7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معجزه ای که تمام سحرها را می بلعد...
راه از بین بردن سحر و جادو
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
📡نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست.
🕋 ان شاءالله
. ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍
❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍
🔹﷽🔹
#ࢪَنْجِ_عشـــق💞
بہ قلم ✍ : #میم_فࢪاهانے
#قسمت697
با وجودی که تو اون بحبوحه بحث ازدواجمون هم پیش اومد و بازم کم نیاوردم بعدشم که اون بارداری سخت و به دنیا اومدن بچهها و آزمون و اختبار بود
حالا به خاطر سه ساعت و نیم زور نداشت که بزارمش کنار ؟
از حموم که اومدم بیرون زینب در زد و اومد تو
_ مامانی داریم میریم مسجد ، بچهها رو هم داریم با خودمون میبریم
_ سه تاشونو ؟
_ آره خداحافظ
و دیگه صبر نکرد که من چیزی بگم
گوشیو برداشتم و با امیرحسین تماس گرفتم
_ بله
_ زهرا و هادی رو بیار بالا پیش من باشند
_ لازم نیست شما استراحت کن
**
آقا حامد بله دیگه وقتی امیرحسین خان پنجشنبه و جمعه تو مسجد کلاس تکواندو راه بندازن و یه تیمم از دوستان و رفقا علم کنند برای نگهداری سه قلوهاشون بایدم بچههاشون مقام بیارن
_ بابا بزرگ : خوب پدر جان سه قلوها رو بذار خونه چه کاریه سختت میشه اینطوری
_ امیرحسین : حاج آقا قرار نیست با کلاس تکواندو خانوممو بندازم تو سختی که ...
با همه شون طی کردم ، حالا که اصرار دارند با بچههاشون کنار امیر محمد و امیرعلی تکواندو کار کنم شهریه شون بچه داریه
صدای خنده ی همه بلند شد
_ بابابزرگ : رحمت به اون شیری که خوردی پسرم
از آشپزخانه با سینی چایی اومدم بیرون که امیرحسین طبق معمول بلند شد و سینی رو از دستم گرفت
_آقا میثم : مگه این فندقای شما زحمتم دارن ؟
والا من تا به حال گریه ی اینا رو ندیدم ، سه -چهار روز بیایید خونه ی ما ببینید سر جمع ما با این ی دونه بیشتر میخوابیم یا شما با ۶ تا بچه تون
یکی میگه بچه دومو بیارید تمام بدنم رعشه میگیره
دستاشو به حالت لرزون آورد جلو و گفت این حال و روز منه دلتون به حال ما رحم نمیاد ؟
خندم گرفت باز آقا میثم شروع کرده بود
_امیرحسین : یه روز که مریض شدن یا واکسن زدن بهت میگم بیای اینجا ببینی چی به سرمون میارن ، تلافی تموم روزای خوب بودنشونو در میارن
🔹
🔹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
🔹
⛔️کپےحࢪام ونویسنده به هیچ وجه راضی نیست.
