یک‌دم ز بی‌وفایی عالم غمت مباد یک‌دم از این زمانهٔ محنت غمت مباد داری اگر به شعر، ارادت غمت مباد همواره و همیشه و در هر کجا رفیق! فرموده‌ام به چند روایت: غمت مباد! حالا که اکثراً همه گرگ‌اند، خر مباش پندم اگر که داشت صراحت غمت مباد نان از کنار سفرهٔ کوچک‌تری بخور از وعده‌های گُندهٔ دولت غمت مباد در بین کوچه دختر همسایه را ببوس بعدش اگر که گفت: کثافت! غمت مباد روزی اگر که حوصله‌ات بود، زن بگیر دارد اگرچه رنج و مشقت، غمت مباد آورده‌ام اگر به لبت خنده، مرحبا داری اگر به طنز ارادت غمت مباد