eitaa logo
🌸 زندگی زیباست 🌸
650 دنبال‌کننده
5هزار عکس
3هزار ویدیو
20 فایل
°•﷽•° 📰 #مجله_ی_مجازی 🌸 زندگی زیباست 🌸 «همه چیز بَـــراے زندگۍ زیــ★ـݕـا» رسانه های دیگر ما: «خانه ی هنر و هنرمندان» http://eitaa.com/rooberaah «ارج» http://eitaa.com/arj_e_ensan ارتباط با مدیر: @kooh313 تبادل و تبلیغ: @fadakq2096
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌸🌿 گاهی فکر می کنم بعضی آدم ها چه قدر مثل کاهو هستند. 🥬 به مرور زمان هر قدر لایه های شخصیت آن ها را ورق می زنی و داخل تر می شوی، برایت کوچک تر می شوند و حقیرتر. چه قدر بد است یک انسان از دور بزرگ باشد و اما یک روز بفهمی، کوچک بوده، تو اشتباه کرده ای! بخش مهم وجود ما انسان ها، درون و باطن ماست، نه برون و ظاهرمان. 🌊 آقای روان شناس 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🍃 این کوزه چو من، عاشق زاری بوده ا‌ست در بند سر زلف نگاری بوده‌ است این دسته که بر گردن او می‌بینی دستی‌ است که بر گردن یاری بوده ا‌ست رباعی «خیام» 🌴 @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹🔹💠🔹🔹 الآن همه ی مشکل ما این دوتا تار موی خانم هاست؟! من پوششم رو رعایت کنم، مشکل گرونی و اختلاس، حل می شه؟! 🌃 / اجتماعی 💐 «همه چیز برای زندگی زیبا» ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
🌿 قدیمی ها وقتی دو نفر هم دیگه رو پیدا می‌کردن که به هم شبیه بودن و اون قدر نزدیک بودن که انگار وجودشون به هم وصله، یه حرف قشنگ می زدن و می گفتن: «انگار خدا خاکشون رو از یه جا برداشته!» همین اندازه ساده و زلال و قشنگ! 🍃 @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌸🌿 موجودیت، زندگی، شخصیت، هویت و به دنبال آن، آرامش و خوشبختی ما به پایه های مستحکم اعتقادات صحیح ما وابسته اند. ❗️ اگر این پایه ها تضعیف شوند، ویران می شویم! 🌊 آقای روان شناس 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 برخورد زیبای پلیس ایتالیا با یک زن ⚫️ «زن، زندگی، آزادی» در اروپا ┄┅┅┅┅♦️┅┅┅┅┄ /غرب و شرق شناسی مصداقی 🏁 ╭─┅═💠🌏💠═┅─ ‌ ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═💠🌎💠═┅─
آبشار شلماش شهرستان سردشت استان آذربایجان غربی / نَمایی از ایران زیبای ما 🇮🇷 @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«نور، باشد سایه ای در پای دیوار شما کور، بینا می شود با یاد دیدار شما» 🌺 دهه ی کرامت مبارک باد! 🕌 زیارت قبول! @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🎞 زندگی فیلم نیست، تئاتره. 🎬 اگر وسطش خراب کردی نمی شه قطعش کنی و نمی تونی از اول شروع کنی. باید بقیه ش رو درست و خوب بازی کنی. @sad_dar_sad_ziba 🍃🍂 🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌳🍃🐐🍃🌲 توانایی شگفت انگیز بز کوهی در راه رفتن روی دیواره ی عمودی سد برای خوردن نمک و مواد معدنی 🌿 ༻‌🍄 @sad_dar_sad_ziba 🍄༺ ‎‌
🌿🍁🌿 تو نه مهتاب و نه خورشیدی و نه دریایی تو همان ناب ترین جاذبه ی دنیایی تو پر از حرمت بارانی و چشمت خیس است حتم دارم که تو از پیش خدا می آیی مثل اشعار اهورایی باران پاکی و به اندازه ی لبخند خدا زیبایی خواستم وصف تو گویم همه در یک رؤیا چه بگویم که تو زیباتر از آن رؤیایی مثل یک حادثه ی عشق پر از ابهامی و گرفتار هزاران اگر و امّایی ای تو آن ناب ترین رایحه ی شعر بهار تو مگر جام شرابی که چنین گیرایی؟ من به اندازه ی زیبایی تو تنهایم تو به اندازه ی تنهایی من زیبایی عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی «قیصر امین پور» 🌺🌺🌺🌺🌺 فارسی   ┏━🦋━━•••━━━━┓ 🦋 @sad_dar_sad_ziba 🦋 ┗━━━━•••━━🦋━┛
