eitaa logo
نجم الدین
10.4هزار دنبال‌کننده
693 عکس
27 ویدیو
7 فایل
🌟نجم الدین نشر بیانات استاد #صمدی_آملی 🚩کانال رسمی #نمیباشد ✔️استفاده از مطالب فقط با ذکر منبع کانال❌
مشاهده در ایتا
دانلود
👈 حدیث دوم همین چهل حدیث در ابتدای فصل دوم باب اول کتاب نفس المهموم که مربوط است به آقای هارون بن مکفوف که امام صادق به او گفته است و فرمود که آن اشعاری که برای جدّم انشا فرموده ای انشاد کرده ای، آنها را بخوان. که آن اشعار معروف است: « أمرُر علی جَدَثِ الحسین و قل لأعظُمِهِ الزّکیّة یا أعظُما » این حرف جناب ابی هارون مکفوف است، می گوید که: « وقتی به کربلا داری می روی ، أمرُر علی جدث الحسین، برو ، « جدَث » یعنی آن قبر. برو روی قبر حسین، « أمرُر » از آنجا عبور کن؛ حالا مسیرت افتاده می خواهی این وری بروی، برو از کربلا برو. حالا شاید تعبیر امام، راه قدس از کربلا می گذرد، می گوید حالا اگر قصد دارید احیاناً قدس را از دست دشمن آزاد بکنید، خب راهش را از کربلا بروید چرا از راههای دیگر بروید؟ از اینجا برو. « أمرُر علی جدث الحسین » برو به این استخوانهای پاک حسین خطاب کن. معلوم میشه در قبر آقا جز تکه استخوانهایی چیزی آنجا وارد نشده، چون همه تان بارها شنیده اید که وقتی رسیدند آقا را إرباً إرباً کردند دیگر. تکه تکه کردند. اینکه داعشی ها تکه تکه می کردند این همان روش داعشی های کربلا از بنی امیه است دیگر؛ اینها از نسل بنی امیه اند، از نسل عمر سعد و یزید و ابن زیاد و شمر و امثال اینهایند دیگر. همینجور که آنها تکه تکه می کردند اینها هم می کنند. اینها چیزی غیر از همانی که آنها کردند یاد نگرفته اند. ولذا بدن تکه تکه شد. بنا بر نصّ آنچه که معتبر است در کتب تاریخی، بعد هم بدن مبارک زیر سمّ ستوران قرار گرفت، ده تا حرامزاده که در فیلم مختار هم آنها را ترسیم کردند، نمادین ساختند، ده تا حرامزاده با اسبهای نعل بسته ی تازه بر روی بدن تاختند طوری که خودشان آمدند گفتند عمر سعد باید تا رکاب اسب ما را باید پر از طلا و زر کند. چرا؟ برای اینکه ما انقدر این بدن را با رفت و آمد رویش در هم کوبیدیم که استخوانهای سینه ی حسین را با استخوانهای پشت حسین را با هم دیگر « رَضَّ »، این را قشنگ کوبیده ایم. « رضّ » کوبیدن است. شما اگر یک کارد را بگیرید اینطوری دست را ببرید این قطع است، بریدن است. اینرا عرب نمی گوید « رضّ »؛ اما وقتی بکوبید یک چیزی را، می شود « رضّ». اینها هم، بعد این شمر لعین آمد سر آقا را برید نمی گویند « رضّ»؛ می گویند « قطع»، سر بریده. اما اینها آمدند با سمّ اسب، مثل یک گوشتکوبی شما چطور بکوبی، اینرا می گویند « رضّ ». ولذا شما وقتی با گوشتکوب گوشت را می کوبی نمی گویی گوشت را بریدم؛ می گویی گوشت را کوبیدم. ادامه👇👇👇👇
