4.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥فیلم | شهید #همت در حال گفتگوی بیسیم با شهیدلشگری
🔺 #عملیات_والفجر_4 |#مریوان – پاییز #سال_1362
🔹سنگرفرماندهی لشگر27 محمدرسولالله(ص)
🔸نیکبخت مسئول مخابرات لشگر در کنار همت نشسته است
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
@sangareshohadababol
سنگر شهدا
سالروز #شهادت #شهید #غلامعی_پیچک 📅تاریخ تولد : ۱۳۳۸ 📅تاریخ شهادت : ۲۰ آذر ۱۳۶۰ 🥀مزار شهید : بهشت ز
🌸 شهید غلامعلی پیچک🌸
🍂 #فرمانده سلام، خوش بحالتان، مهر #شهادت در پرونده اعمالتان خورد و عاقبت بخیر شدید اما، اینجا #هوا بد است. دل ها گرفته است و #بغض هایمان گلوگیر شده اند و خسته ایم از زمانی که امان را از اهالی #زمین گرفته است.
🍂 هشت سال باغیرت جنگیدید برای وجب به وجب این خاک، برای اینکه حقی #پایمال نشود.
🍂 اما هشت سال است که با #تدبیر و امید مردم را از زندگی ناامید کرده اند، پدر خانه در مقابل اهل خانه از #شرمندگی و #خجالت کمر خم کرده است. سفره خالی و #دست هایش هم #وزن شده اند اما ترازوی عدل، حسرتِ برابری بر #دل دارد.
🍂روی بیت المال #حساس بودید که مبادا مدیون شوید و پل صراط پایتان بلغزد اما این روزها #بیت_المال را غارت می کنند و بعد از رفتنشان از مرزهای کشور، خبر #اختلاس هایشان در روزنامه های کشور به یادگار میماند.
🍂زمین های #جبهه را با کمترین امکانات شناسایی می کردید پاکسازی و #دشمن را نابود می کردید. حالا ستون پنجم ها، گرا می دهند، دیروز ح.ا.ج ق.ا.س.م و امروز ف.خ.ر.ی ز.ا.د.ه. خبر شهادت ها #داغ شد بر دل #تاریخ...❤️
🍂 رمز عملیات هایتان #یازهرا بود و فرمانده امام زمان اما حالا، دین را #قربانی خواسته هایشان کردند و #اعتقاد مردم را نشانه گرفته اند که مردم هم از #خدا شوند و هم از خرما...
🍂 وصیت هایتان #قاب شد بردیوار اما چادرها خاکی می شود و حجاب ها، سرخی خونتان را کدر می کند. آه که که این قصه ی پر غصه #گلایه پایانی ندارد...
شهیدجان، برگرد، بیسیم ات راهم بیاور. حاج #همت و ح.ا.ج ق.ا.س.م را هم صدا کن. بیا و نجات بده. کم کم هم #شهر سقوط می کند هم ایمانمان...
✍نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر
🕊 به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #غلامعی_پیچک
📅تاریخ تولد : ۱۳۳۸
📅تاریخ شهادت : ۲۰ آذر ۱۳۶۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
#دیدار_یک_شهید_زنده
.
💫حال خوب یعنی در ایام حماسه ی ۹ دی، بعد دو هفته کسالت و خانه
نشینی و محروم شدن از دیدار خانواده های شهدا و رزمندگان و جانبازان، امشب بدونی بزودی دعوت شدی به دیدار یکی از دریادلان لشکر ویژه ۲۵ کربلا،یار امام و رهبری و ولایت فقیه ،یار #شهیدان #بصیر و #طوسی و #همت و #خرازی و #سلیمانی...کسی که در کربلای پنج چنان جانانه جنگيد، که عدنان خیرالله پشت 📞بیسیم با عصبانیت میگفت :این عمران کیست که مارو تو شلمچه زمین گیر کرده...!!! او کسی نیست جز حاج عبدالعلی عمرانی جانباز هفتاد درصد جنگ تحمیلی ...انشاله بتونیم با وجود کسالت های حاجی ازش مصاحبه ای بگیریم و خاطرات ناب او را ثبت کنیم...
