eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
217 دنبال‌کننده
22.1هزار عکس
13.7هزار ویدیو
101 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا با دل بزرگشون برای رضایت خدا زندگیمونو نگه داشتن... ببین تو هم جرأتشو داشتی از وسط این همه مین بگذری ریسک کنی جونتو برا مردمت رایگان خرج کنی؟! 🇮🇷
📨 🔵شهید اسماعیل غلامی یاراحمدی 🔷به خاطر این‌ها می‌روی می‌جنگی؟ ☔️به روایت پدر شهید: اسماعیل می‌گفت:«در مرحله اول باید بجنگیم، نَه اینکه شهید شویم. باید دفاع کنیم. هرچند شهادت از همه چیز بهتر است؛ اگر قرار است بمیریم، خدا مرگ‌مان را در شهادت قرار بدهد. دعا کنید به آن چیزی که در دنیا می‌خواهم برسم!»؛ می‌دانستیم شهادت می‌خواهد. ☔️یک روز با اسماعیل بیرون رفته بودیم. در راه، خانم بدحجابی رو دیدیم. بهش گفتم:«اسماعیل! به خاطر این‌ها می‌روی می‌جنگی؟» اسماعیل گفت:«بله! ما به خاطر ایشان می‌رویم می‌جنگیم. آن‌هایی که حجاب‌شان کامل است مشکلی ندارند. خودشان می‌دانند راه درست چیست! ما می‌رویم که ایشان دست اَجنبی نیفتند! خاک کشورمان دست اَجنبی نیفتد.» 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات ❄️اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❄️
🕊 🌹🌹🌹🌹🕊 من دوست دارم شما خوانندگان و شنوندگان این وصیتنامه را به واجبات و ترک محرمات دعوت کنم و تاکید زیاد به خواندن واجب، خواندن نماز در اول وقتش که موجب رضای خدا می‌شود و به فرموده خداوند متعال در قرآن آدم را از زشتی‌ها و پلیدی‌ها دور می‌کند و چه زیباست خواندن آن در اول وقت که موجب آرامش و آسایش می‌شود و به نقل از مجتهد عارف ایت الله بهجت رحمةالله علیه تاکید و مداومت کردن در خواندن نماز اول وقت آدم را خواسته یا ناخواسته به مراتب عالیه می‌رساند و چه بهتر از خواندن نماز اول وقت و دعوت کردن دیگران به این فریضه واجب •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
˙∘🌹🕊∘˙ رفتم ثبت نام کنم گفتند سنّت کم است کمی فکر کردم ... آمدم خانه ... شناسنامه خواهرم را برداشتم "هـ" سعیده را پاک کردم شد سعید این بار ایراد نگرفتند ؛ از آن به بعد دو تا "سعید" تویِ خانه داشتیم.... ┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
💠نمازشب ●شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم حاج آقاگفت:می خواهیم بریم سفر، توشب بیاخونه مون بخواب. بدزمستانی بود. سردبود. زودخوابیدم. ساعت حدودا 2 بود، در زدند، فکرکردم خیالاتی شده ام. درراکه بازکردم دیدم آقامهدی وچندتا از دوستانش ازجبهه آمده اند. ●آنقدرخسته بودندکه نرسیده خوابشان برد. هواهنوزتاریک بودکه باز صدایی شنیدم، انگار کسی ناله می کرد. ازپنجره که نگاه کردم دیدم آقامهدی توی آن سرمای دم صبح، سجاده انداخته توی ایوان ورفته به سجده... 🕊🌹🕊
در تماشای چنین دست . . . من شدم از دست و حیران می روم 🕊🌹🕊
●عکس شهدای مدافع حرم رامرورمی کنم که چشمانم برروی عکس شهید جوانی خیره می ماند، شهیدمحمدسخندان 23 ساله بالباس رزم ایستاده ومی خندد.
عکس است، اماصدای خنده هایش را می توان شنید.

●محمدبه شوهرخواهرش گفته بود که قصددارد به سوریه برودوممکن است دیگربازنگردد وشوهرخواهرش نیزبه او گفته بودکه حالاکه به عنوان تیپ فاطمیون وبانام جهادی سیدذاکرحسینی به سوریه می رود ممکن است مفقودشود، امامحمددرپاسخ گفته بود به خاطر حضرت زینب سلام الله علیها علیها می رودواگرصلاح باشد جنازه اش پیداخواهدشد.