« قد رضضنَ الصّدر بظهری »؛ ما سینه و پشت حسین را به هم کوفتیم. کوفتیم. سمّ های اسب کلا بدن حسین را کوفتند. و همینجور با شدت، نه اینکه می آمدند و می رفتند، کلّ این بدن قطعه قطعه شده ی قبلی، بله به وسیله ی شمشیر بدن را قطعه قطعه کردند؛ این مال اول. بعد از اینکه قطعه قطعه شد اسبها با پایشان، با سمّ شان، آنهم با نعل تازه، ماها همه اکثراً چار بیداری کرده ایم می دانیم که نعل تازه بستن اسب یعنی چه؟ با نعل تازه قشنگ کوبیده اند این بدن را. طوری این بدن کوبیده شد که زیر سمّ اسبها همینجور تکه تکه این گوشتها توی اطراف پراکنده است. حالا در اینجا باید به کتاب « المزار شیخ مفید » مراجعه کرد، هفت هشت تا حدیث هست اینها را سلسله بحث کرد. ببینیم چه بلایی به سر این بدن آمده. گویا این بدن نه فقط در یک نقطه، بلکه در یک محدوده ای که اسبهای ده گانه با سرعت از روی این بدن می رفتند و می آمدند در جوانب مختلف باید گفت بدن توی همه جا پخش شده ، هست. بنی اسد هم که وقتی آمدند فقط تنها چیزی که توانستند اثری از جناب ابی عبدالله پیدا کنند یک تکه پاره استخوان های پراکنده از ایشان پیدا کردند. اینها را ریخته اند در درون یک حصیری،بعد یک چاله کنده اند، چاله به اندازه ی یک ذراع. « المزار» شیخ مفید را زیارت کنید، به اندازه ی یک ذراع. یک چاله ای به اندازه ی یک ذراع کندند بعد این استخوانهای تکه تکه شده را درون یک حصیری که ما محلی می گوییم « کوب»، درون یک حصیری گذاشتند، توی این چاله گذاشتند. همین اندازه. وگرنه چیزی در قبر ابی عبدالله باقی نمانده. این حرف امام صادق به ابی هارون مکفوف خودش تقریر است. اگر سند حدیث قطعی باشد که تقریباً مرحوم جناب محدث قمی رضوان الله علیه در نقل این حدیث و چهل حدیث این را بعنوان مُسند نقل کرده، تازه مسندش هم مسند متصل است، عبارت این است: « و بالسند المتصل إلی الشیخ الاجل الموفق السعید محمد بن محمد بن نعمان المفید» معلوم می شود سندی که دارد در این حدیث نقل می کند سند اتصال دارد به شیخ مفید. اینها اصطلاحات علم رجال و درایه است. پس حدیث، حدیث مسند است؛ این حدیث مسند و سند دار، سند متصل است؛ هیچ جای از این سند حدیث از جناب شیخ محدث قمی تا به شیخ مفید هزار سال قبل هیچ چیز انقطاعی ندارد بلکه به نحو اتصال است، تا می رسد به امام صادق علیه الصلوة و السلام که به ابی هارون مکفوف فرموده اند آن اشعاری را که برای جدم سروده ای آن را بخوان. ایشان در محضر آقا اشعاری را سرود و اشعارش این بود و آقا همین اشعار را تأیید کرده. وقتی به او می گوید بخوان،می شود تقریر معصوم، ولذا تقریر معصوم حجت است. اشعارش این است : « أمرر علی جدث الحسین فقل لأعظمه الزّکیّة: یا أعظما لا ضرت من وطفاء ساکبة رویّة و إذا مررتَ بقبره فأتل به و قف المطیّة و ابک المطهر للمطهر و المطهرة النقیة کبکاء معولة أتت یوما لواحدها المنیّة » یعنی وقتی که بر قبر حسین گذر می کنی، آنجا توقف کن به استخوانهای حسین بگو، پس معلوم می شود در قبر چیزی جز استخوان وجود ندارد. توی قبر آقا، حالا الآن قبر در چه حالی است، نمی دانیم. آنهم قبری که در فاصله ی ده سال دو مرتبه در زمان متوکل عباسی کلا این محدوده ی سرزمین کربلا بخصوص اطراف قبر امام حسین و خود قبر را بطور کلی آب بستند، در « المزار » شیخ مفید آمده آن قبری را که بنی اسد برای آقا درست کردند به اندازه ی یک ذراع است که ظاهراً یک ذراع، طولی