👆👆 #ادامه_مطلب 👇👇
🔹وقتی «قانون پاداش دهی عوامل تولید» به گونه ای است که مولدها جریمه و غیرمولدها تشویق می شوند، آنگاه #غیرمولدها نیز به نظام تولید ایرانی و به تبع کالای ایرانی تعصب ندارند. برای دهک های بالای درآمدی که در اثر مناسبات رانتی و ظالمانه نهاده های تولید، به ثروت دست یافته اند، تعصب به برندهای خارجی اصل محوری قرار می گیرد چرا که مصرف نه برای رفع نیازهای حقیقی که برای تشخص یابی اجتماعی و ایجاد تمایز با گروه های دیگر اجتماعی صورت می پذیرد. این بینش به شکل ویروس گونه ای در میان طبقه متوسط شهری نیز به مرور سرریز می شود و رفتارهای فراتر از شکل و توان این طبقه با خرید برندهای خارجی به عنوان هنجار و ارزش پدیدار می شود.
🔹حمایت از کالای ایرانی، امروز علاوه بر ایجاد حمایت های گسترده مردمی و مداخلات حداقلی دولت با سیاست های تجاری، ارزی و بودجه ای، نیازمند باز طراحی ساختاری است به نحوی که برخورداری ها متناسب با صلاحیت ها و بر طبق الگوی عادلانه مناسبات صاحبان نهاده های تولید باشد. در شرایطی که سالانه بیش از 200 هزار میلیارد تومان سود به سپرده های بانکی و صاحبان سرمایه مالی، توسط نظام بانکی- که حیات نباتی و تنفس مصنوعی خود را از نظام تولیدی کشور می گیرد- پرداخت می شود، دشواری ها و مسائل برای برون رفت از این حلقه های تضعیف کننده تولید ملی نمایان می شود. @Rushdisu
🔹در روایات اسلامی ثمره «#عدالت_اجتماعی»، آبادانی و رونق همگانی بیان شده است. بدون تردید اصلاح نهادهایی که به شکل تاریخی در نظام تولید ایرانی شکل و قوام گرفته اند به گونه ای که موجب به هم خوردن منطق ظالمانه #توزیع_رانت_ها شود، موجب حیات واقعی نظام تولید ایرانی به عنوان پیشران توسعه ملی و ایجاد علاقه و تعصب به برند «ساخت ایران» خواهد شد چرا که عموم افراد جامعه احساس می کنند در جبهه ای واحد قرار دارند و برخورداری ها و سختی ها هر دو عمومی است و متعلق به طبقه یا گروه اجتماعی خاص نیست. در این صورت است که نظام تولید ایرانی وارد یک حلقه بازتقویت شونده و یک بازی جمع مثبت می شود. رفتارهای تعاملی مبتنی بر تقابل و تعارض به رفتارهای تعاملی مبتنی بر همکاری تبدیل می شود و کالای ایرانی بعد از فتح بازارهای داخلی، وارد بازارهای منطقه ای و جهانی خواهد شد.
🔹از این جهت حمایت از کالای ایرانی، باید برای آنکه عادلانه باشد، حمایت ای ریشه ای و نظام مند، هدفمند و در چارچوب مشخص باشد به گونه ای که #نابرابری_های_فزاینده ناموجه و مخرب را از بین ببرد.
✍ #حسین_سرآبادانی پژوهشگر مرکز رشد
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
🌐 @Rushdisu
👆👆 #ادامه_مطلب 👇👇
🔹فیلمنامه نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد. قرار دادن شخصیت رزمنده بیمار در تضاد با آقازاده فیلم، خوب است. اما فراموش کردن و محافظه کاری آنجا به اوج می رسد که در سکانس پایانی وقتی نادر به خانه دختر در شمال مراجعه می کند مادر دختر می گوید ما اصلا چنین دختری نداشتیم: تقلیل مسئله #عدالت_اجتماعی به تربیت خانوادگی و محافظت از کسانی که در واقع مقصر اصلی اند. در اینجا اصلاح مناسبات اجتماعی، تنها در حل مسائل خانوادگی خلاصه می شود. اعتماد و رابطه دختر جوان با نادر غیرباور و رابطه میان این دو فاقد وجه دراماتیک و نوسان است. یک رابطه خطی فاقد جذابیت با داستانی بی هیچ فراز و نشیب و چالش و تغییری در شخصیت ها.
🔹فیلم سکانس های زائدی هم دارد که می توانند کوتاه یا حتی حذف شوند. از برخی اشکالات ظاهری همچون جستجوی فراری چند میلیاردی در خیابان های پایین شهر هم که نمی توان گذشت. بخش مصاحبه ها که اختصاص به حادثه انتهای فیلم دارد و در طول فیلم روی اعصاب مخاطب است نیز به کل اضافه به نظر می رسد و یک نقطه ضعف در تدوین فیلم است زیرا هیچ کارکردی در درام ندارند. @Rushdisu
🔹«فِراری» می خواهد فیلم #تقابل_ها باشد. تقابل نسل جدید گستاخ و نسل قدیم ساده و بی آلایش، تقابل فقر دختر روستایی با افسانه ثروت صاحب «فراری»، تقابل بالای شهر و پایین شهر، شهر و روستا و تقابل آقازاده های خوب و بد. اگر فیلمساز ما را بیشتر با شخصیت گلنار آشنا می کرد و از دلایل بُریدن وی از خانوادهاش و پناه بردن او به پول و ثروت آگاه میشدیم و نیز ما را با شخصیت نادر نزدیک تر می کرد، تقابل ها معنی دارتر می شد.
🔹فیلم هایی چون «فِراری» با ظاهر مخالفت با نظام سرمایه داری آمدند اما به ریشه و علل نرسیدند. نگاه انسانی داشتن به طبقات اجتماعی از الزامات اولیه پرداخت به عدالت در سینما است. آنجا که انسان خود بازیگر است و فعال و نه فریبنده و پشت صحنه. در اینجا باید بیان کنم طرح «سينماي عدالت اجتماعي» در مقابل «سينماي سياه نماي اجتماعي» که متأسفانه این روزها از سوی برخی جریان های مذهبی در سینما طرح شده است، آدرس غلط دادن به موضوع سینمای عدالت اجتماعی است.
🔹عمده مطالبه عدالت در سینمای ایران مدیون #ادبیات_چپ ضدسرمایه داری است که با نگاه اسلامی به عدالت متفاوت است. آدم های گرفتار طبقات اجتماعی که در چنبره ساختارهای قدرت و ثروت در حال له شدن هستند. این تفکر بیش از آنکه انقلابی باشد، محافظه کار است و بیش از آنکه امید و روحیه تغییر را تزریق کند، #ناامیدی و تخدیر را می قبولاند: انسان گرفتار اقتصاد و اجتماع که همچون توپی به این سو و آن سو می رود. این نوع عدالت خواهی نافی قهرمان پروری است و عملا نمی تواند شخصیت قهرمان داشته باشد چرا که قهرمان پروری با این فلسفه ناسازگار است.
🔹در واقع مَثل سینمای عدالت خواه جریان روشنفکری، مثل تعبیر کاووسی در مورد «#فیلم_فارسی» است که گفت «فیلم فارسی» نه فیلم است و نه فارسی. . در این سینما هم نه عدالتی هست و نه خواستنی. عدالت با تعریف طبقاتی اش ضد انسان است و در فضای جبر اجتماع و محیط از خواستن هم خبری نیست. مجیدی در «بچه های آسمان» از فقر می گوید اما از اراده آدمی برای غلبه بر آن می گوید و این یعنی نسبت درست با مسئله فقر؛ چیزی که در سینمای ایران کمتر هست. عدالت و عدالت خواهی از سوی سینمای روشنفکری صرفاً یک موقعیت برای #اپوزیسیون_نمایی بوده است و خود اولا و بالذات مسئله نبوده است. @Rushdisu
🔹«فِراری»، فیلمی که در بهمن 95 و در جشنواره 35 فیلم فجر، 4 جایزه مهم گرفت و همگان انتظار فروش بالا برای این فیلم را داشتند، قربانی ترکیب اکران نوروزی 97 امسال شد و در شرایطی که اکثریت سالن های سینمایی در اختیار فیلم های مبتذل کمدی و دو فیلم مهم «به وقت شام» و «لاتاری» است، با ۵۰ سالن در ۱۶ روز تنها ۱۴۵ میلیون فروخته است.