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍
❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍
🔹﷽🔹
#ࢪَنْجِ_عشـــق💞
بہ قلم ✍ : #میم_فࢪاهانے
#قسمت698
علی : واقعا بچههای آروم و خوش اخلاقین اما چشمت روز بد نبینه میثم ، رو دور گریه که میافتند دیگه باید نذر سفره حضرت ابوالفضل کنیم تا ساکت بشن
اینو گفت و یه دفعه صدای جیغ امیر مهدی بلند شد
بچه میثم با ماشین کوچولوش زده بود تو سرش
_ علی : یا خدا شروع شد
امیرحسین سریع از تو روروئکش بلندش کرد و بردش تو حیاط تا آرومش کنه
_ امیر حالش خوبه ، طوریش نشده ؟
_ نه عزیزم خوبه نگران نباش برو پیش مهمونا آروم که شد ، میایم
برگشتم تو پذیرایی که آرام گفت: شرمندم مریم جان حواسم نبود که نزدیک امیر مهدی شده
_ این حرفا چیه عزیزم بچه است دیگه ، طوری نشده خدا رو شکر
_ امیرعلی : عمو جایزهها رو باز کنیم ؟
طفلیا از ذوق کادوهایی که براشون آورده بودند نمیرفتن تو حیاط بازی
_ عمو احمد : بله عمو جون این مهمونی مهمونی شماست ، بیارید باز کنید بلکه دیگه برید ی ذره بازی کنید ، خسته شدید از بس نشستید بغل کادوها
بچهها کادوهاشونو باز میکردنو من تموم فکرم به وحید بود که تو ورزشگاه بعد از برد بچهها پریده بود وسط و بغلشون کرده بود و انگار فقط من بودم که دیگه جایی تو دلش برام پیدا نمیشد
با دست زدن همه به خودم اومدم و برق شادیو تو چشمای پسرامون دیدم و از ته دل خدا را شکر کردم که برامون این شادی رو رقم زده بود
این برد برای امیر محمد خیلی لازم بود ؛ انگار اعتماد به نفسشو تازه پیدا کرده بود و نقطه آغازی شد برای پیشرفتش
***
_ سلام آقای مهرآذر میتونم چند لحظه مزاحمتون بشم ؟
_ کارتون واجبه؟
_ از نظر من بله
_ بفرمایید در خدمتم
و اشاره کرد به اتاقش
وارد اتاقش شدیم که دیدم برادرش (معاون شرکت) و پسرش (مدیر مالی) شرکت هم هستند
_بگو دخترم
_ اگر جلسه دارید من ی زمان دیگه مزاحم بشم
_ نه دخترم گفتی کارت واجبه بگو منتظرم
🔹
🔹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
🔹
⛔️کپےحࢪام ونویسنده به هیچ وجه راضی نیست.
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
دوستان عزیزی که درخواست vip دارند به کانال زیر مراجعه بفرمایید
📌لطفا لطفا شرایط رو کامل مطالعه بفرمایید و بعد درخواست بفرمایید
https://eitaa.com/joinchat/2619605629C0053ba088f
✅دوست داشتین رمان و کانال خودتون رو ساپورت کنید. وگرنه اینجا توی کانال اصلی تا پایان رمان، رایگان تقدیم حضورتون میشه.
💢💢💢💢💢💢💢💢💢
13.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما فقط جواب سلام ميديم
#امام_زمان
الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ لوَلــیِّڪَ اَلْفــَرَجْ
. ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
39.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟣سوال و جواب دختر و پسر در خواستگاری
🔰 (قسمت اول)
🎙#دکتر_سعید_عزیزی
#خواستگاری
#ازدواج
. ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
31.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟣سوال و جواب دختر و پسر در خواستگاری
🔰 (قسمت دوم)
🎙#دکتر_سعید_عزیزی
#خواستگاری
#ازدواج
╲\╭┓
╭ 👩💼↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @ide_khalesooske
┗╯\╲
❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍
❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍
🔹﷽🔹
#ࢪَنْجِ_عشـــق💞
بہ قلم ✍ : #میم_فࢪاهانے
#قسمت699
میترسیدم حالا حالاها خود آقای مهرآذرو نبینم برای همین گفتم :
_ خب ...راستش... من شرایطم به گونهای هست که حتماً باید ساعت ۲ اتمام کارم باشه و برم منزل ؛ واقعاً برام سخت میشه که هر چند وقت ی بار به خاطر پرونده وکلای دیگتون ما رو میفرستید حومه ی تهران ؛ قبلاً هم عرض کرده بودم خدمتتون که ...
_ برادرش : خانوم شما وکیل این شرکتید تعهد کاریتون پیگیری هر پروندهایه که بهتون محول میکنیم
_ فکر میکنم توی این سه ماه میزان تعهد کاری من و خانم بابایی ثابت شده باشه
_ پسر مهرآذر : بله خانم صبوری من در جریان کارای شما و خانم بابایی هستم همیشه وظایفتون رو عالی و بینقص انجام دادید
_ برادرش : ولی این دلیل نمیشه که برای شرکت تعیین تکلیف کنید
این دیگه چه پررو و از خود راضیه !!!
