eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
8.9هزار ویدیو
138 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر زمان که قافیه مادر شده صحبتی هم از در و معجر شده ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم کوچه ای که یاس مان پر پر شده
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 در لغت به معنی ((گواه)) است و در اصطلاح به کسی گویند که در مجرای قرار گرفته و در راه می شود. نوعی از مرگ نیست بلکه صفتی از ((حیات معقول)) است. زیرا حیات معمولی که متاسفانه اکثریت انسانها را اداره می کند، همواره خود و ادامه بی پایان خود را می خواهد، لیکن در حیات معقول فرد آن زندگی پاک از آلودگی ها که خود را در یک مجموعه بزرگی به نام جهان هستی در مسیر تکاملی می بیند که پایانش منطقه جاذبه الهی است. لذا شهید همواره زنده است و حیات و ممات او همواره صفتی است برای حیات طیبه و به مصداق آیه شریفه قرآن که می فرماید: ☘🍃و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءُ عند ربهم یرزقون 169) آ ل عمران) ☘🍃و گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده اند، مردگانی هستند، بلکه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند. همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری سطح طبیعت به حیات پشت پرده آن می باشد. و یا در آیه ای دیگر می فرماید : ((و لا تقو اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون)) که در این آیه نیز به زنده بودن اشاره نموده استـــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠شهیدی که به نام #حضرت_زهرا سلام الله علیها حساس بود و با شنیدن نام مادر گریه می کرد😔 🌷 #شهید_عبدالله_رودکی
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
👇تذکر مردمی چنین قدرتی دارد👇 💢خاطره ای از آیت الله شاه آبادی(استاد امام خمینی) درباره روش موثر برخورد با منکرات : 🔘در زمان پهلوی، در نزديكي منزل ايشان در خيابان اميركبير، دكتري بود به نام ايوب كه براي دخترانش معلم موسيقي آورده بود و صداي موسيقي بلند بود، به گونه‌اي كه از صداي آن همسايه‌ها ناراحت بودند. ايشان براي دكتر پيغام فرستاد و از او خواست كه از اين كار دست بردارد، اما دكتر جواب داده بود كه من اين كار را ترك نمي‌كنم و شما هر اقدامي كه مي‌خواهيد بكنيد. 🔵مرحوم شاه آبادي تا روز جمعه صبر كردند و آن‌گاه در جلسه روز جمعه كه در مسجد شاه سابق تشكيل شده بود، به مردم گفتند خوب است از اين به بعد هر كس از اين خيابان عبور مي‌كند چون به مطب دكتر رسيد، داخل مطب شده و سلام كند و آن‌گاه با روی خوش از او بخواهد كه آن عمل خلاف را ترك كند. 🔴از آن پس هر كس از جلوي مطب عبور مي كرد براي انجام وظيفه شرعي خود، داخل مطب مي‌شد و سلام كرده و موضوع را در ميان مي‌گذاشت و خارج مي‌شد. چند روز به اين منوال گذشت و دكتر هر روز با چندین مراجعه كننده مواجه مي‌شد كه همگي يك مطلب را به او تذكر مي‌دادند. وي ديد اگر بخواهد به لجاجت خود ادامه دهد نه تنها بايد مطب خود را تعطيل كند بلكه مجبور است از آن خيابان هم كوچ كند. از اين رو دست از ايجاد مزاحمت برداشته، جلسه آموزش موسيقي دخترانش را تعطيل كرد. 