#مشتاق_دیدار
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
@sangareshohadababol
🌿 #یاد_ایام | اردوگاه قلاجه - حضور شهید همت در مقر تاکتیکی لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص)
ا🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
❄️ سرمای قلاجه و اورکت حاج همت
🌷خاطره ای از شهید عبادیان مسئول تدارکات لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص):
💠 سال62 ما از پادگان #دوکوهه به اردوگاه #قلاجه (گردنه بین اسلام آباد-ایلام) منتقل شدیم. در اردیبهشت ماه هوای قلاجه مقداری سرد بود. ما اورکت هایی که در پادگان #دوکوهه داشتیم، برای استفاده برادرها به آنجا انتقال دادیم. حاج #همت یک شب به قلاجه آمده بود و ما در خدمت ایشان بودیم. او از سرمای قلاجه می لرزید. پیشنهاد دادم که یک اورکت بیاوریم تا تنتان کنید. او گفت که هر وقت من چشمم به این بسیجی ها افتاد و بین آنها یک نفر بدون اورکت نبود آن وقت من هم اورکت می پوشم. تا توی تن این برادرها اورکت نباشد من به خودم اجازه نمی دهم به عنوان فرمانده لشکر اورکت تنم کنم.
#قلاجه
#دوکوهه
#محمدابراهیم_همت
#محمد_عبادیان
#خاطرات
🇮🇷 @sangareshohadababol
💠 شهید محمود ثابت نیا؛
🌿 فرمانده گردان كميل از لشكر ٢٧ محمد رسول الله(ص)
🌱 تاریخ تولد :١٣٣٥
🌷 تاریخ شهادت : ۱۸ بهمن ماه ١٣٦١
محل تولد : /تهران /فیروزآباد
محل شهادت :فکه
⚪️ قبل از اینکه او قدم به دنیای فانی بگذارد مادر بزرگوارش جهت سالم به دنیا آمدن طفل او را نذر حضرت ابوالفضل (ع) کرده بود.
زندگی آنها ساده و به دور از هر تکلفی بود. احمد برادر دیگرش، هشت سال پس از او، در سال ١٣٤٣ به دنیا آمد. پس از آغاز تهاجم ارتش بعث عراق به میهن اسلامی، وی به جبهه رفت و هفت ماه در کردستان و یک سال هم در سرپل ذهاب، بازی دراز و سومار با متجاوزان بعثی جنگید و پس از آن برای دادن آموزش نظامی به نیروهای مردمی سپاه و بسیج به تهران برگشت. در این زمان خبر شهادت برادر كوچكترش احمد را به او دادند. او بعد از خاکسپاری برادرش و انجام مراسم مرسوم مجدداً به جبهه برگشت. وقتی در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه #فکه گردان کمیل در محاصره قرار گرفت، محمود که فرماندهی گردان را به عهده داشت، با معدود نیروهایی که سالم مانده بودند، به جنگ نابرابر خود با ارتش متجاوز بعث ادامه دادند و پاتکهای متعدد تیپهای زرهی عراق را، در هم کوبیدند.
سرانجام پس از چند روز جنگ نابرابر که بین محمود و نیروهایش از یک سو و مهاجمان تا بن دندان مسلح بعثی از سوی دیگر جریان داشت، مظلومانه در قتلگاه فکه جنوبی به شهادت رسیدند و پیکرهای پاک آنها در منطقه باقی ماند....