✍️ #حسین_سرآبادانی پژوهشگر مرکز رشد
🗂 #هسته_عدالت_پژوهی
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
🌐 @Rushdisu
✅ #یادداشت_رشد
📄 عادلِ عدالتخواه
✴️ #عدالت، فضیلت محوری در حوزه فردی و اجتماعی و در حوزه اخلاق فردی، تدبیر منزل و سیاست مدن است. متفکر و مصلح اجتماعی معاصر؛ استاد شهید مرتضی #مطهری با موضع انتقادیِ بدیع و کل گرایانه در تحلیل پدیده «سرمایه داری»، نگاه تحلیلی جدید به موضوع «ماشین» و فناوری های نابرابرساز و تأکید اصولی، نظام مند و ساختارگرا بر اصل عدالت اجتماعی در جامعه اسلامی، از نقشی بی بدیل در میراث فکری معاصر در موضوع عدالت اجتماعی برخوردار است؛ جایی که بارها از عدالت اجتماعی به عنوان علت محدثه و مبقیه #انقلاب_اسلامی یاد کرد و آنها را تنها مسیر پیشروی حکومت اسلامی در ایجاد ارتباط عاطفی و اعتماد میان مردم و دولت برمی شمارد.
🔹یکی از مباحث مهم در مطالعات عدالت، تبیین ترابط و نسبت میان آنچه که در علم اخلاق به عنوان ملکه یا فضیلت عدالت خوانده می شود با اصل عدالت در ساحت حیات اجتماعی است. شهید مطهری با بررسی مفهومی و واکاوی مدلول های این مفهوم در آثار متعدد خود عدالت را به عدالت تکوینی، عدالت تشریعی، عدل اخلاقی و عدالت اجتماعی تقسیم می کند و در مورد عدل اخلاقی می نویسد: ساحت اخلاق حاکم شدن عقل بر وجود انسانی است؛... و ازاینجهت عدالت نوعی مزاج عقلی است». @Rushdisu
🔹در سال های اخیر برخی از زیربنا بودن عدل اخلاقی برای #عدالت_اجتماعی یاد کردند. اما به باور شهید مطهری بيشترين آيات مربوط به عدل در قرآن کریم، درباره عدل جمعى و گروهى اعم از خانوادگى، سياسى، قضائى و اجتماعى است. در این باره گزاره های زیر در اندیشه شهید مطهری قابل طرح است:
1⃣پیوند عدالت و معنویت
🔸به باور شهید مطهری، عدالت اجتماعی در منظر اسلامی بر پایه #معنویت است. ایمان پشتوانه اخلاق و عدالت است و علم شرط لازم و نه کافی در اقامه عدالت اجتماعی است و لازمه اصلی اقامه عدالت، ایمان به مبدا حقیقی عالم برای اقامه عدالت است.
2⃣جود فضیلت فردی؛ عدل فضیلت جمعی
🔸در اندیشه شهید مطهری، نهتنها دو مفهوم عدالت و اخلاق در سطح اجتماعی از یکدیگر متمایزند بلکه حتی در سطح فردی نیز این دو را نمیتوان همسان انگاشت یا به دیگری تحویل نمود.
🔹یکی از موقعیت هایی که استاد مطهری به تبیین نسبت عدل اخلاقی با عدالت اجتماعی پرداخته اند، در تبیین و تفسیر روایت مشهور از امام علی(ع) در نهج البلاغه در پاسخ به یک فرد باهوش و نکته سنج است که پرسید: «الْعَدْلُ افْضَلُ امِ الْجودُ؟.آيا عدالت شريفتر و بالاتر است يا بخشندگى؟» در اینجا این فرد از حضرت دو خصیصه انسانی را مورد پرسش قرار می دهد و به تعبیر استاد مطهری «على (ع)به دو دليل می گويد عدل از جود بالاتر است؛ ... الْعَدْلُ يَضَعُ الْامورَ مَواضِعَها وَ الْجودُ يُخْرِجُها مِنْ جَهَتِها. عدل جريانها را در مجراى طبيعى خود قرار می دهد، اما #جود جريانها را از مجراى طبيعى خود خارج میسازد. زيرا مفهوم عدالت اين است كه استحقاقهاى طبيعى و واقعى در نظر گرفته شود و به هركس مطابق آنچه به حسب كار و استعداد لياقت دارد داده شود... و اما جود درست است كه از نظر شخص جود كننده- كه ما يملك مشروع خويش را به ديگرى می بخشد- فوق العاده باارزش است، اما بايد توجه داشت كه يك جريان غير طبيعى است » (مجموعه آثار، ج۱۶، ص: ۴۳۶).