🔶آيت الله شاه آبادي در يكي از روزها كه به طرف مسجد مي‌رفت دكتر ايوب را ديد كه به طرف او مي‌آيد، وقتي دكتر نزديك شد، از شدت خنده نمي‌توانست سلام كند و بالاخره پس از احوالپرسي گفت: «آقاي شاه‌آبادي با قدرت ملت كار را تمام كردي و من گمان مي‌كردم شما به مراجع قانوني و محاكم قضايي مراجعه مي‌كنيد كه من به سادگي مي‌توانستم جواب آن‌ها را بدهم و هرگز درباره اين روش مردمي نيانديشيده بودم.» [✨برچسب‌های یک تذکر مردمی نوشتاری ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ #سید_مجتبی_علمدار 🔶قسمت هفتاد وپنجم 🔶 #ارادت پسرم پنج ساله بود كه مريض شد. اصلً
🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ⭕️ 🔶قسمت هفتاد شش 🔶 مادر ما زن مظلومی بود که خیلی در راه تربیت صحیح فرزندانش تلاش كرد. لحظه ای از فرزندانش غافل نبود. اختلاف سنی او با مجتبی کم بود. برای همین رازدار مجتبی و دیگر فرزندان بود. مادر همیشه ميگفت: مجتبی خیلی به ما درس داد. ما را با اسلام ناب آشنا كرد. زمانی که ميخواستیم خبر شهادت مجتبی را به مادر بگوییم خیلی ميترسیدیم. او ناراحتی قلبی داشت. ترس ما از این بود که این ناراحتی شدیدتر شود. اما مادر خودش جلو آمد و گفت: من ميدانم که مجتبی شهید شده. من مطمئن هستم. اصلًا مجتبی برای این دنیا نبود. خدا به او صبر داد. در مراسم تشییع و تدفین او مانند کوه استوار ایستاده بود. اصلًا فکر نميکردیم اینگونه مقاوم باشد. بعد از شهادت مجتبی وظیفه مادر سنگین تر شده بود! عصرهای پنج شنبه و جمعه به سرمزار مجتبی ميرفت و آنجا ميماند. بسیاری از خانمها بودند که تازه با شخصیت مجتبی آشنا شده بودند و به سرمزار ميآمدند. آنها از مادر ميخواستند تا برایشان از خاطرات مجتبی بگوید. بارها دیده بودم که دخترانی تقريبًا بدحجاب ميآمدند و ميگفتند: برای عرض تشکر آمده ایم! ما حاجتی داشته ایم و این سید عزیز را به حق جده اش قسم دادیم و حاجت روا شدیم و... در این مواقع، مادر با لحنی صحیح و مادرانه شروع به امر به معروف ميکرد. ابتدا خاطراتی از مجتبی تعریف ميکرد. اين كه مجتبی هميشه بنده واقعی خدا بود بعد ميگفت: دختر عزیزم، خدا شما را حفظ کند، مجتبی از اینکه شما اینگونه باشی ناراحت ميشود. بعد خیلی مودبانه در مورد اهمیت حجاب و اینکه چرا حجاب مورد تاکید اسلام است صحبت مينمود. دختران زیادی بودند که با نصیحت مادر، مسیر زندگی آنها تغییر کرد. حتی برخی از آنها از دیگر شهرها به ساری ميآمدند و... سال 85 ناراحتی قلبی مادر شدیدتر شد. قرار شد او را عمل کنند. کل خانواده از شرایط مادر ناراحت بودیم. اما او نشاط درونی عمیقی داشت! قبل از عزیمت به بیمارستان گفت: من عازم سفر هستم. دیگر تمایل به ماندن ندارم! در مقابل چشمان حیرت زده ما ادامه داد: مجتبی را دیده ام. جایگاه آخرتی مرا نشان داده و گفته که من با شما هستم. در یک غروب غم انگیز، مادر ما به دیدار سیدمجتبی رفت. همه خانواده در حسرت غم و اندوه فقدان او سوختند. 🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
❤️ #قرار_عاشقی ❤️ قرائت دعای فرج به نیابت از شــهید ابــراهیم هــادی🌹 ⏰ قرار هرشب ✳️بخوانید و به اشتراک بگذارید 🇮🇷 @seedammar
1_28110059.m4a
4.11M
🌹هرشب این فایل صوتی کوتاه را هنگام خواب گوش کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا