🌾همه گویند #از_سر گذشت
💥اما من گویمت
چگونه از #دلـ❤️ گذشت؟!
🌾ای کسی که
مصداقِ تُعِزُّ مَنْ تَشَاء خداوندی
حالا #آوینی بیاید و تو را روایت کند :
”تو را با خدا چه
#عهدی بود که از این کرامت برخوردار شدی⁉️”
که #خون_تو❣ سَبَب بیداری تمامِ خواب زده هایِ عالمِ غفلت است👌
🌾از کدام خواسته های دِلَت گذشتی
تا اینگونه #گمنام و ناگاه بیایی
و از همه دلبری کنی ...😔
#شهید_محسن_حججی
#وصیت_نامه_شهید❤
«و اما خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنه هی الماوی» آیات ۴۰ و ۴۱ سوره مبارکه النازعات
«و اما آن کس که از مقام و مرتبه پروردگارش ترسیده و خود را از هوا و هوس بازداشته است، به یقین بهشت جایگاه اوست.»
با سلام و صلوات به محضر منجی عالم بشریت حضرت صاحبالزمان (عج) و نائب بر حقش امام خامنهای و شهدای اسلام و ایران، به خصوص شهدای مدافع حرم.
اینجانب رضا حاجیزاده فرزند رجبعلی در صحت و سلامت کامل عقلی وصیتنامه خود را مینویسم، من نمیخواهم که عمرم بیثمر باشد و مرگم یک مرگ عادی، مرگی میخواهم که در راه اسلام و ایران اسلامی باشد.
من به خاطر منطق خویش برای دفاع از اسلام و حریم اهلبیت (ع) وارد جنگ با دشمنان اسلام شدم و با عشق و علاقه و رضایت کامل جان خویش را فدای این راه مینمایم و میروم تا انتقام سیلی حضرت زهرا (س) را بگیرم.
من از مردم ایران میخواهم تفرقهاندازی نکنید، با هم متحد باشید، دین اسلام را سربلند نگهدارید، به دوستان و آشنایان توصیه میکنم نماز اول وقت و با حضور قلب بخوانید.
پدر و مادر را گرامی و محترم بدارید، از طهارت و معصومیت خود شدیداً حراست و پاسداری کنید، پیوند به ائمه اطهار (ع) و بهخصوص امام هشتم را مستحکم کنید و خدای متعال و مهربان را در همه حال به یاد داشته باشید.
خدمت پدر و مادر عزیز و گرامی!
موفقیت من در مراحل گوناگون زندگی مرهون زحمات و دعای خیرتان بوده است، امیدوارم کوتاهی و قصورم را در رسیدگی به اوضاع و احوالتان بخشنده باشید و حلالم کنید و این را بدانید تا آنجا که در توان داشتم در حد بضاعتم تلاش کردم تا رضایت شما را در زندگی خود داشته باشم.
هر پدر و مادری عاقبت به خیری فرزندشان را خواهانند و این را بدانید که بنده عاقبت به خیر شدم و این عاقبت به خیری را مدیون زحمات دیروز شما هستم.
داداش جان!
در نبود من پدر و مادر را فراموش نکن و همواره تابع بیچون و چرای ولایت باش، دشمن همواره از دینداری و ولایتپذیری تو هراس دارد، پس کاری کن که دشمن همواره از تو و امثال تو بترسد.
همسر مهربان و صبورم!
میدانم که بعد از رفتن من تمام سختیهای این زندگی بر دوش توست، من برای شهادت نمیروم، من جوانی و زندگی با شما را دوست دارم و میخواهم با شما باشم، ولی این تکلیف ماست که از حریم اسلام و اهلبیت (ع) دفاع کنیم و راضی هستیم به رضای خدا ولی این بار سنگین بر دوش توست و از تو میخواهم صبر زینبگونه پیشه کنی و در برابر تمام سختیها و مشکلات یاد خدا را فراموش نکنی و در تمام مراحل از خدا کمک بگیری.
از تو میخواهم که فرزندانم را طوری تربیت کنی که در مسیر اسلام و ولایت ادامهدهنده را شهدا باشند و بابت تمام کمبودها و نبودهایم از تو میخواهم حلالم کنی.