🔹براین اساس، عدالت اجتماعی معنایی متمایز از عدل اخلاقی دارد و در سطوح فردی و اجتماعی دارای جایگاهی متمایز هستند و تقلیل آنها به یکدیگر صحیح نیست. در مقام اخلاق فردی، جود و احسان مقدم بر عدل و در مقام اجتماعی عدل مقدم بر احسان و جود است. @Rushdisu
3⃣تمایز مفهومی «عادل» از «عدالتخواه»
🔸هر عدالتخواه اصیل و مکتبی، باید خود #عادل باشد. اساسا در نهضت انبیای الهی، خصوصیت بارز پیامبران که مأموریت آنها اقامه عدالت اجتماعی بود، این بود که خود عادل بودند. اما کسی که عدالت را صرفا در سطح ملکات اخلاقی و ساحت فردی وجود خود تحقق داده است، پرچم اقامه و قیام برای قسط را بلند نکرده است.
🔹شهید مطهری در بررسی شخصیت امیرالمؤمنین علیه السلام با تمایزبخشی بین این دو معنا، به شهادت رساندن آن حضرت را ناشی از عدالت اجتماعی ایشان می دانند.
👇👇 #ادامه_مطلب 👇👇
👆👆 #ادامه_مطلب 👇👇
🔹تمایزی که حاوی تغیر مفهومی میان عدل به معنای یک فضیلت صرفا فردی با عدالت به عنوان یک اصل نظام ساز اجتماعی است.
4⃣ تأثیر عدالت اجتماعی بر عدل فردی
🔸اوج اندیشه شهید مطهری آنجاست که بیان می کند عدل در سطح اجتماعی را بر فضایل اخلاقی و ازجمله عدل اخلاقی نمی توان ابتناء بخشید بلکه برعکس #اقامه_عدل است که زمینه را برای تحکیم فضایل اخلاقی درآحاد یک جامعه مهیا میسازد. انواع گوناگون عدل فرع بر عدالت اخلاقی نیست بلکه عدل، خود، بنیاد یک جامعه سالم است و خصوصیتی است که افراد اجتماع را بهصورت یک واحد درمیآورد و از این حیث عدل اجتماعی شرط تحقق بسیاری از فضایل اخلاقی در سطح اجتماعی است. اگر حقوق مردم محفوظ، و جامعه عادل و متعادل باشد و تبعیض و محرومیت و احساس مغبونیت در مردم نباشد، عقاید پاک و اخلاق پاک و صفای قلب و اعمال خوب بیشتر میشود و زمینه برای وقوع معاصی و اخلاق رذیله و شیوع عقاید ناپاک کمتر است. @Rushdisu
🔹اما نسبت میان عدالت و معنویت دوسویه است. عدل، خود، بنیاد یک جامعه سالم است و خصوصیتی است که افراد اجتماع را بصورت یک واحد درمیآورد و از این حیث عدل اجتماعی شرط تحقق بسیاری از فضایل اخلاقی در سطح اجتماعی است. عدالت اجتماعی بر روی اخلاق فردی آحاد افراد جامعه اثرگذار و تعیین کننده است.
🔸جمع بندی:
🔹به نظر می رسد شهید مطهری به تبعیت از افلاطون بهنوعی نظريه اخلاقى خويش را در ضمن نظريه اجتماعی اش بيان می كند. به عبارت دیگر همچون افلاطون از شاخه سياست مُدُن به شاخه اخلاق می رسد و بحث خود را از عدالت اجتماعى آغاز می کند و به عدالت اخلاقى و فردى منتهى می شود.