اردیبهشت سال ٧١ بود که سعید قاسمی به همراه شماری از بسیجیهای لشکر ٢٧ محمد رسولالله به فکه میرفتند. فکه را بعد از ده سال میدیدند؛ منطقهای بکر و دست نخورده. تجهیزات بچهها، سنگرها، موانع و همین طور پیکرهای مطهر شهدا اینجا و آنجا به چشم میخورد.
صدای بچههای گردان کمیل را میشنیدند که #همت (فرمانده لشگر) را صدا میزدند: حاجی، سلام ما را به امام برسان، بگو عاشورایی جنگیدیم . . . و گریه همت را که ملتمسانه سوگندشان میداد تو را به خدا تماستان را قطع نکنید. با من حرف بزنید. حرف بزنید.
عطاءالله بحیرایی را میدید که با آن پای نیمه فلج مدام زمین میخورد؛ اما دوباره برمیخاست و پیش میدوید. کریم نجوا را که از کنار بچهها میدوید و میخندید بچهها دیر و زود داره، اما سوخت و سوز نداره. یکی میافتاد، یکی بلند میشد، یکی آب میخواست، زمین تشنه بود، آسمان تشنه بود... بچهها آب میخواهند
💠 . . . و اين بود حكايت گردان كميل . . .
ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️
💠 فرازي از وصیت نامه شهید محمود ثابت نیا:
🌷 اڪنون با توڪل بر خدا مےروم. یا پیروز برمےگردم و یا شـهید، ڪه پیروزے معنوے است و در هر حال رضاے خدا در آن است و زیانے در آن نیست.
از هیچ قدرتے نمےترسم، چون بالاتر از ڪشتهشدن چیزے نیست و ڪشتهشدن در راه خدا سعادت ابدے است. پس چرا بترسم؟
انشاءالله ڪاخ ستمگران را خراب خواهیم ڪرد و انشاءالله خدا یارےمان مےڪند و مےتوانیم راه ڪربلا را بگشاییم و بعد از آن ره قدس را.
ما شیعیان امام علے (ع) هستیم باید پا جاے پاے آن بزرگوار بگذاریم تا دنیا با این زرق و برق، نتواند ما را بفریبد.
به همه سفارش مےڪنم ڪه دست از حمایت ولایت فقیه برندارید.
امیدوارم ڪه امام زمان (عج) از همه ما راضے باشد.
#قهرمان_من ؛ #شهید_محمود_ثابت_نیا 🍃علمدارِ غریبِ کمیل
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
@sangareshohadababol
#حاج_همت یک نیروی فرهنگی و عقیدتی بود
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، #همت فعالیتهای خود را گسترش داد؛ «کمیته انقلاب اسلامی» را در «شهرضا» راهاندازی کرد👌 و با کمک دوستانش، هسته اولیه «سپاه» شهر را
شکل داد😊. در اواخر سال ۱۳۵۸، بر حسب ضرورت، به «خرمشهر» و سپس به «بندر چابهار» و «کنارک» و استان «سیستان و بلوچستان» رفت و به فعالیتهای گسترده فرهنگی پرداخت.🌹
#فرمانده_دلها
#حاجهمت
@sangareshohadababol
#عملیات_خیبر 🚩
📷 قرارگاه عملیاتی نجف سپاه، از راست: #محمد_ابراهیم_همت ؛ فرماندهی قرارگاه فتح و #محسن_رضایی میرقائد؛ فرماندهی کل سپاه در عملیات آبی-خاکی #خیبر .
👈«...در کنار #همت ، احساسِ قدرت میکردم.»
محسن رضایی
#شهید_همت
#حاج_همت
#شهدای_خیبر💔
@sangareshohadababol
#روزهای_سخت_نبرد_خیبر
#جزیره_مجنون_جنوبی
#نبرد_تن_با_تانک
دشمن در صبح روز #17_اسفند _1362 یکبار دیگر حمله خود را آغازکرد
این بار، حمله دشمن با استفاده از ابراز و تسلیحات، شدیدتر و وسیع تر بود. در مقابل، وضع جبهه خودی بسیار حاد و مهمترین مسئله، #کمبود_نیرو_و_مهمات بود. در حالی که به شدت به مهمات نیاز بود، #سرهنگ_موسوی_قویدل یکی از فرماندهان ارتش اعلام کرد: «در کل، 1300 عدد گلوله 130 میلی متری در اختیار داریم.»