است و یک ذراع هم عمقی است. یعنی به تعبیری محلی می گوییم دستچال. یعنی یک چاله ای که آدم با دست بکند یک چاله درست کند این بود، کسی بیاید اینجا قبر بکَند اینجوری برای آقا نبود چون چیزی نبود که. عرض کردم یک تکه پاره استخوانها فقط گیر آوردند. که این را ابی هارون مکفوف شنیده بود؛ چون شنیده بود این را به شعر در آورد. می گوید وقتی می خواهی بروی از این مسیر رد شوی: « أمرُر علی جدث الحسین، برو از روی قبر حسین عبور کن از مسیرهای دیگر نرو، برو از اینجا فیض بگیر. برو روی قبر حسین به استخوانهای پاکش، « نقیّة »، به استخوانهای زکیّه و پاکش خطاب بکن یا استخوانها، « یا أعظما » نمی گوید بگو یا حسین. چون در درون قبر بدنی نیست که. تکه پاره استخوان است؛ بعد تازه ابی هارون مکفوف در جمله نمی گوید که وقتی می خواهی آنجا بایستی به حسین خطاب بکن یا حسین، نه نه. بگو: « یا أعظما » ای استخوانها. « أعظم» جمع « عظم » است؛ یعنی استخوان. به استخوانهای پاک آقا خطاب کن که ای استخوانهای پاک، از اشکهای ریزان اشک چشم عاشقانت سیراب هستی. ادامه👇👇👇👇
این هم دیگر یکی از آن چیزهای عجیب است. و لذا ابی هارون مکفوف می گوید وقتی این شعر را، این بیت را شروع کردم؛ خب عرب بودند؛ زنانی هم که در آنجا در محضر آقا، آقا فامیلهای خودش را جمع کرد، برادر زاده هایش را، خواهر زاده هایش را، فرزندانش را، عشیره اش را آقا جمع کرده به ابی هارون مکفوف پیغام داده بیا برای ما مداحی کن. بیا برای ما شعر بخوان. ایشان می گوید وقتی این شعر را خواندم آنچنان ضجه بلند شد، ضجه از امام صادق برخواست، دیگر نزدیک بود جان بدهد من قطع کردم. یک بیت را خواندم دیدم وضع آقا خیلی بهم خورده قطع کردم؛ دیدم آقا فرمود: نه ادامه بده. ادامه بده. ✍🏼 ______________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام کانال جایز نمی باشد. ◀️کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
4_6037374152904541483.mp3
32.75M
🎵 سخنرانی استاد صمدی آملی محرم 98 _ آمل حسینیه کوثر ✅ جلسه هشتم 🔸 16شهریور 98 ⌛️زمان: 77:34 دقیقه 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
4_6037374152904541484.mp3
38.29M
🎵 سخنرانی استاد صمدی آملی محرم 98 _ آمل حسینیه کوثر ✅ جلسه نهم 🔸 17شهریور 98 ⌛️زمان: 99:476 دقیقه 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
4_6037374152904541485.mp3
47.39M
🎵 سخنرانی استاد صمدی آملی محرم 98 _ آمل حسینیه کوثر ✅ جلسه دهم 🔸 18شهریور 98 ⌛️زمان: 112:25دقیقه 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
4_6037374152904541486.mp3
38.91M
🎵 سخنرانی استاد صمدی آملی محرم 98 _ آمل حسینیه کوثر ✅ جلسه یازدهم 🔸 19شهریور 98 ⌛️زمان: 92:13دقیقه 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
4_6037374152904541487.mp3
23.6M
🎵 سخنرانی استاد صمدی آملی محرم 98 _ آمل حسینیه کوثر ✅ جلسه دوازدهم 🔸 20شهریور 98 ⌛️زمان: 55:47دقیقه 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استادصمدی‌-حفظ‌حرمت‌ماه‌محرم.mp3
