eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
1هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
5.7هزار ویدیو
113 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🌹 #بازی_های_خاص_محمد 🔸از بچگی علاقه زیادی به اسباب بازی های خاص داشت،هروقت می خواستیم برایش چیزی بخ
🌹 🔸محمددرمیانه جنگ تحمیلی چشم به دنیا بازکرده بود،همان روزی که شهر همدان نیز مانند بسیاری از نقاط کشور،موردهجوم هواپیماهای عراقی واقع می شدوهر زمانی از گوشه ای خبرشهادت تعدادی از مردم بی گناه به گوش می رسید 🔸صدام بمباران شهر را آغاز کرده بود،هرزمان صدای آژیرخطردرشهر می پبچید،مادر «محمد» را در آغوش می گرفت وبه سمت پناهگاه حرکت می کرد.این حالت ، اوضاع و احوال بسیاری از مردم در آن زمان بود.محمد در این شرایط دوران خردسالی اش را پشت سرگذاشت. ... 📚کتاب 📌خاطرات وزندگینامه ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🌹 #خردسالی_درجنگ 🔸محمددرمیانه جنگ تحمیلی چشم به دنیا بازکرده بود،همان روزی که شهر همدان نیز مانند ب
🌹 کنجکاو بودوپرجنب وجوش،در مدرسه خوب درس می‌خواند همیشه جزو نفرات اول به شمار می آمد،خانواده محمد مذهبی بودندوهمین امر باعث شده بودند او نیز بارگ وریشه مذهبی و انقلابی بزرگ شود. 🔸راه اندازی هیئت های حسینی و فعالیت های او در بسیج نیزازهمین شاخصه نشأت می گرفت،درکنار فعالیت های فرهنگی،علاقه زیادی نیز به مسائل نظامی داشت و بسیاری از دوره های رزمی را در بسیج طی کرده بود. 📚کتاب 📌خاطرات وزندگینامه ... ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🌹#جنب_وجوش_کودکی کنجکاو بودوپرجنب وجوش،در مدرسه خوب درس می‌خواند همیشه جزو نفرات اول به شمار می آمد
🌹 🌹 : محمد از بچگی عاشق مسجدوبسیج وهیأت بود؛هر وقت می خواستم به جلسه قرآن یا مسجد بروم همراهم می شد،عشق وعلاقه خاصی به شرکت در این جور برنامه ها داشت ،شش یا هفت ساله بود که یک شلوار بسیجی برایش خریدیم،باذوق خاصی آن را می پوشید وتسبیح به دست می گرفت و به مسجد می آمد... 🔸بعداز آن هم که هیئت ابوتراب(ع)را راه اندازی کرد تمام هم وغمش آن هیأت بود.هرکاری از دستش بر می آمد انجام می داد تا هیأت ائمه اطهار(علیهم السلام) پر رونق باشد. 📚کتاب 📌خاطرات وزندگینامه ...  ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🌹 #عاشق_مسجدوبسیج 🌹 #پدرشهید: محمد از بچگی عاشق مسجدوبسیج وهیأت بود؛هر وقت می خواستم به جلسه قرآن ی
🌹 🌹👇 🔸باغ کوچکی در همدان داشتیم که تابستان ها وبهار به آنجا می رفتیم،محمدکم سن و سال بودودرباغ برای خودش بازی می کرد،همسایه ای داشتیم که در باغش تعدادی درخت گردوداشت،شاخه یکی از درختان نیز وارد حیاط ما شده بود،یک روزمن در باغ مشغول کار بودم محمدبه سمتم آمد و گفت: «بابامن از درخت گردوهای همسایه که وارد حیاط ماشده خوردم،میشه شما ازش حلالیت بگیری؟» گفتم:هر کس گردو خورده خودش هم بره وحلالیت بگیره... 🔸محمدکم سن بودورویش نمی شد تا با مشهدی علی،صاحب باغ صحبت کند،من هم زیربارنرفتم،آخرسرمجبورشد خودش حلالیت بگیرد. 