کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی،روز دهم ماه مبارک رمضان۱۴۴۲ ه .ق ، برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️ ◾️جلسه
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی شبِ یازدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ ه.ق ،برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️
◾️جلسه هفدهم « شرح رساله لقاءالله » ، قسمت اول ،از دقیقه (۱۰-۱)◾️
▪️واعلم اَنَّ دَرَجاتِ الجّنَة عَلی عددِ آیاتِ القرآن.
"بدان درجات بهشت به عدد آیات قرآن است"
اگر در معنای ظاهری عبارت توقف کنیم ، هر آیه ای از قرآن به منزله یک درجه ای از درجات بهشت است ، یعنی در حدود شش هزار و ششصد وشش درجه برای بهشت میتوان قائل شد.
▪️در قیامت به شخص قاریِ قرآن در نشئه طبیعت خطاب می ِشود" اِقراء وَأرق" یعنی بخوان و بالا برو، البته کسی که در این جا (نشئه طبیعت) قرآن تلاوت کرده و قابلیّت واستعداد پیدا کرده است مخاطب به این خطاب میشود.
▪️به همین دلیل در حدیث آمده است که : قرآن را تلاوت کن ، به آن عمل نما، در انجام فرائض و شرایع آن کوشش کن، به حلال و حرام آن آمِر و ناهی باش ، در تَهَجُّدِ به قرآن اِهتمام داشته باش. زیرا قرآن عَهدُاللّهی است که باید هر روز در آن بنگری ، در این صورت آمادگی پیدا میکنی که به تو بگویند بخوان و بالا برو.
▪️انشاءالله توفیق داشته باشیم در شبانه روز در طول عمرمان در محضر قرآن تشرّف حاصل کنیم به فرموده امام(علیه السلام) حتی به اندازه "پنجاه آیه" ( خَمسینَ آیَه) بخوانیم. البته چونکه این عزیزان خود عرب زبان بودند برای آنها آسان بود امّا برای غیر عرب زبانها این تلاوت کار سختی است. ما کلام را تَنَّزل بدهیم ، آن را به پنج آیه سفارش میکنیم. به این نحوی که بیان شد تلاوت شود.
▪️در تلاوت قرآن، طوری عمل نماید که ، تمام اعضا و قوا در این تلاوت سهیم باشد ، چشم با نگاه کردن تلاوت میکند ، گوش و همچنین قوه مربوط به این عضو با شنیدن صدای قرآن ، قاری محسوب میشود .
▪️این نحوه تلاوت قرآن، مانند نماز است. در نماز تمام اعضاء و جوارح در حال نماز خواندن هستند . وقتی در ابتدا رو به قبله میایستیم که مَقادیم بدن به سمت قبله رو میکنند در این حال کلّ بدن در حال نماز است.
▪️مجموعه بدن در هنگام رکوع وسجده بافت خاصی پیدا میکند در سجده هفت عضو بدن حتماً باید مُماس با زمین شود ، دو کف دست ، دو زانوی پا، دو تا نوک انگشت شصت پا و دیگری هم نقطهی پیشانی است که بر روی مُهر قرار میگیرد ، اینها اعضای هفتگانه در نماز خواندن هستند .
▪️در هنگام اقامهی رکعات نماز ، ایستادن در نماز ، ذکر بدن محسوب میشود.
▪️پس نمازِ بدن، به ایستادن است البته در نماز های مستحبی میتوان نشست و نماز خواند.
▪️در آغاز نماز وقتی دستها را برای تکبیرةالاِحرام بلند میکنیم باید کف دستها به سوی قبله باشد این حرکت خود برای دست یک نحوه نماز خواندن است.
▪️تمام حرکات و سَکَنات و هیئت و بافتی که در نماز داریم همه در مجموع نماز را تشکیل میدهد. در تکبیرِ نماز ابتدا نماز گزار یک تعدادی از کارها را بر خود حرام می کند. مانند نگاه کردن به اطراف. خوردن ، آشامیدن، ... یعنی با گفتن تکبیرةالاِحرام ، مُحِرِم میشود و مجوز ورود به نماز را پیدا میکند.
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_هفدهم_شب_۳_۲_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی شبِ یازدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ ه.ق ،برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️ ◾️جلسه
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب یازدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ،برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️
◾️جلسه هفدهم شرح رساله لقاءالله، قسمت دوم ، دقیقه (٢۰-۱۰)◾️
▪️تمام اعضاء وجوارح و همه قوای انسان در هنگام اقامهی نماز در حال نماز خواندن هستند، مانند قوه حافظه ، قوه مُتَخیّله، قوه خیال ، قوه مُتَصوّره ، قوه عاقله، در هنگام نماز در کار هستند.
▪️حواس پنجگانه انسان اعم از قوه سامِعه در شنیدن ، قوه باصِره در دیدن ، در حال نماز هستند .به همین دلیل فرمودند: در هنگام نماز چشم نمازگزار باید باز باشد و به محل سجده نگاه کند ، یا فرمودند در هنگام رکوع بین دو تا قدم خود را نگاه کنید، دلیل این دستورات این است که هر یک از اعضاء ، نماز مخصوص به خودشان دارند.
▪️در هنگام نماز ، زبان کوچک با زبان همکاری میکند تا دَمِ خارج شده از ریه به حلق برسد و به صوت تبدیل شود ، اگر نماز جَهریه است باید بلند بخواند ، اگر نماز اِخفاتیه است باید آهسته خوانده شود و صوت نداشته باشد.
▪️اگر کسی بگوید من حضور قلب ندارم پس نماز خواندنِ من فایده ای ندارد در پاسخ او باید گفت تمام اعضاء و جوارح انسان در حال نماز خواندن هستند و اگر با حضور قلب باشد خیلی بهتر است.
▪️اگر در نماز، حضور قلب باشد این توجه قلبی، به منزلهی امام جماعت محسوب میشود .در این مسیر تمام قُوا ، اعم از قوایِ خیال و وَهم و مُتخیّل و مُتصوّره که کلمات را با کلمات ترکیب میکند آیات را با آیات ضمیمه میکند و دَم به دَم از قوه حافظه مُدرکات خودش را به ظهور میرساند.
▪️برای مثال بعد از تکبیر" بِسم الله الرحمن الرحیم "میگوید بعد آن "الحمداللّه " میگوید اگر شخص حافظه نداشته باشد نمیتواند این ها را به ترتیب اِعاده کند.
▪️در هنگام نماز قوه متخیّله اَشکال و صُوَرِ کلمات را از مخزن خیال صورتگری میکند تا با همدیگر دوخت و دوز کند و این رَوندِ پشت سر هم بودن ، درست صورت بگیرد. آنقدر این جا کار انجام میگیرد که تعجب آور است.
▪️قوه متخلیّه در این هنگام شش کار را انجام میدهد :
▪️صورت را با صورت ترکیب میکند.
▪️صورت را با معنا ترکیب میکند.
▪️معنا رابا معنا ترکیب میکند.
▪️صورت را از صورت تجزیه میکند.
▪️معنا را از صورت تجزیه میکند.
▪️معنا را از معنا تجزیه میکند.
▪️متخَیّله مانند یک نقاشی است که میخواهد عکس یک حیوانی را بکشد که فرضاً سَرِ او شبیه طاووس باشد بدن او شبیه گاو ، پاهای او شبیه فلامینگو ...! این نحوه تجزیه و ترکیب کار بسیار بزرگی است.
▪️در نماز؛ تمام اعضاء و جوارح و قوای ادارکی از قوای حسی گرفته تا خیالی و وهمی و مخازنِ آنها همه در حال نماز هستند. تمام اعضاء و جوارح وهمچنین قلب که به طور مستمر در حال تَقلُّب و انقلاب است در حال نماز است.
▪️قلب را به این دلیل قلب میگویند چون این توانمندی را دارد که دائماً بسوی عالم غیب رو کند وبه عالم شهادت مُطلقه برگردد. و به عالم شهادتِ مُضاف برود و واردِ غیب مُضاف شود و همچنین به عالم غیبِ مطلق برود ... یعنی بطور مستمر در حال رفت آمد در عوالِم است این توانمندی را مقام قلب میگویند.
▪️قلب حالت تحولی دارد؛ گاهی در غیب است، گاهی هم تنزّل میکند در عالم مادّه است. اگر قلب در هنگام نماز توجّه غیبی او بر قرار باشد، قابلیّت پیدا میکند که امام جماعت شود. سایر قوا مادونِ قلب هستند لذا ایشان افق اعلایی دارد به همین دلیل بقیّه قوای ادراکی نمیتوانند امام شوند.
