شهید قاسم اصغری
روی سیم خاردار خوابید
و ۱۰۰ رزمنده از روی او عبور کردند؛
ایشان گفت: این بچهها امانتاند؛
روی سیم خاردار خوابیدم که این
امانتها به سلامت رد شوند.
ما مسئولین،
باید بدانیم که ملت امانتاند؛
ما باید روی سیم خاردار بخوابیم
تا ملت از روی ما مسئولین عبور کنند.
#شهید_قاسم_اصغری
📝خاطره و روایت علیرضا زاکانی
از پیام شهیدی که روی سیم خاردار
خوابید، به مسئولین
🌷 رفته بود مأموریت.
بعد از یک مـاه که برگشته بود اهواز؛
دیده بود دخـترش لیـلا مریض شده، افتاده روی دست مـادرش.
یک زن تنها تو غربت؛ با یک بچه مریض.
باز هـم نمی توانست بمـاند و کـاری کند.
باید بـرمی گـشت منطـقه.
رفـت تـوی اتـاق؛ در را بسـت.
نشـست و یـک دل سـیر گــریه کــرد.
📚 مجموعه کتب «یادگــاران»
جلد دهــم
#شهید_مهدی_زین_الدین
⊰🦋🌱⊱
امروز سالروز شهادت
شهید علی چیت سازیان هست
برای شادی روح این شهید عزیز
صلوات محمدی هدیه می کنیم🌸🍃
#شهیدانه
#شهید_علی_چیت_سازیان
┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏤͟͟͞͞🌼🌱◉
ویرانههای شهر را قفسی درهم شکسته بدان !
"شهید آوینی"
(مابرای شهادت وصله ناجورشدیم....)
#شهیدانه
#شهید_مرتضی_آوینی
┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
⏤͟͟͞͞🌹✨◉
ما مجهز به سلاح الله اکبریم!
این حقیقت چهرهٔ مصمم اوست
و پیروزی از آن کسانی است
که خدا را برگزیدند...
#شهیدانه
┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
⏤͟͟͞͞🦋🌱◉
شهیدی که قرائت #زیارت_عاشورا به نیت او گره گشاست...
مادر شهید می گوید مواقعی که دلتنگ او می شوم با عکسش صحبت می کنم و مطمئن هستم که صدای من را می شنود و به حرف هایم گوش می کند. بیشتر دوستان و اقوام می گویند هنگامی که مشکلی برایمان پیش می آید به نیت حسین زیارت_عاشورا می خوانیم و هنوز تمام نشده مشکلمان حل میشود.
مادر شهید مدافع حرم حسین بواس که تصویری از این شهید در دستانش بود با بیان اینکه پسرم نماز و روزه قضا نداشت گفت: او از همان دوران کودکی کارهای شخصی اش را خودش انجام می داد و تمام نمازهایش را اول_وقت می خواند و روزه هایش را می گرفت
#شهیدانه
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_حسین_بواس
┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
📌"سوختم..."
هَم رَزماش میگن این کلامِ آخر آقا رضا
قبل از شهادت، بوده...
🔸سوختند تا نسوزیم
همون شهیدی که گفت:
"خـواهران عزیزم! از شما مےخواهـم
ثـابت قـدم در دین و اعتقادات باشید
و با حفظ حجاب و عفت و با
ولایتپذیـری مطلق از رهبـرمون
در راه شهدا و قرآن ثـابت قـدم باشید."
#شهید_رضا_الوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
آخرین درخواست شهید لبنانی
از حـضرت آقـا قـبل از شـهادت
خدا شما رو برای ما حفظ کند
خواهشی که از شما دارم ...
[شهیدعلیاحمددقماق«یوسفناجی»]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر شهیدی را دوست داری
کوچه دلت را به نامش کن💔
#شهیدانه
#رفیق_شهیدم🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا با دل بزرگشون برای رضایت خدا زندگیمونو نگه داشتن...
ببین تو هم جرأتشو داشتی از وسط این همه مین بگذری ریسک کنی جونتو برا مردمت رایگان خرج کنی؟!
#شهدا_شرمندهایم
🇮🇷
📨#خاطرات_شهدا
🔵شهید اسماعیل غلامی یاراحمدی
🔷به خاطر اینها میروی میجنگی؟
☔️به روایت پدر شهید: اسماعیل میگفت:«در مرحله اول باید بجنگیم، نَه اینکه شهید شویم. باید دفاع کنیم. هرچند شهادت از همه چیز بهتر است؛ اگر قرار است بمیریم، خدا مرگمان را در شهادت قرار بدهد. دعا کنید به آن چیزی که در دنیا میخواهم برسم!»؛ میدانستیم شهادت میخواهد.
