دوست و داماد شهید جناب اسماعیل یعقوبی از شهید عباس ساجدی می گوید: « عباس هم فرزند خانواده و هم پدر آنان بود. در هدایت معنوی همه نقش اساسی داشت.روی حرف او حرف نمی زدند. روی کار ایشان حساب می کردند. مبارزات قبل از انقلاب داشتند و تحت تعقیب بودند. چندبار بازداشت شدند. در ساری هم بازداشت شدند.در همان اوایل به ریاست کمیته انقلاب چالوس برگزیده شدند و همچنین مسئول ستاد نماز جمعه چالوس بودند. تواضع، حجب و حیا و معنویت او حرف نداشت. در رفع اختلافات خانوادگی خیلی از آشنایان ایفای نقش می کرد. از ماشین کمیته به هیچ وجه استفاده شخصی نمی کرد.کتابخانه بزرگی در منزل داشت. حضور دائمی در مهدیه داشت و جزو هیئت امنای آنجا بود. عاشق امام خمینی (ره) بود و حتی گفت: بر مزار من این جمله را بنویسید: من سرباز روح الله هستم. ... » خواهر گرامی شهید، سرکار خانم سیده زهرا ساجدی نقل می کند: