🔅 برنامه ی #مثنوی_خوانی به همراه شرح
❇️ تفسیر رجعنا من الجهاد الاصغر الیالجهاد الاکبر
♦️ ای شهان کشتیم ما خصم برون
ماند خصمی زو بتر در اندرون
کشتن این کار عقل و هوش نیست
شیر باطن سخرهٔ خرگوش نیست
دوزخست این نفس و دوزخ اژدهاست
کو به دریاها نگردد کم و کاست
هفت دریا را در آشامد هنوز
کم نگردد سوزش آن خلقسوز
سنگها و کافران سنگدل
اندر آیند اندرو زار و خجل
هم نگردد ساکن از چندین غذا
تا ز حق آید مرورا این ندا
سیر گشتی سیر گوید نه هنوز
اینت آتش اینت تابش اینت سوز
عالمی را لقمه کرد و در کشید
معدهاش نعره زنان هل من مزید
حق قدم بر وی نهد از لامکان
آنگه او ساکن شود از کن فکان
چونک جزو دوزخست این نفس ما
طبع کل دارد همیشه جزوها
این قدم حق را بود کو را کشد
غیر حق خود کی کمان او کشد
در کمان ننهند الا تیر راست
این کمان را بازگون کژ تیرهاست
راست شو چون تیر و واره از کمان
کز کمان هر راست بجهد بیگمان
چونک وا گشتم ز پیگار برون
روی آوردم به پیگار درون
قد رجعنا من جهاد الاصغریم
با نبی اندر جهاد اکبریم
قوت از حق خواهم و توفیق و لاف
تا به سوزن بر کنم این کوه قاف
سهل شیری دان که صفها بشکند
شیر آنست آن که خود را بشکند
#مثنوی_معنوی_76 #جهاد_اکبر #جهاد_اصغر
#مولوی - #مثنوی_معنوی - #دفتر_اول
#جهاد_با_نفس
🆔 @sahife2
✳️ مقایسه #جهاد_اکبر و #جهاد_اصغر
🔴 #جهاد_با_نفس از جهاد با دشمن خارجی مهمتر است و لذا در روایات جهاد اکبر نامیده شده و از جهاد اصغر برتر است از چند جهت:
1- جهاد اصغر، جهاد با دشمن برون است. امّا جهاد اکبر مبارزه با دشمن درون (نفس امّاره) است که خطرش بیشتر از خطر دشمن خارجی است؛ زیرا دشمن (برونی) پیدا است، امّا دشمن درونی ناپیدا. به طوری که نقشه ها و فکرهای شیطانی را فکر خود تلقی می کند، مثلًا غیبت دیگران به عنوان وظیفه شرعی تلقی می کند یا به ظاهر نماز می گزارد؛ ولی به جهت ریا کاری اش به شیطان سجده می کند به ظاهر از روی دلسوزی انتقاد می کند؛ ولی در واقع به دنبال تضعیف رقیب است و خلاصه اینکه گاهی انسان به طرف جهنم گام برمی دارد؛ ولی خیال می کند به سوی بهشت رهسپار است و آنگونه اسیر نفس اماره است که هرگز کوچکترین شک و شبهه ای در افکار و اعمال و حرکات خویش نمی کند.
تو با دشمن نفس همخانه ای
چه در بند پیکار بیگانه ای؟
2- جهاد اصغر با دشمن برونی است و زمان مشخّصی دارد، برخلاف جهاد و مبارزه با دشمن درونی که هرگز محدودیت ندارد. و در کودکی، جوانی، پیری، در گرفتاری، خوشحالی، در هر زمان و شرایطی مطرح است.
3- در جنگ با دشمن بیرون، مبارزه جمعی است و ممکن است یکی از طرفین برای همیشه شکست بخورد و یا عقب نشینی کند؛ ولی نفس امّاره دشمنی است که هرگز نابود نمی شود و به عبارت دیگر در جهاد اصغر، آتش بس وجود دارد، ولی در جهاد اکبر مبارزه وقفه ای ندارد و همیشگی است.
