🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 چهار پنج ماهی هست که رو می شناسم خوش چهره و مهربان ، با یه ته ریش زیبا و چفیه دور گردنش که خیلی چهره اش رو بیشتر کرده زن و زندگی رو رها کرده و برای دفاع از مقدساتش به اومده ... این یکی دو ماه آخر خیلی روزا با همیم و صفا میکنیم دیشب رفته بود ؛ وقتی برگشت خیلی شده بود ، با بچه ها حسابی اذیتش کردیم که چیه ؟! زیر سرت بلند شده وسط ؟! و از این حرفا خواستیم بخوابیم دیدم دراز کشیده و داره با موبایلش یواش و آروم حرف میزنه ، دوباره شروع کردیم به دست انداختنش که دیدی گفتیم ، امروز سر و صورت رو صفا دادی خبراییه و ... گفت : بابا اذیت نکنید 25 روزه خونه نرفتم و رو ندیدم و دلم براش تنگ شده . ما هم دل داریم خوب تا ساعت 3 صبح توی رختخواب داشت با حرف میزد و نخوابید ساعت 5 صبح و بالا گرفت صدای داره میاد ... و با خود گرفته بود ... 🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