eitaa logo
فدائیان اسلام
121 دنبال‌کننده
601 عکس
72 ویدیو
9 فایل
بزرگداشت نام و یاد همه شهداء بویژه شهداء فدائی اسلام و رهبر‌عالیقدرش حضرت سید مجتبی نواب صفوی ارتباط با مدیر : @AGHAYEZIA
مشاهده در ایتا
دانلود
۱_«نگاه به رویداد و خاطراتی از قیام 30 تیر 1331» در گفت و شنود منتشر نشده با زنده‌یاد گفت و شنود منتشر نشده ای که پیش روی دارید، سال‌ها قبل با مبارز دیرین نهضت اسلامی زنده یاد حاج حبیب الله عسگر اولادی انجام شده و نکات و دقایقی خواندنی درباره نهضت ملی ایران و را در خود دارد. امید است که انتشار این تحلیل خواندنی در سالروز این حماسه بزرگ، پژوهندگان نهضت_ملی و علاقمندان را مفید افتد. ⁉️- در جریان 30 تیر سال 1331، به دلیل بد عهدی‌های دکتر ، به دستور داده بود که به هیچ وجه در این قضایا وارد نشوند و دخالت نکند، ولی با اعلامیه‌ای همه مردم را به تظاهرات دعوت کردند و در نتیجه قیام30تیر به ثمر رسید، بر کنار شد و دکتر مصدق به قدرت رسید. در این ماجرا شما در کدام طیف قرار داشتید و اساساً از چه سالی وارد فعالیت‌های سیاسی شدید؟ 🔺بسم الله الرحمن الرحیم. با درود و سلام به روح مطهر حضرت امام و شهدای انقلاب و مخصوصا شهدای مخلص 30 تیر وسلام وعرض ادب به محضر ولی امر مسلمین جهان، در پاسخ به جنابعالی باید عرض کنم که بنده اولین بار در سال، 1327 در راهپمایی اعتراضی برای غصب که به دعوت آیت‌الله کاشانی انجام شد، شرکت کردم و دستگیر شدم. من به فدائیان اسلام علاقه و با چند تن از آنها هم آشنایی و تماس داشتم، ولی هیچ وقت عضو فدائیان اسلام نبودم. در آن ایام احزاب مختلفی فعالیت داشتند. حزب زحمتکشان با مدیریت دکتر بقائی، که در راس آن بود. حزب ایران، حزب مردم، حزب توده -که معتقد بود نفت فقط باید در جنوب کشور ملی شود، در حالی که جبهه ملی و دکتر مصدق و آیت‌الله کاشانی تلاش می‌کردند نفت در سراسر کشور ملی کنند- و احزاب دیگر. دکتر مصدق به شدت به انگلیس بدبین و به آمریکا خوش‌بین بود و با شوروی هم مدارا می‌کرد. به همین دلیل متدینین نسبت به او تردید داشتند. ⁉️- از کارشکنی‌های حزب توده در نهضت ملی نفت خاطره‌ای به یاد دارید؟ 🔺یادم هست که در روز 23 تیر سال 1330 -که هریمن می‌خواست به ایران بیاد و به ایران وامی بدهد- توده‌ای‌ها در برابر مجلس در میدان بهارستان تظاهرات خشنی به راه اندختند، به طوری که پلیس و نیروهای نظامی به آنها حمله کردند و چند نفر کشته و زخمی شدند. حزب توده از 23 تیر تا 30 تیر، هر کاری که از دستش برآمد علیه دکتر مصدق انجام داد و کارشکنی‌های فراوانی کرد. حزب توده توانسته بود در بین تمام اقشار نفوذ و آنها را ساماندهی کند، به همین دلیل وقتی اعلام اعتصاب یا راه‌پیمایی می‌کرد، عده بسیار زیادی می‌آمدند. ....... @sayyedmojtabanavvabesafavi 👇👇👇👇👇 ادامه..........👇
🔸صفحه ٧) 🔸🔸 آیت الله شیرازی محور اصلی کار فرهنگی در هیئت‌های مذهبی را سه موضوع قرار داده بود: ۱. آشنایی و انس با قرآن مجید (کلام الهی) که اصلی‌ترین تکیه گاه حیات مذهبی است. ۲. افزایش آگاهی از احکام اسلامی که در حقیقت اساس و پیکره حیات دینی و چهارچوب اصلی زندگی بر اساس آن استوار است. ۳. ارتقای شناخت و اعتلای عشق به اولیاء مکرم معصومین -علیه‌السّلام- که واسطه فیض و عهده داران رشدند و معرفت و محبت آنان گرانقدرترین سرمایه نجات انسانها است. جلسات هیئت مذهبی برادران در زمان سید نورالدین تقریبا در تمام ایام سال سطح شهر و حومه را به گونه‌ای اعجاب انگیز پوشش داده بود و فرهنگ دینی مردم را بر اساس محورهای یاد شده، توسعه می‌داد. آموزش قرآن از درست خوانی و قرائت صحیح شروع می‌شد و در تمام جلسات مذهبی شیراز، بدون استثناء و بر اساس برنامه‌های او، یک نفر روحانی مسئول قرائت قرآن، تجوید ، ترتیل ، ترجمه و تفسیر قرآن بود. مسائل شرعی هم در این هیئتها تدریس می‌شد. و در توسل و تولی نیز افزایش آگاهی و پرهیز از انحرافات رایج رفتاری و عقیدتی در دستور کار قرار داشت] سید نورالدین در برابر اعدامهایی که گروه  و پیروان  انجام می‌دادند، واکنش منفی نداشت و ایرادی بر آنها نمی‌گرفت. در ماجرای ترور حسین علا که گلوله یاران شهید به وی اصابت نکرد، سراج، از یاران ، به شیراز رفت و سید نورالدین از وی استقبال کرد. دولت هم در آن جا متعرض وی نشد. شهید نیز در حالی که تحت تعقیب بود، به شیراز و دفتر کار سید نورالدین رفت و تا زمانی که در شیراز بود، دولت جرات نکرد به وی تعرض کند. سید نورالدین احترام خاصی برای شهید قائل بود و وی را در کنار خود می‌نشاند، با اینکه کمتر کسی را در کنار خود می‌نشاند. او به شهید گفته بود هر وقت که دوست داشته باشد می‌تواند در شیراز و در منزل ایشان بماند و کسی حق تعرض به او را ندارد و بعد از اینکه نواب از شیراز رفت، در تهران دستگیر و به اعدام محکوم شد. ▪️سید نورالدین از شنیدن خبر اعدام شهید نواب چنان متاثر و عصبانی شد که اعضای را فراخواند و در مجلس ختمی که برای گرفت، به سخنرانی پرداخت و در آن به دولت حمله شدید اللحنی کرد و خطاب به آزموده -دادستان ارتش- گفت: «آقای آزموده نیامرزیده! آیا کارت به جایی رسیده که اولاد پیغمبر را به بهانه واهی به قتل می‌رسانی؟» بعد از مجلس ختم باشکوه در مسجد وکیل ، دو سناتور از طرف شاه به منزل وی آمدند و به صورت محترمانه تهدیدش کردند و گفتند: «چرا در ماجرای ، دولت را زیر سؤال برده‌اید؟   ، در مسایل داخلی و خارجی، دخالت غیر قانونی می‌کردند، درحالی که شما در مرامنامه خود مخالف هرج و مرج هستید! » آن دو نفر اصرار داشتند در همان جلسه پاسخ خود را بگیرند، ولی سید نورالدین جواب را به مسجد محول کرد و در مسجد خطاب به شاه فریاد زد: «آهای مردک! من از شیر نترسیدم از اردشیر بترسم! من همان کسی هستم که در دو سالگی لولو را شکستم. آیا مرا از مرگ می‌ترسانی؟ در نظر نورالدین هیچ چیز بهتر از مرگ نیست. من آرزوی مرگ در راه دین جدم را دارم.... در دفاع از یک سید گفته می‌شود که نظم را رعایت نمی‌کند. نظمی که از نظر دین ارزشی نداشته باشد، برای ما محترم نیست. قیام! قیام! قیام! من قیام را بر شما واجب می‌دانم.»  ▪️سید نورالدین از مدتها پیش اندیشه تشکیل را در ذهن خود می‌پروراند و معتقد بود که اگر جامعه به درصدی از رشد و بلوغ برسد که جمهوری اسلامی را بپذیرد، این روش بهتر از مشروطه است. او می‌گفت دیگر شیوه‌های حکومت داری چون جمهوری دموکراتیک تا زمانی که نورالدین زنده است، در این سامان پا نخواهد گرفت و می‌گفت: «باید مرا بالای دار ببینند و بعد این کار را انجام دهند.» و می‌افزود: «خون مرحوم حاج شیخ فضل الله نوری برای متمم قانون اساسی ریخته شده است و من حافظ این خون هستم.»   وی در برنامه‌های درسی اش حکومت را به پنج دسته تقسیم می‌کردند: ۱. حکومت خداوند ۲. حکومت پیغمبر (قدس سره) ۳. حکومت ائمه علیه‌السّلام ۴. حکومت ولی فقیه ۵. حکومت عدول مؤمنین (اگر مرحله چهارم امکان نداشت) @sayyedmojtabanavvabesafavi ادامه👇
🔰 شرح دیدار با آیت الله العظمی الهاشمی شیرازی نواب صفوی خطاب به سیدنورالدین شیرازی: انگلیسی‌ها را از ریشه می‌کنیم و دور می‌اندازیم 🔸حجت‌الاسلام فیروزیان که از نزدیکان و دوستان شهید بود درباره دیدار آیت‌الله سیدنوردالدین شیرازی با شهید می‌گوید: به آیت‌الله سید نورالدین شیرازی گفت: « انگلیسی‌ها بوته هرزه‌ای هستند که خود را چنار معرفی کرده‌اند . این‌ها را از ریشه می‌کنیم و دور می‌اندازیم.» 📔تاریخ انتشار: ۱۰:۰۹ - ۳۰ دی ۱۳۹۶ ؛ ▪️ سید مجتبی نواب صفوی رهبر برای تحقق آرمان‌های خود سفرها و ملاقات‌های متعددی به شهرها و حتی کشورهای مختلف داشت. یکی از دیدارهای وی با آیت‌الله سید نورالدین شیرازی بود که را اداره می‌کرد.  ▪️حجت‌الاسلام فیروزیان که از نزدیکان و دوستان بود در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره دیدار نواب با آیت‌الله سیدنورالدین شیرازی می‌نویسد: « بالاخره قبل از نماز مغرب به شیراز رسیدیم و من بلافاصله به طرف مسجدی که آقای نواب قصد ملاقات و صحبت با آیت‌الله حاج سید نورالدین را داشت حرکت کردم. وقتی به آنجا رسیدم آیت‌الله حاج سید نورالدین مشغول خواندن نماز عشا بود و آقای در صف اول پشت سر ایشان ایستاده بود. بعداً معلوم شد که آقای بعد از تکبیر رسیده و هنوز با آیت‌الله حاج سید نورالدین روبه‌رو نشده است. ▪️آیت‌الله حاج سید نورالدین چنان که مشهور و مشهود بود از نظر علمی مرتبه اجتهاد داشت. وی شاعری توانا، خوشنویسی کم‌نظیر، سیاستمداری مدیر و مدبر بود که با تأسیس حزب برادران، همیشه در انتخابات مجلس شورای ملی کاندیداهای طرفدار او در شیراز برنده بودند. او از نظر جسمی، بلند قامت و در سنین پیری بسیار خوش‌قیافه و جذاب بود که با همین ویژگی‌ها در بین دولت و دولتمردان نفوذ کامل و در بین مریدان محبوبیتی خاصی داشت. ▪️آن هنگام، فصل تابستان بود و نماز جماعت در صحن مسجد اقامه می‌شد و با اینکه صحن مسجد بسیار وسیع بود جمعیت چشمگیری در نماز حضور می‌یافتند و به او اقتدا می‌کردند. نماز تمام شد و حاج آقا به هنگام رفتن از محراب نواب را دید. بلافاصله خود را معرفی کرد. آیت‌الله، را بغل کرد و با یکدیگر معانقه گرمی کردند. حاج آقا نورالدین گفت: « آقای نواب! خوش آمدید. منظور از تشریف‌فرمایی را بفرمایید تا در خدمت باشیم». گفت: «اول مریدان‌تان را مرخص کنید تا عرض کنم». ایشان رو به جمعیت کردند و فرمودند: «تشریف ببرید!» وقتی غیر از آیت‌الله و و من کسی نماند گفت‌ پسرعمو! آمدم ببینم «مرد» هستی یا نه! حاج سید نورالدین با آن ابهت و چهل سال فاصله سنی ! از که تا آن زمان چنین سخنی را از کسی نشنیده بود و چون را به هر جهت شخصیتی فوق‌العاده می‌شناخت، بدون ناراحتی گفت: بله، مرد هستم! سپس آیت‌الله به راه افتاد. قدم زنان به کنار دیوار مسجد رسیدیم. در این مسیر سکوت برقرار بود. آیت‌الله ایستاد و گفت: «حالا مطلب تان را بفرمایید». سؤال کرد و گفت: «پسر عمو آیا امروز شراب بیشتر خورده می‌شود یا زمان یزید؟» گفت: «این زمان». تعدادی از مفاسد اخلاقی و ظلم و ستم‌ها را یک یک شمرد و پرسید: « این مفاسد در این زمان بیشتر است یا زمان یزید؟» گفت: «این زمان». نواب گفت: «اکنون تکلیف من و شما، پسران حسین (ع) چیست؟» گفت: «می‌گویی چه کنیم؟» گفت: 🚩 «قیام علیه ظلم و فساد تا شهادت».