🔹ثمره این دیدگاه(اقامه عدل اجتماعی) در برابر رویکرد اخلاقی به عدالت در نسخه اصلاح اجتماعی آنها است. برخلاف رویکردی که #عدل_اخلاقی را اصل و پایه تحقق عدالت اجتماعی می داند، به اصلاح موضعی باور ندارد و بنیادهای روابط، ساختارها و کلیت نظام اجتماعی را در معرض اصلاح و تغییر تفسیر می کند. لذا ظلم اجتماعی را نمی توان با «عدل اخلاقی» (چه در قالب خیرات و مبرات و چه در قالب و اشکال جدید آن همچون تأمین اجتماعی) چاره کرد. (ترکش دوز، 1389). @Rushdisu
🔹خلاصه آنکه شهید مطهری معمولا از عدالت اجتماعی به عدل اخلاقی می رسد نه بالعکس. اگرچه مشخص است لازمه تحقق #عدالت_اجتماعی نیز عدالت فردی رهبران هدایت کننده اجتماع به سمت عدالت وآحاد جامعه انسانی است. شهید مطهری در مواردی از پایه بودن معنویت برای عدالت و یا پشتیبانی ایمان از عدالت سخن گفته اند، ولی در همان موارد هم مثال هایی را که ذکر می کنند جهت حرکت را از عدالت اجتماعی به عدل اخلاقی می کشاند. عدالت اجتماعی در سه مرحله فکر و نظر، شکل گیری ملکات اخلاقی و رفتارهای بیرونی در توسعه فضایل انسانی در جامعه نقش ایفا می کند.
🔹اعتدال فردی، عدالت خواهی جمعی را موجب می شود و اقامه عدالت اجتماعی به تحکیم خصوصیات مرتبط با اعتدال فردی و عدالت اخلاقی منجر می شود.
✍ #حسین_سرآبادانی پژوهشگر مرکز رشد
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
🌐سروش ↙️
✅ sapp.ir/Rushdisu
🌐ایتا ↙️
✅ eitaa.com/Rushdisu
🌐آیگپ ↙️
✅ iGap.net/Rushdisu
✅ #یادداشت_رشد
📄بخل، ایمان به غیب و مسئله عدالت
✴️ #عدالت_اجتماعی ستون فقرات حیات انسانی است و بدون آن، قوام یافتگی جامعه انسانی دچار مشکل می شود. از این منظر است که بزرگترین هدف اجتماعی انبیاء برقراری عدالت اجتماعی بیان شده است: لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط (حدید/25). اما برقراری عدالت با دو چالش جدی مواجه است: 1. #طاغوت که عدالت را به ضرر خود می داند و سعی دارد تا جامعه انسانی را به استثمار خویش درآورد. از این روست که برای برقراری عدالت اجتماعی، جهاد لازم است: و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس و لیعلم الله من ینصره و رسله بالغیب (حدید/25). 2. #هوای_نفس و دنیا طلبی که موجب می شود انسان از صراط مستقیم خارج گردد.
🔹این مسئله ریشه اصلی ظهور طواغیت خارجی و ناهماهنگی های داخلی جامعه عادلانه است. عدالت امری است که نیاز به عبور از هوای نفس، لذات زودگذر و ... دارد. یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهداء لله و لو علی انفسکم او الوالدین و الاقربین ... فلاتتبعوا الهوی ان تعدلوا... (نساء/135). گاهی هوا به هواخواهی است و گاهی این هوا به بغض و دشمنی است که انسان را از صراط خارج می کند: یا ایها الذین آمنوا کونو قوامین للیه شهداء بالقسط و لایجرمنکم شنآن قوم علی الاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی... (مائده/8). @Rushdisu
🔹یکی از مکانیسم های هوای نفس برای مخالفت با عدالت، #بخل است. انسان بخیل نه تنها خود را وارد جریان اقامه عدالت نمی کند بلکه دیگران را نیز از اقامه عدالت باز داشته و به بخل امر می کند. به نظر می رسد بخل آنچنان ریشه ای دارد که لازم می آید تا بخیل با ورود به حکومت، دیگران را به بخل وادارد: الذین یبخلون و یامرون الناس بالبخل و من یتول فان الله هو الغنی الحمید (حدید/24). واضح است که بخیل به بخل تشویق نمی کند بلکه امر می کند و لازمه امر، ورود در #حکومت است. پذیرش این امر نیز تولی بخیل به شمار می رود. اما چرا بخل ایجاد می شود؟
🔹بخیل کسی است که نسبت به آنچه از او فوت می شود مایوس می گردد و نسبت به آنچه خداوند به او می دهد شادمان است: لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لاتفرحوا بما آتاکم و الله لایحب کل مختال فخور (حدید/23). او به این داشته ها، فخر فروشی می کند و به نداشته ها دچار یاس می گردد. چنین کسی طبیعتا همواره برای طمع و انبار کردن و تکاثر آمادگی دارد. زندگی او برای جمع کردن و نخوردن ساخته شده است. حتی خودش هم از این تکاثر در عذاب است. او می پندارد آنچه دارد، متعلق به خود اوست لذا به او #تعلق_خاطر پیدا می کند و نهایتا برای تدبیر حیات خویش، اتکا به غیرخدا خواهد داشت. وقتی هم که این داشته های فانی، از دست او خارج شوند، تمام اتکایش را از دست داده و دچار یاس خواهد شد. حال با این نوع افراد، چگونه می توان به اقامه عدالت دست زد؛ خصوصا اینکه این افراد، حاکم بر جامعه انسانی نیز شوند؟!
