📝جنبههای طنز و تغییر لحن در شاهنامه✍
#دکتر_عباس_سلمی
#پژوهشنامه_علوم_انسانی
بخش ششم✏️✏️✏️✏️✏️✏️
۳) و باز رستم، در همین داستان رستم و اسفندیار، ببر بیان میپوشد و به آوردگاهی روی میآورد که حریفش سهراب، فرزند اوست، فردوسی با تعریضی اندرزگونه که بوی طنز از آن ادراک میشود، احساس خود را چنین بیان میکند:
همه تلخی از بهر بیشی بود
مبادا که با آز خویشی بود
۴) پس از دست و پنجه نرم کردن دو سوار(رستم و سهراب) و به سیری رسیدن آنها از پیکار، سهراب که هنوز خود را در جولان با حریف آماده و مقاوم میبیند، با تمسخر چنین میگوید:
بخندید سهراب و گفت ای سوار
به زخم دلیران نهای پایدار
به رزم اندرون رخش گویی خرست
دو دست سوار از همه بترست
اگرچه گوی سرو بالا بود
جوانی کند پیر کانا بود
۵) در داستان رستم و اسفندیار، آنگاه که رستم به مناسبت ورود بهمن خوان میآراید، خود با اشتهای هرچه بیشتر دست به طعام میآورد اما میل بهمن را اندک میبیند و با خنده میگوید:
خورش چون بدینگونه داری به خوان
چرا رفتی اندر دم هفتخوان
چگونه زدی نیزه در کارزار
چو خوردن چنین داری ای شهریار
#تئوری_طنز
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
@tarzetanz