eitaa logo
کانال سیدمحمد خردمند
297 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
126 ویدیو
185 فایل
سیدمحمد خردمند
مشاهده در ایتا
دانلود
- 1402 * چهارشنبه – 15 آذر 1402 – 22 جمادی الاول 1445 – 6 دسامبر 2023 • امروز صبح جهت استفاده از سخنرانی حاج آقای افتخارزاده در حسینیه ی المهدی علیه السلام، خیابان گل نبی، حاضر شدم. ادامه ی شرح حدیث کساء بود و توضیح کلمه ی «اللّه». نکته‌هایی از این جلسه یادداشت کردم: • ۱- واجبات اگر بدون هیچ مستحبی انجام شود، انجام وظیفه است و قرب نمی‌آورد ولی چوب عدم انجام واجب را به او نمی‌زنند ولی نافله است که موجب قُرب می شود. • ۲- نافله یعنی زیادی. نَفل: زیادی. همه ی مستحبات در شرع نافله نامیده می‌شود. http://sm-kheradmand.com
- 1400 * جمعه – 15 بهمن 1400– 2 رجب المرجب 1443 – 4 فوریه 2022 • شب توفیق حضور در مجلس ذکر و یاد اهل بیت علیهم السلام را داشتم؛ سخنران محترم جناب آقای فائق در ارتباط با امام دهم شیعیان وجود نازنین حضرت هادی علیه السلام صحبت کردند؛ نکاتی از این جلسه ثبت نمودم: • عمر حضرت ۴۰ سال و یک روز است؛ میلادشان ۲ رجب و شهادتشان ۳ رجب است. • دو ویژگی خاص امام هادی علیه السلام که درباره ی امام عسکری و امام زمان علیهما السلام هم جاری است معجزاتی است که توسط این سه حجت الهی روانشناختی داده است. ابوهاشم جعفری می‌گوید: نشد من نوبتی خدمت حضرت برسم که کرامتی از ایشان آشکار نشود، چه خبری از غیب و چه عنایتی خاص. • خصوصیت دیگر نقل کرامات بسیار از آن حضرت است که شاید هیچ معصومی نباشد که برای دوست و دشمن به این اندازه کرامت آشکار فرموده باشند. • متوکل ۹۰ هزار سرباز داشت؛ این عدد در آن زمان خیلی زیاد بود؛ امروزه این تعداد ۹ لشکر می‌شود. در یک نوبتی این‌ها را جمع کرد و به حضرت گفت: لشکریان من این‌هایند و اگر قصد کودتا داشته باشید این‌ها گوش به فرمان من هستند. حضرت فرمودند: من در این فکرها نیستم ولی اگر بخواهم کاری کنم من هم لشکری دارم؛ در این حال حضرت اشاره‌ای کردند و از آسمان تا زمین فرشتگانی همه مسلح و غضبناک و با حالت آماده باش آشکار شدند؛ حضرت به متوکل ملعون فرمودند: اگر من بخواهم کاری کنم از این‌ها کمک می‌گیرم. متوکل حالش بد شد. خلاصه حضرت این گونه قدرتشان را به دشمن می‌نمایاندند. • حضرت وقتی پدرشان به شهادت رسیدند کمتر از ۹ سال داشتند. جُنیدی را گمارده بودند برای ادب امام هادی علیه السلام (!!) و حضرت چنان کردند که بعدها او شد از وکلای حضرت حجت علیه السلام در عصر غیبت. • متوکل لعنه الله علیه چنان زندگی را بر بنی هاشم سخت گرفته بود که زنان پوشش مناسب برای نماز نداشتند و باید از هم قرض می گرفتند. حدود ۴ سال تا ۵ سال هم حاکم بود و خیلی بر شیعیان سخت می‌گرفت. https://eitaa.com/s_m_kheradmand
- 1403 * جمعه – 12 مرداد 1403 – 27 محرم الحرام 1446 – 2 آگوست 2024 • امشب در مجلس عزاداری و توسل مسجد اعظم و سخنرانی حاج آقای فائق شرکت کردم، نکاتی از محتوای این جلسه: • ابتدا احکامی راجع به تغییر نیّت در نمازها فرمودند. • خواندن سوره ی جمعه و منافقون در نماز ظهر و عصر روز جمعه مستحبّ مؤکّد است. • یکی از جاهایی که تغییر نیّت در نماز جایز است، زمانیست که فردی در حال نماز واجب است و نماز جماعتی تشکیل می‌شود و او قبل از رکوع رکعت سوم است؛ می‌تواند نیّت را به نماز مستحب تبدیل کند و خودش را به جماعت برساند. • تغییر نیت از نماز واجب به نماز قضا در صورتی ممکن است که نماز قضا قطعی باشد. ا آقای خونساری ۹۶ سال عمر کرد و کسی از او گناهی ندید؛ ایشان گفته بود من از ۶ سالگی یادم نمی‌آید نمازم قضا شده باشد اما دو بار در طول عمرشان نمازهایشان را قضا کردند و بعد هم در آخر عمر فرموده بودند من از مال دنیا چیزی ندارم، چند جلد کتاب دارم، اگر خواستید آن ها را بردارید اگر نه بفروشید و برایم نماز قضا بدهید. • در توضیح آیه ۶۵ و ۶۶ سوره ی انفال بیان شد که: • يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ (65) الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ (66) • این آیات اشاره به این مطلب دارد که مؤمنین در این جنگ موظف به مقاومت هستند. الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ ...؛ دستور به مقاومت از یک دهم جمعیت دشمن می‌رسد به یک دوم! البته یک نفر در کل عالم اسلام موظف بود که در هیچ شرایطی میدان جنگ را خالی نکند و آن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. • با توجه به این آیات اگر یک نگاه اجمالی شود به احکام واجبات و محرمات در دین اسلام و به احکام اُمَم سابق وظایف مسلمانان بسیار سبک‌تر است. اگر اسلام «دین سمحه و سهله» است که روایت دارد، به این معنی نیست که ما اجازه داریم ببینیم کدام مرجع راحت‌تر می‌گیرد و از او تقدلید کنیم! باید این را در مقایسه با ادیان سابق بررسی کرد. «سمحه و سهله» به معنی اولویت دادن میل قلبی نیست. آیات پایانی سوره بقره گفتگوی خدا با پیامبر در معراج است. (بر اساس روایت امیرالمؤمنین علیه السلام در ذیل این آیات) بر بنی اسرائیل در شبانه روز ۵۰ نماز واجب بود، وسط کار و خواب و برنامه‌هایشان؛ در خانه هم نمی‌توانستند نماز بخوانند باید به جای خاصی می رفتند. خدای متعال برای امت پیامبر اسلام این را کرده ۵ وعده و در همه جا و با گستره زمان برای خواندن! در احتجاج مرحوم طبرسی آمده است که اگر کسی از آن ها گناه می‌کرد خدا او را مفتضح می‌کرد و سر در خانه‌شان نصب می‌شد که صاحب این خانه گناه کرده است. بعد در آن زمان می‌آمد نزد پیامبر خدا و بعد پیامبر زمانش دستور می‌دادند که باید چه کنی که خدا تو را بیامرزد! ۵ سال و ۱۰ سال باید از شهر می‌رفت و زندگی را ترک می‌کردند و بعد آفتی به جسم او می‌خورد تا معلوم شود توبه‌اش پذیرفته شده است. • امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌آیند تا اموری که پوسیده و غیر قابل قبول نفس مردم را احیا کنند: مُشَيِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلاَمِ دِينِكَ. https://ble.ir/S_M_Kheradmand
- 1403 * پنجشنبه – 8 آذر 1403 – 26 جمادی الاول 1446 – 28 نوامبر 2024 • عصر در مدرسه متوسطه ی امیر سخنرانی داشتم؛ ابتدا از حاضران پرسیدم: امنیت و حمایت چگونه حاصل می‌شود؟! جواب هایشان را یاداشت کردم و کمی پیرامون آن مواردی که مشترک به آن نظر داشتیم تذکراتی افزودم: ۱- آرامش در خانه. ۲- احترام. ۳- همدلی، ابراز درک بی قضاوت. ۴- همراهی بر اساس نیازهای واقعی. ۵- شنونده ی خوب و بدون قضاوت و بدون سرزنش. ۶- مراقبت آگاهانه و غیر آشکار. • بعد پرسیدم: امنیت و حمایت چه چیز نیست؟! و این جواب ها را با خود حاضران به تبیین نشستیم: ۱- اعتماد بیش از حدّ مالی - تنهایی.۲- امکانات غیر لازم. ۳- پذیرش مسؤولیت کارهای فرزند. • بعد از آن چهار راهکار در جهت تقویت امنیت و حمایت بیان کردم؛ الحمدلله جلسه ی مشارکتی و پر مطلبی شد. • شب در مسجد اعظم قلهک پای صحبت های آقای حاج شیخ صادق فائق نشستیم؛ این نکته ها را از فرمایشات ایشان یادداشت کردم: • نمازگزار باید متوجه باشد که اگر در محیط خلوتی باشد و سر و صدایی نباشد و خودش مشکل شنوایی نداشته باشد می باید جوری قرائت نماز را و دیگر اذکار را بخواند که خودش بشنود؛ از جهت بلند بودنِ صدا در نماز می‌گویند صدا باید جوهره داشته باشد. یعنی همین که آرام و معمولی صحبت می‌کنیم. البته بعضی از فقها می‌گویند معیار بلند بودن یا آهسته بودن عرف است. • در توضیح آیات سوره ی مبارکه ی احزاب در ذیل آیه ی ۲۶ و ۲۷ که پیرامون یهود بنی قُریضه است: • این گروه خطاهایی کردند و پیامبر ایشان را بیرون کردند. عده‌ای از بزرگان این‌ها رفتند مکه و دیگران را هم همراه کردند که همگی بروند و کار پیامبر را تمام کنند. حُيّي بن اخطب به گفته ی ابوسفیان بنا شد بنی قُریضه را تحریک کند برای آسیب به پیامبر. حدود ۱۰ هزار نفر که برای آن زمان جمعیّت زیادی بود از احزاب مختلف آماده ی حمله به مسلمانان بودند. در کندن خندق که به پیشنهاد جناب سلمان بود چند معجزه صورت گرفت. بنی قُریضه که با پیامبر و مسلمانان زندگی مسالمت آمیزی داشتند به تحریک حُيَيّ بن اخطب به همین احزاب پیوستند باعث شد که مسلمانان خیلی وحشت کردند. (آیه ی ۹ و ۱۰ سوره ی مبارکه ی احزاب). یک یهودی به بنی قُریضه گفت: اگر این آقا (پیامبر) با وجود این همه دشمن نمی‌ترسد نشانه ی حقّانیّت اوست. چون در منابع ما دارد که پیامبر خاتم در مدینه از هیچ چیز نمی‌ترسد. حُيَيّ بن اخطب گفت: نه این آقا از نسل اسماعیل است و اگر از نسل اسحاق بود ما او را می‌پذیرفتیم. جنگ احزاب جنگی بود که تنها شمشیر امیرالمؤمنین علیه السلام کار کرد و دیگران هیچ نکردند. • در روایتی آمده که یونس بن یعقوب آمد نزد حضرت رضا علیه السلام و حضرت او را متذکّر شدند به یکی از رفقای او که دشمن اهل بیت بود. حضرت فرمودند: تکلیفت را روشن کن! (دوست مایی یا دوست دشمن ما؟) https://www.aparat.com/sm.kheradmand
- 1403 * یکشنبه – 2 دی 1403 – 20 جمادی الثانی 1446 – 22 دسامبر 2024 • در بخشی از فرصت های دیروز و امروز، فایل صوتی ای راجع به شنیدم که مواردی از آن را یادداشت نمودم: • عزّت نفس دارای دو مقوله است: ۱- احساس خودکارآمدی و توان حرکت در رسیدن به اهداف. ۲- احساس خود ارزشمندی. ما عزّت نفس زیادی که موجب تحقیر دیگران باشد نداریم. تجلیل زیاد از دیگران یا کوچک شمردن دیگران خود نشانه ی ضعف در عزّت نفس می‌باشد. گاهی فرد می‌کوشد با لباس و آرایش اش خود ارزشمندی را از نگاه و گفتار دیگران بگیرد. این خود ارزشمندی نیست. • توجه: گاهی ما با افرادی مواجه هستیم که با وجود همه مراقبت‌ها و توجّهات خوب و درست خانواده‌شان باز هم عزّت نفس بالایی ندارند. • تفاوت برخی مفاهیم نزدیک به عزّت نفس: اعتماد به نفس، در انجام یک کار است و عزّت نفس، برداشت کلی از خودم. • خودپسندی و غرور که می گوید «من ارزش دارم و دیگران ندارند و من اولویتم و دیگران نیستند» عزّت نفس، نیست؛ عزّتِ‌نفس «من ارزشمندم و تو هم ارزشمندی است». • نشانه‌های عزّت نفس بالا: ۱- تعریف از کارهای خوب دیگران (از تو جز این توقع نمی‌رفت) ۲- قدردان بودن. ۳- روی گشاد. ۴- استقلال رأی و توان ابراز آن. ۵- احساس امنیت؛ دیگران را رقیب خودش نمی‌بیند و خانواده و فامیل و محل کار را تبدیل به جنگ قدرت نمی‌کند. ۶- اشتباهاتش را راحت می‌پذیرند. • عزّت نفس بالا به این معنا نیست که من خود را انسان کامل می‌بینم. به این معناست که اتفاقاً من ایراد داشتن و نقص‌های خود را می‌پذیرم و برای برطرف کردن آن تلاش می‌کنم. • نشانه‌های عزّت نفس پایین: ۱- از همه ایراد می‌گیرد. ۲- برداشت منفی از رفتارهای دیگران دارد. ۳- نیاز به تأیید دیگران. ۴- دائم خود را با دیگران مقایسه می‌کند. ۵- از دیگران طلبکار است. ۶- فراز و نشیب زیاد و پرخاش و تحکّم گری دارد. ۷- خود مقصر نپنداری و دیگر مقصر پنداری! • عزّت نفس مثل دمای بدن تحت تأثیر افکار و اعمال بالا و پایین می‌شود؛ عوامل کاهنده ی عزّت نفس: ۱- هدف گذاری‌های نامناسب. هدفگذاری‌های بزرگ گرچه انسان‌ها فعال می‌کند اما از کیسه ی عزّت نفس انسان مصرف می‌کند. هدف گذاری باید چالش برانگیز باشد، ولی باید قابل دسترس هم باشد. ۲- مشخص سازی. افراد از مدیر مجموعه گله می‌کنند نه من!! از نقش پدر گله دارند نه من. یعنی اگر من نقدها را به خود بگیرم غلط است. ۳- خود ویرانگری. الف: کمال گرایی: کمال گرایی جسمی، کمال گرایی هیجانی، کمال گرایی در رابطه ی شغل و خانواده، کمالگرایی در موفقیّت. ب: ترس‌ها: ترس از تنهایی (مصرف سیگار برای بودن در یک جمع)، ترس از درگیری، ترس از شکست، ترس از طلاق، باید با چرا، چرا بپرسم و ببینم که ریشه ی این ترس من چیست؟ ۴- اهمال کاری: به تعویق انداختن. خیلی روی عزّت نفس مؤثر است. ۵- رفتارهای خارج از چهارچوب‌های اخلاقی مثل زیر آب زنی! • شب و بعد از نماز مغرب و عشا در مجلس حضرت صدیقه سلام الله علیها شرکت کرده و از سخنرانی آقای شیخ امیرحسین مناقبی در مسجد اعظم قلهک استفاده کردم؛ در این جا نکاتی از آن برنامه می آورم: • قیامت روزی است که افراد از بچه‌هایشان هم فرار می‌کنند. • «احکام ما و کودکان» کتاب خیلی خوبی است. • ولایت مطلق خاص خداست و اهل بیت معصوم که برگزیده شده خدای متعال هستند. دیگران همه ولایتشان محدودیت دارد؛ مثلاً مادر می‌تواند با اجازه ی پدر در مال بچه تصرف کند و در صورتی که به مال او ضرر نزند. • ایوان ورودی حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام نوشته است: وَ وَضَع کُل حملٍ حَملَها ... • برای خرج بچه اول پول را به خودش ببخشید و کنار بگذارید. بابت کسری‌ها و ضررهایی که به او زده شده و بعد برای خرج‌هایش از پول خودش اقدام کنند. • خطبه ی متقین ۹۹ ویژگی از اهل تقوا دارد. • سه شبانه روز امیرالمؤمنین علیه السلام قبل از جنگ صفین معطل می‌کنند تا شاید چند نفری هدایت شوند. امروزه «یَخرُجون فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا» شده است! • بنا نیست مردم به زور بیایند در خانه ی خدا. هدایت خود و تقویت اعتقادات خود کمتر از هدایت دیگران ارزش دارد؟! مردم اهل تقوا را که می‌بینند می‌گویند این‌ها قاطی شده‌اند. (لَقَد خالَطوا) https://sm-kheradmand.com/Recommended/section8/page1/lang/Fa.aspx