☔️یک روز با اسماعیل بیرون رفته بودیم. در راه، خانم بدحجابی رو دیدیم. بهش گفتم:«اسماعیل! به خاطر اینها میروی میجنگی؟» اسماعیل گفت:«بله! ما به خاطر ایشان میرویم میجنگیم. آنهایی که حجابشان کامل است مشکلی ندارند. خودشان میدانند راه درست چیست! ما میرویم که ایشان دست اَجنبی نیفتند! خاک کشورمان دست اَجنبی نیفتد.»
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
❄️اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد❄️
🕊 🌹🌹🌹🌹🕊
#نماز_اول_وقت
من دوست دارم شما خوانندگان و شنوندگان این وصیتنامه را به واجبات و ترک محرمات دعوت کنم و تاکید زیاد به خواندن واجب، خواندن نماز در اول وقتش که موجب رضای خدا میشود و به فرموده خداوند متعال در قرآن آدم را از زشتیها و پلیدیها دور میکند و چه زیباست خواندن آن در اول وقت که موجب آرامش و آسایش میشود و به نقل از مجتهد عارف ایت الله بهجت رحمةالله علیه تاکید و مداومت کردن در خواندن نماز اول وقت آدم را خواسته یا ناخواسته به مراتب عالیه میرساند و چه بهتر از خواندن نماز اول وقت و دعوت کردن دیگران به این فریضه واجب
#شهید_جواد_جهانی
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
˙∘🌹🕊∘˙
رفتم ثبت نام کنم
گفتند سنّت کم است
کمی فکر کردم ...
آمدم خانه ...
شناسنامه خواهرم را برداشتم
"هـ" سعیده را پاک کردم شد سعید
این بار ایراد نگرفتند ؛
از آن به بعد دو تا "سعید"
تویِ خانه داشتیم....
#شهیدانه
┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
#خاطرات_شهید
💠نمازشب
●شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم حاج آقاگفت:می خواهیم بریم سفر، توشب بیاخونه مون بخواب. بدزمستانی بود.
سردبود. زودخوابیدم. ساعت حدودا 2 بود، در زدند، فکرکردم خیالاتی شده ام. درراکه بازکردم دیدم آقامهدی وچندتا از دوستانش ازجبهه آمده اند.
●آنقدرخسته بودندکه نرسیده خوابشان برد. هواهنوزتاریک بودکه باز صدایی شنیدم، انگار کسی ناله می کرد. ازپنجره که نگاه کردم دیدم آقامهدی توی آن سرمای دم صبح، سجاده انداخته توی ایوان ورفته به سجده...
#شهید_مهدی_زین_الدین🕊🌹🕊
در تماشای چنین دست . . .
من شدم از دست و حیران می روم
#علمدار_شهید
#سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی🕊🌹🕊
●عکس شهدای مدافع حرم رامرورمی کنم که چشمانم برروی عکس شهید جوانی خیره می ماند، شهیدمحمدسخندان 23 ساله بالباس رزم ایستاده ومی خندد. عکس است، اماصدای خنده هایش را می توان شنید. ●محمدبه شوهرخواهرش گفته بود که قصددارد به سوریه برودوممکن است دیگربازنگردد وشوهرخواهرش نیزبه او گفته بودکه حالاکه به عنوان تیپ فاطمیون وبانام جهادی سیدذاکرحسینی به سوریه می رود ممکن است مفقودشود، امامحمددرپاسخ گفته بود به خاطر حضرت زینب سلام الله علیها علیها می رودواگرصلاح باشد جنازه اش پیداخواهدشد. ●ازمادرشهیدسخندان علت انتخاب نام جهادی سیدذاکرحسینی راجویا می شوم واودرپاسخ میگوید:محمدپیش ازاعزامش به سوریه پرسیده بود که مظلوم ترین شهیددرسوریه که بوده!؟ وهمه سیدذاکررا معرفی کرده بودند ازاین رواین نام رابرگزید، داعش نمیتوانست سیدذاکر رابگیرد به همین خاطراو را باآتش محاصره کردندوسیدذاکر زنده زنده درآتش سوخت. #شهید_محمد_خندان🕊🌹🕊
#خاطرات_شهید
💠 پایی که سال ۶۶ در شهر حلبچه جاماند❗️
●جانی که سال ۹۶ در شهر بوکمال سوریه و در دفاع از حریم اهل بیت فدا شد
حمید چشمش به اشاره حضرت آقا بود و می دانست اصلی ترین وظیفه اش حفظ قرآن, اسلام و انقلاب است.
● با توجه به اینکه یکی پاهایش قطع بود, خیلی مصیبت کشید تا به جمع مدافعان حرم بپیوندد و من به عینه شاهد تاولها در روی پا و زانویش بودم اما حمیدرضا اندکی گله یا احساس خستگی نمیکرد و عاشورا را در نبرد سوریه می دید.