🔸وقتی صاحب باغ رادیدموضوع را مطرح کرد،مشهدی علی که از دقت محمد در حلال وحرام خوشش آمده بود به داخل باغ رفت وتعدادی گردوی دیگر برای او آورد،بعد هم با خوشرویی به محمدگفت:« این گردوها قابل تو را ندارد همه باغ مال شماست» 📚کتاب 📌خاطرات وزندگینامه ... ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🌹 #گردوهای_باغ_همسایه 🌹#پدرشهید👇 🔸باغ کوچکی در همدان داشتیم که تابستان ها وبهار به آنجا می رفتیم،مح
🌹 🌹 : 💠بیشتر از این که رابطه پدرفرزندی داشته باشیم،باهم دوست بودیم.اصلا به چشم یک پسر کم سن و سال به اونگاه نمی کردم.یکبار هم در این سالها نیاز نشدتا حرفی را با تحکم وزوز به او بگویم. اگردرخواستی بود منطقی برایش توضیح میدادم و خیلی خوب آن را قبول میکرد. 💠 از وقتی هم که نمازخواندن را شروع کرد همینطور عمل کردیم.زور واجباری درمیان نبود. خودش علاقه زیادی به آداب واعمال دینی داشت وآنهارا باجان مدل انجام میداد. 💠وقتی که کوچکتر بود،سحرهای ماه رمضان کنار ما بیدار می‌شد وبعداز اذان صبح باهم قرآن می خواندیم و احکام را برایش توضیح می دادم . 📚کتاب 📌خاطرات وزندگینامه ... ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🌹 #دو_دوست 🌹 #پدر_شهید: 💠بیشتر از این که رابطه پدرفرزندی داشته باشیم،باهم دوست بودیم.اصلا به چشم یک
🌹 🌹 👇 زمانی که محمد را باردار بودم همواره وضو داشتم.زمانی هم که به دنیا آمد سعی می کردم با وضو شیرش بدهم.همه این مراقبت ها باعث شده بود تا محمد فرزندی باهوش وبا استعداد بار بیاید. 💠زمانی که او را به پیش دبستانی فرستادیم،مدت زمان زیادی طول نکشید که از مدرسه با ما تماس گرفتند؛ مدیر مدرسه گفته بود نیازی نیست فرزند شما اینجا باشد. هر مبحثی را که ما می خواهیم به بچه ها یاد بدهیم محمد از قبل بلد است! 📚کتاب 📌خاطرات وزندگینامه .... ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🌹 #جمعه_های_خاطره_انگیز 🌹 #برادر_شهید:👇 💠 صبح های جمعه همراه محمد به کلاس قرآن می رفتم.برنامه هر هف
🌹 🌹 :👇 💠 محمد به شهدای تفحص علاقه زیادی داشت«شهیدسیدامیرتشت زرین» ازشهدای تفحص شهر همدان بود که در حین تفحص به شهادت رسیده بود.محمد رابطه خوبی با این شهید داشت؛ وقتی هم که دبیرستان بودیم با همدیگر پایگاه بسیج دانش آموزی شهدای تفحص را راه انداختیم. 💠 غبارروبی مزارشهدا، برگزاری زیارت عاشورا و برگزاری هیأت از جمله کارهایمان بود. در کنار این کارها درس را هم خوب می خواندیم.اصلا اینطور نبود که بگوییم چون مشغول این کارها هستیم پس از زمان درس خواندن کم کنیم. محمد شاگرد درس خوانی بود که توانست برای رشته دندانپزشکی در دانشگاه دولتی پذیرفته شود 📚کتاب 📌خاطرات وزندگینامه ... ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🌹 #پایگاه_شهدای_تفحص 🌹 #دوست_شهید:👇 💠 محمد به شهدای تفحص علاقه زیادی داشت«شهیدسیدامیرتشت زرین» ازش
