🌷🌹ملاقات عشایر عرب با امام خمینی ره در جماران🌹🌷
✴️ با شروع #تبلیغات گسترده عراق و رهبر آنها، #صدام_حسین ،علیه ایران در ارتباط با اعلام تمایل عشایر عرب خوزستان برای پیوستن به عراق، حسین علم الهدی بر این عقیده بود که به دنیا بفهماند مردم این منطقه به #روحالله_خمینی وفادار هستند، از این رو در پی تدارک ملاقات عشایر عرب با امام خمینی در حسینیه #جماران تهران بود علم الهدی این موضوع را با آیت الله خامنهای که در آن زمان در اهواز حضور داشت در میان گذاشت.
🔹سماجت حسین مسئولان را کلافه کرده بود، وی در مدت زمان کوتاهی منطقه #هویزه را زنده کرده و بعضی که قصد مهاجرت از آن مناطق را داشتند پشیمان شده بودند، رئیس جمهور بنی صدر خواستار تخلیه این مناطق و اعلام آنجا به عنوان منطقه جنگی بود اما حسین با این امر مخالفت میکرد.
🔹حسین #علم_الهدی برای این ملاقات با بزرگان #عشایر صحبت کرده بود، آنها برای این دیدار بسیار مشتاق و لحظه شماری میکردند. تا زمان تعیین وقت از سوی دفتر #امام_خمینی، حسین مرتباً پیگیر این مسئله بود، بعد از مشخص شدن زمان ملاقات، حسین از #استاندارخوزستان درخواست یک قطار برای بردن #عشایر عرب به تهران کرد جدیت حسین استاندار را متقاعد کرد و یک قطار فوقالعاده برای این امر اختصاص یافت.
🔹جمعآوری مردم از روستاهای اطراف هویزه که در دید مستقیم #عراقیها بود به سختی انجام میگرفت؛ حسین بعضی از آنها را در دل شب جمع میکرد.
همه آماده این ملاقات بودند اعم از سپاهیان، مردم، حتی جمعی از خواهران بسیج که مادر حسین علم الهدی در میان آنان بود.
🔹همگی با قطار راهی تهران شدند، #عشایر عرب لباس محلی یک دست پوشیده بودند، با رسیدن قطار به ایستگاه تهران خیل عظیم جمعیت و شعار دادن آنها غوغایی در سالن راه آهن به وجود آورده بود.
اتوبوسهایی که توسط یکی از دوستان حسین در تهران مهیا شده بود در جلوی راه آهن آماده بودند صف اتوبوسهای در حال حرکت در خیابان ولیعصر به سمت شمال تهران چشم همگان را خیره کرده بود، با رسیدن به #جماران، حسین علم الهدی، عشایر را با مشت های گره کرده، شعار (ما همه سرباز تواییم خمینی__گوش به فرمان تواییم خمینی) سر میداد.
🔹در آنجا به #حسین گفتند : ( امام در رابطه با مردم منطقه و جنگ تبلیغاتی صدام سخنرانی خواهد کرد، گزارش شما را آقای خامنهای به دفتر منتقل کردند ) .
حسین علم الهدی دوستی نزدیکی با #صادق_آهنگران داشت و در واقع حسین بود که آهنگران را برای اولین بار، برای اجرا معرفی کرد که این اجرا در خلال همین دیدار بود و ( ای #شهیدان به خون غلتان #خوزستان درود ) نام داشت.
#_ملاقات_عشایر
#_امام_خمینی
@sangareshohadababol
⚪️ واکنش #علامه_طباطبایی به خبر شهادت #نوه برومندشان در حماسه #هویزه
🔹علامه، علاقه عجیبی به «محمد حسن قدوسی» داشتند؛
نوه، مغز بادام است؛ آن هم نوه اول.
سختم بود خبر شهادتش را به شان بدهم.
همسرم (شهید قدوسی) گفتند: حاج آقا منتظر شماست.
رفتم توی اتاق شان؛
سلام کردم و نشستم.
گفتم پسرم واقعا شایسته بود.
علامه فرمودند:«آفرین.»
دیگر نه ایشان حرفی زد و نه من!
علامه، اهل سر و صدا و گریه و زاری نبودند.
چند روزی که گذشت فرمودند:«لباس مشکی ات را بیرون بیاور؛ آقای قدوسی ناراحت می شود.»
👤 راوی: حاجیه خانم طباطبایی (مادر شهید قدوسی و دخترعلامه طباطبایی)
📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه
@sangareshohadababol
10.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 سالروز حماسه آزادسازی #هویزه قهرمان
🎥 شهر هویزه #خوزستان در تاریخ ۲۷ دی ۵۹ با کینهتوزی صدام به اشغال ارتش تا دندان مسلح بعثی درآمد.
