🕊 ❤️ 🍃سیدمحمد شبیه به پدرش است. دو سال بعد از ازدواج‌مان بود که خدا او را به ما داد. نام محمد، اسمی بود که هر دو ما به آن علاقه‌مند بودیم. سیدرضا پسرمان را خیلی دوست داشت و از زمانی که فهمیده بود فرزندمان پسر است، در عین حالی که دختر را هم دوست داشت، ولی خیلی خوشحال شده بود. 🍃رضا دوست داشت نخستین فرزندمان پسر باشد تا بتواند در سختی‌هایی که پیش‌رو داریم پشتوانه من باشد و من مشکلی در نبود او نداشته باشم. تربیت سیدمحمد هم به همین شکل بود و در اخلاق و کردار نظیر پدرش است. 🍃سیدرضا صبور بود و این ویژگی از خصلت‌هایی بود که همه کسانی که او را می‌شناختند به آن اذعان داشتند. به طوری که هر گاه من و سید مشاجره می‌کردیم،‌ این او بود که از خود صبوری نشان می‌داد. 🍃همیشه او بود که در گلایه‌هایی که می‌کردم از خود آرامش نشان می‌داد تا من به آرامش برسم و بعد من را نیز آرام می‌کرد. گاه پیش می‌آمد که از این همه صبوری که نشان می‌داد به هم می‌ریختم و او در قبال این عصبانیت من سکوت می‌کرد. 🌷 💔