●ازمادرشهیدسخندان علت انتخاب نام جهادی سیدذاکرحسینی راجویا می شوم واودرپاسخ میگوید:محمدپیش ازاعزامش به سوریه پرسیده بود که مظلوم ترین شهیددرسوریه که بوده!؟ وهمه سیدذاکررا معرفی کرده بودند ازاین رواین نام رابرگزید، داعش نمیتوانست سیدذاکر رابگیرد به همین خاطراو را باآتش محاصره کردندوسیدذاکر زنده زنده درآتش سوخت
. 🕊🌹🕊
#خاطرات_شهید 💠 پایی که سال ۶۶ در شهر حلبچه جاماند❗️ ●جانی که سال ۹۶ در شهر بوکمال سوریه و در دفاع از حریم اهل بیت فدا شد حمید چشمش به اشاره حضرت آقا بود و می دانست اصلی ترین وظیفه اش حفظ قرآن, اسلام و انقلاب است. ● با توجه به اینکه یکی پاهایش قطع بود, خیلی مصیبت کشید تا به جمع مدافعان حرم بپیوندد و من به عینه شاهد تاولها در روی پا و زانویش بودم اما حمیدرضا اندکی گله یا احساس خستگی نمی‌کرد و عاشورا را در نبرد سوریه می دید. حمیدرضا در انهدام آخرین پایگاه داعش در شهر بوکمال سوریه, هدف تک تیر انداز داعشی قرار می گیردو به شهادت می رسد و حمیدرضا جزو آخرین شهدای آزادسازی سوریه از سیطره داعش است. ✍ راوی : همرزم شهید #شهید_حمیدرضا_ضیایی🕊🌹🕊
؟ ●شهید وصالی: علت این دستمال های سرخی که ما به گردن می بستیم بیشتر آن رسالت خونینی است که در طول تاریخ نسل هابیل به گردن داشت. احساس یک رسالت و امتداد راه اینها را داشتیم. لذا به خاطر این که همیشه به ما یادآوری شود که چنین رسالت خونینی را به دوش داریم، دستمال های سرخمان همیشه به گردن مان بود و اکثر بچه هایی که این دستمال های سرخ را به گردنشان می بستند یا شهید شده اند یا این که زخمی و معلول و این واقعاً مایه افتخار است که برادران مان به این حد از رشد و بلوغ دینی و مکتبی رسیده باشند که امتداد راه هابیل های تاریخ را به گرده گرفته باشند و سرخی خونشان را به عنوان سمبل (دستمال سرخ) به گردن ببندند. 🕊🌹🕊
۲۸ آبان سالروز شهادت از جوانان خوش‌ تیپ تهرانی بود که در عرصه‌های انقلاب فعالیت‌‌های زیادی داشت. او اولین نفری بود که واردِ لانه‌ جاسوسی شد. جوان رعنایی که بعد‌ها رئیس ستاد حاج همت در جبهه شد. و در سال۱۳۶۲ پس از رشادت‌های فراوان در عملیات والفجر۴ در پنجوین عراق به فیض شهادت رسید. "روحش‌شاد‌باصلوات"🕊🌹🕊
هر ڪـــہ از روی ارادت پا نهد در راه عشق . . . عالمی پیش آیدش ڪـز هر دو عالم بگذرد . . . 🕊🌹🕊
●هاشم دو خصوصیت بارز داشت که در کمتر کسی پیدا می‌شود, دلسوزی و خیرخواهی؛ اگر کسی چیزی از او می‌خواست تمام سعی و تلاشش را می‌کرد تا او را به خواسته‌اش برساند. ●هر کس هر کاری و مشکلی داشت وی اولین کسی بود که پیش قدم می‌شد. هیچ وقت خودش را دست بالا نمی‌گرفت اگر مجلس ترحیم برای فردی از اطرافیان برگزار می‌شد او در صف کمک رسانی حاضر می‌شد. ●خیلی مرا دوست داشت متفاوت با سایر بچه‌هایم با من رفتار می‌کرد همیشه  دستم را می بوسید سرش را روی پاهایم می‌گذاشت و می‌گفت: بوی بهشت را استشمام می‌کنم. ●خیلی هم دست و دلباز بود هر کجا می‌رفت برای بچه‌های خواهر و برادرش و دوستان و همسایه‌گان هدیه می‌آورد و از این کارش لذت می‌برد. هاشم عشق به حضرت زینب (س) را به عشق دوقلوی شش ماهه‌اش ترجیح داد ✍روایتی از مادر 🕊🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ ●هروقت که از ماموریت میومد،به تلافی اینکه دل منو به دست بیاره، گوشه سفره غذامون یه قلب کوچیک با گلهای رز درست میکرد.