🔸اما سرانجام در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۱ ارتش صدام در مقابل عزم و اراده آهنین رزمندگان پا به فرار گذاشتند.
🆔 @sangareshohadababol
🌷🌹ملاقات عشایر عرب با امام خمینی ره در جماران🌹🌷
✴️ با شروع #تبلیغات گسترده عراق و رهبر آنها، #صدام_حسین ،علیه ایران در ارتباط با اعلام تمایل عشایر عرب خوزستان برای پیوستن به عراق، حسین علم الهدی بر این عقیده بود که به دنیا بفهماند مردم این منطقه به #روحالله_خمینی وفادار هستند، از این رو در پی تدارک ملاقات عشایر عرب با امام خمینی در حسینیه #جماران تهران بود علم الهدی این موضوع را با آیت الله خامنهای که در آن زمان در اهواز حضور داشت در میان گذاشت.
🔹سماجت حسین مسئولان را کلافه کرده بود، وی در مدت زمان کوتاهی منطقه #هویزه را زنده کرده و بعضی که قصد مهاجرت از آن مناطق را داشتند پشیمان شده بودند، رئیس جمهور بنی صدر خواستار تخلیه این مناطق و اعلام آنجا به عنوان منطقه جنگی بود اما حسین با این امر مخالفت میکرد.
🔹حسین #علم_الهدی برای این ملاقات با بزرگان #عشایر صحبت کرده بود، آنها برای این دیدار بسیار مشتاق و لحظه شماری میکردند. تا زمان تعیین وقت از سوی دفتر #امام_خمینی، حسین مرتباً پیگیر این مسئله بود، بعد از مشخص شدن زمان ملاقات، حسین از #استاندارخوزستان درخواست یک قطار برای بردن #عشایر عرب به تهران کرد جدیت حسین استاندار را متقاعد کرد و یک قطار فوقالعاده برای این امر اختصاص یافت.
🔹جمعآوری مردم از روستاهای اطراف هویزه که در دید مستقیم #عراقیها بود به سختی انجام میگرفت؛ حسین بعضی از آنها را در دل شب جمع میکرد.
همه آماده این ملاقات بودند اعم از سپاهیان، مردم، حتی جمعی از خواهران بسیج که مادر حسین علم الهدی در میان آنان بود.
🔹همگی با قطار راهی تهران شدند، #عشایر عرب لباس محلی یک دست پوشیده بودند، با رسیدن قطار به ایستگاه تهران خیل عظیم جمعیت و شعار دادن آنها غوغایی در سالن راه آهن به وجود آورده بود.
اتوبوسهایی که توسط یکی از دوستان حسین در تهران مهیا شده بود در جلوی راه آهن آماده بودند صف اتوبوسهای در حال حرکت در خیابان ولیعصر به سمت شمال تهران چشم همگان را خیره کرده بود، با رسیدن به #جماران، حسین علم الهدی، عشایر را با مشت های گره کرده، شعار (ما همه سرباز تواییم خمینی__گوش به فرمان تواییم خمینی) سر میداد.
🔹در آنجا به #حسین گفتند : ( امام در رابطه با مردم منطقه و جنگ تبلیغاتی صدام سخنرانی خواهد کرد، گزارش شما را آقای خامنهای به دفتر منتقل کردند ) .
حسین علم الهدی دوستی نزدیکی با #صادق_آهنگران داشت و در واقع حسین بود که آهنگران را برای اولین بار، برای اجرا معرفی کرد که این اجرا در خلال همین دیدار بود و ( ای #شهیدان به خون غلتان #خوزستان درود ) نام داشت.
#_ملاقات_عشایر
#_امام_خمینی
@sangareshohadababol
❂○° استقامت به شیوه علم الهدی °○❂
▫️ #بنی_صدر دستور داده بود كه باید نیروهای مستقر در #هویزه عقب نشینی كنند و به #سوسنگرد بیایند. حسین میگفت: هویزه در دل دشمن است و ما از اینجا میتوانیم به عراق ضربه بزنیم. شخصاً با بنی صدر هم صحبت كرده بود. وقتی كه دید راه به جایی نمی برد، نامه ای به آیت الله خامنهای نوشت و گفت كه تعداد اسلحه های ما از تعداد نیروها هم كمتر است، ولی میمانیم!
چهارم دی 1359 بیست تا سی نفر از جوانان با دست خالی، اما با دل استوار از ایمان و توكل، مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستادگی كردند. هیچ كس زنده نماند!
