eitaa logo
مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)
2.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
187 ویدیو
10 فایل
﷽ ✅ کانال مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام ✔️ نظر، انتقاد و پیشنهاد 🆔 @rushdadmin ✔️ سایت مرکز ↙️ ✅ http://rushd.ir ✔️ کانال بله و تلگرام ↙️ ✅ @Rushdisu ✔️ اینستاگرام ↙️ ✅ instagram.com/Rushd.ir —---------------------
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆 👇👇 🔹اولین و آشكارترین بُعد در تحلیل چیستی كالای ایرانی، جنبه اقتصادی و ارزآوری آن است. و در پاسخ به این سوال كه چه كالایی، ایرانی است می توان همان شبكه تامین را در نظر گرفت، هر چقدر (و نه موقتی و مقطعی!) بیشتری در طول تولید و فروش از یك كالا عاید ایران شود، آن كالا ایرانی تر است! به عبارت دیگر، اگر كل زنجیره ایده تا محصول و نشان تجاری و مالكیت معنوی آن محصول، ایرانی باشد طبیعتاً می توان آن كالا را كاملا ایرانی دانست ولی اگر مالكیت معنوی آن كالا خارجی است یا فقط در ایران سر هم بندی (مونتاژ) می شود، بخشی از آن كالا، ایرانی است. 🔹گاهی این شبهه طرح می شود كه كارگران فلان شركت، ایرانی هستند پس طبیعی است كه آن كالا هم ایرانی است! در پاسخ به این شبهه باید گفت كه بیشترین عایدی مالی یك شركت مربوط به نشان تجاری و آن است و دستمزد كارگر و گروه عملیاتی در مقایسه با حجم انبوه عایدات مالی آن، بسیار اندك است هر چند می توان، این كالا را نیز در دسته كالاهای ایرانی جای داد ولی طبیعتاً در آن سوی طیف قرار خواهد گرفت. @Rushdisu 🔹یكی از نمونه های این رویكرد را می توان درباره شركت های اكتشاف و تولید نفت و گاز (E&P) ملاحظه كرد رویكردی كه بعد از ایجاد نشان تجاری توسط این شركت ها دنبال می شود این است كه توسعه دانش فنی و تجهیزات را به شركت های كوچك می سپارند و خود به امر مدیریت فرآیند اشتغال دارند و در قراردادهای بین المللی نفتی نیز، شركت های كوچك مجبورند محصولات خود را به این شركت های مطرح بفروشند لذا هم ریسك توسعه فناوری را می پذیرند و هم در نهایت سهم اندكی از عایدات مالی را دریافت می كنند. 🔸 در كنار آنچه ذیل دو سوال «آیا باید همه نوع كالایی در ایران تولید شود؟» و «چه كالایی ایرانی است؟» بیان شد، می بایست به سه بُعد راهبردی، اجتماعی-فرهنگی و واسطه ای این امر نیز اشاره شود و بدون در نظر گرفتن این سه بُعد، این تحلیل ناقص خواهد بود. 🔹الف) بُعد راهبردی: درباره برخی از محصولات (اعم از كالای ملموس و خدمات)، نمی توان فقط و فقط به بُعد اقتصادی توجه كرد چرا كه این محصولات به گونه ای است كه حتی در شرایطی كه محصولات تولید داخلی دارای كیفیت كمتر و قیمت بالاتری نسبت به محصولات مشابه باشند، سیاست های دفاعی و راهبردی كشور ایجاب می كند كه از این محصولات حمایت كند. مواردی نظیر خودكفایی در تولید بنزین (یا سوخت های حیاتی دیگر)، خودكفایی در گندم (یا مواد غذایی) و موارد مشابه از این بُعد، قابل تحلیل هستند. 