eitaa logo
مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)
2.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
187 ویدیو
10 فایل
﷽ ✅ کانال مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام ✔️ نظر، انتقاد و پیشنهاد 🆔 @rushdadmin ✔️ سایت مرکز ↙️ ✅ http://rushd.ir ✔️ کانال بله و تلگرام ↙️ ✅ @Rushdisu ✔️ اینستاگرام ↙️ ✅ instagram.com/Rushd.ir —---------------------
مشاهده در ایتا
دانلود
📄بخل، ایمان به غیب و مسئله عدالت ✴️ ستون فقرات حیات انسانی است و بدون آن، قوام یافتگی جامعه انسانی دچار مشکل می شود. از این منظر است که بزرگترین هدف اجتماعی انبیاء برقراری عدالت اجتماعی بیان شده است: لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط (حدید/25). اما برقراری عدالت با دو چالش جدی مواجه است: 1. که عدالت را به ضرر خود می داند و سعی دارد تا جامعه انسانی را به استثمار خویش درآورد. از این روست که برای برقراری عدالت اجتماعی، جهاد لازم است: و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس و لیعلم الله من ینصره و رسله بالغیب (حدید/25). 2. و دنیا طلبی که موجب می شود انسان از صراط مستقیم خارج گردد. 🔹این مسئله ریشه اصلی ظهور طواغیت خارجی و ناهماهنگی های داخلی جامعه عادلانه است. عدالت امری است که نیاز به عبور از هوای نفس، لذات زودگذر و ... دارد. یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهداء لله و لو علی انفسکم او الوالدین و الاقربین ... فلاتتبعوا الهوی ان تعدلوا... (نساء/135). گاهی هوا به هواخواهی است و گاهی این هوا به بغض و دشمنی است که انسان را از صراط خارج می کند: یا ایها الذین آمنوا کونو قوامین للیه شهداء بالقسط و لایجرمنکم شنآن قوم علی الاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی... (مائده/8). @Rushdisu 🔹یکی از مکانیسم های هوای نفس برای مخالفت با عدالت، است. انسان بخیل نه تنها خود را وارد جریان اقامه عدالت نمی کند بلکه دیگران را نیز از اقامه عدالت باز داشته و به بخل امر می کند. به نظر می رسد بخل آنچنان ریشه ای دارد که لازم می آید تا بخیل با ورود به حکومت، دیگران را به بخل وادارد: الذین یبخلون و یامرون الناس بالبخل و من یتول فان الله هو الغنی الحمید (حدید/24). واضح است که بخیل به بخل تشویق نمی کند بلکه امر می کند و لازمه امر، ورود در است. پذیرش این امر نیز تولی بخیل به شمار می رود. اما چرا بخل ایجاد می شود؟ 🔹بخیل کسی است که نسبت به آنچه از او فوت می شود مایوس می گردد و نسبت به آنچه خداوند به او می دهد شادمان است: لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لاتفرحوا بما آتاکم و الله لایحب کل مختال فخور (حدید/23). او به این داشته ها، فخر فروشی می کند و به نداشته ها دچار یاس می گردد. چنین کسی طبیعتا همواره برای طمع و انبار کردن و تکاثر آمادگی دارد. زندگی او برای جمع کردن و نخوردن ساخته شده است. حتی خودش هم از این تکاثر در عذاب است. او می پندارد آنچه دارد، متعلق به خود اوست لذا به او پیدا می کند و نهایتا برای تدبیر حیات خویش، اتکا به غیرخدا خواهد داشت. وقتی هم که این داشته های فانی، از دست او خارج شوند، تمام اتکایش را از دست داده و دچار یاس خواهد شد. حال با این نوع افراد، چگونه می توان به اقامه عدالت دست زد؛ خصوصا اینکه این افراد، حاکم بر جامعه انسانی نیز شوند؟! 🔹قرآن کریم ریشه را در بی ایمانی به غیب، تعلق به حیات دنیا، اتکاء به آن و باور نداشتن به حیاتی دیگر می داند: اعلموا انما الحیاه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر و تکاثر فی الاموال و الاولاد کمثل غیث اعجب الکفار نباته ثم یهیج فتراه مصفرا ثم یکون حطاما و فی الاخره عذاب شدید و مغفره من الله و رضوان و ما الحیاه الدنیا الا متاع الغرور (حدید/20). طبیعتا کسی که دنیا و حیات دنیا را انتخاب نکند، باور دارد که آنچه در این زندگی کوتاه، بر او می آید همه از جانب خداست و او نیز خود را در ید اراده و قدرت الهی می بیند. اگر چیزی به او رسید، شکرگزار است و اگر فوت شد، مایوس نمی شود چون نقطه اتکایش در جای دیگری است. @Rushdisu 🔹عدالت اجتماعی نیازمند فرهنگی عمومی و حاکمانی است که نقطه اتکایشان را از حیات دنیا به تغییر داده باشند. مسیر این تغییر و بازگشت را در همان آیه 25 سوره حدید می توان یافت: لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و النزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط... . قوام حیات انسانی صرفا به اقامه عمومی نسخه دینی برپایی عدالت ممکن است و هر راه خارج از آن، خارج از صراط مستقیم است. ✍ پژوهشگر مرکز رشد ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐سروش ↙️ ✅ sapp.ir/Rushdisu 🌐ایتا ↙️ ✅ eitaa.com/Rushdisu 🌐آی‌گپ ↙️ ✅ iGap.net/Rushdisu
