از آن دو چشم و آن رخ زیبا بلابهدور
از آن دو زلف و آن قدوبالا بلابهدور
درد و بلای آن قد رعنا به جان من
وز آن جمال وآن قد رعنا بلابهدور
گفتی که من بلایم و گفتم که مرحبا
هرگز مباد زین دل شیدا بلا بهدور
چون چشم تو مشابه چشمان آهو است
از چشمهای آهوی صحرا بلابهدور
قلبم درون سینۀ تو میتپد، عزیز!
در هر تپش ز جان و دل ما بلابهدور
با تو دلم تمام تمنّا و شور شد
زین اشتیاق و شور و تمنّا بلابهدور
مجنون به اشک و آه سحرگاه میسرود
از آستان حضرت لیلا بلابهدور
#محمدرضا_ترکی
#غزل
@faslefaaseleh