1.33M
#استادصمدی‌آملی #حفظ‌حرمت‌ماه‌محرم #برگرفته‌ازجلسه‌سخنرانی #‌شب‌سوم‌محرم‌سال98 ⌛️زمان: 3:09 دقیقه 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈 عصر محمدی مقام شریف « ألعصر » قرآنی است. { بسم الله الرحمن الرحیم* و العصر} این عصر است. شما در عصر محمد صلّ الله علیه و آله و سلم هستید. آنها در عصر جاهلیت بودند نه در عصر ختمیّت. در عصر ختمیّت، خاتم انبیا که مقام استئثاری است، فقط این آقا این مقام را دارد. آقا می فرماید بیایید ببینید تفاوت ره از کجا تا کجاست؟ آنها که اهل جاهلیت بودند فی ما مضی، اینها در این ماه محرم، در این ماه بخاطر حرمت این ماه، ظلم را، قتل را، قتال را، جنگ را، اینها را متوقف می کردند می گفتند آقا حرام. الآن مگر ماه محرم جنگ حرام نیست؟ چهار تا ماه از ماههای حرام است دیگر: « أشهُرُ الحُرُم »؛ اینها ماههای حرام اند. فرمود اینها جنگ نمی کردند، به احترام و حرمت محرم جنگ نمی کردند؛ قتال نمی کردند؛ ظلم نمی کردند؛ چه بسا دزدها دست از دزدی بر می داشتند. سبحان الله که الآن دزدهای اجتماع ما بهترین موقعیت دزدی را شب و روز عاشورا قرار می دهند چون مردم بیچاره بخاطر امام حسین منزلها را ترک می کنند؛ تو ببین تفاوت ره از کجا تا کجاست؟ آدم این درد را کجا ببرد؟ بابا آنها ظلم نمی کردند؛ طرف دست از دزدی می کشید؛ اقلّاً در دزدی کردن هم مرد است می دزدد نه نامرد. فرمود در این ماه آنها مراعات می کردند اما « فما عَرِفت هذه الأمّة حرمة شهرها و لا حرمة نبیّها » اما، اما. این امت، این امت، این امتی که به املای پیغمبر 23 سال در محضر پیامبر شاگردی کردند، صف اول نماز جماعت داشتند؛ عرقچین به سر می گرفتند؛ عبا روی دوششان بود؛ محاسن بلند داشتند؛ پیراهنهای بی یقه داشتند مثلاً؛ سرشان دستار بود؛ آه. آه. ببین چه فاجعه ی عظیمی. « فما عرفت أمة » این امت. نه جاهلیت. نه. در عصر محمدی، این امت نه حرمت ماه را نگه داشتند نه حرمت پیغمبر این ماه را. ✍🏼 _________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام کانال جایز نمی باشد. ◀️کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
آمل-حسینیه کوثر-جلسه سیزدهم.mp3
22.71M
🎵 سخنرانی استاد صمدی آملی محرم 98 _ آمل حسینیه کوثر ✅ جلسه سیزدهم 🔸 21شهریور 98 ⌛️زمان: 94:34 دقیقه 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استادصمدی-ناصرالحسین‌ناصرالمهدی.mp3
3.4M
#استادصمدی‌آملی #ملائکه‌ناصرالحسین #‌درانتظارنصرت‌صاحب‌الزمان #برشی.از.‌سخنرانی‌.هشتم‌محرم‌سال‌98 ⌛️زمان: 8:05 دقیقه 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
