eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
8.7هزار ویدیو
137 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 📋 گزاره: رویانیدن انسان؛ خداوند در این آیه از تعبیر عجیبی استفاده می کند و می فرماید شما را از زمین رویانیدیم! استفاده از این تعبیر به خاطر آن است كه اولا آفرينش نخستين انسان از خاك است ، و ثانيا تمام مواد غذائى كه انسان مى خورد و به كمك آن رشد و نمو مى كند از زمين است ، يا مستقيما مانند سبزيها و دانه هاى غذائى و ميوه ها، و يا به طـور غير مستقيم مانند گوشت حيوانات ، و ثالثا شباهت زيادى در ميان انسان و گياه وجود دارد و بسیاری از قوانینی که حاکم بر تغذیه و تولید مثل و نمو و رشد گياهان است بر انسان نيز حكمفرما است . ايـ تعبیر در مـورد انسان بسيار از جهات دیگر هم قابل توجه است و نشان مى دهد كه كار خداوند در مساءله هدایت فقط كار يك معلم و استاد نيست ، بلكه همچون كار يك باغبان است كه بذرهاى گياهان را در محيط مساعد قرار مى دهد تا استعدادهاى نهفته آنها شكوفا گردد. 🔷 آیه روز: وَ اللَّهُ أَنبَتَكُم مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا (نوح / آیه 17) 🔶 ترجمه: و خداوند شما را همچون گياهي از زمين رويانيد! 📅 دوشنبه 10 دی 1397 ، ، ، ،
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد ✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... 🌸امام خمینی ره: اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️ امام زمانی شو👇👇👇👇 #کانال_خواهم_امد http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
آل ياسين.mp3
6.02M
زیارت آل یاسین استاد فرهمند http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7 #کانال_خواهم_آمد
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا با صدای دلنشین اباذر حوائجی قرار هروز صبح😊🌹 @seedammar #کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
﷽❣ ❣﷽ 🌼گل نـرگس آبـروی دو عالم 🍃خیالت ڪی می رود ز خیالم 🌼جمـالـت جلـوه الله
🌹 کوچک ترین فرصتی که برای عباس علی پیش می آمد، به راحتی می شد ایشان را کتاب به دست در گوشه ی سنگری پیدا کرد. معمولاً کتاب های مذهبی و علمی می خواند و مطالب جدیدی را که در پی مطالعاتش به دست می آورد، در اختیار بچه های گردان قرار می داد. یک بار خلوتش را بهم زدم و پرسیدم:«چرا این قدر مطالعه می کنی؟!» گفت :«برای این که وقتی انسان بی کار باشد شیطان به سراغش می آید.» 📚 سیرت شهیدان، ص۸۴
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت چهل وسوم 🔸 #نارنجک قبل
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ 🔸قسمت چهل وچهارم 🔸 🔸مدتی از عزل بنی صدر گذشت برای در هم شکستن ارتش عراق سلسله عملیات هایی در جنوب وغرب وشمال جبهه های نبرد طراحی شد در هشتم آذر ماه عملیات طریق_القدس برای آزادی بستان انجام شد دومین عملیات در منطقه گیلان غرب تا سر پل ذهاب انجام میشد که از مدتها قبل کارشناسایی آن آغاز شده بود مسئولیت شناسایی آن به عهده ابراهیم بود که به همراه یکی از کردها به پشت نیروهای عراقی برای تهیه نقشه از منطقه رفت وبا چند اسیر عراقی برگشت و با اطلاعاتی که از اسرا گرفته بودند اطلاعات خود را از منطقه کامل کردند چندین گردان از نیرو های سپاه ، داو طلب به عنوان نیروهای خط شکن وظیفه شروع عملیات را بر عهده داشتند . ودر جلسه نهایی ابراهیم را مسئول جبهه میانی انتخاب کردند وسعت این عملیات هفتاد کیلومتر بود که چند روز قبل از عملیات خبر رسید عراق پاتک وسیعی برای باز پس گیری بستان آماده کرده وباید این عملیات را سریع تر شروع شود تا دشمن توجه اش از بستان خارج شود روز موعود فرا میرسید و بچه ها شور حال عجیبی داشتند وبا هجوم اولیه مناطق مهم واستراتژیک آزاد شد در جبهه میانی با تصرف چندین تپه ورودخانه به سمت تپه های انار حرکت کردند ودشمن دیوانه وار آتش میریخت بعضی از گردان ها به ارتفاعات شیاکوه رسیدند دشمن میدانست از دست دادن شیاکو یعنی