4- دشمن خارجی ممکن است که نقاط ضعف و راههای نفوذ را نداند؛ ولی دشمن درونی راههای نفوذ و نقاط ضعف انسان را می داند.
5- دشمن خارجی جان را هدف قرار می دهد و دشمن درونی جسم و جان و شخصیت و کمالات انسانی را.
6- با دشمن خارجی می توان کنار آمد؛ ولی با دشمن درونی نمی توان سازش کرد مگر با تسلیم شدن.
7- در جنگ با دشمنان خارجی حمایت جمعی، و کسب امتیاز مطرح است؛ ولی در جنگ با هوس و دشمن درون، تنها سرمایه وامکانات مبارزه انسان ایمان است و ممکن است در ظاهر حمایت و امتیازی مطرح نباشد.
8- در جهاد اصغر از نظر عُدِّه و وسیله می توان قبل از جنگ آمادگی لازم را داشت و ابزار دفاعی رافراهم نمود. امّا جهاد اکبر محدود به ابزار خاصّی نیست و نمی توان پیش بینی لازم را کرد.
9- از نظر عِدّه و نیرو در جهاد اصغر قسمتی از مردم شرکت می کنند، امّا در جهاد اکبر تمام مردم باید شرکت کنند.
10- اهمیت جهاد بستگی به میزان قدرت دشمن است، اگر جنگ با یک دشمن ضیعف باشد آسان تر است تا جنگ با دشمن قوی و هر قدر دشمن قوی تر باشد، جنگ با آن مشکل تر و با اهمیت تر است و جهاد با نفس از آن نظر جهاد اکبر است که نیرویش از دشمن برون بیشتر است.
11- جهاد اکبر از حیث نتیجه هم، مشکل تر است؛ زیرا در جهاد با دشمن خارجی یا پیروزی است یا شهادت که هر کدام باشد پیروزی محسوب می شود امّا در جهاد اکبر یا پیروزی عقل و ایمان است یا شکست و سقوط در دام شهوات.
12- در جهاد اصغر ممکن است انسان از دشمن دور باشد و کمتر آسیب ببیند برخلاف نفس که دشمن همخانه است.
13- فرار از دست دشمن در جهاد اصغر ممکن است؛ ولی در جهاد اکبر ممکن نیست.
14- دشمنی دشمن در جهاد اصغر برای همگان پذیرفته شده است بر خلاف جهاد اکبر.
15- در جهاد اصغر، ضربات دشمن انگیزه را در انسان تقویت می کند به خلاف جهاد اکبر.
16- در جهاد اصغر، ضربات دشمن محسوس است؛ اما در جهاد اکبر محسوس نیست.
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
🔅 برنامه ی #مثنوی_خوانی به همراه شرح ❇️ تفسیر رجعنا من الجهاد الاصغر الیالجهاد الاکبر ♦️ ای شه
❇️ ای شهان! کشتیم ما خصم برون
ماند خصمی زو بتر در اندرون
♦️مولانا از زبان خرگوش و با مدد گرفتن از حدیث منسوب به پیامبر اکرم (ص) می گوید: ای مردان راه حق ، ما دشمن بیرونی را از پای در آوردیم ولی کار به اینجا ختم نمی شود زیرا دشمنی بدتر از آن هنوز در درون ما زنده است و دائما در حال خلق دشمنان جدید برای ماست. این دشمن درونی همان نفس ماست که کشتن آن با این عقل جزوی امکان پذیر نیست. این شیر درون که همان نفس امّاره ماست مانند شیر قصه ما نیست که مغلوب خرگوشی خُرد شود.
