eitaa logo
🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
302 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
712 ویدیو
26 فایل
بِسمِ‌‌خُداۍ‌سَتّـٰارُالعیوب(:🌿- سمتِ آرامش👇 کانال 🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان https://eitaa.com/samte_aramesh محتوا؟! شاید دلے 🌚🫀! ڪپے؟! حلال ِبٰا ذڪرِ صلواٰت :)"♥️:♥️" - وقف ِ حضرت ِ حجت ؛ ⎞🔗💛⎝‌↫-_ "عــــــشق فقط خــــدا"
مشاهده در ایتا
دانلود
‌خُرداد هر امتحانی که باشد؛ تمامِ حواس من به کتاب "جُغرافیاست" ، که بدانم تُو کجایی...!
؏ـشق... همین است تنت میࢪود و دلت جایۍ میانِ دستهایِ ڪسۍ تا اَبد جا میماند...🌱' 🤍⤜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭─━─━─• · · · · · ⭕️ دومین ۩۩بسم‌ࢪَب‌ِّ علی الاعلی۩۩...". ‎✨🤍 ألحَمدُلِله ألَذی جَعَلنا مِنَ المُتُمَسِکین..؛ بِولایَة أمیرِالمُؤمِنین وأئِمه ألمَعصومِین💚 ♦️ســـــلام و درود دوســــتان خــــوبــــم 🙋😊 ♦️برگذاری دومین کانال‌‌「➜ 🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان」 ✍به مناسبت دهه امامت و ولایت ♦️همراه با جوایز به سه نفر اول و .... ♨️ویکتور هوگو: خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دست رسی دارد، یا کتاب های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند. امیدوارم که همیشه حال دلتــــــون♥️ و ذهنتـــــــون🧠 عالـــــــی باشه💯😇 "مبلّغ غدیر باشیم. ."🌿 با ما « تـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان» همراه باشید . . با تشکــــــــر 🙏🙏💐 ╰─━─━─• · · · · · ·
msbqh_khtbkhwny_gdyry_m-r (1).pdf
8.22M
╭─━─━─• · · · · · · 📖  | غدیری ام 📝 ✍ | "آفتاب ملکوت"🌿 💠 | چاپ اول /۱۴۰۰ 📚 | ╰─━─━─• · · · · · ·
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭─━─━─• · · · · · · ⭕️دومین 📖  | غدیری ام 📝 ♨️ | صفحات زیر جهت ♨️ | مطالعه شود«موفق باشید» 💠 | فصل اول از صفحه ۹ تاصفحه۴۲ 💠 | فصل دوم از صفحه ۶۹تاصفحه۸۲ 💠 | فصل سوم کامل مطالعه شود ... | ╰─━─━─• · · · · · ·
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- در قبر چنان شعر بخوانم ز علی ؛ تا هر دو ملک ز شوق " هو هو " بزنند ! -⁷روز تا غدیر!🌿
دل‌ڪہ‌نہ‌جانم‌هم‌برایت‌تنگ‌شده‌...🥺💔
🔴وقتی یک پدر بچشو میندازه بالا که باهاش بازی کنه، با اینکه اون بچه بین زمین و هوا معلقِ، میخنده! چون میدونه که پدرش میگیرتش!😌💞 ❤️‍🔥📖✍
هرکه در این بزم مقرّب تر است جامِ بلا بیشترش میدهند :) +ظهرتون‌بخیر🐚
♡ به کسی که ارزش کلامت را نفهمید، سکوت را هدیه کن
🗯 🌺شجاع ترین مرد عالم امام علی (ع) فرمودند: "اِذا هِبْتَ اَمْرا فَقَعْ فيهِ فَاِنَّ شِدَّةَ تَوَقّيهِ اَعْظَمُ مِمّا تَخافُ مِنْهُ" هرگاه از كارى هراس و بيم داشتى، خود را در آغوش همان كار بيفكن، چرا كه سختى پرهيز و هراس، بزرگتر از خود آن چيزى است كه از آن مى‏‌ترسى. 📕نهج البلاغه، حكمت ۱۷۵
گـنگ‌ِخـونتـون‌نیـوفتہ؛🕶✨️"
⚠️ خدا نکنه برای نوشتن گناهان‌مون بگن: جوهر کم آوردیم خودکار بعدی…
آقای‌امام‌رضا‌ دلمون‌واستون‌تنگ‌شده‌؛ نمیطلبی‌قربونت‌برم...؟!🌱💚
کاش بین من و تو فاصله اجبار نبود ؛ یا اگر بود دگر این همه بسیار نبود :)💔
شهدا از خود ما بودن! از بین ما بودن... زندگیشون و سختی هاشون مثل ما بوده فقط اراده "واقعی" کردند برای رسیدن به خـدا . ‌. . ✨ |
♡ از وقتی شوخی مد شد، دیگه هیچ حرفی تو دل هیچکس نموند :(((