🚩 ▪️حاج سید نورالدین فرمود: «آقای ! من حاضرم در صورت اجبار با کلید دزدی از در وارد شوم ولی از دیوار بالا نروم. پیشنهاد شما برای رسیدن به هدف، صحیح نیست». مرحوم با آن جثه لاغر و کوچک ضمن قیافه زیبا و جذاب، صدای بلند و رعدآسایی داشت که غالباً در سخنرانی‌ها در مقابل جمعیت انبوه، آنجا که احتیاج به بلندگو بود، بدون بلندگو سخنان او به گوش همه می‌رسید. وی با عصبانیت، بی‌اختیار و رعدآسا فریاد زد: «من نگفتم از دیوار بالا برویم، من نگفتم کلید بدزدیم، نگفتم از بیراهه و بی‌مطالعه قیام کنیم تا به مقامی برسیم. گفتم مثل جدمان حسین (ع) قیام کنیم و شهید شویم. آیا شهادت در راه خدا در مسیر اهداف الهی رسیدن به هدف نیست؟» ▪️آیت‌الله حاج سید نورالدین که در عمرش همیشه مورد احترام مردم بود و عادت به آرام گفتن و آرام شنیدن داشت و هرگز با چنین شخصی روبه‌رو نشده بود، آرام گفت: «آقای ! انگلیسی‌ها نمی‌گذارند و از شروع شدن انقلاب جلوگیری می‌کنند». گفت: «انگلیسی‌ها بوته هرزه‌ای هستند که خود را چنار معرفی کرده‌اند. این‌ها را از ریشه می‌کنیم و دور می‌اندازیم @sayyedmojtabanavvabesafavi ادامه👇
# مصدق در اوج پیروزی با پشتیبانی و همت و فدا کاریهای و مردم مؤمن آزادیخواه . 🔺روحانی سیدی که در سمت چپ مصدق زیر بال او را گرفته است است ،‌ فاسدی که در بیت آیت الله کاشانی و اطرافیان مصدق و عمال طاغوت نقش عمده و کلیدی داشت و از عوامل اصلی دامن زدن به اختلاف بین ارکان اصلی نهضت ملی ‌ (آیت الله کاشانی ، و مصدق) بود . ▪️ وی بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با کنار نهادن لباس روحانیت وتراشیدن ریش وپوشیدن کت وشلوار‌‌ وکلاه شاپو و کراوات با کمک و توصیه لشگر_زاهدی‌، ، نماینده مجلس شاهنشاهی گردیدو جالبتر آنکه یکی از معشوقه های صیغه ای تاج الملوک بیوه رضا شاه شد . @sayyedmojtabanavvabesafavi https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
آيت‌الله خزعلي، در مراسم بزرگداشت شهيد نواب صفوي در مسجد امام‌حسين‌(ع)، حركت نواب صفوي در مبارزه و كشتن برخي وابستگان رژيم پهلوي را به حركت ابراهيم خليل(س) در شكستن بت‌ها تشبيه كرد. ⭕️به گزارش ايسنا، وي در سخنان خود با نقل چند خاطره از ، درباره‌ي از ميان برداشتن احمد گفت: نواب وقتي در نجف برخي آثار كسروي را مشاهده كرد، به آيت‌الله شاهرودي و آيت‌الله حكيم و بسياري از علما آن زمان كار او را نشان داد و آن بزرگان تاييد كردند كه كسروي به اسلام توهين كرده است، پس از آن نواب به ايران هجرت كرد و پس از چند سخنراني كه در شهرهاي ايران عليه كسروي داشت، نزد وي رفت و خواست با او مباحثه كرده و او را هدايت كند. ولي كسروي تن به مباحثه با وي نداد. ما هم اكنون نيز به افرادي مثل نواب نياز داريم ۲۷دی ماه ۱۳۸۳ / مسجد امام حسین 🔰خبرگزاری دانشجویان @sayyedmojtabanavvabesafavi
📜 نامه به از و یاران ( )‌ : ‌‌✾࿐༅✧🎇✧ ༅࿐✾ هوالعزيز السلام من قلبي علي مولاي حجه‌الله الثامن السلطان علي‌بن‌موسي‌الرضا (ع) 🖋پسرعموي عزيز جناب آقاي فاطمي بر شما و عموم وفاداران اسلام، برادران عزيز هزاران سلام،‌ نامه پرمهرتان زيارت شد، بحمد‌الله همه‌روزه برادران پيشروي مي‌كنند و در روز عاشورا هم بهترين اجتماع آبرومند با كمال پيروزي در مسجد شاه براي بيان هدف مقدس حضرت سيد‌الشهدا (ع) تشكيل و نسبت به اجراي هدف مقدسشان احكام قرآن بيانات مؤثري ايراد گرديد و آقاي «عبدخدايي» عزيز هم از زندان آزاد گرديدند. روز به روز از لحاظ عمق و باطن اجتماع بنياد اخلاق و معارف اسلام بحمدالله استوارتر گرديده و پيشروي مي‌كنيم. و پيشروي حقيقي ما به ظواهر نيست بلكه به كسب رضاي خدا‌‌ و ثبات قدم است و از هيچ سختي مسلمانان نبايد ناراحت شوندو بايستي ايمان پاك،‌ تشويق كننده جدي آنها باشد. 🗓 تهران، به ياري خداوند توانا، سيد مجتبي نواب صفوي‌‌ ✾࿐༅✧🎇✧ ༅࿐✾ 📔منبع : كتاب جمعيت فدائيان اسلام 🔰مکاتبه فوق همانگونه که از مطلع و محتوی آن یعنی سلام به ساحت مقدس علي‌بن‌موسي‌الرضا (ع)و پیشرفت اهداف و فعالیت برادران فدائی اسلام بر می آید خطاب به سید احمد فاطمی ( تصویر ایشان قبلا ارائه گردید ) از فدائیان اسلام مشهد و یاران مرحوم سید علی ضیائی ( وفاداران شهید نواب صفوی در مشهد که شهید نواب آنان را وفاداران به اسلام توصیف و برخی ازجمله مرحوم حیدر رحیم پور ازغدی پدر استاد حسن رحیم پور ازغدی آنان را مبارزین اسلام نامیده اند) پس از آزادی عبد خدائی (مهر 1332) میباشد و محتوی نامه هیج سنخیتی با شخصیت دکتر سید حسین فاطمی و ارتباط صمیمی نداشته وی با آن شهید بزرگوار و فدائیان اسلام ندارد . جای تعجب است که برخی سایتها و رسانه ها از جمله : http://www.navabsafavi.com 🔹ندانسته از این نامه به عنوان نامه شهید نواب به دکتر سید حسین فاطمی یاد کرده اند ! آدرس ایتا @sayyedmojtabanavvabesafavi
