کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب یازدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ،برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️ ◾️جلس
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب یازهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه.ق برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️ ◾️جلسه هفدهم شرح رساله لقاءالله قسمت سوم دقیقه (۳۰-۲۰)◾️ ▪️اگر قلب اهل حضور و مراقبت‌‌ باشد و در هنگام نماز این سویی نباشد با مدرکات حِسیّه مشغول نشود (چون قلب دائماً در تقلب و انقلاب است) این توانمندی در قلب هست که رو را به طرف عالم غیب کند و تمام این قوای ادراکی حسی و خیالی و وهمی و عقلی و ..همه به دنبال او باشند. ▪️این‌جا یک نماز جماعت برقرار می‌شود. لذا نماز با حضور قلب، برای هر شخصی یک نماز جماعت است؛ امام جماعت قلب اوست که رو به سوی عالم غیب است. همانگونه که بدن ظاهری او به سوی کعبه است قلب او هم به سوی کعبه‌ی باطنی است و تمام این اعضاء و جوارح و قوا... همه به دنبال او نماز خودشان را به امامت ایشان می‌خوانند و یک نماز جماعت می‌‌شود. ▪️در قرآن خواندن هم بهترین نوع تلاوت قرآن این است که چشم ببیند، گوش هم بشنود، زبان هم حرکت کند این آیات نوشته شده‌ی در قرآن مادیِ طبیعی و عنصری را هم به تلفظ دربیاورد چطور در نماز خواندن ، همه اعضاء، جوارح، قوا در کار هستند این‌جا هم در کار باشند و همه قرآنِ خود را بخوانند. قلب هم در این قرائت قرآن رو به سوی عالم غیب داشته باشد. یا قلب اراده کند مستقیماً ً در محضر جناب خاتم انبیاء و بر اساس قُرب فریضه یا قُرب نافله، با ایشان قرآن بخواند. یا در محضر حق متعال باشد که اول خدای متعال برای او قرآن تلاوت کند او هم به تَبعِ حق متعال قرآن تلاوت کند. ▪️در قرب نافله ،حق تنزّل می‌‌کند و چشم و گوشِ عبد می‌‌شود و عبد شنونده و بیننده است، ولی در قرب فریضه ، عبد تَرفُّع می‌‌یابد و صعود و عروج پیدا می‌‌کند و بیننده و شنونده حق است. لذا فرق بین دو قرب ، فرق بین تنزّل و ترفع است. و به قدر تفاوت بین عبد و رَبّ است . شرح دفتر دل ، ج۱، ص٣۴٧ ▪️وقتی قاری قرآن این چنین باشد که قلب او توجه به اَسرار و حقایق قرآن، مراتب وجودیِ قرآن داشته باشد علاوه بر این وجودِ مادیِ عنصریِ طبیعی قرآن که به صورتِ خط روی صفحه‌ی کاغذ درآمده و با یک نظم خاصی هست؛ به چنین شخصی در قیامت گفته می‌شود: "اِقراء وَارقَ" بخوان و بالا برو. ▪️خواندن در این‌جا (نشئه طبیعت) بصورت تدریج است اما در آن‌جا (عوالم بالا) "اقرا و ارق" به صورت انشاء و دفعی است. آن‌جا تدریج به معنای عالم طبیعت نیست. (دقیقه ۲۵) ▪️اگر در عالم طبیعت بخواهیم قرآن را جوری بخوانیم که هم زبان ما، هم چشم و گوش ما، هم اعضاء و جوارح ما و تنفس و ریه‌ و مطلقاً قوای ظاهری و باطنی قرآن بخواند باید به تدریج از سوره‌ی فاتحه ، سوره‌ی بقره تا آخر قرآن بخوانیم. حال بعضی تندتر و بعضی آرام می‌‌خوانند این قرائت تدریجی است. ▪️کسی که مقید است قرآن بخواند چه بسا حتی بلد هم نباشد شاید از جنبه‌ی ظاهری صحیح هم نخواند اما دوست دارد قرآن بخواند قرآن را نگاه می‌کند آن را مسح می‌کند، به صورت و چشم خود می‌کشد، او هم لیاقت پیدا می‌کند که در قیامت قرآنِ دفعی بخواند، قرآن انشائی بخواند. ▪️به او هم می‌گویند "اِقراء وارقَ" خودت بخوان بالا برو. ▪️ " یُقال لِقاری القرآن" به قاری قرآن گفته می‌شود! گوینده کیست؟ چه کسی به او می‌گوید بخون بالا برو؟ این جاها وقتی فعل مجهول می‌آورند مطلب خیلی عمیق است. ملائکه الله به او می‌گویند؟ درست است. جبرئیل امین به او می‌‌گوید؟ صحیح است. خاتم انبیاء به او می‌‌‌گوید؟ صحیح است. ائمه بگویند .... ذات الهی بگوید .... همه درست است. اینقدر طرفدار پیدا می‌کند که همه به او می‌گویند بخوان بالا برو. ▪️آن‌جا به صورت تدریجی نیست. در این‌جا اگر سواد نداشت عرب زبان هم نبود ، نمی‌تواند کلمات عربی را ادا کند و با چه زحمتی قرآن می‌خواند. ▪️اما به همین شخص خدای متعال خطاب می‌کند بخوان بالا برو و ایشان " کالبرق الخاطف" می‌‌خواند و می‌گذرد. قرآن؛ هرگز تمام شدنی نیست "اِنّ درجاتِ الجَنّة عَلی عددِ آیاتِ القرآن" ▪️آن وقت آیات قرآن در نفس او تکسیر می‌شود. یکی از بطونِ معانیِ "اقرا وارق" این است که قرآن در نفس قاری قرآن تکسیر می‌شود. همین اندازه تکسیر با سین را در نظر داشته باشید که خودش در عالَم علم وادی عظیمی است. ▪️پس قاری، قرآن را به اَنحاء گوناگون می‌خواند. به همین نحوی که بر پیغمبر نازل شده وقتی تلاوت می‌کند اصلاً تمام نمی‌شود. و هر دفعه که تلاوت می‌کند مقام دفعی و انشائی او برای او منشآت می‌آورد. ▪️منشآت مُنشِئ به امرِ ایجادی و توجّهِ ایجادیِ دفعی، هرگز تمام نمی‌شود چون متوقف بر اراده‌ی اوست و اراده هم هرگز پایان پذیری ندارد. ▪️نفس ناطقه‌ی این شخص هم که قاری قرآن است مقامِ لایَقِفی پیدا می‌کند که در هیچ مرتبه‌ای از مراتب قرآن متوقف نمی‌شود. ۱۴۰۰ ۳_۲_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei