💠🌹💠 ٺشـــرفــــــ👣ــــــاٺ
⚜ خاکی که
#امام_زمان(عج) آن را طلا کرد!
📗 داستانی از امام زمان(عج) که مرحوم
#شیخ_طوسی (رحمت اللّه علیه) در کتاب خود «
#مصباح_المجتهد» به طور مستند حکایت نموده است را در ادامه مطلب بخوانید:
👤 شخصی به نام
#أزُدی - آودی - گفت:
🕋 سالی از سالها، به
#مکّه معظّمه مشرّف شده بودم و مشغول طواف کعبه الهی در دور ششم بودم، که ناگهان اجتماع عدّه ای از حاجیان در سمت راست کعبه، توجّه مرا جلب کرد، مخصوصا جوانی خوش سیما و خوشبو، با هیبت و وقار عجیبی که در میان آن جمع حضور داشت، توجّه همگان جلب او گشته بود!
👣 پس نزدیک رفتم و آن جوان را در حال صحبت دیدم که چه زیبا و شیرین، سخن میگفت، خواستم جلوتر بروم و چند جملهای با او سخن گویم، ولی افرادی مانع من شدند.
❓پرسیدم: «او کیست؟»
👥👤 گفتند: «او فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است که هر سال در کنگره عظیم حجّ، در جمع حاجیان شرکت میفرماید و با آنها صحبت و مذاکره مینماید».
🗣 با صدای بلند گفتم: «من دنبال هادی میگردم، ای مولایم! مرا نجات بده و هدایت و یاریم فرما».
✊ پس با دست مبارک خود مُشتی از ریگهای کنار کعبه الهی را برداشت و به من فرمود: «این ها را تحویل بگیر!»
👣 یکی از افراد حاضر جلو آمد و گفت: «ببینم چه چیزی تقدیم نمود؟»
✊ گفتم: «چند ریگی بیش نیست»، وقتی دست خود را باز کردم، در کمال حیرت چشمم به قطعهای طلا افتاد!!
👣 در همین لحظه آن جوان خوش سیما نزدیک من آمد و اظهار داشت:
🔅«حجّت برایت ثابت گردید و حقّ روشن شد، از سرگردانی نجات یافتی، اکنون مرا می شناسی؟»
✋ عرضه داشتم: «خیر، شما را نمی شناسم!»
🌹 فرمود: «من
#مهدی_موعود هستم، من صاحب الزّمان هستم، من تمام دنیا را عدالت میگسترانم، بدان که در هیچ زمانی زمین از حجّت و خلیفه خدا خالی نخواهد بود».
🌹و سپس در ادامه فرمایش خود افزود:
🔅«توجّه کن که موضوع و جریان امروز امانتی است بر عهده تو، که باید برای اشخاص مورد وثوق و اطمینان بازگو و تعریف نمائی».
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔:
eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#تشرفات
#کرامات
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
#حـلقـہ_عشـاق
#داستان_کوتاه