🌹 🌹 :👇 💠 علاقه زیادی به شهدا داشت،زمانی که فهمید سپاه همدان قرار است تا برای شهدا شناسنامه تهیه کند خیلی خوشحال شد،به عنوان خادم افتخاری با آنها همکاری می‌کرد. 💠حدودا چهل تا از پرونده های شهدا را به محمد سپرده بودندتا آنها را تکمیل کند،شب ها ک به خانه می آمد پرونده ها زیر بغلش بود،آنهارا دراتاق پهن می کرد و درباره هرکدام حرفی می زد،نحوه شهادت وخاطرات وخیلی چیزهایی که برایش جالب بود را نیز باذوق وشوق برای ما تعریف می‌کرد،خیلی از رفتارها واخلاق های محمد ازشهدا تأثیر گرفته بود. 📚کتاب 📌خاطرات وزندگینامه .... ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🌹 #آغازعاشقی 🌹 #دوست_شهید:👇 💠 خیلی وقت بود که محمد دلش می خواست یک هیأت عزاداری راه بیاندازد.ایده ا
🌹 🌹 :👇 💠هرکاری از دستش بر می آمد برای هیأت انجام می داد.مسئول سیستم صوت بود اما از کارهای دیگر هم غافل نمی شد. 💠وقتی وارد مقطع دبیرستان شد،هیأت یا عباس(ع) رابادوستانش به راه انداخت. به هیئت محبین الحسن(ع) وچند هیأت دیگر هم به صورت ثابت رفت و آمد داشت،هرجا ذکر توسلی به ائمه می دید خودش را می رساند .محمد عاشق ائمه اطهار ( علیه السلام) بود. 📚کتاب 📌خاطرات وزندگینامه .... ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🌹 #یک_عشق_وچندهیئت 🌹 #دوست_شهید:👇 💠هرکاری از دستش بر می آمد برای هیأت انجام می داد.مسئول سیستم صوت
🌹 🌹 :👇 💠 با بچه های هیئت رفته بودیم جمکران،محمد نماز می‌خواند وغرق در توسل بود.بچه های هیئت به شوخی می گفتند: « محمد نماز جعفر طیار می خواند که اینقدر طول کشیده است.» اما او غرق در از ونیاز خودش بود.به قول معروف محمد از همان زمان،نوربالا می زد‌وبوی شهادت می داد. 💠 بعضی وقت ها زمانی که محمد وارد جمع دوستان می شد به شوخی می گفتیم: « چهره او ۱۰ دقیقه قبل از شهادت است!» اواخر هم با شوخی به محمد می‌گفتیم : « محمدجان هیأت اومدن وضجه زدن ها داره نتیجه می ده! کم‌کم مثل اینکه رفتنی شدی ها..!» 📚کتاب 📌خاطرات وزندگینامه ... ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🌹 #بوی_شهادت 🌹 #دوست_شهید:👇 💠 با بچه های هیئت رفته بودیم جمکران،محمد نماز می‌خواند وغرق در توسل بود
🌹 🌹 :👇 🔸محمد همیشه دوست داشت تا شهید شود.بارها در قنوت نمازش می شنیدم که این دعا را می خواند: 🌷اللهم الرزقناتوفیق الشهادهٔ فی سبیلک🌷 🔸یکبار که باهم صحبت می کردیم با حالتی جدی گفت « اگر شهید نشدم دوست دارم در هیأت وموقع روضه از دنیا بروم » محمد عاشق راهی بود که می رفت وآخر هم به آرزویش رسید. 📚کتاب 📌خاطرات وزندگینامه ..... ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
پیامبر رحمت (ص) فرمودند: ولایت من و ولایت اهل بیت من سبب ایمنی از آتش جهنم است. 😇 (امالی شیخ صدوق، جلد۸، صفحه ۳۸۳) مقصود این حدیث چیست؟! چرا باید ولی و ولایت پذیری در زندگی وجود داشته باشه؟! اصلا ولی کیست و ولایت چیست؟! 💠 زمانی که وصیت نامه شهدا را میخوانیم متوجه میشویم که شهدا تأکییدات فراوانی بر ولایت پذیری داشته اند؛ به نظر شما دلیل این تاکییدات چه میتواند باشد؟! ✌️ ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