در داستان پادشاه و کنیزک آن طبیب الهی که زرگر را از پای در آورد هدفش فقط نابود کردن دشمن بیرونی نبود زیرا تا زمانی که دشمن درون زنده است دست به حیله گری و دشمن سازی می زند. کشتن خصم بیرونی تنها یکی از موانع رسیدن به حق را از سر راه بر می دارد اما کار را تمام نمی کند.در داستان اخیر نیز خرگوش که گاهی نمادی از عقل جزوی است تنها می تواند همان نقش طبیب الهی در داستان کنیزک را بازی کند و دشمن بیرونی را نابود کند اما نفس درون که خود دشمن آفرین است هنوز باقی است و تا نفس اماره باقی است جای اطمینان و شادی نیست.
❇️ دوزخ است این نفس و دوزخ اژدهاست
♦️مولانا نفس را به دوزخ و دوزخ را به اژدها تشبیه کرده است. آتش نفس به قدری زیاد و سوزنده است که آب همه ی دریاها نیز آن را خاموش نمی کند. در آیه ی 24 سوره بقره آمده است :« بترسید از آتشی که هیزمش مردمان ( کافران) و سنگهایند.» در اینجا مولانا با استفاده از آیه مذکور می گوید : سنگها و کافران سنگ دل با زاری و خجالت وارد دوزخ می شوند ولی دوزخ با بلعیدن همه ی آنها هنوز گرسنه است . خداوند خطاب به دوزخ می گوید : سیر شدی؟ و دوزخ با خونسردی می گوید : نه هنوز! . با این که دوزخ عالمی را بلعیده است هنوز معده اش پر نشده و باز بیشتر می طلبد. ایجاست که مولانا برای بیان تعجب می گوید: اینت ( این تو را) آتش ، اینت تابش، اینت سوز.یعنی چه آتشی! چه تابشی! چه سوزی!. این لقمه نمودن عالم و طلب بیش از آن نیز از آیه 30 سوره ق گرفته شده است: « روزی که به جهنم گوییم: سیر شدی؟ در جواب گوید: آیا بیشتر از این هست؟! »
❇️ حق قدم بر وی نهد از لامکان
♦️به نظر می آید این ابیات از حدیثی برداشت شده است که می گوید : « به دوزخ گفته می شود: آیا سیر شدی؟ و دوزخ می گوید: آیا بیشتر هست؟ سپس پروردگار تبارک و تعالی قدم خود را بر او می گذارد ، و دوزخ می گوید : بس است بس است.» البته منظور از قدم حق می تواند اراده ی خداوند باشد.
مولانا که نفس را جزئی از دوزخ می داند معتقد است خاموش کردن آتش نفس نیز به مانند خاموش کردن آتش دوزخ تنها از عهده خداوند بر می آید و به اصطلاح « غیر حق، خود کی کمان او کشد؟» یعنی غیر حق چه کسی می تواند تیر در کمان بگذارد و با او مقابله کند. در واقع هر کسی که با نفس به جهاد برخیزد تنها مجرای فعل حق قرار گرفته است.
❇️ در کمان ننهند الّا تیرِ راست
♦️تیر راست از کمان رها می شود و به سوی هدف رهسپار می شود اما تیر های نفس کج ( باژگون) هستند و به سوی تیر انداز باز می گردند. پس اگر می خواهی از کمان نفس برهی و آزاد شوی باید راست یعنی مستقیم و پایدار باشی.
❇️ چون که واگشتم ز پیکار برون
♦️مولانا در این جا به حدیث جهاد اکبر که مبارزه با خصم درون را مهمتر و سخت تر از مقابله با دشمن بیرونی می شمرد باز می گردد و جهاد با نفس را کار دشواری مانند برکندن کوه قاف با سر سوزن می داند که تنها با قوّت و توفیق الهی امکان پذیر است. در واقع هر شیر مردی می تواند در جنگ بیرونی صف دشمنان را در هم بشکند اما شیر واقعی کسی است که خود، یعنی نفس خود را که دائما در حال خلق دشمن است بشکند.
#مثنوی_معنوی_76 #جهاد_اکبر #جهاد_اصغر
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ بزرگترین دشمن،هوای #نفس و بزرگترین #جهاد ، جهاد با #هوای_نفس
👌پیغمبر نگاه میکند و میبیند پنج دشمن اصلی، این جامعه تازه متولّد شده را تهدید میکنند: ...