- 1403 * جمعه – 12 بهمن 1403 – 1 شعبان 1446 – 31 ژانویه 2025 • صبح چهل و پنجمین جلسه از مجموعه ی «در محضر مکیال المکارم» را در دفتر آقای مهندس ... برگزار کردیم؛ خلاصه ای از مطالب این جلسه به قلم یکی از دانشجویان چنین است: • ... • شب با پسرها رفتیم مسجد؛ بعد از نماز هم سخنرانی حاج آقای فائق را استفاده کردیم که نکاتی از مطالب بیان شده توسط ایشان را در این جا می آورم: • در ادامه ی مسائل سجده: گاهی انسان در تاریکی نماز می‌خواند و در عین حال پیشانی‌اش روی زمینِ بدون مُهر می‌رود؛ اگر می‌شود باید سعی کند پیشانی‌اش را روی کاغذ یا مهر کوتاهی که نزدیک دست دارد بکشاند؛ اگر نمی تواند تفاوت فتواست که وظیفه اش چیست. • سوره ی هود و مرسلات و واقعه و نبأ سوره‌هایی هستند که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند مرا پیر کرد. در سوره ی واقعه می‌فرماید: مردم سه دسته هستند (آیه ۸ و آیه ۹ و آیه ۱۰): الف) گروهی که همواره همراه یُمن هستند. ب) گروهی که همواه شوم هستند. ج) دسته ی والسابقون السابقون. در آخر سوره هم سخن با همین سه دسته به اتمام می‌رسد. • در آیه ۸۳ و ۸۴ و ۸۵ می‌فرماید: در آن لحظه‌ای که به تعبیر حضرت هادی علیه السلام نه دوست می‌تواند به تو سودی رساند و نه پزشک می‌تواند تو را رهایی بخشد، ما به فرد نزدیک‌تریم و شما نمی‌بینید. قرب و بُعد از ماست نه از خدای متعال؛ ما در حال عادی از خدا غافلیم و نسبت به خدا بُعد داریم. معنای دقیق آن است که ما به خدا نزدیک می‌شویم و متذکر خدای متعال می‌شویم. معنای مسالحه‌ای آن نزدیک شدن خدا به فرد است. • از آیات و روایات برمی‌آید که کسانی که در مسیر باطل هستند قلبشان در اضطراب است؛ این افراد برای برطرف کردن اضطرابشان تلاش می‌کنند خود را از تنهایی در بیاورند و عده‌ای را دور خود جمع کنند. • گاهی خدا بلا می‌دهد ولی اجازه نمی‌دهد در آن حال فرد توجه به خدای متعال پیدا کند. • تقوا به همراه نمازِ با توجه، با تذکّر به اسماء اللّه، پرده را از روی وجدان فرد برمی‌دارد و او را به قُرب خود می‌رساند. اگر خدا مزه ی قرب به خودش را به کسی بچشاند این لذّت را بالاتر از همه لذت‌ها می‌بیند. لقاء اللّه به معنای وجدان فقر و بیچارگی است، به معنای تام و تمام آن. • در آیه ی ۹۳، نُزل: آن چیزی که ابتدای ورود هر کسی از او پذیرایی می‌کنند. http://sm-kheradmand.com
- 1403 * پنجشنبه – 11 بهمن 1403 – 29 رجب 1446 – 30 ژانویه 2025 • امروز شنیدن ۱۳ جلسه ی اخلاقی از آیت الله سید جعفر سیدان را آغاز کردم. چقدر وجود ناقابلم را تشنه ی تذکّرات اخلاقی و عمل به آن ها می‌دانم. این جلسات، در سال ۹۴ تا ۹۷ شمسی، در مشهدمقدس برگزار شده و با محوریت فرازهای خطبه ی متقین امیرالمؤمنین علی علیه السلام است. در فایل اول ابتدا به اهمیّت عقلی و نقلی تزکیه ی نفس پرداخته و از یازده قَسَم سوره ی مبارکه شمس و اهمیت «قَد أَفَلحَ مَن زَكَّیهَا» سخن گفتند. قرآن برای برخی موارد یک یا دو مورد را قسم می‌خورد اما به این مطلب که رسیده است یازده قسم بیان فرموده است! این نشانه ی اهمیت مطلب است. بعد مثال زیبایی زدند از دانه‌ای که استعداد فراوانی برای رشد دارد ولی اگر در پارچه و صندوق گران قیمتی هم قرار گیرد و مسیر رشد را طی نکند گندیده می‌شود و از بین می‌رود. مثال خوبی برای انسانی که در رفاه و بهترین مساکن و البسه باشد اما در مسیر رشد و تزکیه نباشد و سرانجامش فساد و از بین رفتن است. http://sm-kheradmand.com