🔴 کجایند نواب ها؟ 🔹یکی از شخصیت هایی که از بدو اعلام موجودیت اسرائیل در سال 1327 شمسی، به دفاع از فلسطین پرداخت شهید سیدمجتبی ‎ است. وی که در آن وقت جوانی سی و چندساله بود با سخنرانی و فراخوان عمومی، از 5 هزار نفر برای اعزام به سرزمین های اشغالی ثبت نام بعمل آورد.‏ 🔸سپس بهمراه جمعیت فدائیان اسلام بیانیه ای صادر کرد که پنج هزار نفر از فدائیان رشید اسلام عازم کمک به برادران فلسطینی هستند و با کمال شتاب از دولت ایران اجازه حرکت به سوی فلسطین را می خواهند و منتظر پاسخ سریع دولت می باشند و از دولت خواست تا امکان عزیمت داوطلبین را فراهم کند.‏ 🔹نواب با ابراهیم حکیمی نخست وزیر وقت ملاقات نمود و درخواست جدی فدائیان اسلام تأکید نمود. اما حکیمی در این دیدار پاسخ روشنی به او نداد و بررسی مسئله را به روزهای بعد موکول کرد. پیگیری ها و تلاشهای فدائیان اسلام نهایتاً بی نتیجه ماند و دولت خواسته آنان را اجابت نکرد.‏ 🔸آذر ۱۳۳۲ گروهی از دانشمندان وعلمای اسلامی اجلاسی را تحت عنوان «مؤتمر اسلامی»، به منظور چاره جویی برای مقابله با تهاجمات اسرائیل و کمک به مردم فلسطین در اردن برگزار کردند. «جمعیت انقاذ فلسطین» و «مکتب الاسرارالمعراج» از ‎ برای شرکت در آن اجلاس دعوت به عمل آوردند.‏ 🔹نواب این موضوع را با برخی ازعلمای مطرح درمیان گذاشت و برخی از این علما، شرکت در این اجلاس را به عنوان تکلیف شرعی برعهده نواب گذاشتند. پس از دریافت دعوت نامه مؤتمر اسلامی، مجلس مشورتی در مسجد محمدیه سرچشمه تهران برپا شد که پس از موافقت اکثریت اعضای فدائیان اسلام، برای تأمین‏ هزینه این سفر فیش هایی از سوی فدائیان اسلام به فروش رسید و مبلغ هشت هزار تومان جمع آوری شد. نواب صفوی در تاریخ ۱۱/۹/۱۳۳۲ به عراق سفر کرد و فردای آنروز به بیروت و از آنجا به بیت المقدس عزیمت نمود. شرکت نواب در این اجلاس بازتاب گسترده ای در سطح مطبوعات داخل ایران داشت.‏ 🔸در اولین جلسه مؤتمر اسلامی، نواب صفوی فرصت سخنرانی در حضور رؤسای ممالک، اندیشمندان و علمای اسلام را پیدا کرد. در حاشیه این اجلاس، اندیشمندان مسلمان و سران کشورها درخواست دیدار با وی را داشتند. او با سیدقطب اندیشمند مسلمان و برخی سران کشورها همچون ملک حسین اردنی دیدار کرد. 🔹ایشان به قدری درخشیدند که مرد هفته شناخته شدند و در روزنامه های عربی عکس نواب و ملک حسین شاه اردن راچاپ کردند و نوشتند که ملک حسین تحت تأثیر سخنان نواب از سوار شدن برماشین ساخت انگلیس خودداری کرد. سیدقطب هم تحت تأثیر سخنان نواب گفته بود: «أنتَ هُنا فی قلبی». 🔸در جلسه با ملک حسین گفت من تا کنون با پادشاهان ملاقات نکرده ام و از دیدن پادشاه خوشم نمی آید اما چون تو سید هستی، استخاره کردم خوب آمد. به شوخی گوش او را گرفت و گفت: پسر عموجان این انگلیسها خیلی خطرناکند. از تو انتظار دارم اراضی غصب شده فلسطین را از چنگال یهود غاصب آزاد سازی.‏ 🔹پس از کنفرانس نواب با هفتاد نفر برای بازدید بخش اشغالی قدس رفته بود یکباره عبایش را کناری انداخت و به حاضران گفت که باید برویم و درآن مسجدی که در منطقه اشغالی واقع است نماز بخوانیم و هر کس آماده شهادت است با ما بیاید. در حالیکه همه ترسیده بودند ، او حرکت کرد و دیگران نیز با‏ وجود آنکه سربازان اسرائیل دستها را بر روی ماشه گذاشته بودند به دنبال وی به راه افتادند و نماز را به امامت وی خواندند. 🔸نواب در جواب احمد سوکارنو رئیس جمهور وقت اندونزی که پس از بازدید، از نواب پرسیده بود که چرا چنین کاری کردی و نزدیک بود ما را به کشتن دهی؟ گفته بود: «بردم تا شهیدتان کنم تا ملتهای مسلمان با کشته شدن نمایندگانشان، بیدار شوند.» 🔹وی در دیداری که از دانشگاه عین الشمس قاهره داشت، یاسر عرفات که در آن هنگام دانشجو بود را مورد خطاب قرار می دهد که فلسطین زیر چکمه های صهیونیزم و آمریکا جان می دهد و تو می خواهی مهندس شوی؟ 🔸‏تو باید شرافتمندانه بجنگی و از سرزمینت دفاع کنی. یاسر عرفات، که بعنوان اولین مقام بلند پایه، پس از انقلاب اسلامی به ایران سفر نمود، در دیدار با حضرت امام خمینی (ره) خود این خاطره را تعریف و از شهید نواب به نیکی یاد کرد. 👤 @bidariymelat
📜 نامه به از و یاران ( )‌ : ‌‌✾࿐༅✧🎇✧ ༅࿐✾ هوالعزيز السلام من قلبي علي مولاي حجه‌الله الثامن السلطان علي‌بن‌موسي‌الرضا (ع) 🖋پسرعموي عزيز جناب آقاي فاطمي بر شما و عموم وفاداران اسلام، برادران عزيز هزاران سلام،‌ نامه پرمهرتان زيارت شد، بحمد‌الله همه‌روزه برادران پيشروي مي‌كنند و در روز عاشورا هم بهترين اجتماع آبرومند با كمال پيروزي در مسجد شاه براي بيان هدف مقدس حضرت سيد‌الشهدا (ع) تشكيل و نسبت به اجراي هدف مقدسشان احكام قرآن بيانات مؤثري ايراد گرديد و آقاي «عبدخدايي» عزيز هم از زندان آزاد گرديدند. روز به روز از لحاظ عمق و باطن اجتماع بنياد اخلاق و معارف اسلام بحمدالله استوارتر گرديده و پيشروي مي‌كنيم. و پيشروي حقيقي ما به ظواهر نيست بلكه به كسب رضاي خدا‌‌ و ثبات قدم است و از هيچ سختي مسلمانان نبايد ناراحت شوندو بايستي ايمان پاك،‌ تشويق كننده جدي آنها باشد. 🗓 تهران، به ياري خداوند توانا، سيد مجتبي نواب صفوي‌‌ ✾࿐༅✧🎇✧ ༅࿐✾ 📔منبع : كتاب جمعيت فدائيان اسلام 🔰مکاتبه فوق همانگونه که از مطلع و محتوی آن یعنی سلام به ساحت مقدس علي‌بن‌موسي‌الرضا (ع)و پیشرفت اهداف و فعالیت برادران فدائی اسلام بر می آید خطاب به سید احمد فاطمی ( تصویر ایشان قبلا ارائه گردید ) از فدائیان اسلام مشهد و یاران مرحوم سید علی ضیائی ( وفاداران شهید نواب صفوی در مشهد که شهید نواب آنان را وفاداران به اسلام توصیف و برخی ازجمله مرحوم حیدر رحیم پور ازغدی پدر استاد حسن رحیم پور ازغدی آنان را مبارزین اسلام نامیده اند) پس از آزادی عبد خدائی (مهر 1332) میباشد و محتوی نامه هیج سنخیتی با شخصیت دکتر سید حسین فاطمی و ارتباط صمیمی نداشته وی با آن شهید بزرگوار و فدائیان اسلام ندارد . جای تعجب است که برخی سایتها و رسانه ها از جمله : http://www.navabsafavi.com 🔹ندانسته از این نامه به عنوان نامه شهید نواب به دکتر سید حسین فاطمی یاد کرده اند ! آدرس ایتا https://eitaa.com/s_m_nb
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 1⃣ در سال 1332ش 1954م، شهيد «نواب صفوي» به دعوت شهيد «سيد قطب» كه دبير «مؤتمر اسلامي» بود، براي شركت در كنفرانس آزادي قدس، به كشور اردن سفر كرد و در آنجا ضمن ايراد سخنراني پـُرشور، خواستار وحدت مسلمانان و كنار گذاشتن اختلافات مذهبي در راه آزادي قدس و فلسطين گرديد... در پايان كار كنفرانس، شهيد «سيد قطب» از شهيد «نواب صفوي» دعوت مي‌كند كه سفري هم به «مصر» بنمايد و از نزديك با «اخوان‌المسلمين» و مردم مسلمان مصر، آشنا شود، شهيد «نواب صفوي» علي‌رغم تمايل قلبي براي سفر به مصر، به‌علت عدم توانايي پرداخت هزينه سفر؛ ضمن پذيرش دعوت، آن را به وقت ديگري موكول مي‌كند! ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 2⃣ آنگاه شهيد «نواب صفوي» از راه زميني و با اتوبوس، عازم لبنان و سوريه و سپس عراق مي‌گردد. در عراق به محض ورود، به «نجف» اشرف مي‌رود و پس از زيارت مرقد مولاي خود، حضرت علي عليه‌السلام، با توجه به روابط و آشنايي قبلي، به منزل مرحوم آيت‌الله شيخ عبدالحسين اميني، صاحب دانشنامه پـُر ارج «الغدير» مي‌‌رود كه اينك ميزبان اوست. شهيد «نواب صفوي» ضمن ارائه نتايج كنفرانس آزادي قدس، و ديدارهاي خود در لبنان و سوريه، با علماء و شخصيت‌هاي معروف اهل سنت، موضوع دعوت «سيد قطب» را براي بازديد از مصر، بازگو مي‌كند و هنگامي كه «علامه اميني» از علت عدم انجام سفر آگاه مي‌شود، بلافاصله بليط سفر وي از بغداد به قاهره و برگشت به تهران را تهيه نموده و از او مي‌خواهد كه حتماً قبل از مراجعت به ايران، به اين سفر برود و با علماي الازهر و شخصيت‌هاي اسلامي مصر، براي ايجاد وحدت و تقريب بين مذاهب اسلامي، دیداركند... ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 3⃣ شهيد نواب صفوي پس از چند روز توقف در عراق و زيارت عتبات مقدسه در نجف، کربلا، سامراء‌ و كاظمين و ديدار با علماي بزرگ و مراجع، عازم «قاهره» گرديد و مورد استقبال بي‌نظير و پـُرشور مردم مسلمان مصر به‌ويژه رهبران و اعضاي «اخوان‌المسلمين» قرار گرفت. سفر شهيد «نواب صفوي» مصادف با ايام پيروزي حركت «افسران آزاد» به رهبري ژنرال محمد نجيب براي سرنگوني سلطنت «ملك فارق» بود؛ ولي متأسفانه از همان نخست ايام پيروزي حركت، كشمكش و نزاع درون گروهي بين «نجيب» و ديگران به‌ويژه «عبدالناصر» آغاز شده بود و احزاب سياسي قديمي، مانند «الوفد» و بقيه كه هر كدام ساز خود را مي‌زدند، توسط شوراي افسران آزاد، به‌طور گروهي! منحله اعلام شده بودند و فقط جمعيت اخوان‌المسلمين كه به‌عنوان يك سازمان نيكوكاري غيرسياسي ثبت شده بود و در واقع با توجه به موقعيت خاص آن در بين توده‌هاي مردم و روابط عضويت قبلي بعضي از افسران آزاد و همچنين همكاري آنها در جنگ فلسطين با افسران آزاد، از اين قانون مستثني شده بود و به فعاليت خود ادامه مي‌داد، ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 4⃣ اما چون روش اخوان، روش اسلامي و دور از «قوميت‌گرايي جاهلي عربي» بعضي از افسران آزاد بود و مانند درخواست شهيد نواب صفوي از جبهه ملي ايران، كه « اجراي كامل احكام اسلامي» بود، اخوان نيز براي ادامه همكاري با افسران آزاد، پس از پيروزي بر رژيم شاهي و خلع يد از ملك فاروق – كه به نوشته فاروق در خاطرات خود، اخوان نيز در اين امر نقش مهمي به‌عهده داشتند – خواستار اجراي احكام اسلامي بودند و فقط با اجراي اين شرط، حتي بودن شركت خودشان در هيئت دولت؛ حاضر بودند كه با آن همكاري داشته باشند. ولي بعضي از افسران آزاد و در رأس آنها عبدالناصر موافق پذيرش اين شرط نبودند و فعاليت اخوان را در«امور خيريه» و «تعليم و تربيت» خواستار شدند! در اين شرايط سفر شهيد نواب صفوي به قاهره، به‌ دعوت رهبري اخوان، توسط شهيد سيد قطب، موجب حساسيت بعضي از افسران آزاد تماميت‌خواه مغرور گرديد و منتظر فرصتي براي واكنش بودند تا اينكه سازمان دانشجويي اخوان‌المسلمين براي بزرگداشت خاطره دو جوان دانشجوي عضو اخوان به نام‌هاي احمد منيسي و احمد شاهين كه در نبرد با نيروهاي اشغالگر صهيونيست در فلسطين به شهادت رسيده بودند، مراسمي در دانشگاه قاهره، برگزار كرد و از شهيد نواب صفوي هم براي سخنراني در آن اجتماع، دعوت به‌عمل آورد. ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 5⃣ به نقل بعضي از برادران مصري، در آن روز، ده‌ها هزار نفر از اساتيد و اعضاي دانشجو و دانش‌آموز و افراد عادي وابسته به اخوان، در اين اجتماع شركت داشتند... نخست استاد «حسين دوح»، مسئول سازمان دانشجويي اخوان، به سخنراني و معرفي «میهمان عزيز» پرداخت و سپس نوبت به شهيد نواب صفوي رسيد. شهيد نواب خود نقل مي‌كرد: «وقتي من پشت تريبون قرار گرفتم، انبوه جمعيت يك صدا شعار مي‌دانند: «القرآن دستورنا، الرسول زعيمنا، اللموت في سبيل الله اسمي امانينا و نواب صفوي ضيفنا» قرآن قانون اساسي ما است، پيامبر رهبر ماست، مرگ در راه خدا، بهترين آرزوي ماست و نواب صفوي ميهمان ماست... در وسط اين ازدحام و شعارها، من از خداوند متعال ياري طلبيدم كه در اين جمع كثير بتوانم به زبان عربي، حرف‌هاي خود را به‌راحتي بيان كنم! تا سخن را به نام خدا آغاز كردم، فرياد: زنده باد اسلام، زنده باد ايران، زنده باد نواب صفوي صحن دانشگاه قاهره را به لرزه درآورد... و من در ضمن سخنراني خود خواستار ملي شدن كانال سوئز و بيرون راندن انگليسي‌ها شدم و ناگهان شعار «بايد كانال سوئز ملي گردد، انگليسي‌ها بايد بيرون بروند!» همه‌جا را پـُر كرد. ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 6⃣ در اين هنگام ناگهان گروهي از هواداران دولت با چوب و چماق به حضار و دانشجويان حمله كردند و بلافاصله پليس امنيتي هم دخالت كرد و با تيراندازي هوايي، ‌شروع به متفرق ساختن مردم نمود... و سپس مرا تحت‌الحفظ به «وزارت داخله» بردند، در آنجا افسر ارشد پليس از من پرسيد كه: چرا به مصر آمده‌ايد؟! چرا در دانشگاه سخنراني كرد‌يد؟ چرا مردم را براي ملي كردن كانال سوئز تحريك نموديد؟ و... به آن افسر گفتم: من به دعوت برادران مسلمان مصري به قاهره آمده‌ام و مصر را كه يك كشور اسلامي است، وطن دوم خود مي‌دانم و اصولاً همه كشورهاي اسلامي و عربي، وطن ماست و مردم اين سرزمين‌ها، چون هم‌دين ما هستند، در واقع هم‌وطن ما هستند! و من حق دارم به ديدن آنها بيايم. اما سخنراني من در دانشگاه قاهره هم باز به دعوت دانشجويان مسلمان بود كه به مناسبت شهادت دو برادر دانشجوي مصري خود در جنگ با يهوديان غاصب، مراسمي برگزار كرده بودند، و از من خواستند كه در آن مراسم سخنراني كنم و من در سخنراني خود خواست اسلام را مطرح كردم كه مصر از وابستگي‌ها بايد آزاد شود، كانال سوئز كه متعلق به مردم مصر است، بايد از اشغال انگليس‌ها رها شود و... افسر ديگري پرسيد: شما كه ميهمان مصر هستيد، پس چرا به ديدن افسران آزاد مصر: عبدالناصر، عبدالحكيم عامر، انورالسادات و حسين‌الشافعي و ديگران نرفتيد؟ گفتم: من ميهمان مصر هستم، و اين وظيفه «ميزبان» است كه به ديدن «ميهمان» خود برود و بدين‌ترتيب، بايد آن آقايان نخست به ديدن من مي آمدند و بعد من، بازديد پس مي‌دادم!  ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 7⃣ افسر ارشد پليس امنيتي مصر رو به من كرد وگفت: بايد به اطلاع شما برسانم كه اولاً جمعيت اخوان‌المسلمين به حكم شوراي انقلاب! منحل شد و ديگر حق فعاليت سياسي ندارد و ثانياً حكم اخراج شما هم صادر شده و بايد فوراً مصر را تر ك كنيد! يا اينكه از اين ساعت به بعد، ميهمان دولت مصر بشويد! نه ديگران؟! بي‌شك در آن شرايط بحراني كه حكومت جديد با برخورد نامناسب با اخوان به‌وجود آورده بود، از اين ميزبان شدن هدفي را دنبال مي كرد و آن اين بود كه به جوانان اخوان و مردم مصر بگويد كه نواب در كنار آنهاست! من علي‌رغم آگاهي از نيت واقعي آنها، بلافاصله پيشنهاد آنها را پذيرفتم و گفتم چند روزي در مصر مي‌مانم و ميهمان دولت خواهم بود و هدف من اين بود كه براي لغو حكم انحلال جمعيت، كه به بهانه سخنراني ضدانگليسي من صادر شده بود اقدام كنم و ملاقاتي با ‍‍ژنرال نجيب و سرهنگ ناصر به عمل آورم و دوستانه وساطت كنم تا آزادي فعاليت اخوان، از نو برقرار شود! گفتند كه از طرف دولت مصر، شيخ حسن‌الباقوري، وزير اوقاف مصر عهده‌دار ميزباني من خواهد بود و نكته عجيب آنكه شيخ باقوري تا چندي پيش عضو كادر رهبري اخوان - مكتب الارشاد- بوده و به علت پذيرفتن پست وزارتي در دولت جديد از عضويت مكتب ارشاد، كنار گذاشته شده بود! ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 8⃣ من اين امر را هم پذيرفتم، چون حسن‌الباقوري اولاً از علماي معروف الازهر بود و ثانياً خود از شخصيت‌هاي علمي برجسته مصر به‌شمار مي‌رفت و من در ملاقات‌هاي مكرر خود ديدم كه فرد دانشمند و آگاه و روشني است و او به من اطلاع داد كه پس از شركت شيخ حسن‌البنا در تاسيس دارالتقريب در قاهره با همكاري آقاي شيخ محمد تقي قمي، او نيز به هواداران تقريب پيوسته و با دارالتقريب همكاري‌هايي دارد. سپس شيخ حسن‌الباقوري دعوت كرد كه به ديدار شيخ عبدالرحمن تاج، شيخ الازهر و عالي‌ترين مقام مذهبي اهل سنت برويم. همراه او به ديدار شيخ رفتيم و با او ملاقات كاملاً دوستانه و برادرانه‌ای داشتيم و اين ديدار موجب تفاهم بيشتر بين اهل سنت و تشيع گرديد و او به من وعده داد كه همكاري خود را با تقريب بين مذاهب و علماي شيعه گسترش دهد. او معتقد بود كه ايجاد اختلاف بين شيعه و سني، به خاطر مسائل فروع فقهي، به نفع دشمنان اسلام خواهد بود و افزود كه اين قبيل نظريات متفاوت فقهي، در بين فقهاي مذاهب اربعه اهل سنت هم فراوان است؛ ولي اين اختلاف با فقهاي شيعي، چرا بايد موجب برخوردهاي غيرمنطقي گردد؟ ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 9⃣ شيخ عبدالرحمن اميدوار بود كه با همكاري بزرگان شيعه در عراق و ايران بتوان بر اين مشكل فائق آمد و من نيز چنين اميدي را ابراز كردم و ماالتوفيق الا من عندالله. بعد از ديدار با شيخ الازهر، من خواستار ديدار با ژنرال نجيب و عبدالناصر شدم يك روز بعد قرار ملاقات گذاشتند و من در كاخ رياست جمهوري به ديدار آنها رفتم. ديدار كاملاً دوستانه بود و هر دو با احترام زياد با من روبه‌رو شدند. من پس از احوالپرسي يادآور شدم؛ تا آنجا كه من اطلاع دارم اخوان‌المسلمين در مصر و جهان اسلام و عرب موقعيتي خاص دارد و اين امر ايجاب مي‌كند كه دولت جديد كه هنوز در معرض توطئه دشمنان داخلي و خارجي است، براي مبارزه با بيگانگان، آنها را تقويت كند نه آنكه مانع فعاليتهاي آنان شود، به‌ويژه كه شما در جنگ فلسطين در كنار آنها بوديد و در پيروزي حركت جديد هم آنها در كنار شما بودند.. ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 1⃣0⃣ پس از حرف‌هاي من، ژنرال نجيب از لزوم وحدت نيروها در مصر، پس از پيروزي، سخن گفت و در واقع پاسخ‌هاي او دوستانه و نجيبانه بود؛ اما پاسخ‌ها و توضيحات عبدالناصر كه به‌ظاهر مي شد دوستانه تلقي كرد، نوعي سياست‌بازي و شيطنت بود و اگر و اما زياد داشت! و من فهميدم كه او در باطن، نقشه‌هايي دارد و روزي آنها را پياده خواهد كرد... و اين نكته را در مصر به برادران گوشزد كردم و پس از مراجعت در عراق و ايران هم موضوع را با برادران ايراني درميان گذاشتم... و همه مي‌دانيم چيزي نگذشت كه پس از آزادي موقت اخوان، سركوب آنها با اضافه شدن اتهام همكاري با ژنرال نجيب براي كودتا، به شدت آغاز شد و اين بار نجيب هم به آنها ملحق گرديد... من همان وقت تلگرافي به عبدالناصر فرستادم و او را از ادامه سركوب برحذر داشتم؛ اما متأسفانه او اهداف ديگري در سر داشت و به دنبال اجراي آنها كه از تقويت قوميت عربي در برابر حركت اسلامي بود، گام برداشت! ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 1⃣1⃣ .با اين حال سه روز بعد از سالروز پيروزي افسران و خلع يد از ملك فاروق بود، از من هم توسط شيخ باقوري، دعوت رسمي به‌عمل آوردند كه در مراسم رژه ارتش مصر در ميدا ن معروف الجمهوريه در قاهره شركت كنم و من هم پذيرفتم و در آن مراسم در جايگاه ويژه افسران آزاد حضور يافتم و اتفاقاً من نخستين میهماني بودم كه به ميدان رسيدم و در جايگاه مخصوص نشستم تا به تدريج بقیه هم آمدند تا جايگاه پـُر شد...». اين خلاصه‌اي از خاطرات شهيد نواب صفوي در مورد سفر خود به مصر و آثار و تبعات آن بود كه آنها را در ديدار با مرحوم حاج سراج انصاري در منزل وي، كه من نيز حضور داشتم نقل و تعريف كرد... و البته در تهران هم به بعضي از نكات اشاره كرد كه مرحوم خوش‌نيت در کتاب خود: «نواب صفوي: انديشه‌ها و مبارزات و شهادت» به قسمتي از اين خاطرات اشاره دارد. مجله معروف مصري المصور هم در شماره يك هزارم خود، ضمن چاپ عكسي از شهيد نواب صفوي در جايگاه مخصوص ميهمانان مراسم رژه، تحت عنوان: نواب صفوي در مراسم رژه شركت مي كند، چنين مي نويسد: «نواب صفوي رهبر فداييان اسلام نخستين ميهمان دعوت شده بود كه به ميدان بزرگ رژه رسيد كه روز شنبه گذشته در ميدان جمهوريت برگزارشد.  ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 1⃣2⃣  وقتي كه نواب صفوي صندلي خود را در بالاي جايگاه در ميان افسران ديد گفت: اينجا در واقع مكان طبيعي من است. وطن‌دوستي و نظامي‌گري، دو برادر به هم پيوسته هستند كه هيچ يكي از ديگري بي‌نياز نيست. من مدت اقامتم را در قاهره بيشتر كردم تا اين رژه را ببينم و اكنون در آن نمونه كامل فدایي بزرگ را مي بينم كه پس از مراجعت به ايران موضوع سخن من خواهد بود تا جوانان سرزمين من از آن نمونه‌برداري كنند و بر همين منوال پيش بروند. نواب به هنگام تماشاي رژه نظامي به فرمانده بخش، عبدالطيف بغدادي كه در كنار وي نشسته بود، گفت: اين رژه زيبا مرا به شگفتي واداشت و نمونه روشني از كوشش ياران پيامبر را در مبارزه خود در راه دعوت خويش را به من نشان داد... جوانان شما با همان روحيه‌اي كه ياران پيامبر داشتند، پيش مي روند. وطن‌دوستي و عقيده دين دنيا و آخرت است!». ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 1⃣3⃣ ...شهيد نواب صفوي پس از بازگشت از مصر ضمن اشاره به چگونگي سازمان و تشكيلات اخوان‌المسلمين، از خدمات و فعاليت‌هاي اخوان و مرشد نخستين آن، شهيد حسن‌البنا تجليل و تعريف مي‌كرد و از او به‌عنوان شخصيت برجسته و مرد مخلص و آگاه نام مي برد كه با درك عميق مسائل و مشكلات دنياي اسلام و چگونگي سلطه استعمار خارجي، به‌ويژه در مصر، به اقدامات و فعاليت‌هاي بنيادي و ريشه‌اي پرداخت و سازماني تشكيل داد كه توانست نيروهاي فدايي و مجاهد خود را براي جنگ با اشغالگران صهيونيست، به جبهه‌هاي نبرد در فلسطين گسيل دارد و به همين دليل هم پس از خلع سلاح نيروهاي مجاهد اخوان توسط دولت وقت و برگشت اجباري آنها به قاهره، خود وي نيز توسط عوامل حكومت مزدور ملك فاروق به شهادت رسيد. شهيد نواب صفوي، پس از مراجعت به ايران، ترجمه مقاله‌اي از شهيد حسن‌البنا را با مقدمه‌اي كوتاه، در جرائد ایران منتشر ساخت كه متن آن چنين است: «روح قوي و روح جاويدان رهبر فقيد اخوان‌المسلمين، راهنماي جهاد مقدس ضداجنبي ملت مسلمان مصر است.» ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 1⃣4⃣ براي مسرت روح پـُرفتوح رادمرد مجاهد شهيد حسن‌البنا بنيان‌گذار جمعيت مسلمانان مبارز و مجاهدين حقيقي راه تعالي اسلام يعني اخوان‌المسلمين مصر ذيلاً به ترجمه مقاله‌اي از آن رهبر باشهامت فقيد كه نمونه روح آتشين و كمال علاقه او به سربلندي عالم اسلام و زائيده ايمان و مباني مقدس آئين آسماني ما است مي‌پردازيم تا ذهن خوانندگان عزيز نسبت به ميزان علاقه اين مسلمان واقعي، كه در جهاد في سبيل‌الله جام شهادت نوشيد واقف گشته و بدانند برخلاف متظاهرين به دين و رياكاران ماسكدار، مردان از جان‌گذشته و فداكاري نيز در جهان هستند كه سر در كف نهاده و براي اعتلاي پرچم مقدس مذهب اسلام جان و سر نثار مي كنند، مرحوم حسن‌البنا در مصر به افتتاح مكتبي مبادرت ورزيد كه امروز ده‌ها هزار تن از شجاع‌ترين و باشهامت‌ترين جوانان و مردان دلير مصري پيرو آن مكتب مي باشند و هم آنها بودند كه در حوادث جان‌گداز كانال سوئز اسلحه به دست گرفته و از ناموس و شرف مسلمانان دفاع كردند. ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 1⃣5⃣ در مقاله زير، حسن‌البنا رهبر جمعيت اخوان‌المسلمين مصر با دلائل عقلي، نقلي، حسي و تاريخي اثبات مي‌كند كه آئين مقدس و تعليمات درخشان اسلامي در جهان پيروز شده و قلوب افراد بشر آئين مقدس و تعليمات درخشان اسلامي در جهان پيروز شده و قلوب افراد بشر را به نور خود منور خواهد ساخت انشاءالله تعالي.» اينك ترجمه مقاله: «اسلام به يقين پيروز خواهد گشت» ما مسلمانان ايمان و اعتقاد تزلزل‌ناپذيري داريم كه بي‌شك اسلام پيروز خواهد گشت و دول و ملل اسلامي از قيود خانمان‌برانداز تمدن كنوني آزاد گشته و نهضتي به‌وسيله ملل مسلمان برپا گشته، رسالت پيشواي اسلام را صورت تحقق بخشيده سيادت و فرمانروائي و مجد و عظمت صدر اسلام را تجديد و پرچم مقدس اين آئين را برتر از همه برخواهند افراشت. ما بر اثبات اين پيش‌بيني روشن و ايمان ثابت خويش، دلايلي در دست داريم. دليل سمعي: ما گفتار خداي متعال را مي‌خوانيم كه مي‌فرمايد: «والله متم نوره و لو كره الكافرون»، «يأبي الله الا ان يتم نوره»، «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله»، «كتب الله لأغلین انا و رسلي ان‌الله لقوي عزيز»، «وعدالله الذين امنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في‌الارض كما استخلف الذين من قبلهم و ليمكنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدينهم من بعد خوفهم امناً» ما هرگز در صحت اين آيات ترديد نداريم و ايمان كامل داريم كه حق و درست بوده و به‌زودي گفتار حق و فرمايشات الهي به عالی‌ترين مراحل رسيده و پرچم حق ما برافراشته خواهد گشت و اسلام به‌زودي در جهان حكم‌فرمائي خواهد كرد و خداوند توانا بيم و هراس ما را به‌قدرت و به اذن خود مبدل به امن و آسايش خواهد نمود، گرچه كليه آثار ظاهر، نشانه يأس و نوميدي و محروميت باشد (حتي اذا استيئس الرسل و ظنوا انهم قد كذبوا جائهم نصرنا فنجي من نشاء ولايرد باسنا عن القوم المجرمين) حتي زماني فرا رسيد كه پيامبران مأيوس گشته و گمان كردند كه تكذيب شده‌اند! يعني رسالت‌شان پايمال و نابود گشته است، آنگاه ياري و نصرت خداوند آمد بر آنها و سپس نجات يافت هر كه خواهان نجات بود، و فشار و عذاب خداوند از تبهكاران، بازگشت‌پذير نخواهد بود. ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 1⃣6⃣ دليل تاريخي: كليه تغييرات و حوادث تاريخي از زمان پيدايش اسلام به بعد نشان مي‌دهد كه نيرومندترين و فعال‌ترين پيش‌آمدي كه در عالم انسانيت رخ داده، طلوع خورشيد درخشان آئين مبين بوده و با وجود مشكلات و موانعي كه در برابر پيشرفت آن عرض‌اندام نموده و خطراتي كه بر گـِرد آن خط زنجير كشيده و زحمات طاقت‌فرسائي كه ملل اسلامي را احاطه كرده است همچنان نور ايمان در قلوب پيروان اين دين متجلي و عزم آنان آهنين و براي مبارزه و ادامه جهاد مقدس خود بيش از پيش ثابت‌قدم و پاي برجا و بر عهد خويش استوار بوده و مي‌باشند و با همين نيروي ايمان و اتكاء به خداوند و دستورهاي باهره رسول اكرم پيشواي معظم، حضرت محمد(ص) بود كه ارتش اسلام با قلت بضاعت و سلاح غيرمكفي در اقطار جهان شاهد پيروزي را در آغوش كشيده و به فرماندهي افراد شجاع و باايمان فاتح و سربلند خواهد گشت. ادامه👇 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
خاطراتي از سفر تاريخي در مصر نویسنده : مرحوم استاد 1⃣7⃣ هنگام هجوم لشگريان تاتار، دستگاه خلافت درهم شكست و ارتش اسلامي پراكنده گرديد و نيروهاي موجود متفرق شدند، خيال‌بافان جبون گمان كردند كار به آخر رسيده! اما در همان حال معجزه‌اي به‌وقوع پيوست و به‌رهبري انوار مقدس اسلام، نخست همان جنگجويان وحشي، به اطراف گريخته و بعد زير پرچم دولت معنوي اسلام ايمان آورده و مسلمان شدند. يك‌بار ديگر نيز مردم روي زمين اين وضعيت را ديدند و آن موقعي بود كه اروپاي متعصب، نمي‌گويم مسيحي، بلكه اروپاي وحشي بر تمدن درخشان مسلمين چيره گشت و امواج سركش قشون صليبيون مانند سيل خروشان رو به كشورهاي مسلمان سرازير گشت اما صلاح‌الدين ايوبي آنها را سركوب نموده به دور ريخت». اين مقاله كوتاهي از شهيد حسن‌البنا بود كه شهيد نواب صفوي، پس از ترجمه، آن را با مقدمه‌اي كوتاه خود در جرايد ايران منتشر ساخت و در واقع با اين اقدام خود، گامي ديگر در راه وحدت و تقريب بين مذاهب اسلامي برداشت و به جوانان ايراني آگاهي داد كه حركت اخوان‌المسلمين در مصر، همانند فدائيان اسلام در ايران، در راستاي اجراي احكام اسلامي و برقراري حكومت خدايي، كوشا هستند و علي‌رغم فشار و سركوب دشمنان داخلي و خارجي، سرانجام اسلام پيروز خواهد گشت. پایان منبع‌: https://makhaterltakfir.com/fa/mainstreamingview/8896 https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a