و اما #دشمن پنجم. دشمن پنجم عبارت بود از دشمنی که در درون هر یک از افراد مسلمان و مؤمن وجود داشت. خطرناکتر از همه دشمنها هم همین است. این دشمن در درون ما هم وجود دارد: تمایلات نفسانی، خودخواهیها، میل به انحراف، میل به گمراهی و لغزشهایی است که زمینه آن را خود انسان فراهم میکند. پیغمبر با این دشمن هم سخت مبارزه کرد؛ منتها مبارزه با این دشمن، به وسیله شمشیر نیست؛ به وسیلهی تربیت و تزکیه و تعلیم و هشدار دادن است. لذا وقتی که مردم با آن همه زحمت از جنگ برگشتند، پیغمبر فرمود شما از #جهاد_اصغر و جهاد کوچکتر برگشتید، حالا مشغول #جهاد_اکبر و جهاد بزرگتر شوید. عجب! یا رسولاللَّه! جهاد بزرگتر چیست؟ ما این جهاد با این عظمت و با این زحمت را انجام دادیم؛ مگر بزرگتر از این هم جهادی وجود دارد؟ فرمود بله، جهاد با نفس خودتان. (متن کامل )
👤#مقام_معظم_رهبری
#جهاد_با_نفس
🆔 @sahife2
💠 #امام_سجاد (سلام الله عليه) در دعای نورانی دعای #مکارم_اخلاق (#دعا_بیستم_3) دستور داد ما از ذات اقدس الهي اموري را بخواهيم:
1️⃣ رابطه خودمان با خودمان را حل کنيم يعنی مشکل داخلي مان را حل کنيم؛
2️⃣ رابطه خودمان را با مردم حل کنيم
و اين دو پيوند را در سايه رابطه اصلي که رابطه عبد و مولاست، رابطه مخلوق و خالق است، حل کنيم، زيرا آنکه حل بشود هم رابطه خودمان با خودمان حل مي شود و هم پيوند خودمان با جامعه.
▫️ اول عرض می کند: «وَ عَبِّدْنِي لَک وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ» ؛ خدايا! مرا بنده خاص خودت قرار بده، پس اولاً رابطه عبد با مولا و خلق با خالق بايد تحکيم بشود؛ «عَبِّدْنِي لَک وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ».
حالا که اين رابطه درست شد و من شدم بنده تو، آن گاه «وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَی يَدِيَ الْخَيْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ»؛
▫️ به خدا عرض می کند خدايا! خير مردم از دست من جاری بشود نه اينکه ديگری کار خير بکند و من تماشاچی باشم! عرض کرد خدايا! تو که به مردم خير می رسانی، آن توفيق را بده که من #مجرای_خير باشم.
▫️ بنابراين رابطه ما با خدا در سايه #عبادت، محکم می شود، يک؛
پيوند ما با خلق، در ناحيه خيررسانی تحکيم مي شود، دو؛
اما خودمان با خودمان چه کار بکنيم؟
عرض می کند: «وَ هَبْ لِي مَعَالِيَ الْأَخْلَاقِ وَ اعْصِمْنِي مِنَ الْفَخْرِ»؛ خدايا! من نمی خواهم اخلاق متوسط داشته باشم، می خواهم اخلاق عالی داشته باشم؛ نه تنها #جهاد_اصغر، #جهاد_اکبر را داشته باشم و اگر به آن درجات عاليه علم و عمل رسيدم، آن توفيق را هم به من بده که من گرفتار فخرفروشی و امثال آن نشوم.
👤 آیت الله #جوادی_آملی
1387/11/10
#امام_سجاد_جوادی_آملی
🆔 @sahife2
#خدایا....
پیروزمندان #جهاد_اصغر را در هنگامه #جهاد_اکبر دست بگیر
https://eitaa.com/sahife2/26469
https://eitaa.com/sahife2/53644
🏷 #وعده_صادق #طوفان_الأقصى