🔹قرآن کریم ریشه را در بی ایمانی به غیب، تعلق به حیات دنیا، اتکاء به آن و باور نداشتن به حیاتی دیگر می داند: اعلموا انما الحیاه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر و تکاثر فی الاموال و الاولاد کمثل غیث اعجب الکفار نباته ثم یهیج فتراه مصفرا ثم یکون حطاما و فی الاخره عذاب شدید و مغفره من الله و رضوان و ما الحیاه الدنیا الا متاع الغرور (حدید/20). طبیعتا کسی که دنیا و حیات دنیا را انتخاب نکند، باور دارد که آنچه در این زندگی کوتاه، بر او می آید همه از جانب خداست و او نیز خود را در ید اراده و قدرت الهی می بیند. اگر چیزی به او رسید، شکرگزار است و اگر فوت شد، مایوس نمی شود چون نقطه اتکایش در جای دیگری است. @Rushdisu
🔹عدالت اجتماعی نیازمند فرهنگی عمومی و حاکمانی است که نقطه اتکایشان را از حیات دنیا به #حیات_اخروی تغییر داده باشند. مسیر این تغییر و بازگشت را در همان آیه 25 سوره حدید می توان یافت: لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و النزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط... . قوام حیات انسانی صرفا به اقامه عمومی نسخه دینی برپایی عدالت ممکن است و هر راه خارج از آن، خارج از صراط مستقیم است.
✍ #محمدصادق_تراب_زاده_جهرمی پژوهشگر مرکز رشد
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
🌐سروش ↙️
✅ sapp.ir/Rushdisu
🌐ایتا ↙️
✅ eitaa.com/Rushdisu
🌐آیگپ ↙️
✅ iGap.net/Rushdisu
✅ #نشست_رشد
📄 #سه_سؤال_اساسی_در_عرصه_عدالت_پژوهی
✴️ در نشست هسته عدالت پژوهی، استاد واعظی ۳ سؤال از محورها و موضوعات اساسی در عرصه #عدالت_پژوهشی را به شرح زیر بیان کردند:
1️⃣ سوال اول کیستی نظریهپرداز عدالت است: در پاسخ به این سؤال دو تفسیر موسع و مضیق وجود دارد. در تلقی مضیق و نگاه حداکثری و سختگیرانه، تنها کسی بعنوان نظریهپرداز عدالت شناخته میشود که نظریهای جامع و شامل همه ابعاد در عرصه عدالت را ارائه داده باشد حالآنکه در تفسیر موسع هر نظریهپردازی که بخشی از یک #نظریه_جامع_عدالت پرداخته باشد نیز جزو نظریهپردازان عدالت محسوب میگردد. از این منظر، علامه طباطبایی، شهید مطهری و دیگر متفکرین اسلامی که بهصورت جامع وارد مباحث عدالت نشدهاند نیز نظریهپرداز حوزه عدالت بهحساب میآیند اما همچنان این سؤال باقی است که چرا نظریهپردازان اسلامی در طول تاریخ بهصورت جامع در این حوزه ورود نداشتهاند؟
2️⃣ سؤال دوم آن است که #نظریه_جامع_اسلامی_عدالت شامل چه مسائلی میشود؟ این مسائل را میتوان در چند طبقه دستهبندی کرد:
🔶 #نظریه_جامع_اسلامی در باب عدالت یک کلان نظریه است که در ابعاد مختلفی خُرد میشود (یک نظریه ترکیبی که شامل نظریات مختلف در حوزههای گوناگون میشود)؛
🔶 نظریه اسلامی عدالت یک نظریه هنجاری است؛
🔶 از طرفی دیگر نیز نظریههای زیرمجموعه نظریه ترکیبی عدالت عهدهدار سه وظیفهاند: ۱)چیستی نظریه، ۲) چرایی نظریه و ۳) چگونگی نظریه؛ در واقع #نظریه_جامع_عدالت_اسلامی، پاسخگویی به این سه سوال است.
