🍀💐🌹🕊🌹💐🍀
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
#خاطرات
#حمید_داودآبادی
#نوروز_در_جبهه
#قسمت_دوم
باید خانه تکانی می کردیم. کسی هم دستور نمی داد و خودمان می دانستیم. هر چند که در همه جبهه ها نظافت سنگر، حکم اجباری پیدا کرده بود، ولی خانه تکانی سال نو، فرق می کرد و بهانه ای بود که شکل و شمایل سنگر را هم بفهمی نفهمی عوض کنیم.
اگر جا داشت، کف سنگر را بیشتر گود می کردیم؛ تا کمرمان از خمیده رفتن، درد نگیرد. در دیواره سنگی هم جایی به عنوان طاقچه می کندیم و مهرها و جانمازها و قرآن ها از آن جا می گذاشتیم. این طوری دیگر مجبور نبودیم موقع خوابیدن، مثل ماهی کنسرو، به همدیگر بچسبیم.
پتوها را از کف نم گرفته سنگر بیرون میبردیم و در رودخانه آن سوی تپه می شستیم. آب گرم رودخانه، تنمان را هم صفا میداد. از صبح تا غروب، کسی داخل سنگر نمیشد؛ فقط یک نفر آن را جارو میکرد و منتظر میماندیم تا نم آن خشک شود.
#ادامه_دارد ...
🌼 💐🍀