👈 ما در دعای شریف سلامتی حضرت بقیة الله هم که به لطف الهی و به برکت انقلاب و خون مقدس شهیدانمان این جمله را دائماً بدان متلبّسیم که: « أللهم کن لولیّک الحجّة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه السّاعة و فی کلّ ساعة » برای این بزرگوار از خدای متعال درخواست می کنیم که برای ولیّ اش، « ولیّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً» ولیّ او باشد؛ قائد و جلودار او باشد؛ حافظ او باشد؛ من جمله از این عبارات لفظ ناصر است؛ کمک کار او باشد و دلیل و چشم و راهنمای او هم باشد که تا حضرت بقیّة الله ظاهر بشوند و در روی زمین اسکان بگیرند و در زمین هم بصورت یک مدت طولانی بهره ببرند. « تُسکِنَهُ في الأرض و تمتِّعَهُ » بصورت یک امر طولانی. این فرشته ها هم در محضر مبارک قبر ابی عبدالله می مانند. قرار بود که آنها در این عصر یعنی در کربلا و تشریف فرمایی امام حسین به کربلا اینها توفیق پیدا بکنند بعنوان ناصر و کمک کار امام در زمان خودشان باشند چون به هر حال امام کاملی مثل امام حسین، حجة اللهی است که همه ی ماسوی الله به او نیازمندند. بزرگترین توفیق هم نصیب همین تعداد اندک هفتاد و دو نفر - که حالا معروف شده شهدای کربلا هفتاد و دو نفرند - حالا یا بیشتر، چقدر بیشتر؟ نصیب اینها شد که به مقام ناصریّت حضرت ابی عبدالله مشرّف شدند. اینها شده اند جزو انصار آقا. انصار هم که جمع ناصر است به معنای کمک کار. این فرشته ها توفیق نیافتند بتوانند روز عاشورا جزو انصار آقا قرار بگیرند؛ اگر هم می آمدند و واقعاً جزو انصار آقا قرار می گرفتند بحث شهادت آقا هم منقضی می شد و منتفی می شد. حالا چه سرّی بود که اینها نتوانستند توفیق پیدا بکنند به مقام نصرت امام حسین علیه الصلوة و السلام دست پیدا کنند؟ مانع کار چه بود از جنبه ی نظام تکوینی؟ و چطور اینها در کدام رتبه ای هستند که نتوانستند خودشان را صبح عاشورا به کربلا برسانند یا شب عاشورا اقلاً به کربلا بیایند؟ یا لااقل بعد از شهادت اصحاب و بنی هاشم، بتوانند قبل از شهادت ابی عبدالله خودشان را برسانند که مانع شهادت بشوند. به هر حال اینها همه سوالات علمی است که در این مسیر مطرح است باید به اینها جواب داده بشود از جنبه ی علمی باید چجور حل کرد؟ این ملائکه در چه مقدار از سعه ی وجودی بودند که نتوانستند ادراک کنند زمان قبل از شهادت حضرت را که بیایند کمک بکنند؛ نصرت بدهند به آقا و آقا شهید نشود. حالا که آمدند در نزد قبرش می مانند، آنقدر که « طاف یکونون من انصاره » تا بتوانند از انصار آقا قرار بگیرند، از آن مصادیق « ولیّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً » باشند. اینها اگر چه در کربلا توفیق نداشتند که بیایند قبل از شهادت مانع شهادت ابی عبدالله علیه الصلوة و السلام بشوند، ولی در زمان ظهور حضرت بقیّة الله به محضر حضرتش مشرّف می شوند و ذیل این دعا را برای حضرتش برآورده می کنند که آن بزرگوار بتواند: « حتّی تسکنه أرضک طوعاً » بصورت طوع و رغبت در زمین الهی اسکان پیدا بکند، « و تمتّعه فیها طویلاً» خدای متعال هم او را در زمین بصورت یک مدت طولانی بهره مندش بفرماید. که این عرض را قبلاً هم در جلسات به عرض رساندیم اما الآن مقصود از استناد به این جمله ی شریفه ی دعا به جهت اینست که برای فهم این فرشته هایی که بصورت چهار هزار از ملائکه ی آسمانی آمدند در یاری ابی عبدالله و موفق نشدند و بنا دارند روی قبر آن بزرگوار آنقدر بمانند تا قائم قیام کند: « أن یقومَ القائم فیکونون من أنصاره» تا