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به تفکر رأی نمی‌دهیم... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ جلیلی به ظریف . . . واقعا ظریف مردم ایران رو چی فرض کرده؟ یعنی حافظه ما انقدر ضعیفه؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔺واکنش آقای زاکانی به اراجیف ظریف در مناظره آتی پاسخ خواهم داد ؛ منتظر باشند من جای پزشکیان بودم گواهی پزشکی میگرفتم جلسه بعدی مناظرات رو غیبت میکردم 😂😂
12.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شوخی با نامزدهای 😂 یکم خستگی در کنید . . ! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ |
اونجا که بیدل دهلوی میگه: مرگ می‌خندد به فهمِ غافلِ من تا ابد بی‌تو گر یک لحظه خود را زنده باور می‌کنم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
👻👻😬👻😬😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻 👻😬👻😬 👻😬👻 👻😬 👻 ࢪمآن⇩
👻👻😬👻😬😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻😬👻 👻😬👻😬👻😬 👻😬👻😬👻 👻😬👻😬 👻😬👻 👻😬 👻 ࢪمآن⇩ 👋👀بچھ‌مثبٺ👀👋 نفس عمیقی کشیدم تا خودمو کنترل کنم و سامیار لبخند زد و گفت: - افرین باید قوی باشی خانومم قوی قوی ناسلامتی زن سرهنگ سامیار رادمهری. لبخند زورکی زدم که با لذت گفت: - یادته عملیات های دوسال پیش که باهم بودیم چقدر شر و شیطون و نترس بودی الانم همون طوره به دلم افتاده گره این عملیات با دست تو باز می شه خانوم! سری تکون دادم و گفتم: - تمام تلاش مو می کنم. کمک ش وسایل شو جمع کرد و قبلداینکه از در بره بیرون خم شد و به پیشونی م بوسه زد و گفت: - مراقب باش خانوم من خودتو به خطر ننداز که تو چیزیت بشه من نابود می شم! چشامو به علامت چشم باز و بسته کردم و بیرون اومدیم. کاملیا هم اماده بود. نگاهی بهم انداخت و گفت: - نگران نباش از شوهرت خوب مراقبت می کنم خش هم برنداره. و لبخندی زد که اصلا به مزاج ام خوش نیومد و بدتر دلم اشوب شد. سامیار و کاملیا رو بدرقه کردیم. کامیار نگاهی بهم کرد و گفت: - رنگ ت پریده. چیزی که به ذهن ام اومد و به زبون اوردم: - یه حسی بهم میگه توی این عملیات داغون می شم!. کامیار گفت: - می دونم چی تو فکرته اما نگران نباش سامیار مردی نیست که وا بده سارینا اماده شو باید بریم فقط می دونی که چادر تو باید در بیاری لباس مناسب برات گذاشتم. بهش نگاه کردم و گفتم: - خیلی سخته برام بی چادر. سری تکون داد و گفت: - می دونم منم لباس ی برات اوردم که فرقی با چادرت نداره. سری تکون دادم و وارد اتاق شدم پلاستیک و باز کردم یه لباس بود سر تا پا تا روی زمین و یکمم دنباله داشت. روی کمرش کمربند می خورد و کاملا با حجاب بود. روسری مو محجبه بستم و لباس رو هم پوشیدم با کفش و وسایلی که کامیار گفت و برداشتم. روی سالن رفتم و کامیار نگاهی بهم انداخت و گفت: - هووم عالیه یه دختر شیک نامزد یکی از باند های مافیا. دست به کمر گفتم: - واقعا به من می خوره نامزد رعیس یکی از باند مافیا باشم؟ کامیار خندید و گفت: - خداوکیلی نه چهره ات خیلی معصومه! اصلحه رو سمتم گرفت و گفت: - بلدی که خانوم کوچولو؟ گرفتم ازش و روی انگشتم تاب دادم و گفتم: - پس چی! داداشت یادم داده مسابقات تیراندازی توی دانشکده اول بودم همیشه. ابرویی بالا انداخت و گفت: - عجب چه عالی هیچیت با عقل جور در نمیاد اشپزی بلد نیستی تیر اندازی بلدی عجب کلا موجود کشف نشده ای. سری تکون دادم و اصلحه رو به پام بستم و جاگیرش کردم. چاقو و یه سری چیزای دیگه هم داد که هر کدوم و یه جایی جاگیر کردم برای مواقع خطر. دوباره حالت تهوع بهم دست داد و انقدر بالا اورده بودم دلم می خواست بمیرم! کامیار گفت: - نکنه مسموم شدی؟ولی خوب همه یه غذا خوردیم کسی چیزی ش نشد! نمی دونمی زمزمه کردم