- 1403 * چهارشنبه – 19 دی 1403 – 7 رجب 1446 – 8 ژانویه 2025 • عصر کمی زودتر رفتیم مسجد تا سؤالاتی را از حاج آقا بپرسیم. • سؤال 1) راجع به کلیپی که درباره‌ی «شنیدن روایات و ابتلای به قساوت قلب در صورت عمل نکردن به آن» بود. پاسخ: اگر آدم قصد شنونده ی حرفه‌ای شدن داشته باشد و صرفاً می‌خواهد حامل سخن این سخنران یا حامل مطالب کتابی باشد و فقط قصدش جمع آوری اطلاعات باشد، این نکوهیده است اما اگر انسان می‌رود که مثلا اگر تا این جا مواعظ در او اثر نکرده، شاید این جا اثر کند یا می خواند تا تنبُّه بیشتری پیدا کند، این در جهت تذکر یافتن و به بسنده نکردن به شنیدن و مطلوب و مقبول است. • سوال 2) سؤال بعدم راجع به پوشش چادر بود و آن چه از قول ایشان نقل شده بود. پاسخ: گویی برداشت این است که اگر کسی بیش از حدّ واجب کاری را انجام دهد دارد کار بیخود می‌کند! ما فرزندانمان را جوری تربیت می‌کنیم که اصلاً متوجّه و متذکّر به مستحبّات نمی‌شوند! مثال: اگر از حدّ وجوب نماز بپرسند ما چه جواب می‌دهیم؟ اما آیا معنایش آن است که افراد به آن حداقل اکتفا کنند؟!. اگر کسی به حداقل‌ها اکتفا کند و احتمال دهد که به ترک واجب منتهی شود خود این جایز نیست. • سوال 3) بحث منع حفظ قرآن به جهت روایتی از مکیال که اگر حفظ کنند در زمان ظهور حضرت قرآن جدیدی می‌آورند را طرح کردم. پاسخ: این که این روایت را در کنار روایات دیگر که توصیه به حفظ قرآن شده چگونه توضیح دهیم مهم است؛ روایت تعلیلی دارد و اشاره دارد به این مهم که اگر فردی حفظ می‌کند قرآن را باید متذکر باشد که اگر فردا حجت خدا فرمودند این آیه در جای دیگری از قرآن کریم است باید تسلیم باشد؛ باید مراقب باشیم این عارضه‌ها از عمل دور شود نه آن که عمل ترک شود. • سوال 4) از تعارف به روزه دار در غیر ماه مبارک پرسیدم. پاسخ: بحث افطار دادن روزه دار، به این شکل که در بین مردم متداول است نیست! عده‌ای فکر می‌کنند خوراندن روزه ی دیگران ثواب دارد! آقای تبریزی در آن استحباب هم می‌گفتند: به نظر می رسد باید یک سفره‌ای باشد و به آن دعوت شوند. • بعد از نماز مغرب و عشاء پای منبر حاج آقای فائق نشستیم و این نکته‌ها را نوشتیم: • اگر کسی که کثیرالشک هست، در نماز شک کند باید بنا را بر آن سمتی بگذارد که نماز صحیح است. • در شک بعد از عمل، در ورود به عمل بعدی بین فقها اختلاف است؛ اگر فرد در نماز وارد عمل واجب بعد شده باشد بنا را بر آن می‌گذارد که مثلاً سجده را انجام داده‌ام اما اگر دارد عمل مستحب بعدی یا مقدمه ی واجب بعدی را انجام می‌دهد، مورد اختلاف است. مثلاً ذکر الحمدلله در تشهد، مقدمه ی واجب بعد است، «الف» اشهد ان لا اله الا الله گفته شود، وارد واجب بعدی شده است. • بعد از قسمت احکام، وارد توضیحاتی در ارتباط با میلاد حضرت جواد علیه السلام شدند: • در زمان حضرت ثامن الحجج علیه السلام، تأخیر تولد فرزند حضرت، مورد سؤال بود و امام رضا علیه السلام می‌فرمودند هنوز دیر نشده است، تا این که حضرت رضا علیه السلام حدود ۴۷ سالگی صاحب فرزند شدند. • زمان امامت حضرت جواد علیه السلام هم ۷ و ۸ و ۹ سال نقل شده و این هم برای عدّه ای ایجاد مسئله کرده بود. • حضرت جواد علیه السلام فرمودند: مؤمن دائماً نیازمند به سه مطلب است: • ۱) اگر می‌بیند کسی خیر او را می‌خواهد سخن او را بپذیرد؛ نُصح هم به نیت است، و هم به فعلی که به آن توصیه می‌شود. نمی‌شود با نیت خیر کسی را به دام ربوی سوق داد. • ۲) واعِظٍ مِن نَفْسِهِ؛ مؤمن لازم دارد که از درونش موعظه شود. در روایات داریم اگر کسی به موعظه ی درونی خود عمل نکند به واعظ های بیرونی هم توجه نمی‌کند. بودند آدم‌هایی که موعظه گر نفسانی در خواب هم آن ها را موعظه می‌کرده است. البته که این موعظه‌ها را باید به کتاب و سنت عرضه نمود. • ۳) توفیقٍ مِنَ اللّه؛ خدا باید شرایط را برای فرد جور کند. درخواست توفیق از جانب خدا باید بسیار مورد توجه باشد. تصمیم ما خوب است ولی باید حتماً از آن طرف عنایت شود. اگر خدای متعال بنای عنایت و هدایت نداشته باشد، دست و پا زدن ما به جایی نمی‌رسد. http://sm-kheradmand.com