منم دیگه به تلافی اون،قرار گذاشتم هربار که بیام گلزارش، براش یه قلبی با گل رز درست کنم.... ●یبار که از ماموریت های زیادش،خیلی ناراحت بودم،به من گفت خانوم قول میدم جبران میکنم،یه کوچولو هم که شده جبران میکنم. روز پنجشنبه بود،من همش تو ذهنم میگفتم میخواد فردا مارو جایی ببره.میخواد یه کاری انجام بده... صبح شد، دیدم پاشده خودش ناهار قرمه سبزی گذاشته.آشپزیشم خوب بود. گفت امروز تو اصلا با غذا کاری نداشته باش،گفت موقعی که میخوام سفره رو بچینم،میری تو اتاق نمیای،سفره که چیده شد شما بیا... ●بعد که اومدم دیدم سفره رو قشنگ چیده.یه گوشه سفره یه قلب با گل رز درست کرده بود. اصلا نفهمیده بودم کی رفته گل رز گرفته ... ‌‌✍راوی: همسرشهید 🕊🌹🕊
42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدار از خانواده شهید معلم قرآن محمد رضا فرهمند حوزه علمیه معصومیه تبریز سال ۱۴۰۳ آذرماه
🔔توجه توجه توجه توجه توجه 🔔 (لطفا به ساعت حضور دقت فرمایید ) یاد آوری بنام خدا همه کشور و همه ملت در درجه‌ی اول مدیون شهدا، و بعد هم مدیون خانواده های شهدا هستند. قدر پدران و مادران شهدا را باید دانست.» دیدار خانواده معظم شهدا رزق پروردگار است به ما (رهروان شهدا) وشاد کردن دل والدین شهدا ذخیره آخرت مان باشد. (ان شاءالله ) ما عاشق زیارت بندگان مخلص خدا هستیم توفیقی حاصل گردیده تا به دیدار خانواده شهید 1_ شهیدان مجید و محمدرضا وحدانی امند عازم شویم از تمامی عاشقان و رهروان شهدا جهت زیارت دعوت بعمل می آید. منتظر قدوم پر برکت تان هستیم. زمان : فردا چهارشنبه مورخه 1403/09/07 ساعت : 15/50 مکان : تبریز خیابان شمس تبریزی (دوه چی ) _ روبروی گرو _ جنب درمانگاه موسی بن جعفر(ع ) _ اول کوچه حاج علی اکبر _ خواهیم بود.
⭕️ اسمش زینا است چند روز پیش به مادرش گفته بود: مامان نگران نباش! من شهید بشم به خدا می‌گم جنگ رو تموم کنه.... امروز شهید شد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📩 👈 امروز مردم با خدا زندگی نمیکنند با توجیه زندگی میکنند! 🎙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
سالن نشست  قبل و بعد از پزشکیان . . گویا دولت جدید داره همه قوائد بازی رو رعایت میکنه..
یک زن فلسطینی خانه اش بمباران شده سر و صورتش خونی اما با نایلون مشکی موهایش را پوشانده یک زن ایرانی در امنیت و آرامش برهنه!!!! ❤️اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
یک جمله ای امروز حضرت آقا گفتن که واقعا جای تامل داره🧐 فرمودند :رژیم صهیونیستی قطعا به دست بسیجیان ایرانی از بین میرود👌 🚨🚨🚨🚨🚨
هر کس گره افتاده به کارش خبر کنید ، روضه به نام مادر ارباب است .
جهت‌زیبا‌سازی‌کانال:))✨