🔹ب) بُعد اجتماعی- فرهنگی: واردات برخی از محصولات در كشور به صورت مستقیم و غیرمستقیم را از بین می برد و هر چند از جنبه های عایدی اقتصادی فردی قابل توجیه است ولی در نهایت به سبب تضعیف اعتماد به نفس و روحیه ملی، خطری بزرگ برای كشور محسوب می شود. برخی از وسایل پلاستیكی منزل، اسباب بازی و ... كه به صورت گسترده از كشورهایی نظیر چین وارد كشور می شوند هر چند از نظر اقتصادی برای یك فرد قابل دفاع است ولی در بعد جمعی باعث تعطیلی، بسیاری از شركت هایی می شود كه به تولید چنین محصولات ساده ای اشتغال داشتند محصولاتی كه هم از نظر مواد اولیه، هم از نظر دانش فنی و هم از نظر فروش گسترده در كشور، شرایط بسیار مناسبی را دارا هستند. 🔹ج) بُعد واسطه ای: دانش و فناوری دارند به این معنا كه توسعه دانش به صورت تدریجی و انباشتی صورت گرفته و رویكردی پلكانی در آن حاكم است. اگر زمینه ساخت برخی از تجهیزات و سخت افزارهای ساده در كشور فراهم نشود بستر توسعه سایر سطوح و اجزای فناوری نیز ایجاد نمی شود (البته به این معنا نیست كه می بایست همه تجربه بشری را در توسعه فناوری تكرار كرد و به معنای اختراع چرخ از اول هم نیست!). در زمینه برخی از حوزه های خدماتی نظیر فضای مجازی و توسعه پیام رسان های داخلی نیز، این بُعد قابل بررسی است. @Rushdisu 🔹حمایت از كالای ایرانی، حمایت همه جانبه از فرهنگ تا اقتصاد ایرانی است و به بیان دیگر حمایت از كالای ایرانی یعنی ساخت ایران به معنی اتم و اخص كلمه! همانگونه كه رشد و سازندگی حركتی تدریجی و مستمر و گاه با فراز و نشیب است پس حمایت از كالای ایرانی نیز با و ملاحظات فراوانی همراه خواهد بود و نمی توان انتظار تغییر یكباره داشت! ✍️ پژوهشگر مرکز رشد 🌿 ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 @Rushdisu
📄الزامات بسترساز ✴️لازمه تحقق یك حركت نظام مند برای حمایت از ، برخورداری از الزامات زمینه ای و بسترهای پایدار ساز و ثبات آفرین است و در غیر این صورت، حركت ها شاید در یك بازه زمانی مشخص، موثر باشند ولی تبدیل به یك جریان نهادی و پایدار نخواهند شد و در نتیجه پس از مدتی می توان شاهد سست شدن و در نتیجه شكست طرح حمایت از كالای ایرانی بود. در این نوشتار به سه مورد از این الزامات به صورت تیتروار اشاره می شود و ان شاء الله در نوشته های آتی به موارد دیگری پرداخته خواهد شد. 1️⃣ الزام اول: اصلاحات لازم در حقوق رقابت و در كشور 🔹برخی نهادگرایان، وقتی به تحلیل علل توسعه یا عدم توسعه كشورها می پردازند، پا را از سطح اولیه تحلیل ها فراتر گذاشته و در بررسی موردی علل موفقیت و عدم موفقیت كشورها از موارد رایج نظیر تفاوت در سطح دانش، مكان جغرافیایی و حتی تفاوت های فرهنگی در كشورهای توسعه یافته نسبت به سایر كشورها عبور می كنند و سعی در شناسایی برخی مفاهیم نهادی دارند. یكی از این پایه های نهادی كه در آثار برخی تحلیل گران بسیار بارز است، به رسمیت شناختن حقوق رقابت و حقوق مالكیت در كشورهاست! به بیان دیگر، علاوه بر اینكه یك آستانه تغییر در امر رقابت پذیری صنعتی در یك كشور وجود دارد می بایست حقوق مالكیت نیز دارای قواعد روشن، دقیق و باثبات باشد چرا كه این امر موجب می شود افراد، حركت برای نوآوری و تولید ثروت پایدار داشته باشند. @Rushdisu 🔹در موضوع حمایت از كالای ایرانی