فاطمهحلما جان!
دِتِر (دختر) بابا، دوستت دارم، دوستت دارم، بدان که بابا رفته است که تا تو و امثال تو در امنیت و آرامش در خاک خود قدم بگذارید و بدان که ناموس شیعه در واقع ناموس خودمان است، تکلیف ما این است که از ناموس شیعه دفاع کنیم و جان خود را در این راه بدهیم و از تو میخواهم که در سنگر خود که همان چادر توست، بمانی و بایستی و مقابله کنی تا پرچم اسلام و تشیع همیشه پیروز و سرافراز بماند.
محمدطه جان!
مرد خانه بابا، تو دیگر ستون خانهای، از تو میخواهم که دینت را حفظ کنی و در خط ولایتفقیه باشی و گوش به فرمان رهبر عزیزمان باشی، دعا میکنم که در رکاب امام زمان (عج) ادامهدهنده راه شهدا باشی و در زندگیات طوری باشی که موضع اسلام و مسلمین به خطر نیفتد.
از همه دوستان و آشنایان و همکارانم میخواهم که مرا حلال کنند و قصورم را ببخشند و اگر دینی از کسی بر گردنم مانده است، برای تسویه به خانوادهام مراجعه نمایند که خداوند میفرمایند هر گناهی از شما بخشیده میشود، غیر از حقالناس.
و من الله التوفیق
رضا حاجی زاده
۳۰/۱/۱۳۹۵
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🔰راوی: خواهر شهید
زمانی که ابراهیم مجروح بود و به خانه آمد از یک طرف ناراحت بودیم و از یک طرف خوشحال....
خوب به یاد دارم که دوستانش به دیدنش آمدند و ابراهیم شروع کرد به خواندن اشعاری که فکر کنم خودش سروده بود:
اگر عالم همه با ما ستیزند
اگر با تیغ خونم را بریزند
اگر شویند با خون پیکرم را
اگر گیرند از پیکر سرم را
اگر با آتش و خون خو بگیرم
ز خطِّ سرخ رهبر برنگردم.....
#شهید_ابراهیم_هادی🌸🍃
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت پنجاه وچهارم 🔶 #زیارت_عاشورا یکی از سربازان سید ميگفت:
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
⭕️ #سید_مجتبی_علمدار
🔶قسمت پنجاه وپنجم
🔶 #نماز_شب
سید را از زمانی که در بسیج بودیم ميشناختم. در جبهه هم درکنار او بودم.
در ظاهر من فرمانده او بودم، اما در حقیقت او فرمانده و معلم اخلاق من و امثال من بود.
هر وقت او را صدا ميزدیم، جواب می شنیدیم: جانم.آنقدر با محبت و با صفا بود که اطرافیان خیلی زود جذب او ميشدند. همیشه و هر جا ميدیدم که در تاریکی شب و دور از چشمان دیگران سجاده عشق را پهن ميکرد. بر خاک ميافتاد و با خالق خود خلوت ميکرد. سید هرچه داشت از بیداری شب و نماز شب بود. پس از جنگ بعضی از دوستان از حال و هوای آن دوران فاصله گرفتند.
موضوع صحبتهایشان بیشتر در خصوص مسایل روزمره زندگی شده بود. گاهی برخی از دوستان سخنانی را بیان ميکردند که باعث ناراحتی او ميشد.
سید ميگفت: اگر این دوستان نماز شب بخوانند، اصلًا این حرفها را بیان نميکنند. نماز شب باعث ميشود قدر و منزلت خودشان را بهتر متوجه شوند.
شب عاشورا بود. از مراسم که برگشتیم به سید گفتم با رفقا امشب به منزل ما بیایند.آن شب کسی منزل ما نبود. خیلی خسته شده بودیم. به محض آنکه به خانه رسیدیم، خیلی سریع خوابمان برد.ساعت سه یا چهار صبح احساس کردم صدایی از راهرو ميآید. ترسیدم.
آرام رفتم تا ببینم صدای چیست؟ با تعجب دیدم سید مشغول خواندن نماز شب است. به حال او خیلی غبطه خوردم. او آن روز از همه ما خسته تر بود. کار و مداحی در چند هیئت و ... رمق برایش باقی نگذاشته بود اما ...