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_هفدهم_شب_۳_۲_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب یازدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴٢ ه.ق ،برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️ ◾️جلس
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب یازهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه.ق برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️
◾️جلسه هفدهم شرح
رساله لقاءالله قسمت سوم دقیقه (۳۰-۲۰)◾️
▪️اگر قلب اهل حضور و مراقبت باشد و در هنگام نماز این سویی نباشد با مدرکات حِسیّه مشغول نشود (چون قلب دائماً در تقلب و انقلاب است) این توانمندی در قلب هست که رو را به طرف عالم غیب کند و تمام این قوای ادراکی حسی و خیالی و وهمی و عقلی و ..همه به دنبال او باشند.
▪️اینجا یک نماز جماعت برقرار میشود. لذا نماز با حضور قلب، برای هر شخصی یک نماز جماعت است؛ امام جماعت قلب اوست که رو به سوی عالم غیب است. همانگونه که بدن ظاهری او به سوی کعبه است قلب او هم به سوی کعبهی باطنی است و تمام این اعضاء و جوارح و قوا... همه به دنبال او نماز خودشان را به امامت ایشان میخوانند و یک نماز جماعت میشود.
▪️در قرآن خواندن هم بهترین نوع تلاوت قرآن این است که چشم ببیند، گوش هم بشنود، زبان هم حرکت کند این آیات نوشته شدهی در قرآن مادیِ طبیعی و عنصری را هم به تلفظ دربیاورد چطور در نماز خواندن ، همه اعضاء، جوارح، قوا در کار هستند اینجا هم در کار باشند و همه قرآنِ خود را بخوانند. قلب هم در این قرائت قرآن رو به سوی عالم غیب داشته باشد.
یا قلب اراده کند مستقیماً
ً در محضر جناب خاتم انبیاء و بر اساس قُرب فریضه یا قُرب نافله، با ایشان قرآن بخواند.
یا در محضر حق متعال باشد که اول خدای متعال برای او قرآن تلاوت کند او هم به تَبعِ حق متعال قرآن تلاوت کند.
▪️در قرب نافله ،حق تنزّل میکند و چشم و گوشِ عبد میشود و عبد شنونده و بیننده است،
ولی در قرب فریضه ، عبد تَرفُّع مییابد و صعود و عروج پیدا میکند و بیننده و شنونده حق است. لذا فرق بین دو قرب ، فرق بین تنزّل و ترفع است. و به قدر تفاوت بین عبد و رَبّ است .
شرح دفتر دل ، ج۱، ص٣۴٧
▪️وقتی قاری قرآن این چنین باشد که قلب او توجه به اَسرار و حقایق قرآن، مراتب وجودیِ قرآن داشته باشد علاوه بر این وجودِ مادیِ عنصریِ طبیعی قرآن که به صورتِ خط روی صفحهی کاغذ درآمده و با یک نظم خاصی هست؛ به چنین شخصی در قیامت گفته میشود: "اِقراء وَارقَ" بخوان و بالا برو.
▪️خواندن در اینجا (نشئه طبیعت) بصورت تدریج است اما در آنجا (عوالم بالا) "اقرا و ارق" به صورت انشاء و دفعی است. آنجا تدریج به معنای عالم طبیعت نیست. (دقیقه ۲۵)
▪️اگر در عالم طبیعت بخواهیم قرآن را جوری بخوانیم که هم زبان ما، هم چشم و گوش ما، هم اعضاء و جوارح ما و تنفس و ریه و مطلقاً قوای ظاهری و باطنی قرآن بخواند باید به تدریج از سورهی فاتحه ، سورهی بقره تا آخر قرآن بخوانیم. حال بعضی تندتر و بعضی آرام میخوانند این قرائت تدریجی است.
▪️کسی که مقید است قرآن بخواند چه بسا حتی بلد هم نباشد شاید از جنبهی ظاهری صحیح هم نخواند اما دوست دارد قرآن بخواند قرآن را نگاه میکند آن را مسح میکند، به صورت و چشم خود میکشد، او هم لیاقت پیدا میکند که در قیامت قرآنِ دفعی بخواند، قرآن انشائی بخواند.
▪️به او هم میگویند "اِقراء وارقَ" خودت بخوان بالا برو.
