رویداد جمع و جور ، نوعی رویداد حل مسأله بود که افراد مختلف در سراسر کشور را با دغدغه کنش مدرسه‌ای در حوزه دور هم جمع کرده بود. فارغ از اینکه ایده‌ها و تجربه‌هایی که در این رویداد دیدیم و شنیدیم، چقدر اجرایی و اثرگذارند، اصل کنار هم جمع‌شدن معلمان و مربیان پرورشی حول یک موضوع و کنش جمعی آن‌ها موضوعیت داشت. یک اتفاق خوب دیگر آن بود که معاون محترم پرورشی، آقای پورثانی هم از این رویداد استقبال کرده بودند و افرادی به آن اضافه کردند تا آن‌ها هم در این فرآیندها شریک باشند. شریک در چه؟ شریک در هم‌اندیشی، کنش‌جمعی، شبکه‌سازی، اندیشه‌ورزی و... بدون اینکه برد و باخت و برنده و بازنده‌ای در کار باشد. می‌دانم که موضوع کشش ویژه‌ای دارد. اما آیا نمی‌شود در همه موضوعاتی که برایمان کنش واقعی مدارس مهم است، چون کنیم؟ چه خیری در ابلاغ بخش‌نامه‌های خشک و بی‌روح و گزارش‌سازی‌های پس از آن دیده‌ایم که از آن دل نمی‌کنیم؟ چه از این بهتر که بجای ابلاغ واو به واو رفتار مدارس، بستری فراهم کنیم تا فرهنگیان دغدغه‌مند در هر حوزه کنار هم جمع شوند و با هم‌افزایی از پایین به بالا، چارچوب‌ها را بچینند و نقش خودشان را در این فرایندهای بیابند و کمک کنند سایر همکاران هم در آن زمینه رشد کند؟ کدام یک برای آموزش و پرورش ما بهتر است؛ داشتن شبکه‌ای از دغدغه‌مندان و کنش‌گران پای کار بهتر است یا جماعتی گزارش‌ساز و جشنواره‌باز؟ 🔺 دانسته یا ندانسته، در حال بسترسازی برای شکل جدیدی از کنش‌گری بازیگران مختلف حوزه تعلیم و تربیت است که در آن بر خلاف جریان حاکم، عاملیت کنش‌گران و هم‌افزایی آن‌ها در راستای حل مسائل به رسمیت شناخته می‌شود. حضور معاون پرورشی در این رویداد را به فال نیک می‌گیرم. شاید آغازی باشد بر پایان بخش‌نامه‌های تمامیت‌خواه، و شروعی برای تشکیل شبکه‌ای از کنش‌گران دغدغه‌مند دولتی و غیردولتی در موضوعات و مسائل مختلف آموزش و پرورش. إن‌شاءالله. 🌱 🧭 @education_policy