☘ آسوده باش! 💎 ……………………………………… 💐 «همه چیز برای زندگی زیبا» 💐 @sad_dar_sad_ziba 🍃
شب ‌هجران ‌گل ‌و داغ ‌شقایق‌، سخت است سوی‌ امواج بلا‌ راندن قایق، سخت است عاشقان! ‌دست‌ به‌ دامان محبت بزنید بی ‌محبت‌ گذر عمر و دقایق، ‌سخت است «مجتبی‌ عطایی» 🌿 @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 اعتراف واضح اغتشاشگران فتنه ی «زن، زندگی، آزادی» و دشمنان مردم و جمهوری اسلامی به نزدیکی، همفکری و همراهی با یزید و یک پاسخ روشن به آن ها! /روشن بینی و روشنگری 🌙 🌕 ……………………………………… 🗞 «صد در صد» ╭─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─ ‌ ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
🌿🌸🌿 ما بخش های پنهان شخصیت خود را در تعامل و همراهی با دیگران بهتر می توانیم بشناسیم. تعامل 🌊 آقای روان شناس 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🇮🇷 ایرانی، ایرانی مهدی طارمی 🌺 «مهدی طارمی» بازیکن تیم ملی فوتبال کشورمان، آقای گل لیگ فوتبال پرتغال شد. 🌱 امید «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼🍃🌹🍃✼══┅┄
🌿🌸🌿 🚢 برای کشف اقیانوس‌های جدید، باید شهامت ترک ساحل آرام خود را داشته باشیم. جهان، جهانِ تغییر است، نه جهان تسلیم! 🌊 آقای روان شناس 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بـود» ⏪ بخش ۴۲: گوشی را روی صندلی جلو پرت کرد. صدای باز شدن در عقب حوا
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بـود» ⏪ بخش ۴۳: چشمانم که به قامت بلند و چهارشانه برادر افتاد، آشوب قلبم آرام که نه اما کمی خنک شد. چون دخترکان پنج ساله دوست داشتم که به آغوش امنش پناه ببرم. با گام‌هایی بلند، کنار ماشین ایستاد و در را گشود. رنگ به رخ نداشت. نفس نفس می زد اما لبخندی تصنعی بر لب نشاند. چشم در صورتم چرخاند و نگران، حالم را جویا شد. _ چیزی نیست، درست می شه. الآن بچه ها می رسن. فقط سعی کن نترسی و تکون نخوری. داشت شوخی می‌کرد؟ واقعاً چیزی نبود؟ مرگ در حیاط خلوت زندگی ام قدم می زد تا بی‌تعارف وارد خانه ام شود، آن وقت می گفت چیزی نیست؟ پرتشویش روی زمین زانو زد و محتاطانه نگاهی به زیر صندلی انداخت. یکی از حراستی ها بطری کوچکی از آب میوه به سمتم گرفت. دهانم قفل بود و دلشوره، تهوع به کامم تزریق می کرد. لجوجانه سر به نخواستن تکان دادم. مرد جوان مؤدبانه زبان به اصرار چرخاند اما نمی توانستم. طاها که یک دندگی ام را دید، سرش را بالا آورد. _ زهرا جان بخور. فشارت افتاده. اگه حالت بد بشه، اوضاع از اینی که هست هم بدتر می شه. پس کمک کن تا... گوشی اش زنگ خورد. شماره ی روی صفحه را که دید اضطراب چهره اش دو چندان شد. با تعلل پاسخ داد. از حرف‌هایش متوجه شدم پدر پشت خط است. کلمات را دست به عصا ادا می‌کرد تا از التهاب پدر کم کند. _ حالش خوبه، فقط ترسیده. نه... نگاه کردم. یه جعبه زیر صندلیشه. باید دو زمانه باشه که به محض نشستن روی صندلی فعال شده. نمی دونم، خودم هم گیجم. آره، الآن بچه ها می رسن. باشه. دستش را روی گوشی گرفت و نگران نگاهم کرد. _ زهرا جان، بابا می خواد باهات حرف بزنه. خیلی خیلی نگرانه. سعی کن آروم باشی. سری به تأیید تکان دادم، اشک ها را پس زدم و گوشی را از دستش گرفتم. «باباجان» گفتن مهربان پدر که بر قلبم نشست، سیل بارانی بی رعد از کنار چشمانم سرازیر شد. سردار خانه مان برای دلگرمی ام نرم نرم جمله می ساخت اما مگر هراس از مردن، مجال کرنش می داد؟ جملاتم که به انتها رسید،خیرگی طاها را روی صورتم خواندم. ابروهایش گره داشت اما حال من به هم ریخته تر از آن بود که دلیل بخواهم. گوشی را به دستش سپردم و از آمدن پدر تا دقایقی دیگر با خبرش کردم. چروک پیشانی اش عمیق‌ تر شد. دستمالی از جیبش بیرون آورد و خون جاری از بینی ام را پاک کرد. _ چرا داره از دماغت خون می آد؟ نمی دانستم بگویم دستپخت آن ناشناس است یا داستان ببافم. میان زمین و آسمان گیر کرده بود. می ترسیدم. زهرای پرحرف از حرف زدن می ترسید؛ صدای مردانه اش بم شد. _ اصلاً چه طوری متوجه شدی تو ماشین بمب هست؟! واماندگی در جزء به جزء صورتم خودنمایی می‌کرد. مردی جوان نفس زنان سراغ طاها آمد و او را از رسیدن تیم بررسی و خنثی سازی آگاه کرد. ای کاش این کابوس به لطف انفجار و جان دادنم در جهنم آتش، تمام می شد. چند مرد با آرامشی نظامی به سراغمان آمدند. بعد از سلام و احوالپرسی، مشغول بررسی محتاطانه جعبه ی زیر صندلی شدند. یکیشان که کمی تپل تر بود و وسط سرش هم از مو خالی شده بود، دست از بررسی کشید و ابروانش را بالا داد. _ آقا طاها، این جعبه کمی مشکوکه. بزار بچه ها آماده شن اما فکر کنم ماجرا اون جوری که نشون می ده نیست. ⏪ ادامه دارد... ................................. 🌳 💠 «زندگی زیباست» https://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
🥀 انسان ها به اندازه ی عزیز بودنتون ازتون دلخور می‌شن، نه به اندازه ی اشتباهاتتون! @sad_dar_sad_ziba 🍃🍂 🍂🍃
🔹🔹💠🔹🔹 کسی جلودار این ولگردهای وحشی نیست؟ 🌃 / اجتماعی 💐 «همه چیز برای زندگی زیبا» ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ گردشی در میدان امام / اصفهان / نَمایی از ایران زیبای ما 🇮🇷 @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
🌱 جاده ها پل ها پریشانند، دلتنگم بیا پرده‌ ها در باد حیرانند، دلتنگم بیا اشک هایم قطره قطره شعر شد در دفترم واژه هایم بی تو گریانند، دلتنگم بیا کشوری هستم که می خواهم تو آبادم کنی شهرهایم بی خیابانند، دلتنگم بیا هرکس از خود می گریزد حال دنیا خوب نیست دردها دنبال درمانند، دلتنگم بیا با چه رنگی واقعیت را مجازی می کنند؟ سایه ها دنبال انسانند، دلتنگم بیا انتظارت را کشیدن، آسمان را تشنه کرد ابرها مشتاق بارانند، دلتنگم بیا مردهایت مرد مِیدانند، دنیا دیده است در سپاه تو شهیدانند، دلتنگم بیا نذر کردم زیر پایت شعر، قربانی کنم بیت هایم رو به پایانند، دلتنگم بیا من به جای خالی ات ایمان نیاوردم هنوز حرف هایم نامسلمانند، دلتنگم بیا «صامره حبیبی» / ولایت و انتظار 🌸 @sad_dar_sad_ziba 🕌 ۩๑▬▬▬✨✨▬▬●
می‌گفت: «اگر توی این دنیا اتفاقی برای من یا تو بیفته هم ‌دیگه رو از دست می‌دیم. اون ‌وقت می افتیم دست دیگران.» در ادامه زیر لب با خودش گفت: «حیف نیست که بیفتیم دست دیگران؟» 🌿 @sad_dar_sad_ziba
چه کسی می گوید: پشت این ثانیه ها تاریک است؟ گام اگر برداریم روشنی نزدیک است! «سهراب سپهرى» 🌄 @sad_dar_sad_ziba
💚 قدردان 💎 ……………………………………… 💐 «همه چیز برای زندگی زیبا» 💐 @sad_dar_sad_ziba 🍃
تا فرصت داریم واسه خودمون و عزیزمون وقت بگذاریم؛ بعداً شاید دیگه نباشیم شاید باشیم و حسش نباشه، شاید باشیم و حسش باشه و عزیزی نباشه! 🌿 @sad_dar_sad_ziba