👇👇 👆👆 🔹 با توجه به این مقدمه، صرف این که اثبات کنیم چنین گزاره هایی برساخت های حکومت هستند لزوما به معنای نیست بلکه اگر حاکمیت را ابزاری در دست انسان ها بدانیم، در این صورتی باید چنین سوالی طرح کرد که کدام حکومت و با چه مبدا و هدفی چنین برساخت هایی را ایجاد کرده است؟ اگر مبدا چنین برساخت هایی حقیقی الهی باشد که در این صورت نه تنها عوام فریبی نیست بلکه حاکمیت نقش اعدادی برای توجه جامعه به حقیقت فطری خودش را ایفا کرده است اما اگر حاکمیت به دنبال مبادی و اهداف حیوانی خود است، طبیعتا مسئله عوام فریبی به نحو جدی مطرح است چرا که حاکمان به دنبال سلطه حیوانی خود هستند و نه هدایت مردم به سمت حقیقت الهی خودشان. همچنین فراموش نکنید که حاکمیت حقیقی از آن است و نقش انسان های دیگر در حد اعداد و ایجاد زمینه در جامعه است، حال حکومت می تواند بستر رجوع به من حقیقی انسان ها را فراهم کند یا صرفا رجوع به من حیوانی جامعه را شکل دهد. بر همین اساس می‌توان اذعان داشت که یقینا ماجرای شهدا و مخصوصا ماجرای شهادت و شهرت محسن یک ماجرای برساختی(اعتباری) است و این مسئله لزوما به معنای مثبت یا منفی نیست. آنچه که همچون روحی در این برساخت دمیده می‌شود، مبدا و مقصد شکل گیری این برساخت است. از آنجا که برساخت هایی که منشا آن ها خیال و اوهام انسان هاست، متغیر و نسبی و جزئی و سطحی است، راحت تر شکل می گیرند و به حاکمان بهتر می توانند با استفاده از آن به عوام فریبی روی بیاورند ولی طبیعتا زودگذر و ناپایدار است اما برساخت هایی که منشا آن انسان ها هستند، ثابت و کلی و ضروری اند و با جان انسان ها سر و کار دارند. در این شرایط اگر حاکمان هم به این حقیقت الهی آگاه باشند، صرفا می توانند با فراهم کردن بسترها مردم را به حقیقت فطری خودشان رجوع دهند. اساسا حاکمان جمهوری اسلامی صرفا می توانند برساخت های مبتنی بر فطرت را تذکار دهند اما نمی توانند حقائق فطرت را که ناشی از حقیقت الهی جامعه است، بسازند. جریان های روشن فکر نما این گزاره را در ذهن خود ثبت کنند که صرفا به واسطه برساخت بودن، نمی توانند شهرت شهادت محسن حججی را زیر سوال ببرند و اگر هم حاکمیت اثرگذار بوده صرفا جایگاه اعدادی و زمینه سازی داشته است که عده ای معتقدند به همین اندازه هم حاکمیت نتوانسته این نقش را ایفا کند. بی شک شهرت شهادت حججی یک است که مبدا آن انسان است و نه حیوانیت انسان، انسانیتی که مقام انسان کامل است و از آن جهت که مقام انسان کامل، جایگاه حقیقی انسان است، چنین برساختی محبوب تمام افراد جامعه است و از جهت دیگری که مقام انسان کامل، حقیقت الهی انسان است، چنین برساختی، برساخت خداست و طبیعتا خود خداست که محبت چنین برساختی را در دل انسان ها قرار می دهد: «سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا». 🔹یکی از رفقا جمله جالبی می گفت: حالا که داری برای درباره محسن متن می نویسی اسم آن را بگذار، حججی برساخت امام حسین تا نشون بدی همه برساخت ها به انسان های عرفی بر نمی گردد و برخی برساخت ها، برساخت انسان کامل است و واقعا هم وقتی کتاب سربلند را می خوانیم می توان از درون زندگی محسن این جمله را فهم کرد که شهادت محسن برساخت حاکمیت نیست، برساخت جامعه نیست، برساخت خودش هم نیست، برساخت امام حسین است، امامی که حقیقت الهی انسان ها است و از آنجا که برساخت انسانیت است، دل تمام حقیقت طلبان عالم را تکان می دهد. چه زیبا جمله روی جلد کتاب «سربلند» برساخت بودن الهی شهادت محسن را نشان می دهد: گر می روی بی حاصلی گر می برندت واصلی رفتن کجا؟ بردن کجا؟ ✍ پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 سروش ↙️ ✅ sapp.ir/Rushdisu 🌐 ایتا ↙️ ✅ eitaa.com/Rushdisu 🌐 بله ↙️ ✅ ble.im/Rushdisu