▪️ " یُقال لِقاری القرآن" به قاری قرآن گفته میشود!
گوینده کیست؟ چه کسی به او میگوید بخون بالا برو؟
این جاها وقتی فعل مجهول میآورند مطلب خیلی عمیق است.
ملائکه الله به او میگویند؟
درست است.
جبرئیل امین به او میگوید؟ صحیح است.
خاتم انبیاء به او میگوید؟
صحیح است.
ائمه بگویند ....
ذات الهی بگوید ....
همه درست است.
اینقدر طرفدار پیدا میکند که همه به او میگویند بخوان بالا برو.
▪️آنجا به صورت تدریجی نیست. در اینجا اگر سواد نداشت عرب زبان هم نبود ، نمیتواند کلمات عربی را ادا کند و با چه زحمتی قرآن میخواند.
▪️اما به همین شخص خدای متعال خطاب میکند بخوان بالا برو و ایشان " کالبرق الخاطف" میخواند و میگذرد.
قرآن؛ هرگز تمام شدنی نیست
"اِنّ درجاتِ الجَنّة عَلی عددِ آیاتِ القرآن"
▪️آن وقت آیات قرآن در نفس او تکسیر میشود.
یکی از بطونِ معانیِ "اقرا وارق" این است که قرآن در نفس قاری قرآن تکسیر میشود. همین اندازه تکسیر با سین را در نظر داشته باشید که خودش در عالَم علم وادی عظیمی است.
▪️پس قاری، قرآن را به اَنحاء گوناگون میخواند. به همین نحوی که بر پیغمبر نازل شده وقتی تلاوت میکند اصلاً تمام نمیشود. و هر دفعه که تلاوت میکند مقام دفعی و انشائی او برای او منشآت میآورد.
▪️منشآت مُنشِئ به امرِ ایجادی و توجّهِ ایجادیِ دفعی، هرگز تمام نمیشود چون متوقف بر ارادهی اوست و اراده هم هرگز پایان پذیری ندارد.
▪️نفس ناطقهی این شخص هم که قاری قرآن است مقامِ لایَقِفی پیدا میکند که در هیچ مرتبهای از مراتب قرآن متوقف نمیشود.
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_هفدهم_شب_۳_۲_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب یازهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه.ق برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️ ◾️
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب یازهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه.ق، برابر با ۱۴۰۰/۲/۳◾️
◾️جلسه هفدهم « شرح رساله لقاءالله » قسمت چهارم دقیقه ۳۰ تا ۳۵◾️
▪️"وَانظُر بِنور العقل و العلم الی ما افاضه ولی الله الاعظم فی کلامه هذا"
با نور عقل و علمت به آنچه را که این ولی اعظم حق یعنی
امیرالمومنین علیه الصلوة والسلام در این کلام افاضه فرمود دقت کن ببین چه خبر است.
▪️"فانّ محاسنه و لطائفه فوق ان یحوم حولها العباره".
نیکوئیهای این کلام امیرالمومنین و لطائف آن، فوق آن است که بخواهد به عبارت درآید و با الفاظ نمیشود کلام امام را توضیح داد.
▪️آقا فرمودند که به نور عقل و علم به این فرمایش نگاه کنید که باید خداوند این نور را به انسان عطا کند:
« الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللّهُ فِى قَلْبِ مَنْ يَشآءُ »
آن علمی را که نور الهی است، خداوند در دلها قذف میکند و میاندازد، اِلقاء میکند.
(کتاب العلم اصول کافی)
▪️حقیقت علم؛ آن نوری است که خدای متعال ، الله ، اَلعلمُ نورَُ یَقذفه الله ، الله که اسم جامع است این نور را ، في قلب مَن یشاء در دل آنهایی که خدا میخواهد قذف میکند ، پرت میکند.
▪️این بزرگواران میتوانند معنای این حدیث را بفهمند.
وگرنه اینکه کسی بگوید ما فلسفه خواندیم عرفان خواندیم و ما میتوانیم اینها را برای شما شرح کنیم، درست است اینها هم کمک میکند اما آن لطائفِ این حدیث چیزی نیست که با عبارات بدست بیاید.
#رمضان_۱۴۰۰
#جلسه_هفدهم_شب_۳_۲_۱۴۰۰
#شرح_رساله_لقاءالله
@mohamad_hosein_tabatabaei