انگار ی چیزی هم بدهکار شدم
با لحن تندی که خودمم انتظارشو نداشتم جواب دادم :
_بنده حد و حدود خودمو میدونم و برای کسی تعیین تکلیف نمی کنم، فقط خواستم یادآوری کنم همونطور که توقع دارید کارمنداتون متعهد باشند شرکت هم باید نسبت به اونا تعهد داشته باشه ؛ نه اینکه وقتی وکلای به اصطلاح زیردستتون کم میارن تو پروندههاشونو فکر میکنن بازنده دادگاهند شونه خالی کنن و بندازن گردن ما که تازه کار هستیم که باختِ اون پرونده به اسم ما تموم بشه
پسر مهرآذر نگاهی به عموش کرد و با لبخندی سرشو انداخت پایین
_ عموش : ما هیچ وقت همچین کاری نمیکنیم تو این شرکت هر فردی به وظایف خودش رسیدگی میکنه
_ اگه اینطور بود ، مطمئن باشید که الان من اینجا نبودم ، به نظرم به خودتون یکم بیشتر زحمت بدید و به امورات شرکتتون بیشتر توجه کنید تا در جریان همه چیز قرار بگیرید .
🔹
🔹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
🔹
⛔️کپےحࢪام ونویسنده به هیچ وجه راضی نیست.
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍
❀❀ ⃟ٖٖٜ💍 ⃟ٖٖٜٖٜ💍
🔹﷽🔹
#ࢪَنْجِ_عشـــق💞
بہ قلم ✍ : #میم_فࢪاهانے
#قسمت700
_ بنده و خانم بابایی چهارشنبه به خاطر پروندهای که مال ما نبود ۷ شب رسیدیم خونه
از لحن حرف زدنم انگار جا خورد و عصبانی شد
_ این جور مسائل همیشه پیش میاد شما اگه خیلی ناراحتید میتونید برید
_ باشه ؛ مشکلی نیست ، اتفاقاً نظم زندگیم با رویه ی این شرکت بهم ریخته ، همین الان رفع زحمت میکنم
_ آقای مهرآذر : مسعود جان چند لحظه اجازه بده شما هم دخترم بشین
_ آخه مثل اینکه حضور من برای ایشون خیلی سنگینه ، مثل اینکه اینجا نباشم خیلی بهتره هم برای شما و هم من
_ لطفا بشین دخترم
صندلی را عقب کشیدم و با اکراه نشستم
_ ببینید اینکه من سرم شلوغه و نمیتونم زیاد تو دفتر مرکزی حضور داشته باشم دلیل نمیشه از وضعیت شرکتم و کارمندام بیخبر باشم من همیشه تو جلسات دادگاهِ وکلام نماینده شرکت رو میفرستم
یکی از اون شش هفت نفری که تو جلسه دادگاه اون روز حضور داشت نماینده ی ما بود و کاملاً اطلاع دارم که اون روز با دفاع شما و استنادتون به رآی وحدت رویه ای که تازه تصویب شده ، ی ضرر بزرگو از ما دفع کردید
و خیلی خوشحالم که مثل همیشه به انتخاب دکتر بابایی اعتماد کردم و ایشون دو تا وکیل عالی به ما معرفی کردند ، اگرچه تازه کارید ولی با توجه به تجربهای که دارم آینده ی درخشانی رو برای هر دوتون میبینم ، و اینم بگم که به هیچ وجه نمیخوام وکلای خوبمون رو از دست بدم
_ شما لطف دارید
_ برای ما مسجل شده که آقای پورسلیم از قصد از زیر این پرونده شونه خالی کرده
🔹
🔹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
🔹
⛔️کپےحࢪام ونویسنده به هیچ وجه راضی نیست.
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401
.
وکیل باید اینطوری باشه 👏👏
آفرین گودرت👏😎
لینک نظرات در مورد رنج عشق 😉🌱
https://harfeto.timefriend.net/16754453658294
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه بر غیر تو اُمید بندم…
╲\╭┓
╭ 👩💼↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @ide_khalesooske
┗╯\╲
ماندن در زندگی به خاطر بچه ها.m4a
7.97M
اگر قرار به خاطر بچه ها در زندگی مشترک بمانیم و #طلاق نگیریم پس باید به این نکته توجه کرد ....
#خانمها_حتما_گوش_کنید.....
. ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐
↝𝐉𝐨𝐢𝐧 @salambaraleyasin1401