- 1403 * جمعه – 28 دی 1403 – 16 رجب 1446 – 17 ژانویه 2025 • صبح بعد از نماز راهی حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام شدیم تا در مراسم تشییع مرحوم حاج آقای افتخارزاده شرکت کنیم؛ آیت الله کریمی جهرمی و آیت الله سیدعلی میلانی و آیت الله شیخ محسن وحید خراسانی و عالمانی دیگر از بیوت مراجع برای شرکت در مراسم آمده یا پیام هایی مخابره کرده بودند. • قبل از ظهر به خانه رسیدیم؛ بچه ها مشغول تکالیف و خواندن برای امتحانات فردایشان شدند و من کمی استراحت کردم؛ هنوز خستگی رانندگی دیروز از تنم بیرون نرفته است. • شب برای اقامه ی نماز مغرب و عشا با آقا سیدمجتبی به مسجد رفتم و بعد از نماز هم از سخنرانی استفاده کردیم؛ برخی نکته هایی که از این مجلس وعظ یاداشت کردم از این قرار است: • در حال اختیار سجده باید یا بر زمین باشد یا بر چیزی که از زمین بروید به شرط آن که پوشیدنی و خوردنی نباشد. صحت سجده روی سنگ‌هایی که جزو پوسته‌های زمین به حساب نمی‌آیند - مثل عقیق و فیروزه و سنگ ها زینتی – مسئله محل اختلاف است؛ یعنی عده‌ای می‌گویند در حال اختیار بر سنگ‌های زینتی نمی‌توان سجده نمود. روی چوب درخت گیلاس می‌شود سجده کرد ولی بر روی برگ مو نمی‌شود سجده کرد. سجده بر برگ چای هم خلاف احتیاط است. • در پاسخ به سؤالی که قبل از نماز از ایشان شده بوده، پاسخ دادند که: باب عِتق در منهاج الصالحین آقای خویی و آقای وحید ریز عنوان‌هایش برای چه آمده است. • در ذیل آیه ی ۳۳ سوره ی مبارکه ی محمد صلی الله علیه و آله و سلم: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ. • این آیه دو امر دارد و یک نهی. امرش آن است که خدا را اطاعت کنید. • آن چه عقل روشنگری می‌کند هم سخن خداست (حُسن و قبح‌ها). • در برخی روایات دارد اثر سوء خوردن شراب تا هفت نسل جاری خواهد بود؛ حالا یا نقصی در عضوشان دارد یا نقصی در خُلق و خوی شان می‌گذارد یا نقصی در حالات معنوی‌شان رخ می‌دهد. • توجه داده شده که نمازی نخوانید مگر آن که بعد از آن پدر و مادرتان را دعا کنید. بعضی‌ها با پدر و مادر مرحومشان زندگی می‌کنند ولی بعضی چند وقت یکبار یک حلوا و شکلاتی پخش می‌کنند به یاد پدر یا مادرشان. • «أَطِیعُوا اللهَ» یک بخشی که از طریق عقل روشنگر برای ما حاصل می‌شود، که بخش عمده‌ی آن در فرمانبری از پیامبر صلی الله علیه و آله است، اما این «وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ» علاوه بر آن است که از سوی خدای متعال و به واسطه‌ی پیامبر ابلاغ شده است. «ٱلنَّبِيُّ أَولی بالمُؤمِنِينَ مِن أَنفُسِهِم» همین بخش دوم را اشاره دارد. پیامبر نسبت به همه اولی بنفس است. • در عبارت آیه ی ۳۳ سوره ی مبارکه ی محمد صلی الله علیه و آله و سلم بعد از نهی، تذکر به بطلان عمل است. از قرآن بر می‌آید سه چیز موجب بطلان عمل است: 1 و 2- لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى؛ منّت و اذیت. • صدقه یک معنی خاص دارد و یک معنی عام؛ هر کار خیری صدقه است. کارهایتان را با منّت و اذیّت از بین نبرید. منّت گذاری خانم‌ها بر سر همسرانشان یا شوهران بر همسران هم از این جنس می‌شود. خانم‌ها به خانم بودن یا آقایان به آقا بودن خودشان نباید تکیه کنند. در مجموع بهشتی شدن خانم‌ها ساده‌تر است ولی به جهت آماری در نهایت تعداد کمتری از آن ها از این فرصت استفاده می‌کند. از بعضی روایات استفاده می‌شود که دامنه ی منّت و اذیّت دامنه‌اش گسترده‌تر از این حدّ است. در زمان حضرت جواد علیه السلام کسی کار خیری انجام داده بود و خیلی آن کار خیر برایش گوارا آمده بود و به حضرت گفت آقا من از شیعیان خالص شما هستم. حضرت فرمودند: این که ادعا کردی پیغمبر خدا را آزار کردی! توبه کرد. حضرت فرمودند عملت برگشت. پس معلوم می‌شود فقط منّت گذاشتن بر فرد دریافت کننده ی کمک نیست که موجب حبط عمل است بلکه اگر پیامبر و ائمه علیهم السلام را هم اذیت کنیم عمل را باطل می‌کند. 3- انسان بدون این که ایمان داشته باشد از دنیا برود موجب از بین رفتن اعمال می‌شود. کسی اگر نتواند با ایمان از مرز عبور کند عملش حبط می‌شود. • فرموده اند وقتی زمان قبض روح مؤمن می‌شود، ابلیس قوی‌های جنّیان زیردستش را صدا می‌کند که فلانی دارد از دنیا می‌رود. بیایید او را وسوسه کنید تا با ایمان از دنیا نرود. امام فرمودند اگر کسی ملتزم به نماز در وقت باشد، چون روزی ۵ بار ملک الموت هر کسی را نگاه می‌کند و اگر هر بار ببیند در حال نماز باشد، در هنگام قبض روح، خودِ جناب ملک الموت آن شیاطین را دور می‌کند و به او تلقین شهادتین می‌کند. • روایت دارد که یکی از چبرهایی که هیچ وقت از جان مؤمن بیرون نمی‌رود خوف از سوء عافیت است. لاَ يَزَالُ اَلْمُؤْمِنُ خَائِفاً مِنْ سُوءِ اَلْعَاقِبَةِ. فرموده‌اند الزام به دعای غریق داشته باشید.
