🍀💞🍀💞🍀💞🍀
💞🍀💞🍀💞🍀
🍀💞🍀💞🍀
💞🍀💞🍀
🍀💞🍀
💞🍀
🍀
#پارت183
🍀منتهای عشق💞
ادامه داد
_رویا، مثل شمع درخشانی. حتی تو تاریکی، من هیچوقت از تو دور نمیشم
این جمله برام خیلی بیشتر از یه جمله معمولیه
علی بیشتر از هر کسی میدونه که من چقدر دوستش دارم، ولی هنوز خیلی وقتها نمیدونه چطور باید با من کنار بیاد.
یه لحظه به خودم اومدم. لحنم رو لوس کردم
_دیگه جوابش رو نده
هر دو دستش رو روی چشمهاش گذاشت
_بروی چشم.
جلو اومد و به اپن تکیه داد
بعد از چند لحظه سکوت، گفت:
_میدونی رویا، از وقتی تو رو شناختم، خیلی چیزا تغییر کرده. یاد گرفتم که تو هیچ چیزی رو دستکم نمیگیری، و همیشه خودتی. نمیخوام هیچ وقت هیچ چیزی از خودت از دست بدم. حتی این حساسیت رو
لبخندم عمیق شد
_ممنون
با یه انرژی مثبت و با یه پوزخندی که بخواد حرصم بده گفت:
_آفرین به تو که غذا رو آماده کردی. عاشق خوروشت کرفسم. بزار ببرم
_چشم آقا
سمت اتاق خواب رفت
_چشمت بی بلا رویا
وقتی که میگه"رویا"، انگار همه چیز سادهتر میشه. برای دنیام انگار توی این لحظه، چیزی جز من و علی وجود نداره.
✍🏻
#هدی_بانو
🚫
#کپیحرام و پیگرد
#قانونی دارد🚫
╔═💞🍀════╗
@behestiyan
╚════💞🍀═╝
پارتاول
https://eitaa.com/behestiyan/16
🍀
💞🍀
🍀💞🍀
💞🍀💞🍀
🍀💞🍀💞🍀
💞🍀💞🍀💞🍀
🍀💞🍀💞🍀💞🍀