خلوت با خدا صفایی داشت که حاضر نبود به این راحتی ها آن را از دست دهد؛ آن هم در شب عاشورا.
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
1_28110059.m4a
4.11M
🌹هرشب
این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
📋 گزاره : تصویری از معاد؛ تصویر سازی که خداوند از رخداد قیامت در این دو آیه می فرماید، بسیار جالب توجه است. آیه نخست اشاره به سرعت و ناگهانى بودن رسـتـاخـيـز و سـهـولت و آسانى آن در برابر قدرت خدا است كه با يك فرياد آمرانه از سوى فرشته رستاخيز، يا صور اسرافيل ، همه مردگان لباس حيات در تن مى كنند، و در عرصه محشر حاضر براى حساب مى شوند. آیه دوم کنایه از ظاهر شدن ناگهانی انسان ها پس از نفخه به روی زمین است. (سـاهـرة ) از مـاده (سهر) (بر وزن سحر) به معنى شب بيدارى است ، و از آنجا كه حـوادث وحـشـتـنـاك خـواب شـبـانـه را از چـشـم مـى بـرد، و زمـيـن قـيـامـت نـيـز بـسـيـار هـول انـگيز است ، كلمه (ساهره ) به عرصه محشر اطلاق شده است.
🔷 آیه روز:
فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ * فَإِذَا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ (نازعات / آیات 13 و 14)
🔶 ترجمه:
ولي اين بازگشت تنها با يك صيحه عظيم واقع مي شود.* ناگهان همگي بر عرصه زمين ظاهر مي شوند.
📅 دوشنبه 24 دی 1397
#قیامت ، #آخرت ، #صور ، #صیحه
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امام زمانی شو👇👇👇👇
#کانال_خواهم_امد
http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
قرار هروز صبح😊🌹
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️سخنان #مادر_دو_شهید به مسئولین در جشنواره فیلم عمار:
🔹 ببینید این جسد بی سر و رگهای بریده فرزندم است، اما من تا الان یک آخ نگفتم ولی امروز میخواهم از #فقر و #بیکاری و گرانی آخ بگویم. آقایان مسئولین ما این کار رو کردیم که شما راحت پشت میزهاتون بشینید..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبرانقلاب در منزل شهيد عليمحمدی:
🔹به مجرد اينكه شهيد میافتد زمين، قبل از اينكه از دنيا برود، ملائک را ميبيند و بجز حق الناس همه گناهان او بخشيده ميشود.
🏴 ایام سالگردشهيدعليمحمدی
🕊 اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
دنبالِ گنج میگـــــــــــردد !!
برای
این روزهای "نداریِ" ما
برام قابلِ هضم نیست که چطور بعضی از مسئولین
پا میذارن رو خونِ اینا ...!!!
#عجب_صبری_خدا_دارد ...😔
🕊 اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊
هدایت شده از طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
#الگوی_عملی_شهدا
🌷 #شهید_سعید_سیاح_طاهری
🍃ولادت : ۳۶/۱۲/۱۸ - آبادان
🍂شهادت : ۹۴/۱۰/۲۳ - خانطومان سوریه
🍁آرامگاه : گلزار شهدای آبادان
🌸پیرمردی در #مراسم شهادت حاج سعید خیلی بیتابی میکرد
ازش پرسیدم ببخشید پدر جان شما چیکاره آقای طاهری هستی؟
🌺گفتش کاره ای نیستم چند وقت پیش اومده بود دم در خانه ما در زده بود. دیدم این آقاست به من گفت پسرت خونه است.
🔹گفتم :بله
🔸گفتش: میشه صداش کنید.
🔹گفتم: این دیگه چی میخواد در خونه ما ؟ بچم با #حزب_الهی ها سروکار نداره بچه ما که #ژیگولیه.
🔸به پسرم گفتم: بابا برو دم در! یکی کارت داره.
🔹پسرم که اومد. پریدن تو بغل هم قبل از #خداحافظی یه #هدیه هم داد به پسر من و رفت.
