eitaa logo
سلام بر آل یاسین
23.1هزار دنبال‌کننده
881 عکس
1.5هزار ویدیو
5 فایل
🌾﴿خدایا مرا خرج کارۍ کن که بخاطرش مرا آفریدۍ﴾🌾 رمان آنلاین💫«رنج عشق»💫 هر رۅز دو پاࢪت تقدیم نگاھ مھربونتون میکنیم جمعه ها و روزهاۍ تعطیل پارت نداریم🤗 کانال دوم : @hanakhanum
مشاهده در ایتا
دانلود
❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍 ❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍 🔹﷽🔹 💞 بہ قلم ✍ : _ رضوان : سلام مریم جان اونقدر عصبانی بودم از دستشون که بدون سلام کردنی گفتم : _ رضوان من تو رو خواهر خودم می‌دونستم حتی یک لحظه به چشم خواهر شوهر نگات نکردم ، منو تو از همه بیشتر به هم نزدیک بودیم ؛ حالا که امیرحسین نیست چشمتو رو همه چیز بستی ؟ باشه عیب نداره اما حداقل به حرمت برادرت به حرمت اون روزای خوبی که با هم گذروندیم به حرمت اون نون و نمکی که با هم خوردیم دست از سر زندگی من بردارید ، اینطور منو اذیت نکن بچه‌های منو همین الان بردار بیار وگرنه ... _ مریم جان یه لحظه مهلت بده ، ما بچه‌ها رو آوردیم اینجا که تو راحت به کارات برسی داد کشیدم : الان من راحتم ؟؟؟ برام مصیبت درست می‌کنید می‌گید راحت باشم ؟ رضوان یادت بیاد وقتی که آقا حامد می‌رفت سوریه و امیرحسین می‌موند نمی‌گذاشت آب تو دلت تکون بخوره و مثل پروانه دورت می‌گشتیم چقدر قشنگ داداشتون نیست دارید جواب محبتاشو میدید _ رضوان : بی‌انصاف نباش مریم ما فقط می‌خواستیم ... جیغ کشیدم : من بی‌انصافم ... من نفهمم ... هیچی حالیم نیست ... احمقم ..‌. اگر بچه‌های منو نیاری دیگه اسمتو نمیارم مثل خودتون چشممو رو همه چیز میبندم _ راضیه : بده به من ببینم ... ببین مریم زن داداش ما هستی درست ، همیشه تمام و کمال به همه ی ما احترام گذاشتی و هیچ بدیی هم ازت ندیدیم مطمئن باش بی چشم و رو هم نیستیم و یادمون نرفته و نمیره ، اما تو دیگه زیادتر از حدت صداتو برای ما بالا می‌بری اومدم جوابشو بدم که لیلا گوشی رو از دستم کشید _ الو راضیه ... شما چرا بچه‌ها رو بردید دماوند ؟؟!! رفت تو اتاق و درو بست و خواستم دنبالش برم که ترنم جلومو گرفت _ قربونت برم بیا بشین الان پس میفتی ... خودم می‌برمت بچه‌ها رو با هم میاریم ، اینطور نلرز آخه آبجیِ قشنگم 🔹 🔹اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه 🔹 ⛔️کپےحࢪام ونویسنده به هیچ وجه راضی نیست. ↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401