eitaa logo
سلام بر آل یاسین
23.1هزار دنبال‌کننده
860 عکس
1.4هزار ویدیو
5 فایل
🌾﴿خدایا مرا خرج کارۍ کن که بخاطرش مرا آفریدۍ﴾🌾 رمان آنلاین💫«رنج عشق»💫 هر رۅز دو پاࢪت تقدیم نگاھ مھربونتون میکنیم جمعه ها و روزهاۍ تعطیل پارت نداریم🤗 کانال دوم : @hanakhanum
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸‌•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸 🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸‌•°•🌸 🌸•°•🌸•°•🌸•°•🌸 🌸•°•🌸•°•🌸 🌸•°•🌸 🌸 ✨﷽✨ ♥ بہ قلم ✍ : - خب دایی جان راحت پیدا کردید مسیرو ؟ - امیرحسین : آره دایی با اینکه خیلی عوض شده بود ولی راحت پیدا کردیم - آقا پوریا : ۹ سال بود که نیومدی هر چی گفتیم بلند شو بیا ، مگه آدم حسابمون می‌کردی ؟ هی این میثمو جای خودت می‌فرستادی نمی‌گفتی یه تنه چه بلاهایی به سرمون میاره - آقا میثم : خیلی دلتم بخواد اصلاً تو الان اینجا چیکار می‌کنی مگه نباید ماه عسل باشید ؟ واسه چی فردای عروسیتم دست از سر کچل دایی ما برنمی‌داری ؟ این داییِ ما از دستت نباید نفس بکشه ؟ دایی مرتضی دستی به روی سرش کشید که آقا پیام بلند زد زیر خنده و گفت : همچین به بابام گفت کچل که بابام به خودش شک کرد کچله یا نه بابا دیگه اینقدر تابلو نباش همه میدونیم هنوز دو تا شوید رو سرت سبزه پذیرایی رفت رو هوا و حتی خود دایی هم خندید - پوریا : امیرحسین فکر کنم این میثم ، بچه پرورشگاهیه که مامانت اینا به عنوان پسر عمه قالب ما کردن هیچیش به شماها نرفته یه دفعه آقا میثم بلند گفت : پیام جان پاشو ، پاشو ی خودی نشون بده ببینم بلدی یه چایی بریزی ؛ بحث حسابی داغ شده باید یه تنه جون داشته باشم از پس همه ی اینا بر بیام - امیرحسین : تو چایی نخورده از پس همه بر میای میثم جان نگرانه جونت نباش - میثم : اون که صد البته ولی من استعداد نهفتمو یه دفعه قُلُمبه بُروز نمیدم منو باید کم کم کشف کنید ، چیکه چیکه ذره ذره کلاً یه جوری خودمو نشون میدم که سنگ کوب نکنید از همه جالب تر برام آرام بود که فقط میخندید و چیزی نمیگفت وسط اون خنده بازار آقا حامد با یک کیک بزرگ از آشپزخانه در اومد و سوت و جیغی بود که رفت رو هوا یواش یواش همه جمع شدند تو پذیرایی ی کیک ساده بود که با خط درشت روش نوشته بودند مشت حسین آقا به زمین خوش اومدی چشمام گرد شد به بچه ی من می‌گفتند مشت حسین آقا ؟؟!!! - آقا مجتبی : میثم این چیه گفتی بنویسن رو کیک ؟ پارسای جدیدمونه دیگه ... نمیدونید مگه ؟ آقا پیام غش کرد از خنده و گفت : ایولللل میثم یادم باشه برای بچه ی پوریا ازت نظر بخوام - امیرحسین : آقا میثم وقتی نزاشتم رنگ بچه مم ببینی اونوقت میفهمی مشت حسین آقا کیه ؟ - میثم : نه ... جون داداش شوخی کردم ، قربونش بشم وقتی به دنیا بیاد هفت شبانه روز عمو میثمش براش سور میده با خجالت سرمو انداختم پایین - امیرمحمد : مش حسین آقا کیه که تولدشه ؟ 🌸اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌸 ┄•●❥ @salambaraleyasin1401 🔴هرگونہ کپے حࢪام و پیگࢪد الهی و قانونی داردونویسنده به هیچ وجه راضی نیست🔴 ارتباط با ما https://eitaa.com/hoseiny110