- 1403 * جمعه – 23 آذر 1403 – 11 جمادی الثانی 1446 – 13 دسامبر 2024 • امروز صبح چهلمین جلسه ی «در محضر مکیال المکارم» تشکیل شد. الحمدلله مهمانان جدیدی هم داشتیم که ان شاءالله بر برکت جلسه افزوده می‌شود. خلاصه ی مطالب این جلسه به قلم یکی از دانشجویان چنین است: • .... • به جهت آن که دیشب نخوابیده بودم امروز یک خواب عمیق و البته نه چندان شیرین داشتم! با وجود هماهنگی‌هایی که با بچه‌ها داشتم به جهت کارهای جاری‌شان چند مرتبه بیدارم کردند. شب خود را برای نماز به مسجد رساندم. بعد از نماز آقای اعتمادیان صحبت می‌کردند. راجع به وجود مقدس امام عصر علیه السلام صحبت‌های تذکّری داشتند. از حاج آقای فائق پرسیدم که آیا جایی مجلس دارند یا نه؟! فرمودند: بله. گفتم که شما را می‌برم. با صاحبخانه هم هماهنگ کردم و قرار شد سر راه، خانواده و بچه‌ها را هم همراه کنیم. قبل از حرکت رفتم نزد حاج آقا و چند سؤال پرسیدم: • سوال اول: آیا می‌شود چند قیّم برای فرزندان تعیین کرد؟! جواب: به نحو ترتیبی بله. • سوال دوم: آیا لازم است قیّم یا قیّم‌ها قبل از فوتِ ولی آگاه باشند؟! جواب: لازم نیست ولی به نظر می‌رسد بهتر است بدانند. اگر قبل از فوت ولی بگویند نمی‌پذیرم یا بعد از فوت ضرر قابل توجه مثل ضرر آبرویی حتی و عُسر و حرج قابل توجهی داشته باشند می‌توانند نپذیرد و الا واجب می‌شود بر ایشان. • سوال سوم: آیا قیّم در امر ازدواج هم می‌تواند اعمال نظر کند؟! جواب: در مسئله آمده که محل اشکال است و باید با حاکم شرع مشورت شود، اگر بگوید دختر نابالغ با نظر قیّم عمل کند لازم الاجراست و الّا در مورد بالغ نظر قیم او نافذ نیست. • سوال چهارم: راجع به عبارت «صلاۀ»: نماز مشتمل بر دعا هست و صلاة فعل لازم است و دعا متعدی است. مثلاً «صلاة الغریق» هیچ دعایی در آن نیست. دعا، معنی خواندن دارد و هر دعایی ابراز خضوع ندارد؛ در آیات مبارکات قرآن هم چند مورد چنین دارد. عرب هم لزوماً دعا را به معنی خضوع و درخواست نمی‌فهمد. باید در توضیح بحث به این توجه کرد که این نوع تبیین برای افراد ایجاد توقعاتی در درگاه خدای متعال نکند. • سوال پنجم: در باره ی تربیت دینی. جواب: در دین آدم‌ها ۷ ساله بزرگند، از ۹ سالگی دختر مسؤولیت پذیر است؛ حتی مسئولیت کیفری می‌پذیرد. اما روانشناسان معتقدند بچه‌ها دیر بزرگ می‌شوند. الان اصلاً بچه‌ها گوش نمی دهند! ۱۴ سال او را وزیر کن یعنی وِزر بر دوش او بگذار. آن گونه که پیامبر و ائمه اطهار دنیا را دیده‌اند ما نمی بینیم! در نظام آموزش و پرورش ما ظرفیت‌ها سوزانده می‌شود؛ نظام آموزش و پرورش نظام بچه پرور است. از نشانه‌هایش هم همین است که اصلاً مهارت نمی‌آموزد، اگر هم بیاموزد کامپیوتر می‌آموزد که در آن کلی سرگرمی است. به نظر می‌رسد روانشناسان هم حدسی پیش می‌روند! مطالعات میدانی صورت نگرفته است. مگر انسانیّت و روان تغییر کرده است؟ شاید ما به جهت یک هراس بی‌جا سراغ تعالیم کتاب و سنت نرفته‌ایم. ما (حاج آقای فائق) بابت نماز و روزه هیچ وقت تشویق نمی‌شدیم. من فقط بابت حفظ سوره‌های جمعه جایزه گرفتم. در فقر زندگی کرده‌ایم. اگر آدم‌ها واقعاً در آن مسیر دینی حرکت کنند راهشان به روانشناسان نمی‌خورد. • سوال ششم: راجع به ایمان. جواب: ظرفیت ایمان متفاوت است اما حداقل ایمان، ادعوكم الي شهادة أن لا اله الا الله و أنّي رسول الله، و آمركم بخلع الأنداد و ألاصنام .... • بعد از صحبت خوب و مفصّلی که داشتیم با حاج آقا رفتیم منزل مرحوم آقای دکتر علاف زاده. • نکته‌هایی از فرمایشات جناب آقای فائق در آن مجلس: • اگه خونی در بینی باشد و دست داخل بینی برود ولی رنگ خون پیدا نکند، دست نجس نشده است. • خون داخل دهان و بینی پاک است ولی خوردنش جایز نیست مگر در فرضی که نخوردن این خون ضرر قابل توجهی داشته باشد. مثل وقتی که دندان کشیده‌اند و پزشک می‌گوید اگر این خون را فرو نبرید این زخم زود خوب نمی‌شود. گاهی ممکن است ۱۲ روز مثلاً خوب شدن این زخم طول بکشد ،این می‌شود یک عُسر و حرج قابل توجه که می‌تواند جواز خوردن خون داخل دهان شود. البته از اثرات خوردن خون قساوت قلب است. ( یادم باشد بپرسم: آیا اگر خوردنش جایز باشد هم قساوت قلب می‌آورد؟). • آیا با توجه به این که در روایات داریم که چند وقتی از حکومت تقدیر شده ی بنی امیه مانده است و با توجه به شرایطی که الان در سوریه هست، آیا می‌توان این رویدادها را تطبیق داد؟ • این تطبیق حداقل دو مشکل دارد: • الف- همه ی علائم در این موقعیت ها و افراد جمع نشده است. این که همه ی ویژگی‌ها بشود بر یک فرد به موقعیّت منطبق شود به راحتی نیست. • ب- مشکل دوم این است که افراد ساعت شنی ذهنشان عکس می‌شود و در انتظار ظهور قرار می‌گیرند و اگر این رخ نداد می‌زنند زیر همه ی داستان مهدویت!
