eitaa logo
سلام بر آل یاسین
23.1هزار دنبال‌کننده
854 عکس
1.4هزار ویدیو
5 فایل
🌾﴿خدایا مرا خرج کارۍ کن که بخاطرش مرا آفریدۍ﴾🌾 رمان آنلاین💫«رنج عشق»💫 هر رۅز دو پاࢪت تقدیم نگاھ مھربونتون میکنیم جمعه ها و روزهاۍ تعطیل پارت نداریم🤗 کانال دوم : @hanakhanum
مشاهده در ایتا
دانلود
❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍 ❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍 🔹﷽🔹 ♥ بہ قلم ✍ : - بله حتماً فقط پشت سرشو نکشیدم چون دراز کشیده بود - عمههههه ! با اخمی بهم نگاه کرد و گفت سرما بخوری خوبه هوا سرده ، الان مامان سه تا بچه شدی باید حسابی مراقب خودت باشی آقا امیرحسین این نمی‌فهمه حتما سرشو خشک کنید چشمام گرد شد ، امیرحسین سرشو انداخت پایینو با لبخندی گفت چشم عمه خانم در که بسته شد امیرحسین درو قفل کرد و نشست کنارم از ترس کنجکاوی بچه‌ها به هر دری که می‌رسیدیم عادت کرده بودیم قفلش کنیم قرآن و فلاکس آب جوشی که برای شیر خشک بچه ها آورده بود رو گذاشت روی عسلی کنار تخت _خب ، عزیزِ من پاشه بشینه _تو رو خدا تو دیگه عمه نشو خشک شده موهام - پاشو مریم بانو جان ، ۵ دقیقه هم وقتتو نمی‌گیرم ؛ فقط به خاطر خشک کردن موهات نمی‌گم _چی شده ؟ - هیچی گفتم آقا سید حسن بیاد تو گوش بچه‌ها اذان بگه _ عه چه عالی ، من اصلا یادم نبود اونقدر که تو فکر دخترمون بودم _ مشکلی نیست ، عوضش حاجیت یادش بود _ ممنون حاجی جون گوشه ی لبش بالا رفت و موهامو از روی پیشونیم کنار زد _ عزیزم ببین چند تا اسم گذاشتم لای این قرآن بلندشو باز کن ببینیم چی در میاد _ینی چی ... همینطور سرخود نوشتی؟ پس من چی ؟ _ وایییی ... مریم نگو که برگشتیم سر خونه ی اولمون بچه‌ها به دنیا اومدن و من و تو هنوز اندر خمِ ی کوچه ایم _مقصر شمایی ، کوتاه بیا که اندر خم نباشیم _ من کوتاه بیام ؟؟ _ آره چی میشه مگه خندید و دستی به گردنش کشید _ ملت مسخره‌مون می‌کنن ، خدا بهمون سه قلو داده ولی هنوز سر اسمشون موندیم و داریم چونه می‌زنیم _ شما چونه می‌زنی نه من _ داری زیر قولت می‌زنیا کی موقع رفتن به بیمارستان گفت دیگه فرقی نمی‌کنه هر اسمی که من بزارم قبوله _ امیرررررر _ جانِ امیر بین چقدر قشنگ صدام می‌کنی این لذتو از بچه‌هامون نگیر 💠اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه ┄•●❥ @salambaraleyasin1401 🔴هرگونہ کپے حࢪام و پیگࢪد الهی و قانونی داردونویسنده به هیچ وجه راضی نیست🔴 ارتباط با ما https://eitaa.com/hoseiny110