eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
285 دنبال‌کننده
31.8هزار عکس
24.1هزار ویدیو
118 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
و ”شهادت“ نصیب کسانی می‌شود که در ره عشق بی‌ترس با جانِ خود بازی کنند ... حاج قاسم همان فرمانده‌ای بود که در شب عملیات با جان خود بازی کرد! روی سیم خاردار‌ها خوابید! تا نیرو‌ها از روی بدنش رد شوند و عملیات به سرانجام برسد... 🕊🌹🕊
ای کاش به ما بال و پری می‌دادند جان حال و هوای کویِ یاران دارد ... بهار ۱۳۶۱ ، ایلام منطقه عملیاتی سومار از راست : شهید حسن سماواتی جانباز یوسف هادی پور ، شهید محمد ترکمان ، شهید سردار علی چیت‌ سازیان شهید صمد یونسی و رسول باقری 🕊🌹🕊
تا لباسی را پاره و نخ نما نمی‌کرد دست از سرش بر نمی داشت!! حتی در این عکس یادگاری که با حاج قاسم انداخته مشخص است عکسی که محمّد خیلی دوست داشت و به آن افتخار می کرد. در این عکس دکمه های پیراهنش لنگه به لنگه اند و با هم فرق می کنند..! از این لباس چند سال کار کشیده بود ولی رهایش نمی‌کرد..!! حاج قاسم در وصف او گفت : ساده بگویم ؛ محمد دوچیز را هرگز جدی نگرفت یکی دنیا را و یکی خستگی در دنیا را ، شوق دیدار بین او و خستگی فرسنگ ها فاصله انداخته بود.... 🕊🌹🕊
وقتی پیکر بی‌سر اَحد را آوردند همه اشک می ریختند ؛ امّا مادر احد نقل می‌پاشید و زینب وار دعا می‌کرد : خدایا ، این قربانی را قبول کن این شهیدِ حسین (ع) است... 🕊🌹🕊
در ۱۰ تیرماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای یک وقتی خمپاره در کنارش اصابت کرد در لحظه شهادت به یارانش گفت: « سلام مرا به امام برسانید و بگویید صفرخانی دِین خود را به اسلام ادا کرد» 🕊🌹🕊
فانوس اشک هایتان را روشن کنید ماه غریبی شهید نینواست ... 🕊🌹🕊
▪️روضه بخوان... کار که گیر می‌کرد، شهید که پیدا نمی‌شد، دست من را می‌گرفت و میگفت: ”بشین، روضه بخوان". درست وسط میدان مین! خودش هم می‌نشست کنارم، درست وسط میدان مین! های های گریه می کرد..! می‌گفت: "روضه کارگشاست". واقعا هم همینطور بود.... 🕊🌹🕊
در جبهه در هر محفلی که می‌نشست می‌گفت: عشق حسین بن علی (ع) ما را به این وادی کشانده و بس.... پیش‌از شهادت از مادرش خواسته بود: مراسم مرا بسیار ساده بگیرید، سردَر خانه پرچم عزاداری امام‌حسین را نصب کنید و جز اسم حسین(ع) اسم دیگری بر در خانه نزنید، بر روی سنگ قبرم بنویسید فدایی امام حسین (ع) «ان‌شاءالله قبول کند.» 🕊🌹🕊
و چشمانش حکایت از وصالی می‌کند به زیبایی "حسین" 🕊🌹🕊
وقتی پیکر بی‌سر اَحد را آوردند همه اشک می ریختند ؛ امّا مادر احد نقل می‌پاشید و زینب وار دعا می‌کرد : خدایا ، این قربانی را قبول کن این شهیدِ حسین (ع) است... پ.ن: گفت با حق" قلیل ما بپذیر" عقل مبهوت؛ زین عبارتِ زینب است اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذا الْقَلیل القُرْبانَ 🕊🌹🕊
کربلا کربلا کربلا کربلای چهار کربلای پنج با یک کربلا می‌توان "شهید" شد با این همه نمی‌توان..؟! 🕊🌹🕊
أیها الرفیق! تو می‌روی امّا جاذبه‌ات جانم را به دنبالت می‌کشاند... 📸 شهید امیرهوشنگ علیزاده بالای سر پیکر دوست شهیدش (محمود) درحالی‌که بعد از یک روز به او پیوست! 🕊🌹🕊