- 1403 * جمعه – 30 آذر 1403 – 18 جمادی الثانی 1446 – 20 دسامبر 2024 • شب در نماز مسجد و سخنرانی آقای فائق شرکت کردم؛ از مطالب بین شده در این مجلس چنین نوشتم: • در ادامه ی مسائل احکام، به آغاز احکام سجده رسیده‌اند. در حالتی که به آن سجده می‌گویند باید هفت موضع بر زمین قرار بگیرد؛ اگر کسی به حالت سجده نباشد ولی این هفت موضع را بر زمین قرار دهد کفایت نمی‌کند. مستحب است مُهر بزرگ باشد و کل پیشانی روی مُهر قرار گیرد. اگر بخشی از زانو هم روی زمین باشد کافی است. کف دست در عربی با فارسی فرق می‌کند. در عربی چه در نماز، چه در وضو مراد از کف دست از مچ تا نوک انگشتان است. در فارسی کف دست از انگشتان جدا معنی می‌شود. در سجده تمام کف دست باید روی زمین باشد. • بعد از بحث احکام توضیحاتی در ذیل آیه ۲۹ سوره«ص» بیان کردند: «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ». • بسیاری از کسانی که تفسیر نوشته‌اند در ابتدای کتابشان به اهمیّت تدبّر پرداخته اند. • کسی با تدبّر در مخالف نیست چون صریح آیه و روایات است؛ اما تدبّر یعنی چه؟! من وقتی می‌خواهم تدبّر کنم تکلیفم با کسانی که خود قرآن می‌گوید عالم به علوم قرآن هستند و راجع به آیات هم فرمایشاتی دارند، چگونه خواهد بود؟! ما با آیات متعددی مواجه هستیم که چگونگی فرمایش قرآن برای ما روشن نیست، امر ساده ی آن همین نماز است. ما کیفیت نماز و حج را نمی‌توانیم از قرآن و تدبّر در قرآن استخراج کنیم.‌ در قرآن بیان نشده حج در کدام ماه باید به جا آورده شود! احرام باید بست یا نه!! چگونه باید محرم شد؟! چند دور طواف؟!! قرآن می‌گوید به: «مَن عِندَهُ علم الکتاب» مراجعه کنید. گاهی با یک مطلب روشن عقلی و آیه‌ای از قرآن مواجه می‌شویم ولی گاهی احساس تعارض می‌کنیم میان دو آیه. • روایت علی بن حاتم در وصف امیرالمؤمنین علیه السلام از کتاب توحید جناب صدوق مطالعه شود. • امیرالمؤمنین هیبت عجیبی داشته‌اند و امروز هم امام عصر علیه السلام دارای هیبت فوق العاده‌ای هستند. • این که حضرت سلیمان از خدای متعال مُلکی خواستند که به هیچ کس داده نشده باشد. یک نفر از حضرت صادق علیه السلام گفت: آقا زشت نیست پیغمبر خدا بخیل باشد؟! یعنی چه این آیه؟! امام فرمودند: حضرت سلیمان از خدا ملکی خواست که برای کسی سزاوار نباشد که بعد از من بگویند با قهر و غلبه و کودتا بوده است. و در ادامه فرمودند سلطنت جناب سلیمان سلطنتی بود که خیلی امکانات داشت و خدای متعال تمام آن را به ما اهل بیت هم داده است. • یکی از قدرت‌های اعطایی خدا و جناب سلیمان آن بود که باد در تسخیر او بود اما در یکی از موارد که سلیمان سوار بر باد بود در موقعیتی قرار گرفت که تختش واژگون شد و به زمین خورد ... کربلا ...! https://ble.ir/S_M_Kheradmand
- 1386 * پنج شنبه – 10 خرداد 1386 – 14 جمادی الاول 1428 – 31 می 2007 امروز مجموعه فایل صوتی «مباحثی پیرامونِ توسل، معراج و رجعت»، ارائه شده توسط آیت الله سیدجعفر سیدان (ماه مبارک رمضان 1384، مطابق با 1426 ه.ق) را با حدود 35 ساعت وقتگذاری برای شنیدن و تلخیص برخی فایل به پایان رساندم. این مجموعه را پدر عزیزم به سوغات از سفر مشهد آوردند؛ مباحث مبتنی بر قرآن و روایاتِ آقای سیدان از گذشته مورد توجه علاقه مندان به مباحثِ زلالِ اعتقادی و اخلاقی بوده، ضمن آن که سلوک خود ایشان نیز از عوامل اثرِ کلامشان است؛ چند خطی مفید از مطالب این مجموعه در بحث توسل در آدرس: http://sm-kheradmand.com/Recommended/section8/section4/page12.aspx