🔸به پسرم گفتم :بابا ایشونو میشناختی ؟گفت: نه بابا، چند روز پیش داشتم تو خیابون میرفتم ایشون با ماشینش عبور کرد آب زیر تایر ماشینش ریخت رو شلوار من، من یه دادی زدم و ناسزایی گفتم ، ایشون ایستاد اومد پایین . بابا نیم ساعت از من داشت #عذرخواهی میکرد. «پسرم منو ببخش؛ پسرم من حواسم نبود».
🌼دیگه نگفت من یک چشم ندارم، اصلا نصف اینور نمیبینم. بعد از عذرخواهی گفت: پسرم میشه این آدرس خونتون رو به من بدی. با ترس و لرز دادم
🔴👈الان اومده بود در خونه، برام یه #شلوار_جین هدیه آورده ...
https://eitaa.com/vaqf_hadi
#وقف_هادی
2018-01-30 164631.mp3
6.47M
#فاطمیه_نزدیک_است
☀️زیر باران دوشنبه بعدازظهر اتفاقی در مقابلم رخ داد...
💠سید حمید رضا برقعی
@seedammar
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
سرباز اسلام ڪہ باشی ، گاه ، در حجره طلبگی با مباحثه و گاه ، در معرکه جهاد با مبارزه سرباختهی اسل
💖 توصیف خصوصیات اخلاقی حجت الاسلام شهید مدافع حرم شیخ #جابر_حسین_پور (زهیری) توسط همسرشان
🌹👈 شهیدی ڪه اصالتا خوزستانی بود ، و در ڪویت در خانواده ای مرفہ زاده و بزرگ شد؛ در ایران تحصیل ڪرد و در سوریہ بہ شهادت رسید و در خوزستان تشیع شد.
🌸 رتبہ شهادت ڪم رتبهای نیست ڪه هر ڪسی بتواند آن را بہ دست بیاورد. من همیشہ میگویم شیخ جابر اگر شهید نمیشد واقعا بیانصافی بود. شهادت حق او بود.
🌸 آیا انسانی ڪه با گریہ یتیم گریہ میڪرد و با ذڪر یادی از امام حسین ( ع ) و زینب ڪبری ( س ) اشڪ چشمانش سرازیر میشد و ڪسی ڪه همیشہ سر و پای پدر و مادرش را میبوسید ...
🌸 ڪسی ڪه همہ ڪوچڪ و بزرگ عاشقانہ دوستش داشتند و ڪسی ڪه برای راحتی زندگی همسر و فرزندانش از چیزی دریغ نمیڪرد، ڪسی ڪه دائم الوضو بود، آیا حقش غیر از شهادت بود ؟
🗓سالگرد شهادت ٢٣ دی ٩۴
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
چ
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت پنجاه وپنجم 🔶 #نماز_شب سید را از زمانی که در بسیج بودیم
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
⭕️ #سید_مجتبی_علمدار
🔶قسمت پنجاه وششم
🔶 #روایت_فتح
واقعًا شجاع بودند. به همراه رزمندگان در خطوط مقدم نبرد حضور داشتند.
شجاعانه مبارزه ميکردند اما اسلحه نداشتند! سلاح آنها دوربینی بود که روی دوش گرفته و پابه پای رزمندگان حماسه آنها را ثبت ميکردند. حماسه فرزندان این مرز و بوم توسط این تصویربرداران
بینشان به تصویر کشیده ميشد. مردم ایران، دفاع مقدس را از لنز دوربین آنها مشاهده ميکردند. گروه تلویزیونی روایت فتح با کارگردانی شهید مهندس سید مرتضی آوینی نقش مؤثری در انتقال روح ایثار و شهادت در جامعه داشت.