🔶 سوالات خردتر ذیل حوزههای فوق درباره #نظریه_جامع_اسلامی_عدالت را بدین شکل میتوان مطرح کرد:
🔹 در این نظریه به چه تصوری از عدالت دنبال شده است؟ مؤلفهها و مقومات این نظریه چیست؟
🔹 چرا میبایست نسبت به این تصور از عدالت- چه در حوزه درون دینی و چه برون دینی- ملزم باشیم؟
🔹آیا این نظریه اصول و معیارهای جهانشمول از عدالت مدّنظر دارد یا در حوزههای خاص اصولی متفاوت به خود را ارائه میکند؟
🔹در مقام تحقق این نظریه، چه الزاماتی متوجه آحاد مردم و حکومت است؟ این محور مشتمل بر دو نوع بحث است: «عناصر کلی بحث نظریه اسلامی عدالت» و «عناصر مربوط به الگوی پیشرفت عادلانه»
🔹 تعیین نسبت بین #عدالت_اجتماعی و دیگر غایات و فضائل اجتماعی.
3️سؤال سوم این است آیا اسلامی بودن #نظریه_عدالت، صرفاً مربوط به جامعه اسلامی است یا برای کل جوامع قابل پیادهسازی و قابلقبول است؟ اگر بتوان یک سری توجیهات عقلی و حکمی برای نظریه بیان کرد می توان آن را به اشتراک گذاشت اما در غیر این صورت منطق استناد آن درون دینی باقی خواهد ماند.
#هسته_عدالت_پژوهی_مرکز_رشد
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
🌐 سروش ↙️
✅ sapp.ir/Rushdisu
🌐 ایتا ↙️
✅ eitaa.com/Rushdisu
🌐 بله ↙️
✅ ble.im/Rushdisu
👆👆 #ادامه_مطلب 👇👇
🔹وقتی «قانون پاداش دهی عوامل تولید» به گونه ای است که مولدها جریمه و غیرمولدها تشویق می شوند، آنگاه #غیرمولدها نیز به نظام تولید ایرانی و به تبع کالای ایرانی تعصب ندارند. برای دهک های بالای درآمدی که در اثر مناسبات رانتی و ظالمانه نهاده های تولید، به ثروت دست یافته اند، تعصب به برندهای خارجی اصل محوری قرار می گیرد چرا که مصرف نه برای رفع نیازهای حقیقی که برای تشخص یابی اجتماعی و ایجاد تمایز با گروه های دیگر اجتماعی صورت می پذیرد. این بینش به شکل ویروس گونه ای در میان طبقه متوسط شهری نیز به مرور سرریز می شود و رفتارهای فراتر از شکل و توان این طبقه با خرید برندهای خارجی به عنوان هنجار و ارزش پدیدار می شود.
🔹حمایت از کالای ایرانی، امروز علاوه بر ایجاد حمایت های گسترده مردمی و مداخلات حداقلی دولت با سیاست های تجاری، ارزی و بودجه ای، نیازمند باز طراحی ساختاری است به نحوی که برخورداری ها متناسب با صلاحیت ها و بر طبق الگوی عادلانه مناسبات صاحبان نهاده های تولید باشد. در شرایطی که سالانه بیش از 200 هزار میلیارد تومان سود به سپرده های بانکی و صاحبان سرمایه مالی، توسط نظام بانکی- که حیات نباتی و تنفس مصنوعی خود را از نظام تولیدی کشور می گیرد- پرداخت می شود، دشواری ها و مسائل برای برون رفت از این حلقه های تضعیف کننده تولید ملی نمایان می شود.