همچنین،برادر غلامعلی رشید از داخل جزیره پیام داد که اگر نیروهای #حاج_همت (لشکر۲۷) نرسند، احتمال سقوط خط این لشکر زیاد است.
عراقی ها نیز از جنگ روانی استفاده کرده و به نیروهای ایرانی اعلام کردند، اگر جزایر را خالی نکنند، آنجا را به موشک بسته و به شدت بمباران می کنند. در این روز، دفتر امام به طور مستمر در تماس با قرارگاه،تحولات جنگ را پیگیری می کرد.
بروایت جعفر طهماسبی:
۴۰ سال قبل
17 اسفند سال 1362
جزیره مجنون جنوبی
پد شرقی
شبی بود که تا به صبح نخوابیدیم
در سنگر تا به صبح از سرما لرزیدیم
عروس شهادت اطرفمان پرسه میزد..
چشم بر هم نگذاشتیم چون لحظه ای خواب مبطل وضو بود
دوست داشتیم اگر گلوله و یا ترکشی نصیب ما شدوقت شهادت با وضو باشیم
یاد اون روزهای خوب بخیر
یاد دلاور مردهای دل و جیگر داری که آماده رزم با دشمن میشدندو باکی از مرگ نداشتن..
40سال از اون روزهای میگذرد
امروز اگر به پایان برسد آسمانیان آمده اند #همت را با خود ببرند..
آنقدر ریخت و پاش شدند و مشغول شدند که کسی نفهمید #همت کجا رفت و به کجا بردند
یادش بخیر
روزی که همت به مقام شهادت رسید و آسمانی شد
@sangareshohadababol
#بازتاب_شهادت_حاج_همت
موقع شهادتش امام رحمة الله علیه فرموده بودند: «اجازه ندهید خبر شهادتش بین دشمن پخش شود.» چون آنها جایزه ی 10 میلیونی برای سر #همت گذاشته بودند، ولی خوب فردا صبح رادیو📻 عراق شهادتش را تبریک می گفت و خیلی شادی کرد. امام رحمة الله علیه هم دستور دادند مراسمش خیلی با شکوه باشد. وقتی لبنانی ها فهمیدند، چه ها که نکردند. همان موقع یک تابوت خیلی زیبایی منبت کاری شده برایش فرستادند.
مردم کُرد که برای تشییع جنازه ی #حاجی آمده بودند از خاک قبرش برای تبرک می بردند.✨
#شهیدحاجمحمدابراهیمهمت
#سیدالشهدای_جنگ💔
@sangareshohadababol
⚪️ ناخنِ انگشتِ کوچکِ تو....‼️
🔹در عملیات فتح المبین، با گوشهای خودم جمله به یاد ماندنی شهید بزرگوار ابراهیم #همت را نسبت به "حاج احمد متوسلیان" (فرمانده تیپ حضرت رسول-ص) شنیدم؛ که با قلبی مالامال از عشق می گفت:
💠 من ناخن انگشت کوچیکه حاج احمد متوسلیان هم نمیشوم!!
(راوی: رزمنده، علی چرخکار)
ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱
شهید همت با آن عظمتش به متوسلیان ارادت می ورزید❤️
متوسلیان هم که تحت امر شهید بروجردی بود و مرید او محسوب می شد💕
بروجردی هم که خود عاشق امام و رهبر بود💚
🌱کلُّهُم نور عَلی نور
🌴 . . . و این تنها #ولایت است که در طول تاریخ شیعه، سلسله جنبان کاروان عشق و شهادت🌷جهاد و ايثار 🌴و شور و دلدادگی💕 بوده است . . .