در دیداری که پس از پایان جنگ با مقام معظم رهبری داشتند، حضرت آقا فرمودند: روایت فتح را ادامه دهید. بر این اساس دوباره این گروه فعالیت خود را آغاز کرد. ضبط ده ها فیلم از مناطق عملیاتی و تفحص شهدا از کارهای این مجموعه بود. در فروردین ماه سال 1372 مسئول این گروه به قافلة شهدا پیوست. اما گروه کماکان به کار خود ادامه داد. سال 1373 مجموعه ای به نام شلمچه در چندین قسمت توسط روایت فتح ضبط و از شبکه اول سیما پخش شد.کارگردان مجموعه ميگفت: برای ضبط خاطرات شلمچه به سراغ فرماندهان و سرداران سپاه مازندران آمدیم. کار فیلمبرداری به پایان رسید. وقتی مشغول جمع آوری وسایل بودیم مشاهده کردم که از دور دو نفر به سمت ما می آیند؛ جانبازی قطع نخاع که روی ویلچر نشسته بود. به همراه جوانی خوش سیما که هنوز شمایل بسیجیان مخلص دوران جنگ را حفظ کرده بود.
به دوستان گفتم: ”دوربین را آماده کنید. از این دونفر فیلم بگیرید.“وقتی جلو آمدند فهمیدم که آن جوان سید مجتبی علمدار از ذاکران و بسیجیان لشکر 25 کربلاست و آن جانباز پسرعموی او سید مصطفی علمدار است.از سید مجتبی خواستیم برای ما از شلمچه بگوید. او هم بسم الله گفت و آنچه در درون پاک خود از شلمچه نگاه داشته بود به زبان آورد.
این مصاحبه یکی از بهترین برنامه های ضبط شده ما در آن سفر بود. مصاحبه
سید مجتبی در برنامه روایت فتح، قسمت هشتم از مجموعه شلمچه پخش شد و مخاطبان زیادی داشت.
خیلی ها سید را از برنامه روایت فتح شناختند. او در این برنامه به ویژگیهای
شلمچه پرداخت و گفت: شلمچه خودش خيلی چيزها دارد كه بگويد. اين خاطرات را بايد از دل شلمچه شنيد، نه از زبان ما. نميدانم ولی فكر ميكنم شلمچه از جمله جاهايی است كه همه آمدند، چهارده نور پاك آمدند، انبيا، اوليا، و ... همه آمدند.
شب عمليات چهار کيلومتر آبگرفتگی بود. رسيدیم به ساحل شلمچه. موقعيت طوری شد كه گفتند: بايد بزنيد به آب.
سرمای آب از يك طرف، مين و موانع از طرف ديگر. بعضي از بچه ها به
دليل سردی آب سنگ كوب كردند! دو نفر از بچه ها كه قد بلندتری داشتند تفنگ را روی دوش ميگذاشتند تا آنهايی كه قد كوتاهتری داشتند. آن را بگیرند و به خشكی برسند. وقتی به ساحل رسيديم از دور نور چراغهای شهر بصره ديده ميشد. آن نور همه را به خود جذب كرد.
برای يك لحظه وقتی بچه ها وارد ساحل شلمچه شدند و آن نور را ديدند، فكر كردند رسيده اند كربلا، فكر ميكردند رسيده اند به ابا عبدالله علیه السلام.
اصلًا شلمچه بو و عطر خاصی داشت؛ زمينش، هوايش، همه چيزش انرژی
خاصی به بچه ها ميداد. بچه ها در شلمچه سؤال اولشان اين بود: از اينجا تا كربلا چقدر راه است! ميگن شلمچه به كربلا نزديكه. برای همينه كه اينجا
بيشتر بوی امام حسين علیه السلام رو ميده. ميتوانم به تعبير ديگری بگويم، خاك شلمچه، نه به همان قداست، اما بوی خاك چادر حضرت زهرا سلام الله را ميداد. تربت شلمچه بوی تربت ابا عبدالله علیه السلام را ميدهد. خاكش همرنگ خاك تربت ابا عبدالله علیه السلام است.
چند روز پيش شخصی تربت ابا عبدالله علیه السلام را برايم آورده بود ... هر كدام از
بچه هايی كه شلمچه رفته بودند آن را بو كردند، بدون استثنا گفتند: این خاک
بوی شلمچه را ميدهد. بوی جبهه را ميدهد.فكر نميكردم روزی شلمچه زيارتگاه شود. ماشينهايگی مدل بالا مي آمدند و از صبح تا غروب در شلمچه مي ماندند زيارت ميكردند، نماز ميخواندند.
بچه ها بازی ميكردند و ... آخر هم كه ميخواستند بروند مقداری خاك بر
ميداشتند و ميرفتند.
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