️(الشِمرُ جاٰلِسٌ عَلیٰ صَدرِه)
⚫️شمر رو سینه حسین.
بمیرم برا خواهرش زینب.
چه کشید این خواهر غم دیده تو کربلا..
(آه..ناله داری)
🔺به سمت گودال از خیمه دویدم من
🔺شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
🔺سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
🔺سر تو رو بُردن دیر رسیدم
🔺یک گوشه گودال مادر رو دیدم من
🔺که رفته بود از حال دیر رسیدم من
❤️هر چقدر ناله داری به سوز دل زینب کبری از سویدای دل ناله بزن
یا حسیـــــن
🌟هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌟
#ختم_خواهر #روضه_خواهر #خواهر
.
@rozehdaftari