❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍
❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍
🔹﷽🔹
#ࢪَنْجِ_عشـــق💞
بہ قلم ✍ : #میم_فࢪاهانے
#قسمت1143
اشک تو چشمام جمع شد
_ جامعه ی ما متاسفانه طوریه که اگه اینطور مسائل در مورد یک زن تنها مطرح بشه براش مشکلات زیادی رو به وجود میاره ، نمیخوام بعدها که بچه هام بزرگ شدند با حرفای اطرافیان ذهنیت بدی در مورد مادرشون پیدا کنند ، مریم من مثل برگ گل پاکه لیاقتش این نیست که بخوام زندگیشو تلخ کنم ، اونم برای چیزی که خودم ازش خواستم ...
من نتونستم اما از خدا میخوام اون مرد ارزششو داشته باشه و خوشبختش کنه
خانم هانا اشکاشو پاک کرد و گفت : حق نداری زود جا بزنی ... باید به یکی که بهش اعتماد داری بگی بره ببینه واقعا موضوع چی بوده
و دیگه نمیای اینجا باید همین الان با ما بیای آسایشگاه
_ خانم هانا در این مورد قبلاً حرف زدیم ، هزینه ی اونجا برای من سخته نمیخوام دیگه جیره خور خانوادم باشم ؛ اختلاف ارزش پولی کشور من با کشور شما زیاده
_ دکتر والتر : الان چه منبع درآمدی داری ؟ اون اتاق اجاره نداره ؟
هزینه سیستم گرمایشی آب برق ، هیچی هم نخوری نون و آب که باید بخوری ... پس جیره خور هستی و با این روند بازم خواهی بود ... و باید بدونی عمق فاجعه اونجاست که علاوه بر خودت ، بچههاتم الان جیره خور یکی دیگه هستند
اینا تو فرهنگشون اصلاً تعارف و طرف ناراحت میشه و اینجور چیزا نداشتند خیلی رک هر حرفی که به دهنشون میومد میزدند
این حرفش متأسفانه حقیقت داشت و خیلی به غرورم برخورد حتی تصورشم نمیکردم روزی برسه که یکی به خودش اجازه بده همچین حرفی رو بهم بزنه
_ دکتر : ببین امیرحسین شاید هزینه اونجا برات خیلی زیاد باشه اما از ی جایی به بعد دیگه خوب میشی و تموم میشه
🔹
🔹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
🔹
⛔️کپےحࢪام ونویسنده به هیچ وجه راضی نیست.
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401