عراقیها با تانك از روی اجساد مطهر شهدای هویزه گذشتند، طوری كه هیچ اثری از شهدا نماند. بعدها جنازه ها به سختی شناسایی شدند. حسین را از قرآنی كه در كنارش بود شناختند. قرآنی با امضای امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای.
🌙 نیمه هاى شب بود كه نهج البلاغه میخواند. من نگاه كردم به ایشان، دیدم چهره اش برافروخته شده و دارد اشك میریزد. من با زیر چشم، شماره صفحه نهج البلاغه را نگاه كردم و به ذهن سپردم پس از مدتى، سید حسین نهج البلاغه را بست و براى استراحت به بیرون رفت. من صفحه نهج البلاغه را باز كردم، دیدم همان خطبه اى است كه حضرت على (ع) در فراق یاران باوفایش ناله میكند و می فرماید : أینَ عمار؟ أینَ ذوالشهادتین؟ كجاست عمار؟ كجاست...
🗓 سالروز حماسه نبرد عاشورایی شهدای هویزه به فرماندهی شهید #سیدحسین_علمالهدی در عملیات نصر - 15 دی ماه
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
@sangareshohadababol
صادق آهنگران – نوحه شهدای هویزه.mp3
زمان:
حجم:
2.18M
💠 به مناسبت ۱۵ دی ۵۹ – سالگرد شهدای مظلوم #هویزه – شهید حسین #علم_الهدی و یاران باوفای او
📢 صوت| حاج #صادق_آهنگران :
🌷 از خون پاک لالهرویان هویزه
🌹 دریای خون گردیده دامان هویزه
✅ @sangareshohadababol
⚪️ واکنش #علامه_طباطبایی به خبر شهادت #نوه برومندشان در حماسه #هویزه
🔹علامه، علاقه عجیبی به «محمد حسن قدوسی» داشتند؛
نوه، مغز بادام است؛ آن هم نوه اول.
سختم بود خبر شهادتش را به شان بدهم.
همسرم (شهید قدوسی) گفتند: حاج آقا منتظر شماست.
رفتم توی اتاق شان؛
سلام کردم و نشستم.
گفتم پسرم واقعا شایسته بود.
علامه فرمودند:«آفرین.»
دیگر نه ایشان حرفی زد و نه من!
علامه، اهل سر و صدا و گریه و زاری نبودند.
چند روزی که گذشت فرمودند:«لباس مشکی ات را بیرون بیاور؛ آقای قدوسی ناراحت می شود.»
👤 راوی: حاجیه خانم طباطبایی (مادر شهید قدوسی و دخترعلامه طباطبایی)
📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه
@sangareshohadababol
🌴 حماسه آفرینی شهید حسین #علم_الهدی و یارانش برای جلوگیری از اشغال #هویزه توسط صدامیان // دی ماه ۱۳۵۹
🔺#عملیات_نصر در هویزه
این عملیات با شرکت تعدادی از نیروهای شهید چمران، عشایر عربزبان منطقهی، بچههای مساجد اهواز و دانشجویان پیرو خط امام به فرماندهی شهید علمالهدی انجام شد. ابتدا نیروها پیشروی خوبی داشته و توانستند تعدادی از تانک ونفربر دشمن را منهدم ساخته و تلفاتی از آنها بگیرند. اما در ادامه قرار شد نیروی کمکی به آنها برسد که این کار عملی نشد و جناح راست آنان خالی ماند. از طرفی، دشمن، نیروی تازهنفس وارد میدان نمود. دستور عقبنشینی صادر شد ولی به علت عدم برقراری تماس بیسیم، نیروها مطلع نشدند. دشمن نیز از افراد باقیمانده را منطقه را محاصره نمود که اغلب آنها به شهادت رسیدند، از جمله شهید علمالهدی و تعدادی از دانشجویان پیرو خط امام که همراه او بودند. در این قتل عام، ابدان شهدا در زیر چرخ تانکهای دشمن سفاک پارهپاره شد تا این که 2سال بعد بقایای پیکرهای مطهر کشف شد و در همان جا دفن گردید.