@sangareshohadababol
🌓 شامگاه جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱ — جلسه حاج احمد متوسلیان، فرمانده تیپ ۲۷ با گردانهای تحت امر
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴ا
🔵 اهمیت فوق العاده #خرمشهر
🔴 روزهای حساس عملیات بیت المقدس
✍️ با اتمام سه مرحله از عملیات سنگین بیت المقدس، دیگر نه توانی برای ادامه عملیات باقی ماند و نه نیروی کارآمدی برای بازسازی گردانها وجود داشا، به گونهای که فرماندهان در تصمیمگیری نهایی با مشکل و تردید مواجه شدند.
شهبد همت؛ جانشین تیپ ۲۷ در این خصوص میگوید:👇👇
«… برادران عزیز، بسیجیان با ایمان!
📑 به خدمت شما عرض کنم که در آن وضعیت بحرانی، بعد از آن همه درگیری، دیگر مغزها خسته شده بود! یعنی برای مرحلهی نهایی عملیات الی بیت المقدس هیچ کدام از فرماندهان نمیدانستند چه تصمیمی بگیرند. با آن شرایطی که پیش آمده بود، تردید داشتند که آیا داخل خونین شهر بشوند یا نشوند؟ از طرف دیگر؛ چون تلفات داده بودیم، کیفیت نیروهایمان به شدّت افت کرده و همین امر باعث شده بود که همهی ما دودل شویم که آیا به داخل خونین شهر برویم یا نرویم؟ اگر برویم، آیا ضربه نخواهیم خورد دیگر هیچ کس قدرت تصمیمگیری نداشت. تا این که قرار شد برادران عزیزمان محسن رضایی و صیّاد شیرازی به محضر حضرت امام شرفیاب بشوند. این دو برادر خدمت امام رسیدند و به ایشان عرض کردند که ورود به خرّمشهر داری چنین سختیهاست. ما هرچه پیشبینی میکنیم، میبینیم نیروی ما برای اجرای مرحلهی نهایی عملیات کافی نیست. استحکامات دشمن فوقالعاده زیاد است و ما نمیتوانیم به او حمله کنیم؛ ولی باز در عین حال قادر به تصمیمگیری نهایی هم نیستیم. شما نظر بدهید که ما چه باید بکنیم؟ حمله بکنیم یا نکنیم؟
🔺تمام این صحبتها را که مطرح کردند، #امام در جواب آنها فرمودند: تا توکّلتان چقدر باشد❗️
💠 در این لحظه برادران ما – #رضایی و #صیاد_شیرازی – دیگر ننشستند و سریع حرکت کردند به سمت جنوب؛ کلّ فرماندهان لشکرها و تیپها را احضار کردند و به آنها گفتند ما مسایل و مشکلاتمان را با امام مطرح کردیم و ایشان در جواب ما فرمودند: تا توکّلتان چقدر باشد!
🍃 این موضوع در روحیهی برادرها خیلی تأثیر گذاشت، طوری که آنجا برادرها همه به گریه افتادند و میگفتند: لابد توکّلمان ضعیف است دیگر، لابد توکّل نداریم که امام چنین صحبتی فرموده! این شد که همه عزمشان را جزم کردند تا با توکّل به خدا، خودشان را برای اجرای مرحلهی پایانی عملیات آماده کنند.»
ا🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴
📄 بعد از ابلاغ پیام امام، #احمدمتوسلیان نیز با پای گچ گرفته و عصا به دست، وارد منطقه میشود و به کمک #همت و #شهبازی، با سرعت هر چه تمامتر سازمان رزم تیپ ۲۷ را تمام میکنند. او در جلسه توجیهی قبل عملیات، در ۲۴ اردیبهشت اهمیت حیاتی آزادسازی را یادآور شده و دستورات لازم را به معاونین و مسئولین تیپ می دهد.