🔹در روایات اسلامی ثمره «#عدالت_اجتماعی»، آبادانی و رونق همگانی بیان شده است. بدون تردید اصلاح نهادهایی که به شکل تاریخی در نظام تولید ایرانی شکل و قوام گرفته اند به گونه ای که موجب به هم خوردن منطق ظالمانه #توزیع_رانت_ها شود، موجب حیات واقعی نظام تولید ایرانی به عنوان پیشران توسعه ملی و ایجاد علاقه و تعصب به برند «ساخت ایران» خواهد شد چرا که عموم افراد جامعه احساس می کنند در جبهه ای واحد قرار دارند و برخورداری ها و سختی ها هر دو عمومی است و متعلق به طبقه یا گروه اجتماعی خاص نیست. در این صورت است که نظام تولید ایرانی وارد یک حلقه بازتقویت شونده و یک بازی جمع مثبت می شود. رفتارهای تعاملی مبتنی بر تقابل و تعارض به رفتارهای تعاملی مبتنی بر همکاری تبدیل می شود و کالای ایرانی بعد از فتح بازارهای داخلی، وارد بازارهای منطقه ای و جهانی خواهد شد.
🔹از این جهت حمایت از کالای ایرانی، باید برای آنکه عادلانه باشد، حمایت ای ریشه ای و نظام مند، هدفمند و در چارچوب مشخص باشد به گونه ای که #نابرابری_های_فزاینده ناموجه و مخرب را از بین ببرد.
✍️ #حسین_سرآبادانی پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
🌐 سروش ↙️
✅ sapp.ir/Rushdisu
🌐 ایتا ↙️
✅ eitaa.com/Rushdisu
🌐 بله ↙️
✅ ble.im/Rushdisu
👆👆 #ادامه_مطلب 👇👇
۱- حذف قیاس؛ اینکه اصل مقایسه اجتماعی امری مذموم است و مانع رشد و تعالی انسان است. انسانی که در قیاس با اجتماع امری را بپذیرد یا تصمیمی را بگیرد، انسان رشید و #تربیت یافته ای نیست و نمی تواند درجات عالی آدمیت را طی کند.به قول خواجه حافظ شیرازی:« ببر ز خلق و چو عنقا قیاس کار بگیر ،که صیت گوشه نشینان ز قاف تا قاف است»
۲- تحدید قیاس؛ ما به طور طبیعی قیاس اجتماعی خواهیم کرد و نمی توان انسان را از آن منصرف کرد ولی می توان در یک فرایندی انسان را استقلال بخشید تا کمتر قیاس کند. قیاس محدود باعث می شود که انسان رشد شخصیتی داشته باشد و این خودش باشد که برای خودش #ماموریت تعریف می کند نه ارزش ها و انتظارات اجتماعی.
۳- گزینش قیاس؛ ما نباید موضعی از پیش تعیین شده برای این مساله داشت باشیم. کم یا زیاد بودن قیاس بستگی به تعالی جامعه ای که در آن فرد زندگی می کند، دارد. انسان باید یاد بگیرد که اولا قیاس امری عادی است، ثانیا این قیاس ها را خودآگاه کند و ثالثا روی آنها تعقل و تأمل داشته باشد و نهایتا قیاس های خوب را گزینش کند.
۴- آزادی قیاس: مقایسه اجتماعی باید آزاد باشد. اگر مقایسه اجتماعی نباشد، نه حرکتی از فرد دیده می شود، نه اعتراضی، نه#نوآوری و خلاقیتی و نه اصلاح امور و #عدالت_اجتماعی ونه. . . پس ما باید قیاس اجتماعی را ترویج کنیم و بدانیم این به صلاح فرد و جامعه است و هر دو را در یک فرایند خود تقویتی به تعالی می رساند.
بنده نیز مانند شما نیازمند تأمل و تفکر هستم. خوشحال می شوم نظرات شما را راجع به این مسأله و نوشته بشنوم و استفاده کنم.
پ.ن: من شاعر نیستم و این شعر را با الهام از این بیت قدسی مشهدی « سبحه بر کف، توبه بر لب، دل پر از ذوق گناه، معصیت را خنده میآید ز استغفار ما» توانستم بسازم.
ادامه دارد...
✍ #محمد_واثقی پژوهشگر حلقه حکمرانی علوم اجتماعی مرکز رشد
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
🌐 سروش ↙️
✅ sapp.ir/Rushdisu
🌐 ایتا ↙️
✅ eitaa.com/Rushdisu
🌐 بله ↙️
✅ ble.im/Rushdisu