-----¦﷽¦-----
⭕️ نقدی بر اظهارات اخیر آقای #محقق_داماد در باب «نفی علوم انسانی اسلامی»
#مصطفی_محقق_داماد
#علم_دینی
#علوم_انسانی_اسلامی
مقدماتی چند برای تبیین دیدگاه مختار در باب «علم دینی» لازم به ذکر است؛
«علم» - از نگاه ما - مجموعه مسائلی با محوریت موضوعی واحد است؛ این مسائل که متشکل از موضوع و محمول هستند پاسخی برای اثبات یا نفی میطلبند، بهگونهای که هر پاسخی به مسئله داده شود، درون علم جای میگیرد. پس «علم» به این معنا شامل علوم نقلی، علوم عقلی، و علوم تجربی میشود. «دین» نیز - از نگاه ما - اسلام حقیقی است که هدف اصلی آن نشاندادن راه سعادت به انسانهاست. به همین دلیل، همۀ تعالیم نظری و عملی که به این هدف معطوف باشد جزء دین است. اکنون، میتوان نسبتهای ممکن میان این دو معنا را در ترکیب وصفی «#علم_دینی» بررسی نمود.
علم در این تعریف، وظیفۀ شناخت پدیدهها و روابط میان پدیدهها را بر عهده دارد. اما بیان نوع استفاده از آن به منظور دستیابی به سعادت واقعی انسان است، و این #دین است که رسالت تبیین رابطۀ پدیدهها با کمال روح انسان و مصالح انسانی را برعهده دارد و نحوۀ تعامل انسان با پدیدههای مادی و غیرمادی را ارزشگذاری کرده، تکلیف انسان را در برخورد با آنها تعیین مینماید. باید توجه داشت که در علوم انسانی تا جایی که سخن از تشریح ماهیت یک پدیدۀ انسانی یا اجتماعی، و تبیین رابطۀ آن با دیگر پدیدههاست، با «علم محض» سروکار داریم. این علوم که صرفاً به توصیف واقعیات انسانی و اجتماعی میپردازند، میان دینداران و بیدینان، مسلمانان و غیرمسلمانان مشترک هستند. ولی به محض آن که پا را از توصیف فراتر گذاشته، به قلمرو ارزشگذاری، هنجاریابی، و توصیۀ دستورالعملهای اقتصادی، حقوقی، تربیتی، و ... وارد شویم، به مرزهای مشترک با دین پا گذاشتهایم.
✅ به عنوان نمونه، در مباحث اقتصادی، مطالعه و تبیین مکانیسمهای علمی حاکم بر بازار جزئی از علم #اقتصاد است که دینی و غیردینی ندارد. ولی هنگامی که بحث از کمیت و کیفیت تولید، نوع کالا، هدف از تولید، قیمتگذاری، رقابت، فروش، و ... به میان میآید، ارزشهایی در تعیین این مسائل دخالت دارند که با هدف دین تداخل پیدا میکنند. از اینرو، اعتقادات، اخلاقیات، و احکام عملی دین میتوانند اصول موضوعه، پاسخها، و دستورالعملهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهند. در اینگونه مسائل است که تفاوت میان علم دینی و غیردینی آشکار میشود. بر این اساس، #اقتصاد دینی (اسلامی) علمی است که مبانی عقیدتی و ارزشی دین را در سطوح مختلف این علم مدّ نظر قرار میدهد و با آن مطابقت دارد، یا دستکم با آنها تنافی ندارد.
⭕️ در مقابل، نظریاتی علمی که یا بر مبانی ضددینی مانند ماتریالیسم، انکار مجردات، و انکار روح مستقل از بدن مبتنیاند، یا روشها و رفتارهایی را پیشنهاد میکنند که با باورها یا ارزشهای دینی ناسازگار یا در تضادند، مصادیق علم غیردینی یا ضددینی به شمار میآیند. تنافی داشتن با باورها بدین معناست که این نظریات بر اصول موضوعهای، مانند تساوی هستی با ماده یا محدود بودن زندگی انسان در این جهان، مبتنی شدهاند که مورد قبول دین نیستند. دینی یا اسلامیکردن این علوم مستلزم کشف و ترویج نظریات و تفسیرها، و تجویز روشها و رفتارهایی است که با باورها و ارزشهای اسلامی سازگار باشند.
پس علومی که در مبانی، ارزشها یا روشهایشان با یکی از مؤلفههای دین (باورها، ارزشها، و احکام) دارای مرز مشترک باشند، میتوانند دینی یا غیردینی باشند. به عنوان مثال، علومی مانند #ریاضیات هیچ اصطکاکی با مسائل دینی ندارند؛ نه در موضوعات، نه در روش، و نه در مسائل. در این دسته از علوم سخن از علم دینی و غیردینی بیمعناست؛ آنها نسبت به دین و آموزههای آن خنثی و بیطرف هستند.
این نگاه به دین و رابطۀ آن با ساحتهای مختلف زندگی کاملاً برخلاف بینش #سکولار است. #سکولاریسم میگوید دین در اقتصاد، سیاست، هنر، و مانند آنها حق دخالت ندارد، و باید کار را به اقتصاددانها، سیاستمداران، و هنرمندان واگذارد. از نظر سکولارها، تنها حوزهای که به دین مربوط میشود، حوزۀ رابطۀ شخصی با خداوند است (البته به فرض آن که وجود او را بپذیرند). ولی ما معتقدیم دین در همۀ صحنههای حیات فردی و اجتماعی حضور دارد، اما نه به این معنا که جای علم، فلسفه، و یا هنر مینشیند، بلکه به این معنا که وجه ارزشی آنها را بیان میکند.
📚برگرفته از: رابطه علم و دین / علامه #مصباح_یزدی
«ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇»
╭─┅🍃🌸🍃┅─╮
@sahat_andisheh
╰─┅🍃🌸🍃┅─╯