eitaa logo
ساحت اندیشه
183 دنبال‌کننده
118 عکس
64 ویدیو
45 فایل
«گفتمانی پیرامون دین و اندیشه دینی» کلیه حقوق مادی و معنوی این کانال محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلا اشکال است. راه ارتباطی؛ @hossein_m_m
مشاهده در ایتا
دانلود
-----¦﷽¦----- ⭕️ ضرورت عمل به ظواهر شریعت در نگاه عارفان ؛ ؛ امام در کتاب «الأنوار القدسیة» میگوید: دانش ، همان دانش رسول الله (ص) است؛ زیرا متقیّد به هستند ... روش عرفا برگرفته از و است. بنابراین اگر کسی از نباشد، در این مسیر به سعادت نمی رسد؛ زیرا در هر حرکت و سکونی نیاز به دارد، بنابراین باید قبل از عمل، علم داشته باشد ...شأن عارفان این است که از تجاوز نکنند، و بر اساس و نظری که شاهدِ آن نیست، اعتقاد پیدا نکنند؛ همانگونه که گفته است: این علم (علم ) با و مستحکم است. 📚 مجموعه رسائل ابن عربى ؛ ج‏1 ؛ ص379 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇 «https://eitaa.com/sahat_andisheh
-----¦﷽¦----- ⭕️ امیرالمؤمنین (علیه السلام)، عارفی با دغدغه جامعه دسته زیادی خیال کردند معنای 🛕عبارت از این است که انسان یک محلی پیدا کند و یک ذکری بگوید و یک سری حرکت بدهد و یک رقصی 🕺 بکند و ...، این معنی است!؟! مرتبه اعلای عرفان را (سلام الله علیه) داشته است و هیچ این چیزها در کار نبوده. خیال می‌کردند که کسی که عارف است باید از همه چیز بکلی کناره گیری کند و مقداری ذکر بگوید و یک قدری تَغَنّی کند و دکّانداری [نماید]. در عین حالی که «اَعرَفُ خَلقِ الله» (عارف ترین انسان) بعد از رسول الله به خدا بود، با این وجود نرفت کنار بنشیند و هیچ کاری به هیچی نداشته باشد، هیچ وقت هم نداشت، مشغول بود به کارهایش، ولی آن (ذکر) هم بود. خیال می‌شود که کسی که است، باید به مردم دیگر کار نداشته باشد؛ در شهر هرچه می‌خواهد بگذرد، من اهل سلوکم؛ بروم یک گوشه‌ای بنشینم و وِرد بگویم و سلوک - به قول خودش - پیدا کند. این سلوک در و زیادتر از دیگران بوده است، لکن نرفتند توی خانه‌شان بنشینند و بگویند که ما اهل سلوکیم و چکار داریم که به ملت چه می‌گذرد! اگر بنا باشد که اهل سلوک بروند کنار بنشینند، پس باید انبیا هم همین کار را بکنند، و نکردند. «موسی بن عمران» اهل سلوک بود، ولی با این حال، رفت سراغ و آن کارها را کرد، «ابراهیم» هم همین‌طور، هم که همه می‌دانیم. 📚 صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۶ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇 «https://eitaa.com/sahat_andisheh
-----¦﷽¦----- ⭕️ مدیریت اختلافات فکری در حوزه علمیه بیانات آقا در تاریخ ۱۳۹۸/۰۲/۱۸؛ «در حوزه ممکن است در مسائل گوناگون اختلاف ‌نظر وجود داشته باشد؛ در مسائل علمی که اختلاف‌ نظر هست، در جهت‌گیری‌های فکری که اختلاف ‌نظر هست، در زمینه‌های سیاسی هم اختلاف‌ نظر ممکن است باشد؛ این اشکال ندارد؛ اختلافات را باید مدیریّت کرد. مواظب باشید اختلاف ‌نظرها به درگیری و تشنّج و ناخن زدن به چهره‌ی یکدیگر نینجامد! ما در گذشته در سنّت حوزه‌های خودمان داشته‌ایم که حالا من آخرین موردش را که بخواهم عرض بکنم، مرحوم [است که] ملّای برجسته‌ی بزرگی در مشهد بود، . بنده خودم جزو ارادتمندان ایشان بودم و هستم؛ مرد واقعاً بزرگی بود امّا سلیقه‌ی علمی ایشان این بود: درست ضدّ فلسفه و ضدّ عرفان، که کتاب هم در این زمینه نوشته بود، تدریس هم می‌کرد؛ جزو برجسته‌ترین شاگردهای مرحوم آمیرزا مهدی اصفهانی بود؛ و بزرگوار، بود، لُبّ فلسفه و عرفان بود؛ خب اینها خیلی با هم فاصله دارند، یعنی درست بکلّی در دو قطب یک طیف قرار دارند. وقتی که مبارزات شروع شد و امام نشان داد که رهبر این مبارزه است - امام از روزهای اوّلِ مبارزه این را اثبات کرد - این آقای حاج شیخ مجتبیٰ قزوینی با همه‌ی این اختلافاتی که داشت، بلند شد از مشهد و یک جماعتی را هم با خودش برداشت، آمدند دیدن امام در قم؛ آمدند اظهار ارادت به امام کردند. تا وقتی هم ایشان زنده بود - سال ۱۳۴۶ ایشان از دنیا رفت - پای انقلاب بود، یعنی واقعاً امیدِ ما طلبه‌های مبارزِ آن روز در مشهد، به مرحوم حاج شیخ مجتبیٰ بود، با اینکه اختلاف سلیقه‌اش با امام این جوری بود.  مرحوم ملّای دیگری بود در رتبه‌های بعدی، از همان جماعتِ مخالفینِ فلسفه و عرفان که ما خدمت ایشان درس هم خوانده بودیم. ایشان قبل از انقلاب اظهار ارادت به امام میکرد. من خودم قبل از پیروزی انقلاب از ایشان شنیده بودم اظهار ارادت و علاقه‌ی به امام را؛ بعد از پیروزی انقلاب هم این آدم بلند شد رفت جنگ؛ پیرمرد هفتاد هشتاد‌ ساله بلند شد، رفت لباس بسیجی پوشید و پای خمپاره [ایستاد] و مشغول جنگ شد؛ یعنی ما آدم‌های این جوری داشتیم. [یعنی] اختلاف فکری، در عین حال اتّحاد به معنای واقعی کلمه؛ «لله، فی‌الله، فی‌سبیل‌الله».  در قدیم هم داشتیم؛ مرحوم صاحب حدائقِ اخباری - البتّه اخباریِ واقعاً مُلّا؛ صاحب حدائق واقعاً ملّا است - و مرحوم آقا باقر بهبهانی، اصولیِ متمحّضِ قُح ِّاصول (اصولی خالص) و در واقع زنده‌کننده‌ی اصول در یک برهه‌ای از تاریخ حوزه‌های علمیّه‌ی ما؛ این دو نفر هر دو کربلا بودند، با هم مباحثات تند و زیادی داشتند. مرحوم صاحب حدائق وصیّت کرد که [وقتی] از دنیا رفتم، نماز من را آقا باقر بهبهانی بخواند و همین کار هم شد؛ ایشان از دنیا رفت، مرحوم آقا باقر بهبهانی نماز ایشان را [خواند]. یعنی این چیزها در حوزه وجود داشته. البتّه ضدّش و خلافش هم بوده؛ تزاحمات بیخودی، تعارض‌های بیجا، از این‌ها هم داشته‌ایم؛ امّا برجستگان ما این جور بودند.» ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇 «https://eitaa.com/sahat_andisheh