🔹 🦚 اورهان با شنیدن این حرف به سمتم چرخید و دیدن آینا دست سهیلا رو رها کرد و با چشم های گشاد شده به دیوار اتاق چسبید و سهیلا در حالیکه لب هاش میلرزید زیر لب زمزمه کرد:-کشتمش،حقش بود،باید میمرد،باید خودم میکشتمش اون یکی هم میکشم اینا تاوان گناهامن باید هردوتاشون بمیرن اون دختره میخواد عذابم بده میگه انتقام نمی‌گیره! بی توجه بهش لیلا رو از زمین برداشتم و تا بلایی به سرش نیاورده از اتاق بیرون بردم! اورهان که تازه به خودش اومده بود به سمتش حمله برد و ناباورانه داد کشید:-چطور دلت اومد پست فطرت؟اون دخترت بود! سهیلا جیغی کشید و شروع کرد به خودزنی:-به خاطر اون دختره،همش تقصیره اونه! یادت رفته چقدر موقع بارداریم زجرم دادی برای همین اون شکلی شد،آوان هم همینجوری شد،اونم تقصیر آقات بود! من کاری نکردم،تقصیر من نبود،به خاطر گناه من نبود،گفتین به خاطر گناهامه منم کشتمش گناهمو از بین بردم حالا دیگه کسی طردم نمیکنه،مثل یه شیطان بهم نگاه نمیکنه،خوب کردم کشتمش،خوب کردم! با صدای سیلی که اورهان تو گوشش خوابوند ترسیده چشم بر هم گذاشتم! چقدر وقیح بود که اینم از چشم من میدید...  هر کی نمیدونست اون خوب خبر داشت که آوان چرا اونطوری شده و هیچ ربطی به زیور بیچاره نداره! بچه رو به که سنگینیش به شکمم فشار میاورد تحویل عصمت دادمو ازش خواستم ببرتش اتاق خودش! حالا دیگه سهیلا به خاطر فریادایی که اورهان سرش میکشید به جنون رسیده بود وسط گریه و هق هقش به قهقهه افتاد! مثل دیوونه ها میخندید طوری که همه اهل عمارت وحشت کرده بودند و میگفتن چون تنها مونده جنی شده همه ناراحت و غمگین به اورهان نگاه میکردن چون هیچ کس به جز اون جرات نمی کرد نزدیک شدن به سهیلا رو نداشت که اونم از شدت عصبانیت تو حال خودش نبود بی توجه به حرفای عمه و بی بی که سعی در آروم کردنش داشتن دست سهیلا رو گرفت و کشون کشون بردش توی طویله و درو بروش بست! صدای لرزون بی بی توی گوشم پیجید:-ولش کن پسر خدا رو خوش نمیاد زن بیچاره رو بندازی توی طویله،اون بچه دیر یا زود میمرد،خودت که دیدی آینده ای نداشت،همه ازش وحشت میکردن خوب شد که... اورهان عصبی پرید میون حرف بی بی و انگشت اشارشو گرفت به سمتش:-توی این مورد هیچ کس حق دخالت نداره،مگه اون دلش برای بچه من به رحم اومد که حالا براش دل بسوزونم از اولم لیاقتش همین طویله بود،میدونم از خداتون بود هر چه زودتر از شر دخترم خلاص بشین،خیلی خب شدین حالا دیگه برین به بقیه مشکلاتتون فکر کنین و راحتم بذارین.... میخوام تنها باشم! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