بتوانند به عنوان انصار آقا واقع بشوند، مطلوب آنها اینست که جزو انصار بشوند، بتوانند به آقا کمک بکنند؛ چون هر حاکمی، هر ولیّ ای نیازمند به کمک و یاری کسانی دارد که در اجتماع در تحت ولایت او دارند زندگی می کنند. ✍🏼 __________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام کانال جایز نمی باشد. ◀️کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استادصمدی-لطمات‌یاری‌نکردن‌امام.mp3
4.12M
#استادصمدی‌آملی #عواقب‌یاری‌نکردن‌امام #برگرفته‌ازجلسه‌سخنرانی #‌شب‌هشتم‌محرم‌سال‌98 ⌛️زمان: 9:47 دقیقه 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
👈 وقتی بعد از پیغمبر اصحاب رسول الله از دور امیرالمؤمنین همه دور شدند و باعث شدند که به آقا کمک نکنند 25 سال امیرالمؤمنین خانه نشین بود ولذا نیاز داشت به او کمک رسانی بشود حرفش را گوش بکنند، دستوراتش را اجرا کنند؛ در تمام امور دینی از محضر مبارکش بهره مند باشند، وقتی ناصر او نشدند باعث شد که امام نتوانست بر مسند حکومت بعد از پیغمبر قرار بگیرد و جامعه ی اسلامی و انسانی امت محمدی صلّی الله علیه و آله و سلم ، 25 سال درگیر کسانی شد که تمام حیثیت انسانی، اجتماعی، دینی امت پیغمبر را بر باد دادند. امت پیغمبر تبدیل شد به یک امت فقیر، یک امت توسری خور، امتی که با ظهور خاتم انبیا و نزول در طی 23 سال قرآن کریم از اول بسم الله الرحمن الرحیم فاتحه گرفته تا آخر سوره ی ناس، بیش از شش هزار و ششصد آیه بر حضرت در طی 114 سوره نازل شد، بعد از رحلت پیغمبر چون یاری نکردند جانشین رسول الله را بعنوان علی علیه الصلوة و السلام، نتیجه اش این شد که امت پیغمبر دچار تشتت شد، اختلاف در او رخنه کرد و باعث شدکه این امت فشل شد و به او ضعف روی آورد؛ با اینهمه عظمت قرآن کریم که می توانست با قوت امت پیغمبر امروز کل زمین همه طرفدار شریعت محمدی صلّی الله علیه و آله و سلم باشند اما متاسفانه نه مسیحی ها آمده اند؛ نه یهودی ها آمده اند؛ نه گروههای دیگر، مکاتب وحیانی قبل از خاتم انبیا به این مکتب روی آورده اند، اختلاف داخلی هم موجب پراکندگی داخلی شد هم موجب استیحاش هم خارجی شد؛ و در مثل قضیه عاشورا که وقتی سر حضرت را به شام می برند؛ جلسه می گیرند، از باب یک جلسه ی حکومتی که بر دشمن خودش غالب شد می خواهد جشن پیروزی برقرار بکند، یکی از اهل نصارا و مسیحیت بر می خیزد و می گوید این سر بریده ای که وارد جلسه کرده اید برای چه کسی است؟ اقرار کردند مال نوه ی بلافصل پیغمبرشان است؛ پیغمبر است و دخترش فاطمه و فرزند فاطمه هم حسین. دیگر بگوییم نوه ی چهارمی، پنجمی، دهمی، نه. نوه ی اولی. آنهم نوه ی صاحب عصمت ، که او چقدر اینها را سرزنش و مذمت کرد: « شما دیگر عجب آدمهایی هستید که می آیید نوه ی بلافصل پیغمبرتان را می کشید». چقدر ابی عبدالله در روز عاشورا به اینها خطاب کرد مگر من تنها سبط باقیمانده ی پیغمبر نیستم؟ چون امام حسن که قبلاً شهید شد؛ پیغمبر هم از ناحیه ی هیچ فرزندی دارای نوه نبود، فقط از ناحیه ی فاطمه ی زهرا دوتا نوه ی پسری داشت، سومین نوه ی پسری او هم سقط شد. این دوتا نوه، دوتا سبط هستند؛ یکی هم قبل از کربلا ده سال در سال پنجاه و یک یا پنجاه هجری به شهادت رسید، یک نوه را هم در ابتدای سال 61 هجری به شهادت می رسانند؛ بعد سر او و سر دیگر اصحاب او و اهل بیت او را از کربلا به شام می برند در منظر یهودیان قرار می دهند. ببینید چقدر عالم اسلام تحقیر شد با این افعال شنیع؟ چقدر مسلمانها تحقیر شدند؟ در دربار یزید در شام اینها نیروهایی از روم بودند؛ از مصر بودند؛ از شامات بودند؛ از جاهای مختلف بودند؛ امام زین العابدین علیه الصلوة و السلام می فرماید وقتی من و اهل بیت ما را که به اسارت به شام بردند؛ داشتند می بردند به درون کاخ یزید، یکی از این دربانها که زبان رومی داشت؛ معلوم بود اهل روم بود؛ که الآن روم، ایتالیا را می گویند؛ اهل روم بود؛ به زبان رومی به یک سرباز دیگر داشت می گفت که اینها الآن نمی دانند دارند می برند درون، چه خبر است؟ معلوم بود که او از درون و از طرح درون باخبر بود؛ گفت اینها طفلی ها نمی دانند که الآن دارند می برندشان درون، می خواهند ببرندشان یک حیاط خلوت پشت این کاخ دارد، اینها همه را می خواهند ببرند در آن حیاط خلوت بکشند، سر ببرند، منتها اینها نمی دانند؛ فکر می کنند آنها را می خواهند ببرند درون این کاخ از اینها پذیرایی کنند. امام زین العابدین می فرماید من فهمیدم او چه می گوید منتها اهل بیت ما کسی زبان او را متوجه نمی شد که اینهم یکی از آن روایات لطیفی است در باب علم امام؛ باید رویش بحث بشود که علم امام به چه نحو است.
غرض اینهمه عالم اسلام تحقیر شد، برای اینکه بعد از پیغمبر امیرالمؤمنین بیست و پنج سال و خورده ای یار و یاور نداشت؛ ناصر نداشت. بله حالا که به ستوه آمده اند از غلط کاریهایشان، که بدنبال اولی راه افتادند سرشان به سنگ خورد؛ به دومی و سومی پناه بردند، دچار حادثه بن بست شدند؛ آمدند در خانه ی علی، چند سالی چند مدتی هم حضرت را کمک کردند، حکومت برقرار شد، باز عهد شکستند؛ ناکثین شدند شکننده ی عهد شدند متاسفانه باز آقا را یاری نکردند، یک عده رفتند توی جمل بر علیه آقا از عایشه گرفته تا نزدیکترین یاران او مثل طلحه و زبیرها و بعضی از دیگر اصحاب، و یک عده ای هم در جنگ صفین رفتند به دنبال قاسطین و یک عده ای هم در جنگ نهروان رفتند به دنبال مارقین و امیرالمؤمنین را کمک نکردند که در نتیجه آن حضرت در مقابل خودیها مجبور شد بایستد، چهار هزار نفر را در نهروان بکشد، کینه ی امیرالمؤمنین در دلشان، نسلهایشان نسبت به علی و نسل علی و فرزندان علی ، هنوز هم که هنوز است دارند کینه إعمال می کنند. داعشی های امروز هم که در سراسر جهان جمع شده اند، برای همین است که کینه بورزند با اهل بیت پیغمبر و جنابعالی شیعه ای که دوازدهمین جانشین پیغمبر و وصیّ رسول الله به عنوان حضرت بقیّة الله قائل هستید را حکم به اعداممان صادر بکنند و بگویند اینها مشرک اند؛ اینها کافرند؛ اینها واجب القتل اند و امثال اینها. ✍🏼 __________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام کانال جایز نمی باشد. ◀️کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استادصمدی-جناب‌"جون‌".mp3