حمیدرضا در انهدام آخرین پایگاه داعش در شهر بوکمال سوریه, هدف تک تیر انداز داعشی قرار می گیردو به شهادت می رسد و حمیدرضا جزو آخرین شهدای آزادسازی سوریه از سیطره داعش است.
✍ راوی : همرزم شهید
#شهید_حمیدرضا_ضیایی🕊🌹🕊
#چرا_دستمال_سرخ_ها؟
●شهید وصالی: علت این دستمال های سرخی که ما به گردن می بستیم بیشتر آن رسالت خونینی است که در طول تاریخ نسل هابیل به گردن داشت. احساس یک رسالت و امتداد راه اینها را داشتیم. لذا به خاطر این که همیشه به ما یادآوری شود که چنین رسالت خونینی را به دوش داریم،
دستمال های سرخمان همیشه به گردن مان بود و اکثر بچه هایی که این دستمال های سرخ را به گردنشان می بستند یا شهید شده اند یا این که زخمی و معلول و این واقعاً مایه افتخار است که برادران مان به این حد از رشد و بلوغ دینی و مکتبی رسیده باشند که امتداد راه هابیل های تاریخ را به گرده گرفته باشند و سرخی خونشان را به عنوان سمبل (دستمال سرخ) به گردن ببندند.
#شهید_اصغر_وصالی
#دستمال_سرخها🕊🌹🕊
۲۸ آبان سالروز شهادت
#شهید_سردار_حاجعباس_ورامینی
از جوانان خوش تیپ تهرانی بود که در عرصههای انقلاب فعالیتهای زیادی داشت. او اولین نفری بود که واردِ لانه جاسوسی شد. جوان رعنایی که بعدها رئیس ستاد حاج همت در جبهه شد. و در سال۱۳۶۲ پس از رشادتهای فراوان در عملیات والفجر۴ در پنجوین عراق به فیض شهادت رسید.
"روحششادباصلوات"🕊🌹🕊
هر ڪـــہ از روی ارادت
پا نهد در راه عشق . . .
عالمی پیش آیدش
ڪـز هر دو عالم بگذرد . . .
#شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی🕊🌹🕊
#خاطرات_شهید
●هاشم دو خصوصیت بارز داشت که در کمتر کسی پیدا میشود, دلسوزی و خیرخواهی؛ اگر کسی چیزی از او میخواست تمام سعی و تلاشش را میکرد تا او را به خواستهاش برساند.
●هر کس هر کاری و مشکلی داشت وی اولین کسی بود که پیش قدم میشد. هیچ وقت خودش را دست بالا نمیگرفت اگر مجلس ترحیم برای فردی از اطرافیان برگزار میشد او در صف کمک رسانی حاضر میشد.
●خیلی مرا دوست داشت متفاوت با سایر بچههایم با من رفتار میکرد همیشه دستم را می بوسید سرش را روی پاهایم میگذاشت و میگفت: بوی بهشت را استشمام میکنم.
●خیلی هم دست و دلباز بود هر کجا میرفت برای بچههای خواهر و برادرش و دوستان و همسایهگان هدیه میآورد و از این کارش لذت میبرد.
هاشم عشق به حضرت زینب (س) را به عشق دوقلوی شش ماههاش ترجیح داد
✍روایتی از مادر
#شهید_هاشم_دهقانی_نیا🕊🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عاشقانه_های_شهدایے ❤️
●هروقت که از ماموریت میومد،به تلافی اینکه دل منو به دست بیاره، گوشه سفره غذامون یه قلب کوچیک با گلهای رز درست میکرد.منم دیگه به تلافی اون،قرار گذاشتم هربار که بیام گلزارش، براش یه قلبی با گل رز درست کنم....
●یبار که از ماموریت های زیادش،خیلی ناراحت بودم،به من گفت خانوم قول میدم جبران میکنم،یه کوچولو هم که شده جبران میکنم.
روز پنجشنبه بود،من همش تو ذهنم میگفتم میخواد فردا مارو جایی ببره.میخواد یه کاری انجام بده...
صبح شد، دیدم پاشده خودش ناهار قرمه سبزی گذاشته.آشپزیشم خوب بود.
گفت امروز تو اصلا با غذا کاری نداشته باش،گفت موقعی که میخوام سفره رو بچینم،میری تو اتاق نمیای،سفره که چیده شد شما بیا...
●بعد که اومدم دیدم سفره رو قشنگ چیده.یه گوشه سفره یه قلب با گل رز درست کرده بود. اصلا نفهمیده بودم کی رفته گل رز گرفته ...
✍راوی: همسرشهید
#شهید_محمدحسین_میردوستی 🕊🌹🕊