نیز، چنین مقوله ای بسیار اساسی است زیرا یك سوی امر تولید كالای داخلی، تولیدكنندگان و سرمایه گذاران هستند و تا زمانی كه بستر حمایتی لازم برای این كار وجود نداشته باشد انگیزه تولیدكننده برای سرمایه گذاری پایدار از بین می رود. تولید، تبلیغ و فروش كالای باكیفیت داخلی امری زمان بر است لذا نیازمند وجود یك موقعیت با ثبات روانی، اجتماعی و اقتصادی است كه بخش اعظم آن با مناسب شكل می گیرد. 2️⃣ الزام دوم: 🔹می توان مصادیق متعددی از ضرورت «شفافیت» جهت شكل گیری و ثبات حركت های نهادی بیان نمود ولی با توجه به محدودیت حجمی نوشتار صرفا به یكی از مهم ترین این مصادیق یعنی «» اشاره می شود. تمامی فرآیند شكل گیری ایده تا تولید و توزیع محصول ایرانی در یك چرخه كامل رخ می دهد و در این پیوستار، شخصیت های حقیقی و حقوقی فراوانی حضور دارند كه اگر هر یك از این افراد دارای منافع متضادی با اصل حركت باشند، خواسته و ناخواسته به سمت تغییر این جریان پیش می روند و اگر به عنوان مانع اساسی در مقابل این حركت ملی نقش ایفا نكنند، در خوشبینانه ترین حالت سعی در تغییرات قانونی جهت مستثناسازی خود و منافعشان با اصل حركت خواهند داشت. 🔹شفافیت مناقصات، قراردادها، قوانین، آرای نمایندگان مجلس و مواردی نظیر این می تواند اقدامی پیشگیرانه و كم هزینه در این راستا باشند كه با حمایت رسانه ها به یك حركت پایدار تبدیل می شوند. 3️⃣ الزام سوم: ملی 🔹برند ملی هر كشور، تبلور تمامی مناسبات آن كشور است و حتی در برخی مطالعات ذیل یكی از اركان طبقه بندی می شود و به عنوان یك نمونه عینی قدرت نرم محسوب می گردد. مرور تاریخ توسعه صنعتی برخی كشورها نظیر كره جنوبی، آلمان، انگلستان، چین، ژاپن و ... نشان از آن دارد كه تمام ساختارهای حاكمیتی و غیرحاكمیتی آن می كوشند كه كشورشان را به بهترین حالت ممكن به دنیا معرفی نمایند. اگر امروز گوشی های كره ای، خودروهای آلمانی و لوازم خانگی ژاپنی از شهرتی جهانی برخوردارند صرفاً به واسطه كیفیت خودِ محصول نیست بلكه تمامی اركان و اجزاء از سریال های تلویزیونی گرفته تا نمادهای فرهنگی آنها سعی در معرفی كشورشان به عنوان یك كشور توانمند، دارای ثبات حاكمیتی، متعهد نسبت به مردم و ... دارند. 🔹زمانی كه حجم انبوه سریال های تاریخی كُره ای در ایران پخش می شود و بازیگران اصلی آن در كشور حضور می یابند، خواسته و ناخواسته، نشان تجاری كره جنوبی در ایران تقویت شده و محصولات كره ای نیز فروش بیشتری خواهند داشت و یا زمانی كه مسئولین ژاپنی از مردمشان در برابر برخی كالاهای كم كیفیت، عذرخواهی می كنند همین امر در مصرف كنندگان آن محصول اعتمادزایی فراوان می كند، برگزاری المپیك 2008 چین و معرفی قدرت این كشور در فضای عمومی جهانی، همگی زمینه هایی برای تقویت برندملی یك كشور است. @Rushdisu 🔶جمع بندی كوتاه: حمایت از كالای ایرانی حركتی مقطعی نیست و باید زمینه های لازم برای آن، ایجاد شود. اهمیت ایجاد نهادها از این جهت است كه یكی از مهم ترین سازوكارها برای جلوگیری از شكست یك جریان ملی، كاهش وابستگی آن به اشخاص است. ✍️ پژوهشگر مرکز رشد ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 @Rushdisu