1.74M
#استادصمدی‌آملی #جناب‌جون‌خادم‌امام‌حسین #برگرفته‌ازجلسه‌سخنرانی‌ #شب‌یازدهم‌محرم‌سال‌98 ⌛️زمان: 4:08 دقیقه 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈 جناب « جون » یک شمشیر ساز ماهری بود. ایشان در زمان امام حسن علیه الصلوة و السلام در محضر آقا بود؛ قبل از امام حسن محضر امیرالمؤمنین بود؛ غلام آقا بود؛ قبل از او هم غلام ابوذر بود، بعد از رحلت ابوذر در ربذه، ایشان آمد مستقیماً رفت در خانه ی امیرالمؤمنین گفت ما نوکر این درگاهیم؛ ما به هیچ کس دیگر اعتقاد ندارم من. و همینجور ماند خدمت آقایان. بعد از اینکه آقا امیرالمؤمنین شهید شد، ایشان خدمت امام حسن بود، بعد از او امام حسن که شهید شد از سال پنجاه و یک هجری خدمت جناب ابی عبدالله علیه الصلوة و السلام بود؛ ده سال فقط غلامی شخصی آقا رو این آقای جون می کرد. حالا از زمان ابوذر حساب بفرمایید ابوذر در زمان عثمان تبعید شد به ربذه، و در ربذه مرحوم شد و شهید شد به دست دشمن، از کی آمد به محضر امیرالمؤمنین، الآن که کربلاست روز عاشورا می شود گفت ایشان در حدود چهل سال است که دارد به این خاندان پیغمبر خدمت می کند؛ در محضر آقاجان امیرالمؤمنین است؛ امام حسن است؛ امام حسین بود؛ یک شمشیر ساز بسیار قوی بود، آقا به او فرمود که شما یک چادر مخصوص درست بکنید برای شمشیر سازی؛ ایشان شمشیر درست می کرد. چون حالا که آمدند کربلا مستقر شدند دیگر تقریباً بوی جنگ به مشام می رسید؛ دیگر معلوم بود که جنگ شروع می شود. آقا هم ایشان را دستور شمشیر سازی داد؛ و معمولاً هم در عرب رسم بود، همه با خودشان شمشیر همراه داشتند؛ اصلاً شمشیر جزو اجزای لاینفک عرب بود. جوانهای عزیز برادران دانشگاهی خوب بنشینید تاریخ را زیر و رو کنید؛ به جزئیات تاریخ... حالا با اینکه همه ی تاریخ به دست ما نرسیده ولی همینها که آمده خیلی لطائف در آن هست. فکر کنید ببینید چه گذشته و از تاریخ درس بگیریم. شب عاشورا، تقریباً می شود گفت چادر « جون » خیلی شلوغ است. همه می رفتند شمشیر خودشان را تیز کنند؛ اصلاح کنند؛ بالاخره شمشیر است دیگر. هم طویل است؛ یک شیء طولانی است؛ چند وجب است؛ معمولاً زود منحنی می شود، شکسته می شود؛ کج و کوله می شود؛ نیاز به اصلاح دارد. زود دَم ِ تیزی اش می بنیید دچار مشکل می شود. و لذا شب عاشورا شب اصلاح شمشیرها بود؛ من جمله خود آقاجان. امام حسین هم شمشیرش را شب عاشورا برده به خیمه ی جون، که جون داشت شمشیر آقا را تیز می کرد؛ اصلاح می کرد آقا آنجا نشسته بود آن اشعار را می خواند: « یا دهر لکَ أفٍّ من خلیل ِ کم لک بالإشراق و الجلیل ِ» که حضرت امام زین العابدین می گوید من شنیدم دیدم ای پدر جان مثل اینکه بانگ رحیل دارد.... تنها اینجا بود. مابقی اصحاب همه تقریباً مشغول امور شخصی بودند و مشغول ذکر و دعا بودند. ✍🏼 ________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی بدون ذکر نام کانال جایز نمی باشد. ◀️کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0