از دست دادن شهر خانقین عراق، برای همین نیروهای زیادی به این منطقه وارد کرده بود به ابراهیم گفتم تا قبل از اذان صبح به شما ملحق میشوم تا این تپه هم آزاد شود. خبر رسید دشمن از جبهه بستان منصرف و تمام نیروهایش را به این منطقه آورده هوا در حال روشن شدن بود که خبر رسید ابراهیم رو زدن بدنم لرزید وآب دهنم را قورت دادم و بارنگ پریده ومضطرب نا خود آگاه به سمت سنگر های مقابل دویدم و وارد سنگر امداد گر شدم وبالای سرش رسیدم گلوله ای به عضلات گردن ابراهیم خورده بود وخون زیادی از او می رفت جواد را پیدا کردم وگفتم ابراهیم چی شده با کمی مکث گفت چی بگم... گفتم یعنی چی؟ جواب داد با فرماندهان ارتش برای آزادی تپه هر طرحی را داده بودیم نتیجه نداد نزدیک اذان صبح بود که از سنگر خارج شد و طبق معمول شروع کرد به اذان گفتن و فریادهای ما برای منصرف کردنش فایده نداشت تقریبا آخرای اذان بود که با شلیک های دشمن صدایش قطع شد که همان موقع گلوله ای به او اصابت کرد وما آوردیمش عقب... 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
✨در آنروزها دروازه ای بَرایِ شهادت❣ داشتیم و حال مَعبری تنگ... هنوزهَم برایِ شدن 👌فرصت هست.... دِل❤️ را بایَد پاک کرد✨ ( امام خامنه ای )
650786e3494be7d78e86f674b47265ae4cb0bf8a.mp3
10.32M
سید رضا نریمانی - واحد - عمریه دلم میخواد شهید بشم😢
🍃🌸🍃🌸 تو را میبینم دلم قرص میشود قرص میشود که #تو را دارم.. تویی که سرشار از #عشقی.. عشقی که بوی #شهادت میدهد.. شهادتی‌که ازجنس #گمنامی است #شهید_گمنامی که خریدارش، #حضرت_زهراست(س).. سلام بر پهلوان بی مزار سلام بر ابراهیم هادی💖 #هادی_دلها_ابراهیم_هادی
〰〰🌼🌼🌼〰〰 🔆 تابستان سال ۱۳۶۱ بود و ابراهیم در تهران حضور داشت هر روز با هم، این طرف و آن طرف می رفتیم. بیشترین کاری که ابراهیم در آن زمان انجام می داد، گره گشایی از کار بندگان خدا بود. 🌃 یک شب با هم هیئت رفتیم. بعد هم در کنار بچه های بسیج حضور داشتیم. آخر شب هم برای چند نفر از جوانان محل شروع به صحبت کرد خیلی غیر مستقیم آن ها را نصیحت نمود. 🌛ساعت حدود دو نیمه شب بود. من هم مثل ابراهیم خسته بودم. از صبح مشغول بودیم گفتم: من می خواهم بروم خانه و بخوابم. شما چه می کنی؟ 📛 ابراهیم‌ گفت: منزل نمی روم من می ترسم خوابم برود و نماز صبح من قضا شود شما می خواهی برو. 📦 بعد نگاهی به اطراف کرد یک‌ کارتن خالی یخچال سر کوچه روی زمین افتاده بود. ابراهیم آن کارتن بزرگ‌ را برداشت و رفت سمت مسجد محمدی‌ ورودی مسجد روی زمین انداخت و همان جا دراز کشید. ⌚ بعد گفت: دو ساعت دیگه اذان صبح است مردمی که برای نماز جماعت به مسجد می آیند، مجبور هستند برای عبور، من را بیدار کنند. 🍃 بعد با خوشحالی گفت: " این طوری هم‌ نمازم قضا نمی شه، هم‌ نماز صبح رو به جماعت می خوانم ابراهیم به راحتی همانجا خوابید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📚سلام بـر ابـراهیـم ۲
«وَ وَجَدَکَ ضَالًّا فهدى» «و تو را گمشده یافت و هدایت کرد» ✱ تـو گمنامـے و مـن خـودم را گم ڪردم! دستـے بالا ببر . . . شاید با دعاے تو پیـدا شدم
d2e243f773c2006eb859d4def223f360a85abf68.mp3
6.16M
🎵آهنگ زیبای علمدار کمیل 🎤با صدای حامد زمانی 🗿برای شهید#محمد_ابراهیم_همت و شهید #ابراهیم_هادی لذت ببرید و فوروارد یادتون نره.😉
خودسری #فضای_مجازی #هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🌺 کماندو های بعثی در کمین کانال بودند هر لحظه بیم نزدیک شدنشان بود خاک و دود کانال را فراگرفت شهادتش عجیب بود باحالت عرفانی فریاد زد مهدی جان دست مرا بگیر... «و... تمام»😔🕊 #شهید_ابراهیم_هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 📽توصیه جالب شهيد مدافع حرم حجةالاسلام #مصطفی_خلیلی به طلاب و روحانیون 💥 ببینید و انتشار دهید شهدای مدافع حرم خوزستان
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت چهل وسوم 🔶 #پاکت سید اعتقاد عجیبی به ائمه: داشت. به این