⚪️ صحبت های حاج احمد متوسلیان در شامگاه جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱، در جلسه فرماندهان گردانهای تیپ ۲۷ 👇👇
🔸… برادرها، باید به خدمت شما عرض کنم که لازم است سریعاً کارها را شروع کنیم؛ و آماده عملیات بشویم؛ عملیات برای آزادسازی #خرمشهر
💢 باید بدانید که عملیات به هیچ وجه لغو شدنی نیست. ولو این که حتّی یک نفر هم زنده نماند، لغو عملیات نخواهیم داشت؛ مرگ با آزادی خرّمشهر.
من دیشب هم خدمت تعدادی از برادرها عرض کردم: #خرمشهر الآن دیگر به عنوان یک نمادِ مطرح شده و ما در حال حاضر به شدّت در یک تنگنای سیاسی هستیم و حیات سیاسی این مملکت بستگی دارد به آزاد شدن خرّمشهر. همینطور، حیات سیاسی رژیم عراق هم بستگی به حفظ خرّمشهر دارد. گردانهایی که من الآن اسامی آن را ذکر میکنم باید بازسازی شوند و نیروهای خودشان را از برادر دستواره – مسؤول پرسنلی تیپ – تحویل بگیرند . . .
🔸پس از خاتمهی جلسه، همه ردههای ستادی و فرماندهی تیپ ۲۷ متفقاً دست به کار شده تا کار آمادهسازی تیپ را انجام دهند.
⚪️ دوران جنگ تحمیلی
-------------------------------------------
@sangareshohadababol
📆۱۴ تیر ماه سال ۱۳۶۱ش
🗓اسارت حاجاحمدمتوسلیان
💠 #آخرین_دیدار
🔶 صبح روز دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۶۱ ، سیدمحسن موسوی، کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در لبنان، به پادگان زبدانی آمد و خواستار ملاقات با حاج احمد شد. موسوی به متوسلیان گفت:«نیروهای فالانژ و اسرائیلی ها ، سفارتمان را محاصره کرده اند و اگر داخل سفارت شوند، همۀ #اسناد_محرمانه #دیپلماتیک به دستشان میافتد.باید سریع برویم و منهدم شان کنیم» متوسلیان بلافاصله آمادۀ رفتن شد. گروهی از نیروها از او خواستند تا این #مأموریت را به آنها واگذار کند؛ امّا #متوسلیان با لحنی ملایم گفت: «نه #برادر ها! خودم باید بروم.شماها آماده باشید که هرچه زودتر برگردید تهران.چ»
(بنقل از کتاب همپای صاعقه ،ص۷۹۶)
🔶سعید قاسمی در مورد رفتن حاج احمد به #بیروت می گوید:
...با شهید #همت رفتیم پیش حاجی تا بلکه بتوانیم منصرفش کنیم. #حاج_احمد ملبّس به لباس فرم #سپاه بود. گفتم: « حاج آقا، ما کوچک شماییم، بگذار ما به جای شما به این #مأموریت برویم
#حاج_همت با اینکه خیلی ناراحت بود، سعی می کرد جلوی حاجی لبخند بزند. او هم اصرار کرد؛ امّا انگار نه انگار؛ اصلاً به التماس های ما توجهی نکرد. فقط آن نگاه عمیق و گیرای خودش را برای آخرین بار به ما هدیه کرد و با لحن شمردۀ همیشگی اش گفت: «حضرت امام به بنده امر کرده اند گزارشی از وضعیت شیعیان جنوب بیروت را تهیه کنم و برای ایشان ببرم؛ لذا بهتر است خودم به این مأموریت بروم. بعد در حالی که دستم را می فشرد، گفت:
« برادر سعید، دلتان با خدا باشد. به او توکل کنید. هرچه مشیت خداوند باشد، همان می شود. #خداحافظ
@sangareshohadababol