ا▫️▪️▫️▪️▫️
⚪️ روایت شاهد عینی از آخرین لحظات عمر شهید حسین علمالهدی:
صدای تانکهای دشمن آن طرف جاده به گوش میرسید. تیراندازی لحظهای قطع نمیشد. راه افتادیم، با اینکه میدانستیم امید برگشت نیست، ولی رساندن آرپیجی به علمالهدی ما را مصمم به این کار کرد. به جاده که رسیدیم، توانستیم تانکهایی را ببینیم. به جز چند تایی که در حال سوختن بودند، بقیه غرشکنان به پیش میتاختند. چشمم به حسین که افتاد، خستگی از تنم درآمد. آرپیجی دوشش بود و پشت خاکریز دراز کشیده بود. در امتداد خاکریز غیر از او حدود 10نفر دیگر هنوز زنده بودند. حتی یک جسد از شهدا بر زمین نمانده بود. پیدا بود که بچهها با گلوله مستقیم تانک از پا در آمده و پودر شده بودند!
تانکهای سالم از کنار تانکهای سوخته عبور میکردند و به طرف خاکریز علمالهدی پیش میآمدند. او و افرادش هیچ عکسالعملی نشان نمیدادند. «روزعلی» که حسابی نگران شده بود، آرپیجی را از من گرفت و به تانکها نشانه رفت. دست او را گرفته و گفتم: کمی صبر کن، شاید بچهها برنامهای داشته باشند. تانکها به حدود 50متری خاکریز رسیده بودند که یکباره حسین از جا بلند شد و نزدیکترین تانک را نشانه گرفت. گلوله درست به وسط تانک خورد و آن را به آتش کشید. غیر از حسین، 2نفر دیگر که آرپیجی داشتند، به طرف تانکها شلیک کرده و2تای آنها را از کار انداختند. بقیه تانکها سر جایشان ایستادند و ناگهان خاکریز را به گلوله بستند. «روزعلی» دوباره بلند شد و یکی دیگر را نشانه رفت و آن را به آتش کشید. علمالهدی نیز از میان دود و گرد وغبار پشت خاکریز پیدا شد و او هم یک تانک دشمن را از کار انداخت.
پیدا بود که از همه افراد گروه، فقط «روزعلی» و حسین زنده ماندهاند. آنها به پشت چسبیده بودند و تانکها نیز به طرفشان در حرکت بود. در فاصلهی چند متری به خاکریز، حسین بار دیگر قامت کشید و آنها را هدف گرفت که در نتیجه یک تانک دیگر به آتش کشیده شد. این بار 4تانک دشمن به سمت او آمدند و حسین نیز آخرین گلوله را رها کرد. یکی از آنها منهدم شد و 3تای دیگر همزمان به سمت خاکریز شلیک کرده به طوری که دیگری چیزی از آن باقی نماند. پس از اندکی که گرد و غبار فرو نشست، توانستم پیکر مطهر و پارهپارهی حسین و چفیهی خونآلود او را بر روی زمین ببینم!
▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️
در سالروز آزادسازی #هویزه ، جای علم الهدی و یاران خالیست
@Mohamadrezahadadpour
🌷شهید حسین علم الهدی، مبارز انقلابی، دانشجوی پیرو خط امام و فرمانده گروه رزمندگان در نبرد با دشمن بعثی در #هویزه
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌴 شهید حسین علم الهدی در اوایل #جنگ (دی ماه 1359) به همراه عدهای معدود از همرزمانش به منظور جلوگیری از سقوط شهر #هویزه ، در یک یورش به مواضع دشمن بعثی تاختند ولی سرانجام در حلقه محاصره صدامیان افتاده و در طی مقاومت و نبردی عاشورایی، مظلومانه به شهادت رسیدند. دشمن سفاک بر بدن های مطهر آنان تاخته و با خاک یکسان کرد. ...پیکر مقدس شهدا در زیر چرخ تانکهای دشمن له شده و آمیخته با خاک پاک هویزه گردید.
👇👇👇
@sangareshohadababol
4_5965114661043965769.mp3
زمان:
حجم:
2.18M
📢 #صوت | نوحه حاج #صادق_آهنگران در رثای شهدای مظلوم #هویزه – شهید حسین #علم_الهدی و یاران باوفای او
🌷 از خون پاک لالهرویان هویزه
🌷 دریای خون گردیده دامان هویزه
-------------------------------------------
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
@sangareshohadababol
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#هویزه از اشغال . . . تا آزادسازی
🔴 ۲۷ دی ۵۹ - تصرف کامل هویزه توسط ارتش تا دندان مسلح صدام
۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۱ - بازگشت هویزه به مام میهن
حماسه آزادسازی #هویزه قهرمان
@sangareshohadababol
۲۸ صفر ۱۳۵۹
اوایل جنگ
🌷سالروز شهادت حسین علم الهدی، مبارز انقلابی، دانشجوی پیرو خط امام و فرمانده گروه رزمندگان در نبرد با دشمن بعثی در #هویزه
@sangareshohadababol