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾 ⭕️ 🔶قسمت چهل وچهارم 🔶 روزهایی که ميخواست به جبهه برود حتمًا غسل شهادت ميکرد. خانواده هم آینه و قرآن و آب می آوردند تا از زیر آن رد شود. در همان حیاط از ما ميخواست که دیگر جلوی در خانه نرویم. ميگفت: روبه روی خانه نانوایی است. نميخواهم مردم متوجه شوند که جبهه ميروم و اجر ما از بین برود.مادر او را ميبوسید. در همان حیاط خانه از زیر قرآن رد ميشد و خداحافظی ميکرد. مادر، قسم ميداد که خدايا به جوانی حضرت علی اکبر علیه السلام پسرم را به تو سپردم. هرچه خودت ميدانی. سرنوشت فرزندم هرچه هست، من راضی ام به رضای خودت. سید دوست داشت اگر کاری را انجام ميدهیم با خلوص نیت و فقط برای خداوند انجام شود، نه برای دلایل دیگر. سید، چه در هیئت و چه در کارهای دیگر، هرگز به دنبال مقام های دنیایی نبود.در لباس سپاه آخرین درجه ای که داشت، سروان بود. روزی به سید گفتم: همه هم دورهه ای شما سرگرد و سرهنگ هستند. چه جوریه که شما بعد از این همه سال، این همه خدمت و جنگ و ... هنوز سروانی!؟ گفت: ولش کن! زیاد مهم نیست. آدم باید اون دنیا درجه بالایی داشته باشه.پس از شهادتش به خوابم آمد. گفت: برو به فلانی بگو اینقدر دنبال دنیا نباش. من هم فراموش کردم. به سراغ آن بنده خدا نرفتم.دوباره به خوابم آمد و همان را تکرار کرد. وقتی آن شخص را دیدم سفارش سید را به او گفتم. آن آقا سخت ناراحت شد و همان جا روی زمین نشست! نميدانستم چرا.بعد از مدتی شنیدم که خیلی به دنبال پست و مقام بوده. بعد از کلی تلاش توانسته بود به مقام مدیرکلی برسد.برای عرض تبریک با دوستان هیئتی به محل کارش رفتیم. موقع خداحافظی وقتی اتاق خالی شد، دوباره سفارش سید مجتبی را تکرارکردم تا فراموش نکند. با اینکه خیلی تأکید کرده بودیم که اطلاع بدهد تا مراسم بگیریم اما بدون آنکه اطلاع دهد از مکه برگشت. وقتی به شهرستان قائمشهر رسید تازه به خانه زنگ زد که من ازحج برگشته ام! ما هم چون از قبل آمادگی نداشتیم فقط به اندازه یک ماشین به استقبال او رفتیم. وقتی به او اعتراض کردیم که چرا به ما نگفتی و ...گفت: ميخواستم ریا نشود. معنویتش به همین است که کسی نفهمد.صبح روز تاسوعا بود. جهت برگزاری مراسم زیارت عاشورا همراه سید مجتبی و بچه های هیئت، به نیروی دریايی ارتش واقع در شهرستان نوشهر رفتیم. مراسم عجیبی بود. در آن روز من کنار سید نشسته بودم. سید هم طبق معمول شال سبزی را روی سرش انداخته بود. با سوز و گداز خاصی مشغول خواندن زیارت عاشورا و مداحی بود. بعد از پايان مراسم، شال سبز خودش را گردن من انداخت! با تعجب پرسیدم: این چه کاریه!؟ گفت: بگذار گردن شما باشه!هنوز صحبتم تمام نشده بود که دیدم جمعیت حاضر که بيشترشان نظامی بودند به سمت من آمدند و شروع کردند به دست دادن و التماس دعا گفتن!هرچه ميگفتم اشتباه گرفته اید، مداح من نیستم و ... کسی به حرفم گوش نميداد. نگاهم به سید افتاد. تنها در گوشه ای ایستاده بود. کسی هم در اطرافش نبود. اصلًا عالقه ای به مشهور شدن و ... نداشت. با این کار ميخواست اخلاص خود را حفظ کند. مراسم نوشهر فوق العاده بود؛ آنقدر تاثیرگذار بود که مسئول یگان چندین بار دیگر از سید دعوت کرد تا در آنجا حضور یابد.سال 1369 در خوزستان که بودیم مسئول طرح و عملیات بود. يك روز اعلام شد كه باید نقشه دقیق و رنگی از منطقه تهیه كند. روز بعد قرار بود مسئولان جهت بازدید به مقر ما بیایند. 🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
دیدگاه شهید هادے در مورد ڪار ڪردن...👆 #هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🌹🌹 شهید : ما ملت ایران باید ! (هل من ناصرینصرنى ) (ع ) لبیك گوئیم وادامه دهنده‌ راه حسین و شهداى اسلام باشیم .
1_28110059.m4a
4.11M
🌹هرشب این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید
❤️ #قرار_عاشقی ❤️ قرائت دعای فرج به نیابت از شــهید ابــراهیم هــادی🌹 ⏰ قرار هرشب ✳️بخوانید و به اشتراک بگذارید 🇮🇷 @seedammar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا